طرفداری - چند فصل پیش در یادداشتی تحلیلی پیرامون شکست چلسیِ ژوزه مورینیو در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل پی اس جی در استمفوردبریج، آن را بزرگ ترین شکست تاکتیکی مربی پرتغالی تا آن زمان معرفی کردم. جایی که مورینیو با انتخاب ایده ای غلط در یک لحظه (علی رغم اینکه شاید اجرای ایده اش خوب بود) همه چیز را بر باد رفته دید.
شکست یوونتوس در تورین مقابل ناپولی نیز از لحاظ تاکتیکی برای من به شدت یادآور حذف چلسی مقابل پی اس جی است. این بار مکس آلگری بود که ایده ای غلط برای حساس ترین بازی فصل تیمش انتخاب کرده بود. ایده ای غلط که البته اجرای خوبی داشت و شاید اگر پرواز عجیب و غریب کولیبالی نبود، بار دیگر آلگری برای عملکرد استادانه اش ستایش می شد. با این حال در ایده هایی مشابه آنچه مورینیو و آلگری مقابل پی اس جی و ناپولی انتخاب کردند، یک لحظه - دقت کنید - تنها یک لحظه کافی است که همه چیز از دست برود و برای آلگری و یوونتوس، این لحظه دقیقه 90 حساس ترین بازی فصل بود.
ایده الگری برای جدال مقابل ناپولیِ ساری خط واضح و مشخصی داشت. ایده ای که در بازی رفت نیز انجام شد و به خوبی در جو خطرناک سن پائولو جواب داد تا یوونتوس خیلی راحت پیروز میدان شود. مکس آلگری این بار هم ترجیح داد تا توپ و مالکیت را تقدیم ناپولی کند، تمامی بازیکنانش را پشت توپ بیاورد و دفاع موسوم به «Defending deep» را با دقت هر چه تمام تر اجرا کند.
سرمربی ایتالیایی به خوبی می دانست که ناپولی بدون توپ بسیار خطرناک تر از زمانی است که توپ را در اختیار دارد. او این مساله را در سن پائولو به وضوح دیده بود و با همین ایده به راحت ترین شکل ممکن پیروزی را به دست آورد. ژوزه مورینیو این فصل جمله معروفی را چندین بار در نشست های خبری اش (علی الخصوص پس از بازی مقابل سیتی و لیورپول) بر زبان آورده که میان تاکتیک نویسان بازتاب زیادی داشته:" با توپ و بدون توپ ما کنترل بازی را به طور کامل در اختیار داشتیم." این جمله برگرفته از همان ایده ای است که آلگری مقابل ناپولی انتخاب کرده بود: کنترل بازی با توپ و بدون توپ.
دفاع موسوم به «Defending deep» به خوبی حین مالکیت توپ ناپولی (نزدیک به 60 درصد) اوضاع را تحت کنترل یوونتوس قرار داده بود. شاگردان ساری در طول 90 دقیقه هیچ گاه نتوانستند از دفاع یوونتوس عبور کنند. بازیکنان آلگری پشت توپ به خوبی با بستن فضاها و تمرکزی بالا، راهی برای ناپولی باقی نگذاشته بودند. تصویر زیر به ترتیب عملکرد خوب بازیکنان پشت توپ یوونتوس را در پارامترهای تدافعی قطع توپ و دفع موثر توپ نشان می دهد. حضور مداوم بازیکنان یوونتوس در فضاهای متعدد و قطع ارتباط بازیکنان ناپولی با یکدیگر مانع از این شده بود که شاگردان ساری از مالکیت بالای توپشان کمترین سودی ببرند. آن ها پشت باکس یوونتوس توپ را به جریان در می آوردند و به محض اینکه در لحظات حساس برای خلق موقعیت قرا می گرفتند با مدافعانی رو به رو می شدند که به خوبی وظایفشان را می دانستند.
