طرفداری- آنچه آرسنال را در دقایق ابتدایی نیمه اول به سه گل رساند و در ادامه این روند را تضعیف کرد، تلاش اورتون برای یافتن راه مقابله با توپچی ها بود. اورتون بازی را با پرسینگ در زمین حریف و پشت محوطه جریمه آنها شروع کرد و سعی کرد با تحت فشار قرار دادن بازیکن پا به توپ، مالکیت توپ و ایجاد موقعیت را به نفع تیم خودش رقم بزند.
این روش شاید برای حمله تفکر خوبی بود اما موجب به وجود آمدن شکاف میان خط حمله این تیم با سایر خطوط شد. به این ترتیب فضایی خالی پشت خط حمله اورتون برای نفوذ و حرکت بازیکنان آرسنال به وجود آمد که زمینه ساز گل سوم آرسنال نیز بود. تصویر زیر نمونه ای از فضای به وجود آمده قبل از به ثمر رسیدن گل سوم آرسنال را نشان می دهد.
هر چند قبل از گل سوم آرسنال، هشت بازیکن اورتون به پشت محوطه جریمه رسیده اند اما فضای خالی برای شوتزنی آرون رمزی وجود دارد و او از همان فضا استفاده می کند و توپ را راهی دروازه تافی ها می کند.
در مقابل، تیم آرسنال با دوندگی بازیکنانش سعی در حفظ فاصله طولی بین خطوط و حمایت از بازیکنان، حین حمله داشت. هنگامی که بازیکنان این تیم در فاز حمله هستند، خط دفاع تا نیمه های زمین جلو آمده و هافبک ها با نزدیک شدن به مهاجمین تلاش می کنند تا موج حمله را حفظ کنند.
توپچی ها به محض تصاحب توپ در هر قسمتی از زمین، برای رسیدن به گل برنامه دارند. آنها با استفاده از پاس های طولی و عمقی همزمان با حرکت رو به جلوی بازیکنان بدون توپ به سرعت از دفاع به حمله تغییر وضعیت می دهند. سایر بازیکنان نیز وارد فاز حمله شده و به محوطه جریمه حریف نزدیک می شوند. تصویر زیر نشان می دهد چگونه بازیکنان آرسنال با دو پاس از مقابل دروازه خودی توپ را به اوبامیانگ می رسانند که در ادامه اوبامیانگ در موقعیتی تک به تک با دروازه بان حریف برای چهارمین بار دروازه اورتون را باز می کند.
کوتاه بودن زمان دریافت توپ تا رسیدن به دروازه در میان شاگردان ونگر موجب بالا رفتن تعداد موقعیت ها و افزایش شانس رسیدن به گل می شود. از سوی دیگر تیم میهمان بعد از دریافت چهار گل به فکر دفاع بیشتر بود و از شدت حمله و پرسینگ کم کرد تا اولا گل های بیشتری دریافت نکند و در مرحله بعد در صورت امکان برای رسیدن به گل از ضدحمله استفاده کند.
با روی آوردن اورتون به دفاع، کانال های عمقی پاس های آرسنال شناسایی و بسته شد. توپ های بیشتری قطع شد و مانع نفوذ بازیکنان این تیم شد.
علاوه بر نکاتی که گفته شد، آرسنال از اوایل بازی برای رسیدن به گل سعی در نفوذ از سمت راست داشت و تلاش می کرد با پاس های زمینی و هوایی از این منطقه برای ضربه زدن به حریف استفاده کند. ضربه ایستگاهی به دست آمده در دقیقه 5، گل اول بازی در دقیقه 6، موقعیتی که در دقیقه 13 به دست آمد که حاصلش یک کرنر و گل دوم برای آرسنال بود، نمونه هایی از نتیجه اصرار تیم میزبان بر نفوذ از سمت راست زمین بود. تصویر زیر ارسال پاس زمینی از سمت راست قبل از گل اول را نشان می دهد.
می توان این گونه عنوان کرد، آنچه در این بازی تفاوت میان دو تیم را رقم زد این بود که آرسن ونگر پیش از آلردایس به نقاط ضعف تیم اورتون پی می برد. آزمون و خطای سرمربی اورتون برای یافتن راه ضربه زدن به آرسنال با تاخیر مواجه بود و دیر به کار گرفته می شد. به همین دلیل و قبل از برطرف شدن نقاط ضعف، آرسنال از آنها برای رسیدن به برتری بهره می برد.