طرفداری- اشتفان کواکس یکی از مردهای فراموش شده در فوتبال است، حتی در کشورش رومانی، اما نباید فراموش کرد که او کسی بود که آزادی را به توتال فوتبال آورد.
فوتبال مملو از انسان های فراموش شده است اما تعداد کمی شبیه به کواکس هستند که در یک نظرسنجی در رومانی به عنوان چهارمین مربی بزرگ تاریخ این کشور شناخته شده است. او در این راه پشت سر لوچسکو، لوردانسکو و بولونی قرار گرفت. شاید انتظار می رود که وقتی مردم از توتال فوتبال صحبت می کنند، از او به عنوان یکی از میراث گذاران این عرصه صحبت کنند. البته رینوس میشل و یوهان کرایف هم بودند اما این کواکس بود که موفق شد آژاکس را به دو قهرمانی از سه قهرمانی این تیم در اروپا برساند.
زمانی که رینوس میشل آژاکس را ترک کرد، این تیم یک لیست 15 نفره به عنوان جایگزین درست کرد. آن ها با ارزان قیمت ترینشان به توافق رسیندند. کواکس استوا بخارست را در 4 سال قبلش به یک قهرمانی لیگ و 4 قهرمانی جام حذفی رومانی رسانده بود و به عنوان بازیکن هم دوره ای کوتاه در فوتبال بلژیک فعالیت کرده بود. اما او در هلند خیلی نام شناخته شده ای نبود و حضور او با شک و تردیدهای زیادی همراه بود. این شرایط در حالی بود که خود او حتی ایمان به موفقیت در این تیم نداشت و از همان ابتدا بلیط بازگشت به رومانی را خریده بود، چون عقیده داشت حضور او در هلند خیلی به طول نخواهد انجامید. از بلندی موهای ما راضی هستی؟ این سوالی بود که در اولین جلسه تمرینی از وی شد، سوالی که پس از دوران سختگیرانه میشل با بازیکنان آژاکس برای آن ها بسیار طبیعی شده بود. کواکس در پاسخ به این سوال گفت: من به عنوان مربی به اینحا آمده ام نه آرایشگر!
لحظاتی بعد او کنار زمین ایستاده بود که یک توپ به سمت وی آمد و با یک حرکت زیبا توپ را برگرداند تا از لحاظ فنی کیفیت آن ثابت شود. کواکس یک مربی خوب بود! این را هافیک آن زمان آژاکس یعنی گری موهرن گفته بود. البته میشل هم مربی خوبی بود و البته حرفه ای تر هم بود. او با همه در یک سطح سخت برخورد می کرد. در سال اول با کواکس بهتر بازی می کردیم چرا که او به بازیکنان آزادی خوبی داده بود. اما بعد از آن نظم تیم رفت و همه چیز به هم ریخت. روحیه لازم را نداشتیم و می توانستیم قهرمان اروپا شویم اگر باز هم در کنار هم می ماندیم.
خب، شاید فروپاشی نهایی تیم به ساختار عاطفی آن مربوط باشد. با توجه به جو بحث برانگیز رختکن آژاکس، اینکه صمیمیت موجب مرض است، دوباره ثابت می شود. به هر حال خیلی ها عقیده دارند پس از دوران میشل در این تیم، افتادگی و افت بازیکنان کاملا پیش بینی شده و ضروری بود.
الگوی این اتفاق خیلی شناخته شده و معمول نیست. تیم کریکت انگلیس. در ابتدا زیر نظر مایکل وان کاملا رشد کرد و بعد به دوران سخت ناصر حسین رسید. لیورپول در دوران پس از بیل شنکلی سخت گیر، باب پیزلی ساده گیر تر آمد و دوران درخشان و موفق لیورپول از راه رسید.
آژاکس نیز تقریبا بهترین دوران فوتبال خود را زیر نظر کواکس ساخت. در آوریل 1972، پس از آن که آن ها موفق شدند از سد بنفیکا عبور کنند و حضور خود را در فینال قطعی کنند، سران آژاکس یک جلسه فوری برگزار کردند و در آن تصمیم گرفتند تا وی را از کار برکنار کنند. در آن زمان دقیقا آژاکس در لیگ 5 امتیاز از رده دوم جلوتر بود و به فینال جام حذفی هلند هم رسیده بود. به نظر می رسید شکست دادن قهرمان بنفیکا با یک گل خیلی به مذاق هلندی ها خوش نیامده بود و شنیده هایی مبنی بر مشکل کواکس با دستیار و پزشک تیم شنیده می شد و همین باعث شده بود تا باور ها به این سمت برود تا وی کنترل رفتاری اش را از دست داده است.
