در حالی که هنوز فصل جاری سری آ به پایان نرسیده گمانه زنی ها و شایعات گسترده پیرامون آینده نیمکت میلان آغاز شده است. مشکلاتی که در میلان باعث ساک به دست شدن آلگری شد شاید گریبان شوالیه هلندی را بگیرد. نتایج دور از انتظار، عملکرد دفاعی ضعیف، عدم توانایی در موقعیت سازی و ناموفق بودن در کسب جام و سهمیه های اروپایی، سیدورف را نیز درست مانند آلگری به سمت درهای خروج نزدیک و نزدیک تر می کند. شماره ده سابق میلان که امروز روی نیمکت روسونری می نشیند به خوبی می داند جایگاه متزلزلی دارد. سیدورف تا کنون در 20 بازی مسئولیت هدایت میلان را برعهده داشته است که ده پیروزی، دو تساوی و هشت شکست حاصل مهره چینی های ملی پوش سابق هلندی بوده است. هرچند پیروزی میلان مقابل اینتر رقیب سنتی و دشمن دیرینه کمی پایه های صندلی سیدورف را محکم تر کرده اما آن چه طبق شایعات محتمل به نظر می رسد این است که وی به در پایان فصل سکان کشتی طوفان زده میلان را به فردی دیگر خواهد سپرد.
برای پر افتخارترین تیم باشگاهی جهان عدم کسب جام های معتبر و حتی حاضر نشدن در مسابقات اروپایی یک فاجعه جبران ناپذیر به شمار می آید، فاجعه ای که درست پس از تغییر نسل بی برنامه سران باشگاه به وجود آمد. برای تیم های بزرگ نتیجه گرفتن مهم ترین فاکتور بقای یک مربی به شمار می آید، فارغ از این که او اسطوره همان باشگاه است یا خیر. این جسم بیمار بدون شک نیاز به پرستاری، ترمیم و بازسازی دارد. اولویت اول سران میلان برای فصل آینده بازگشت به رقابت قهرمانی و کسب سهمیه اروپایی خواهد بود. اما سوال این جاست: چه کسی می تواند آریگو ساکی، فابیو کاپلو و یا کارلو آنجلوتی جدید روسونری باشد؟ در ادامه این مقاله قصد داریم جانشینان احتمالی کلارنس سیدورف را بررسی کنیم.
روبرتو دونادونی
مرد محبوب ایتالیایی فوتبال حرفه ای خود را در حالی که کمتر از بیست سال سن داشت با آتالانتا آغاز کرد و در سال 1986 به میلان پیوست. بال راست کلاسیک میلان برای این تیم بیش از 280 بار به میدان رفت و بدین صورت تبدیل به یکی از بازیکنان برتر تاریخ باشگاه شد. دونادونی یکی از اسطوره های روسونری به شمار می رود که این روزها نامش یک بار دیگر با همان تیم گره خورده است. وی در میلانی حضور داشت که پنج قهرمانی سری آ، سه قهرمانی در اروپا، سه قهارمانی سوپر جام اروپا و دو قهرمانی بین قاره ای را به دست آورد. دونادونی مربی گری حرفه ای خود را با لکو آغاز کرد. وی پس از آن مربی گری در تیم های لیوورنو و جنوا را تجربه کرد و در نهایت در سال 2006 سرمربی تیم ملی ایتالیا شد. ملی پوش سابق ایتالیا در سال 2008 به خاطر نتایج ضعیف از تیم ملی کنار گذاشته شد و مارچلو لیپی به عنوان جایگزین وی معرفی شد. روبرتو دونادونی قبل از این که در سال 2012 مسئولیت نیمکت پارما را به عهده بگیرد در تیم های ناپولی و کالیاری نیز مربی گری کرده بود. وی در این فصل با پارما بسیار خوب نتیجه گرفته است. پارمای دونادونی هم اکنون با 54 امتیاز در مکان هفتم قرار دارد، دقیقا هم امتیاز با میلان اما برحسب تفاضل گل یک رده بالاتر از میلان ایستاده است.
