لیورپول، پر افتخار ترین تیم انگلستان با 17 قهرمانی لیگ، چهار قهرمانی جام قهرمانان اروپا، دو قهرمانی یوفا کاپ و یک قهرمانی سوپر کاپ اروپا حالا به دنبال کسب چهارمین قهرمانی خود در جام حذفی است تا خود را به یک قدمی یونایتد برساند. تنها جامی که یونایتد بحران زده آن زمان در آن از لیورپول بهتر عمل کرده بود و با شش قهرمانی پر افتخار ترین تیم این جام بود.
"یادم نمی آید چرا اما جو ناگهان عوض شد. فکر نکنم وحشت کردم و این یکی از دلایلی بود که هنوز زنده ام. اما مردم وحشت کرده بودند، جیغ می زدند، در جلوی جایگاه هواداران جوانی حضور داشتند. "
"ما هم اطرافمان هواداران بسیار جوانی داشتیم بین 8 تا 15 سال و به همین خاطر ترسیده بودند. به خاطر حضور این تعداد هوادار جوان جو ناگهان سریع عوض شد."
"کسی نمی گفت "چه خبره؟" همه فقط می خواستند جان خودشان را از آن محل نجات بدهند و نمی خواستند در ازدحام گیر بیفتند. همه ما تحت فشار زیادی قرار گرفتیم و مبارزه برای بقا شروع شد."
"یادم نمی آید چطور دستانم 8-7 فوت به هوا بلند شد و آن سیم خاردارها را گرفتم. فقط به خودم گفتم اگر بتوانم نیم تنه خودم را به بالا بکشانم، برایم مهم نیست چه بلایی سر پاهایم می آید."
لیورپول که در لیگ برتر به دنبال تکرار قهرمانی خود و رسیدن به عدد 18 بود با پشت سر گذاشتن تیم هایی هم چون هال سیتی، میلوال و البته برنتفورد به نیمه نهایی جام حذفی رسیده بود. در نیمه نهایی ناتینگهام فارست که با حذف منچستر یونایتد خود را به این مرحله رسانده بود، رقیب لیورپول شد. با این قرعه و با توجه به حضور اورتون و نورویچ در بازی دیگر نیمه نهایی جام قهرمانی به قرمزهای مرسی ساید چشمک می زد. بالاخره 15 آپریل فرا رسید، هیلزبورو ورزشگاه خانگی شفیلد ونزدی برای میزبانی این رقابت انتخاب شده بود. جایگاه لپینگز لین برای هواداران لیورپول برگزیده شده بود. بازی راس ساعت 3 بعد از ظهر می بایست شروع می شد و همه چیز خوب به نظر می رسید. رفته رفته اما شرایط بحرانی شد؛ ازدحام هواداران مشتاق لیورپول کار را کمی دشوار می کند، بازی آغاز می شود و از نظر پلیس شرایط آرام و تحت کنترل است اما تنها 5 دقیقه بعد بازی متوقف می شود. هواداران سعی دارند خود را از روی فنس های مقابل جایگاه لپینگز لین رد کنند و وارد زمین شوند (در دهه 80 اکثر ورزشگاه های انگلستان دارای فنس های بلندی برا جلوگیری از ورود هواداران به زمین بودند.)، ازدحام در این جایگاه خفه کننده است و دستور بریدن فنس ها صادر می شود؛ در همین بین عده ای که از وضعیت جلوی جایگاه ها بی خبرند وارد ورزشگاه می شوند و اوضاع را بدتر می کنند.
من و پدرم به ورزشگاه رفته بودیم. آن جایگاه سه راهرو داشت. از میان راهروی وسطی عبور کردیم و تنها راهی بود که میشد دید. خیلی شلوغ شد و پس از ده دقیقه جهنمی به عقب برگشتیم و به راهروی سمت راست رفتیم. پس از پنج دقیقه جمعیت متوقف شد و نمی توانستیم تکان بخوریم. بعضی وقتها از خودم می پرسم "چطور شد که راه افتادیم؟ چرا اینقدر خوش شانس بودیم که تصمیم درستی را گرفتیم؟"
بازی کاملا متوقف می شود، هیچ چیز مشخص نیست. تنها توده عظیمی از تماشاگران دیده می شوند که با عبور خود از روی فنس ها به داخل زمین می آیند. کنی داگلیش مردم را به آرامش و همکاری با پلیس دعوت می کند؛ پسر او پل داگلیش هم در ورزشگاه است. فاجعه ای در حال رخ دادن بود، اخبار آن شب تکان دهنده بود، مرگ 94 نفر و مجروح شدن 766 نفر؛ چهار روز بعد تعداد قربانیان به 96 نفر می رسد. هواداران لیورپول علیرغم تیم ـشان نام خوبی را برای خود دست و پا نکرده بودند و به خشن بودن شهرت داشتند؛ پنج سال قبل در فینال جام باشگاه های اروپا در هیسل 39 هوادار که عمدتا طرفدار یوونتوس بودند کشته شدند و هنوز هم عده ای هواداران لیورپول را مقصر این کار می دانند.