با این حال بازیکنان از آزادی که وی به آن ها داده بود راضی بودند و شورشی برپا کردند تا کواکس در این تیم بماند. نتایج نشان می دهد که کواکس هیچ اشتباهی نکرده است. تیم ما آماده است تا در تصمیمات مهم دخالت کند! این سخنان کرایوف در مورد مربی رومانیایی بود.
سران تیم شاید از پیروزی کم رنگ برابر بنفیکا خیلی خوشحال نبودند، اما برد دو بر صفر برابر اینتر با تاکتیک معروف کاتاناچیو در فینال با دو گل کرایوف ثابت کرد که روش کاری کواکس کاملا درست است. سال بعد نیز آن ها موفق به قهرمانی در اروپا شدند تا بعد از رئال مادرید تبدیل به اولین تیمی شوند که برای سه بار قهرمان اروپا شده اند. در آن سال هلندی ها در یک چهارم نهایی موفق شد بایرن مونیخ را 5-0 شکست دهد و سپس در نیمه نهایی به مصاف رئال مادرید بزرگ رفت که شکست 3-1 برابر آن ها در برنابئو لحظه ای بود که کواکس هیچ وقت آن را فراموش نخواهد کرد. آن دیدار لحظه ای بود که مادرید و آژاکس شرایطشان تغییر کرد چرا که پیش از این بیشتر صحبت از رئال مادرید بود و کمتر آژاکس ولی بعد از آن بازی همه چیز به تعادل رسید.
کواکس به بازیکنانش آزادی داد و با کرایوف بسیار نزدیک بود اما این موضوع هیچگاه بین آن ها مشکل به وجود نیاورد. در یک بازی زمانی که ستاره هلندی پیش از بازی احساس درد از ناحیه زانو می کرد، مربی که از علاقه بازیکنش به پول خبر داشت، یک اسکناس 1000 گیلری برداشت و روی زانو او مالید و همین باعث لبخند کرایوف شد و باعث شد تا بدون مشکل به بازی برود. کواکس به قدر کافی سخت نبود. پیزلی یک خشمی داشت که همیشه در زیر کتش بود اما کواکس زیادی مهربان بود. به قدری که در فصل دوم نتوانست کرایف را کنترل کند و حتی جرات کافی را نداشت تا بازیکنان را بدون نظر کرایف جابجا کند و همین موضوع باعث شکایت دیگر بازیکنان از نفوذ کرایف شد.
کواکس پس از قهرمانی دوم در اروپا به همراه آژاکس این تیم را ترک کرد و راهی تیم ملی فرانسه شد. پس از آن کرایوف تنها دو بازی دیگر برای آژاکس پیش از پیوستن به بارسلونا انجام داد و جورج نوبل جانشین کواکس در آژاکس شد. تیم به سرعت در حال از هم پاشیدن بود و در سال 1974 وقتی این مربی در مصاحبه ای اعلام کرد بازیکنان تیم به کارهای خلاف مشغولند، مشخص شد که این تیم خیلی زود دلش برای کواکس تنگ شده است.
دوران بعدی مربیگری کواکس دیگر به آن سطح قبلی نرسید. او در تیم ملی فرانسه هم خیلی موفق نبود و خیلی زود جایش را روی نیمکت به میشل ایدالگو داد. اگرچه حضور او روی نیمکت کشورش متفاوت بود و باعث شد تا به جام جهانی 1982 برسد ولی بازی برابر مجارستان باعث شد تا یک اتهام کم کاری نیز به او زده شود و کارنامه اش را لکه دار کند.
فلورین هلاگیان سرمربی سابق اهل رومانی در مورد کواکس می گوید:
ما باید قبول کنیم که آژاکس حاصل اپرای کواکس بود. او یکی از بزرگ ترین هایی است که فوتبال به خود دیده است.
اگرچه با دادن آزادی به بازیکنانش به موفقیت های زیادی رسید، ولی همین آزادی راه را برای افول او نیز هموار کرد.
نوشته جاناتان ویلسون برای نشریه گاردین