سیلویو برلوسکنی در تازه ترین اظهار نظر خود دونادونی را فاقد خوش سلیقگی لازم برای هدایت میلان خوانده بود. این اظهار نظر جالب از یک سو کاملا گول زننده و از سوی دیگر حذف کردن تلخ یک مهره کارآمد به شمار می رود. تردیدی نیست دونادونی یکی از معدود کسانی محسوب می شود که کاملا با شرایط باشگاه و نیازهای مدرن روسونری آشناست.
لوچیانو اسپالتی
شاید بهترین گزینه میان کاندیداهای بی شمار نیمکت آینده میلان لوچیانو اسپالتی باشد، تکنسین خبره ای که کاملا در دسترس است. اسپالتی هیچ گاه بازیکن بزرگی نبود اما چندین سال پس از اولین تجربه های مربی گری خود نشان داد که با مفهوم و پیچ و خم های دنیای مربی گری کاملا آشناست و سبک منحصر به فردی دارد. وی با امپولی وارد دنیای فوتبال شد و دقیقا در همان اولین باشگاه معجزه خود را به معرض نمایش گذاشت. اسپالتی دو فصل پیاپی امپولی را به لیگ های بالاتر ( از سری سی به سری بی و سپس به سری آ) رساند. تکنیسین ایتالیایی قبل از قبول مربی گری رم، در تیم های سمپدوریا، ونزیا، اودینزه و آنکونا تجربه اندوزی کرده بود. وی بین سال های 2005 تا 2009 بیش از دویست بار روی نیمکت جالوروسی نشست. اسپالتی با رم بیش از پنجاه درصد از آن دویست بازی را با پیروزی به پایان رساند و تنها کمتر از پنجاه بار مغلوب حریفان خود شد. وی با رم دو بار قهرمانی جام حذفی ایتالیا و یک بار فتح سوپرجام ایتالیا را تجربه کرد. اسپالتی در سپتامبر 2009 از جایگاه خود در رم کناره گیری کرد و دو ماه بعد از آن اتفاق سر از روسیه در آورد. دوران طلایی زنیت با اسپالتی آغاز شد. روس ها در مدتی که سکان هدایت را به مرد ایتالیایی سپرده بودند دو بار قهرمان روسیه شدند، یک بار جام حذفی را فتح کردند و یک بار نیز سوپرجام روسیه را بالای سر بردند. اسپالتی علاوه بر این ها، یک تاریخ سازی جاودانه نیز در کتاب زنیت به نام خود ثبت کرد: تیم روسی برای اولین بار در تاریخ باشگاه با هدایت مرد ایتالیایی موفق شد به مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا برسد. اسپالتی حدودا دو ماه قبل ساک به دست شد تا آندره ویاش بوآش جانشین وی شود.
