اختصاصی طرفداری- خدایش بیامرزد! مرحوم شاه عباس صفوی را می گویم. آنکه در روزگاران کهن، دست استعمار را از کشور عزیزمان دور کرده و بندر گمبرون را از دست پرتغالی های متجاوز نجات داد. مرحوم مغفور، نامش همیشه در نام بندرعباس متجلی خواهد ماند ولی کاش بود و می دید، اینجا در قلب پایتخت و در پیکره تیم ملی فوتبال کشور که جان یک ملت با آن گره می خورد، یک پرتغالی چشم آبی دیگر، این بار با روشی نوین، ایران را تحت سلطه و استعمار خود قرار داده است.
آقای کارلوس کی روش را می گویم. همان که بار دیگر عزت را به تیم ملی فوتبال بازگردانده و رویای پیروزی در زمین مقابل غول های آسیایی را بدل به خاطرات شیرین کرده است. نزدیک به هفت سال از حضورش در تیم ملی می گذرد ولی جز جنبه های فنی، آیا می توان جنبه های مثبت دیگر برای مستر سی کیو متصور بود؟
تقابل و سرشاخ مستر در ابتدای امر با سرمربیان کهنه و سنتی فوتبال این مرز و بوم آغاز شد. امثال ذوالفقارنسب، مایلی کهن و حتی امیر قلعه نویی، نخستین منتقدانش بودند که خیلی زود از صحنه محو شدند. در این میان انتقاد های حرفه ای و فنی به هم آمیخته بود ولی نگاه ها، تنها انتقادات فنی را می دید و این گونه بود که انتقادات اخلاقی و حرفه ای در حاشیه قرار می گرفت.
بعد ها اختلافات به درون فدراسیون کشیده شد. نبی، اسدی، عابدینی و تاج، همگی حداقل یک بار طعم تلخ انتقادات و جنجال های استادانه مستر را چشیده اند ولی شاید بتوان مهمترین دو قطبی فوتبال را اتفاقات سال گذشته عنوان کرد.
برانکو ایوانکوویچ با خشمی غیر قابل تصور و کمتر دیده شده، اعتقاد داشت که با برگزاری اردوی چند روزه تیم ملی در دوبی، در حق تیمش اجحاف می شود و این موضوع انتفاع چندانی هم برای تیم ملی حاصل نمی کند. انتقاد برانکو از بعد محتوایی، چندان دور از ذهن و منطق به نظر نمی رسد. بازیکنان ملی پوش لیگ برتری، در اردوی چند روزه دوبی شرکت کنند و خروجی اردو، یک دیدار دوستانه با تیم منتخب آفریقایی های شهر باشد! بازیکنان بدون تیم یا شاغلین لیگ روسیه و قطر که در تعطیلات به سر می برند و اتفاقا ایران هستند، حضور نداشته باشند و برای سه یا چهار جایگاه ثابتی که از لیگ برتر در تیم ملی حضور دارد، در زمان بسیار حساس نیم فصل، اردویی خارج از برنامه تعریف شود. البته رویکردتان این نقص را داشت که اگر اشکان دژاگه پرسپولیسی می شد، باید در اردو شرکت می کرد و اگر بدون تیم باقی می ماند، لزومی برای شرکت نداشت!
انتقادات، منطقی و بدون تعصب به نظر می رسد ولی کی روش که حالا ایرانی تر از ما شده و با خلق و خوی مان کاملا آشناست، تنها یک تکه از صحبت های برانکو را می شنود و بدان پاسخ می دهد! به زعم کارلوس، ایراد برانکو از تمرینات او و چاق شدن بازیکنان ملی پوش پرسپولیس، بزرگترین توهین تمام زندگی اش است و به او از این بابت بر خورده است.
در اقدامی عجیب و به هنگام به نظاره نشستن فدراسیون نشینان، بدون درنظر گرفتن بخش عمده انتقادات، کی روش سوار بر موج احساسات، ملی پوشان پرسپولیس را دیپورت کرده و جبهه را تغییر می دهد. حالا برانکو و پرسپولیس روبروی تیم ملی هستند و کی روش، نقش مظلوم داستان را بازی می کند.
برانکو را فراموش می کنیم و با گذر از اتفاقات یک سال گذشته، مستقیما به اتفاقات دو شب گذشته(دوشنبه) برمی گردیم. جایی که اسطوره فوتبال کشورمان، ناباورانه و به ناحق از سوی کی روش، بزدل نامیده می شود! جالب است آخر برای چه؟ برای افشای رویداد های پشت پرده!
حقیقت را بگو حتی اگر صدایت بلرزد
آخر اگر علی کریمی هم قرار بود صدای مردم نباشد، علی کریمی نمی شد! جرم آقای کریمی از سوی شما، هم رنگ فدراسیون نشینان نبودن است؟ کریمی شاید مانند بازی و دریبل های درخشانش، در سخنوری استاد نباشد. شاید صدایش بلرزد و نتواند مانند سیاستمداران، لفاظی کند. کل زندگی اش در فوتبال و برای فوتبال بوده اما فساد را خوب می شناسد و برآشفته از این فساد های بزرگ، برخلاف ساکت که سکوت را پیشه می کند، دستپاچه وار سخن می گوید. از علی کریمی، کمتر از این هم بر نمی آید.
