Sir Jensenنظریه قانون و ... همه گی نشات گرفته از ذهم آدمی است
خیلی چیزها رو نمیشه اثبات کرد
دو نیرو در دنیا وجود دارن که انتخابها بر اون اساس شکل میگیره
عقل/قلب
که هر دو مخالف و در عین حال همسو هستن
شما برای قبوا یک مسئله میتونی هزارتا دلیل و برهان بیاری و به همون تعداد دلیل و برهان برهان برای رد همون مسئله
خیلی هنوز نمیدونن فلسفه چیه و فلصفه چی بوده و بزرکترین فیلسوف ها کیا بودن و چی گفتن و به جا رسیدن مدعی عاقل بودن میکنند
عقل آدمی در برابر علوم و قوانین طبیعت و نظام هستی محدود و ناچیزِ
دانشمندان حال حاضر در یک علم شروع میکنن به تحصیلات و هرچقدر هم جلو میرن باز هم به اندازه خودشون میفهمنن و بس!
در گذشته خیلی از دانشمندان و فلاسفه در علوم متفاوت متبحر بودن تا بتونن علت یک مسئله رو از چند زاویه ببینن و بتونن در موردش نظر بدن
ابوالخیر و ابن سینا بعد از سه روز(اگه درست خاطرم باشه) پشت دربهای بسته باهم به بحث و گفتگو میشینن و در نهایت به این نتیجه میرسن که هیچ نمیدونن
حالا یکی از راه رسیده یه نظریه داده یه سری هم بخاطر راحتی و منافع و نزدیک بودن به افکارشون افتادن دنبالشون که ما حقیقتیم و بس.مثل همین فرگشت که عنوان شده
نادانی بشر از علوم بخصوص علوم غریبه که مادر تمامی علوم هست از همینجا نشأت میگیره
که دنبال حقیقت نیستن
و خودشون رو عقل کل میدونن و واقع گرا و یه سری هم روشن فکر!!!
روشن فکر کسیه که این رو قبول کنه که ممکنه اشتباه کنه!نه تعصب در مورد افکارش!یا تجدد گرایی!
شما اگر هزار تا مقاله بنویسی . افکارت رو بیان کنی هیچوقت نمیتونی واقعیت رو تغییر بدی
چه برسه به حقیقت یک اصل!!!
واقعیت از دید هر کسی یه چیزی میتونه باشه ولی این نمیتونه حقیقت اون رو تغیرر بده
حتی اگه قدرت ماورایی داشته باشی چون حقیق از خودش شکل گرفته و بوده و هست!
اگر واقعا طالب و محقق هستید
اگر واقعا میخواید بدونید
باید تعصب و غرور کنار گذاشته بشه و هر آنچه که هست رو پذیرفت و در جریان خود رو باید رها کرد تا برسی تازه به یک مبدا که اول مسیر ور نشون میده
جهان حاضر ما که با چشم کیتونیم ببینیم پر از اسرار هست که کشف کردنش تحقسق و تلاش زیادی میخواد
چه برسه به عوام دیگه که با چشم جسم نمیشه دید و بهش رسید و بهش دسترسی پیدا کرد!
که نزدیکترینش بعد چهارم هست