وینچنزو مونتلا
جوانک خوش سیما و دوست داشتنی ایتالیایی فوتبال حرفه ای خود را با امپولی در سری سی ایتالیا آغاز کرد. پس از پنج فصل حضور در امپولی، در سال 1995 به جنوایی پیوست که آن روزها در سری بی ایتالیا حاضر بود. حضور مونتلا در جنوا تنها یک فصل به درازا انجامید و مقصد بعدی سمپدوریایی بود که در سری آ با رقبای خود می جنگید. زدنک زمن مربی وقت رم استعداد سرشار وی را فورا شناخت و مونتلا در سال 1999 پیراهن جالوروسی را برتن کرد و در نهایت در سال 2009 برای همیشه کفش ها را آویخت. مونتلا دوران مربی گری خود را با تیم پایه رم آغاز کرد. فوریه 2011 بود که مقامات گرگ های پایتخت نشین پس از کناره گیری کلودیو رانیه ری، مونتلا را برای روزهای باقی مانده فصل روی نیمکت رم نشاندند. دوران مونتلا در رم به سرعت پایان یافت و لوئیز انریکه اسپانیایی جایگزین وی شد. سال 2011 و مقصد بعدی وی کاتانیا بود. هرچند مونتلا قراردادی دو ساله با سیسیلی ها داشت اما در پایان آن فصل به صورت توافقی از کاتانیا جدا شد و نیمکت خالی فیورنتینا را پر کرد. وی در اولین فصل حضور در فیورنتینا، این تیم را به مقام چهارم سری آ رساند. فیورنتینا هم اکنون با هدایت مونتلا باز هم در مکان چهارم جدول بیست تیمی ایتالیا قرار دارد. مونتلا فلسفه جدیدی را در ویولا به وجود آورده است، فلسفه ای که فیورنتینا را به یکی از ترسناک ترین تیم های حال حاضر ایتالیا تبدیل کرده است. مونتلا با فیورنتینا در فصل جاری به فینال جام حذفی ایتالیا رسید که در نهایت با نتیجه سه بر یک مغلوب ناپلی ها و اندیشه های رافائل بنیتز شد. وقتی مونتلا شایعه علاقه میلان به خود را می شنود پاسخ طنز گونه ای به آن می دهد. وی اظهار می کند مونتلایی که میلانی ها به دنبال او هستند یک مونتلای دیگر است، پسرش که برای تیم پایه رم بازی می کند!
فیلیپو اینزاگی
سوپر پیپو دوران فوتبالی خود را در هفده سالگی با پیاچنزا آغاز کرد، مدتی را در پارما و آتالانتا توپ زد و سپس در سال 1997 به یوونتوس پیوست. روزهای اینزاگی با میلان در سال 2001 شروع شد. شماره 9 سابق میلان سیصد بار برای روسونری به کار گرفته شد و بیش از 120 گل برای این تیم به ثمر رساند. آخرین باری که میلان فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد سال 2007 بود، شبی که پیپو اینزاگی دو بار با شور و حرارت تمام نشدنی خود شادی پس از گلش را مقابل لیورپولی ها جشن گرفت. دوران اینزاگی با میلان افتخارات زیادی را برای او به همراه داشت. دو قهرمانی سری آ، دو قهرمانی سوپرجام ایتالیا، دو قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، دو قهرمانی سوپرجام اروپا، یک قهرمانی جام حذفی ایتالیا و یک قهرمانی در جام باشگاه های جهان در کارنامه ورزشی اینزاگی با میلان دیده می شود. پیپوی محبوب میلانی ها کار خود را به عنوان مربی در سال 2012 در تیم پایه میلان آغاز کرد. گفته می شود اگر قرار به استفاده از سرمایه های اختصاصی باشگاه باشد اینزاگی گزینه اول نیمکت میلان خواهد بود. با توجه به این که مقامات میلان در مورد سیدورف یک قمار بزرگ انجام دادند بعید نخواهد بود که اینزاگی را فصل بعد روی نیمکت میلان ببینیم.
به این فهرست نام های دیگری را نیز می توان اضافه کرد، نام هایی که هرگاه صحبت از نیمکت روسونری به میان آمده از آن ها یاد شده است. فرانک رایکارد، مارکو فان باسن، مایکل لادروپ، مائوریسیو پوچتینو و چزاره پراندلی از این دسته اند. از میان نام ها پراندلی و اسپالتی می توانند بهترین گزینه ها برای هدایت میلان باشند. شاید مسئله تغییر سرمربی فعلا برای میلان منتفی باشد چرا که تغییر سرمربی پرداخت هزینه های زیادی را می طلبد. به بیانی ساده تر باید شرایط را این گونه ترسیم کرد:
تغییر سرمربی ← تغییر اندیشه ← فراهم نمودن ابزار مناسب و بستر سازی
به ثمر نشستن معادله بالا حداقل 40 میلیون یورو (در آرمانی ترین حالت) آب می خورد. میلان با شرایط مالی مساعدی روزگار نمی گذراند و این نکته می تواند مهم ترین عامل برای ادامه کار با سیدورف و یا معرفی شدن سرمربی ای مانند اینزاگی باشد.