بزدلش نامیدید ولی اجازه بدهید با شما مخالفت کنیم آقای کی روش! بزدل ماییم که چون شمایی را بالای سر تیم ملی می بینیم و حرفی نمی زنیم! بزدل ماییم که شما را در سایه عملکرد فنی فوق العاده تان، مقامی فراتر از یک سرمربی تیم ملی بخشیده ایم. بزدل ماییم آقای کی روش که جنابعالی شازده پسر خوانده تان را به فوتبالمان آوردید و آب از آب تکان نخورد. بزدل ماییم که هفتمین سرمربی گران قیمت دنیا را داریم و پاداش صعود تیم ملی به جام جهانی را دودستی تقدیمش می کنیم و دو قورت و نیمش باقی است. بزدل ماییم جناب کی روش که با رکورد قهر های طویل تان، هفت ساله شدنتان در تیم ملی را می بینیم و برایتان سروده هایی از جنس ستایش می سراییم. بله آقای کی روش، بزدل را درست عرض کردید ولی خوب مخاطبی برای آن شکل ندادید.
کریمی را آقای ترک کننده خطاب کردید. کسی که مشکلی را ببیند و نرود بهتر است یا مشکلی را ببیند و عزم خروج کند. البته که حق دارید او را بابت ترک پست و سمت خود نکوهش کنید، چون آمار استعفا های جنابتان در این هفت سال، سر به فلک کشیده است. شمایی که تا تقی به توقی میخورد دل میکنید و اینگونه امتیاز میگیرید، دل کندن کریمی را تمسخر نکنید!
علی کریمی اگر ببیند و دم نزند، اگر ببیند و شریک شود، اگر ببیند و چشم بربندد، علی کریمی نمی شود. ساختار اسطوره ها بدین شکل است آقای کی روش! می بینند، دلشان می سوزد و زبان مردم می شوند. اسطوره هایی که یک تنه مقابل سیستم فاسد می نشینند و با تمام عواقب احتمالی، از موضع خود کوتاه نمی آیند. همان هایی که دستیاری جنابتان را به مردمی بودن و ماندن می فروشند و دلشان به آن بیت المالی که پسرخوانده تان را در آن شریک کرده اید، می سوزد!
مستر کی روش، دوران عوام فریبی و ادعاهای پوپولیستی به سر آمده. هرکاری خواستید، انجام دادید. از مرخصی های سر به فلک کشیده تان تا اخراج افشین پیروانی و جواد نکونام به دلیل موضع نگرفتن علیه برانکو. از رانت های گسترده تا مشارکت در عزل یا نصب بلندترین مقامات فدراسیون. همانطور که قبل تر، به پیروانی و نکونام توهین کردید و فاش نشد، کریمی را مورد حمله خود قرار می دهید ولی حالا آنقدر به قدرت پوچ خود غره شدهاید که شرف فوتبال را در یک برنامه تلویزیونی زنده و در مقابل دیدگان چندین میلیون نفر بزدل مینامید! آخر اگر او بزدل بود، شما را تا آن پاسِ شب بیدار نگه نمیداشت تا وادار به صدور بیانیهتان کند!
![علی کریمی-برنامه نود-محمدرضاساکت-عادل فردوسی پور](https://ts2.tarafdari.com/users/user148347/2018/02/14/photo_2018-02-13_03-28-39.jpg)
محمدرضا ساکت در طول برنامه بارها تلاش میکند به بهانه جام جهانی و حفظ آرامش و تمرکز تیم ملی، برخی مسائل را مسکوت باقی نگاه دارد ولی جناب دبیرکل، بیلبورد های شهر با تصویر کیروش را فراموش کردهاند. کارلوسِ خوبیها که هفت سال دم از تمرکز و حرفهای گری میزد، حالا سفیر مفتخر بانک سامان گشته و ایران را گز میکند. کیروشی که در هفت سال، تنها یک بار پایتخت را ترک میکند، حالا با لبخندی بلند و خیالی آسوده، به مشهد قدم میگذارد و چون استاد آکادمیک یک دانشگاه، از رهبری منابع انسانی برایمان سخن میگوید. از همان کیروشی سخن میگوییم که در قراردادش آورده شده حق انعقاد قرارداد تجاری و تبلیغاتی بدون اجازه فدراسیون را ندارد. حالا پرسش اینجاست، فدراسیون همدست است یا در این باره هم نمیتواند حق خود را از مستر مطالبه کند؟
از دوشیدن فدراسیون تا آپشن انتخاب مدیر رسانه ای تیم ملی یک کشور. همه را کردید و دمی نمی زنیم. همه را در مقابل نتایج استثنایی تان، یر به یر می کنیم ولی توهین به نماینده و اسطوره مان را تابی نمی آوریم. پشت مسعود شجاعی و نکونام خالی شد، از سر نجابت چیزی نگفتند و رفتار پوپولیستی ات فاش نشد. ولی حالا که همه توهین هایت را شنیده اند، رفتارت بر همه واضح و مبرهن شده است. پشت علی کریمی را خالی نمی کنیم. از جنابعالی، انتظار عذرخواهی رسمی از نماینده و خود ملت و شرف فوتبالمان را داریم. این کمترین کاریاست که موظف به انجامش هستید. باشد که دلمان با جنابتان صاف شود!