آلگری اما چالش اصلی اش زمانی بود که توپ را در اختیار داشت. همان طور که گفتیم ناپولی بدون توپ به علت پرس وحشتناکی که انجام می دهد، برای یوونتوس بسیار خطرناک تر است. سرمربی یوونتوس برای فرار از اشتباهات بازیکنانش در عقب زمین حین پرس سنگین ناپولی ترجیح داد پاس های بلند و ریسکی را برای بازی سازی از عقب زمین انتخاب کند. تصویر زیر تعداد بسیار زیاد پاس های بلند بازیکنان یوونتوس را در عقب زمین خودی نشان می دهد. پرس وحشتناک ناپولی و ترس آلگری از اشتباهات مدافعانش در لو دادن توپ (که منطقی هم بود) باعث شد تا مدافعان و هافبک های یوونتوس رو به پاس های بلند با طول زیاد بیاورند. این مسئله برای کنترل بازی ایده آل بود اما طبیعتا باعث می شد تا تیم در فاز تهاجمی دقت زیادی نداشته باشد و خیلی زود مالکیت توپ مجددا در اختیار ناپولی قرار گیرد. این چرخه در طول 90 دقیقه بار ها تکرار شد.
در چنین شرایطی تنها 2 راه برای ناپولی باقی مانده بود: 1- ضربات از راه دور 2 - ضربات شروع مجدد. آن ها راه اول را به دفعات امتحان کردند اما به هیچ عنوان عملکرد خوبی نداشتند. تصویر زیر تلاش متعدد بازیکنان ناپولی را در ضربات از راه دور نشان می هد. آن ها 11 بار به سمت دروازه یوونتوس ضربه زدند (بدون محاسبه ضربه کولیبالی) که 7 ضربه آن ها خارج از باکس بود و از میان این 7 ضربه، 4 ضربه با اختلاف به بیرون رفت (نارنجی) و 3 ضربه نیز با واکنشی متوسط و معمولی توسط بوفون دفع شد (قرمز). ناپولی 90 دقیقه همچون بازی رفت در اختیار یوونتوس بود. آلگری با توپ و بدون توپ همه چیز را تحت کنترل داشت اما بعضی اوقات مربیان هر چه قدر هم که حریفشان را تحت کنترل داشته باشند، در یک لحظه همه چیز می تواند بر باد رود. یک بار پرش استثنایی داوید لوئیس در استمفورد بریج و یک بار هم پرش استثنایی کولیبالی. پس از این پرش ها دیگر کسی نیست که بگوید مورینیو و آلگری 120 یا 90 دقیقه حریف را در مشت شان داشتند چرا که یک لحظه کافی است ورق برگردد.
مسئله اصلی اما اجرای خوب آلگری در طول 90 دقیقه نیست. مسئله اصلی"ایده ای" است که آلگری برای این بازی انتخاب کرده بود. یوونتوس، حکم ران بی رحم ایتالیا طی 6 سال اخیر، با داشتن مجموعه ای از بهترین مهره های هجومی در یکی از مخوف ترین استادیوم های کره خاکی (رکوردهای یووه در آلیانتز استادیوم باور نکردنی است) می توانست در شرایطی که 4 امتیاز نیز برتری داشت، با دستی بالا وارد پیکار مقابل ناپولی شود و با گرفتن ابتکار عمل به جای ارائه فوتبال "منفعلانه"، قهرمانی خود را قطعی کند. بازیکنان یوونتوس در طول 90 دقیقه تلاش خاصی برای گرفتن ابتکار عمل از خود نشان ندادند. وقتی آلگری در دقیقه 70 پیش از پرتاب اوت از مدافع کناری اش با اشاره دست می خواهد تا توپ را به گوشه ترین نقطه زمین پرتاب کند، دیگر حجت تمام است که ایده قطعی او ارائه فوتبال منفعلانه بوده و یک هفته تمام برای اجرای آن تمرین کرده است. اجرایی که از لحاظ تاکتیکی خوب بود تا اینکه کولیبالی پروازی در حد استانداردهای گرفتن ورودی پرش ارتفاع در المپیک 2020 انجام داد!
اولین ایده غلط بزرگ و جدی آلگری در طول این سال ها می تواند سرانجام به پایان حکم رانی یوونتوس در ایتالیا منجر شود. حالا آلگری باید در مه آتزا و المپیکو ابتکار عمل را در دست گیرد. آن ها هنوز هم در صدر هستند اما در شرایطی که شانس شان برای قهرمانی 4 برابر ناپولی بود، اکنون 50-50 با آن ها از دیدگاه بنگاه های شرط بندی برای قهرمانی شانس دارند. افکار عمومی اکنون دیگر عملکرد 4 ساله آلگری را با قهرمان شدن یا نشدن در این فصل قضاوت خواهد کرد اما برای من او تحت هر شرایطی همچنان لایق هدایت یوونتوس است. بالاخره طی 4 فصل، هر مربی می تواند 1 یا 2 بار اشتباه بزرگ و تاثیرگذار داشته باشد.