اظهار نظر ها خیلی سریع در رسانه ها منتشر می شود، جکز جورج، رییس وقت یوفا هواداران لیورپول را به هیولا تشبیه می کند، اما خشم هواداران با تیتر روزنامه سان برانگیخته می شود. روزنامه سان در تیترهایی توهین آمیز و جنجال برانگیز هواداران لیورپول را به دزدی از جیب قربانیان، ادرار بر روی افسران پلیس و کتک زدن افسران پلیس متهم کرد که این کار علاوه بر واکنش باشگاه لیورپول بایکوت این روزنامه را در بندر لیورپول در پی داشت که تا کنون نیز ادامه دارد. این تیتر ها پس از مشخص شدن مقصران این فاجعه عذر خواهی روزنامه سان را در پی داشت.
تیتر روزنامه سان: حقیقت، برخی از هواداران کیف قربانیان را دزدیدندو....
پلیس نیز خیلی سریع به این حادثه واکنش نشان داد و علت رخ دادن این حادثه را اوباش گری هواداران لیورپول و مست بودن آن ها اعلام کرد؛ چیزی که هیچگاه ثابت نشد و سرانجام در سال 2012 در پی تحقیقات گسترده مشخص شد که پلیس عامل اصلی رخ دادن این حادثه بوده است و هواداران لیورپول هیچ خطایی را انجام نداده اند.
یک هوادار متعصب اورتونی هستم که در نزدیکی لیورپول زندگی می کنم. آن روز را هیچوقت فراموش نمی کنم. دوستم را در آن حادثه از دست دادم... حالا هم فرزاندن نوجوانی دارم که دو تا از پسرهایم لیورپولی هستند. هر وقت که آنها را به انفیلد برای دیدن بازی تیمشان می آورم آرام نام کشته شدگان را بر بنای یادبود (از جمله نام دوستم) می خوانند. آنها از من می پرسند آن روز چه اتفاقی افتاد نه اینکه مقصر اصلی چه کسی بود. این چیزی است که باید به خاطر سپرد.
بازی تکراری در ورزشگاه اولدترافورد شهر منچستر و تنها در حضور 37000 نفر برگزار شد و لیورپول موفق شد با شکست 3-1 ناتینگهام فارست راهی فینال شود و در دربی مرسی ساید برای چهارمین بار با شکست دادن اورتون به قهرمانی جام حذفی برسد؛ در لیگ برتر نیز لیورپول به شکل عجیبی قهرمانی را از دست داد و آرسنال قهرمان شد. پس از آن اتفاق ابرهای سیاه بر روی آنفیلد و شهر لیورپول سایه انداختند و تنها یک قهرمانی دیگر در لیگ برتر حاصل کار تیمی است که روزی پادشاه انگلستان بود؛ ابرهایی که حالا کم کم آسمان آنفیلد را ترک می کنند و جای خود را به آسمان طلایی می دهند.
بنای یادبود کشته شدگان در کنار ورزشگاه هیلزبورو
استیون جرارد: "هر وقت با ماشینم از کنار بنای یادبود هیلزبورو در آنفیلد رد میشوم بی اختیار توقف می کنم و چشمم به یک نام دوخته میشود "جان پل گیلهولی 10 ساله"، جوانترین هواداری که در آن حادثه جان خود را از دست داد. آن را می شناختم. پسر خاله ام بود. هواداری که به عشق باشگاهش به آن بازی رفته بود تا شاهد پیروزی اش باشد اما هیچگاه به خانه برنگشت. چهارستون بدنم می لرزد. برای او صلیبی می کشم و به راه خود ادامه می دهم. زخم شنبه 15 آوریل همیشه 1989 تا ابد بر قلبم سنگینی خواهد کرد. یادش گرامی باد."
پس از این اتفاق هر ساله در تاریخ 15 آپریل مردم شهر لیورپول در کنار بنای یادبود 96 قربانی آن فاجعه جمع می شوند. هم چنین هر سال در هفته اتفاق این تراژدی در ورزشگاه های انگلستان سکوتی اعلام می شود که با حواشی زیادی همراه است و گاهی اوقات توسط هواداران افراطی برخی از تیم ها شکسته می شود.
بنای یاد بود این فاجعه در بندر لیورپول
اما بررسی های انجام شده در سال 2012 سرانجام مرحمی بود بر زخم خانواده های داغ دیده؛ مقصر نه هواداران لیورپول بلکه نیروهای پلیس اعلام شدند و در بخش شوک آور این تحقیق اعلام شد که در صورت بهتر عمل کردن نیرو های پلیس تعداد قربانیان می توانست به 41 نفر برسد. این تحقیقات عذرخواهی رسمی دولت بریتانیا از خانواده های قربانیان را در پی داشت.
تیتر روزنامه سان پس از افشای حقیقت در سال 2012: حقیقت واقعی، تعداد کشته شدگان می توانست به 41 نفر کاهش یابد؛ برای گزارش های اشتباه عذرخواهی می کنیم.
پ.ن: تمام قسمت های برجسته شده نقل قول مستند از شاهدان عینی ماجراست.