طرفداری- ویتوریا گاستیز، شهری پرغرور است. ویتوریا گاستیز یکی از نماینده های ایالت خودمختار باسک است و البته پایتخت غیر رسمی این منطقه نیز به شمار می آید. این شهر، یکی از بهترین شهر های اسپانیا برای زندگی است و از وضعیت مطلوبی برخوردار است. ویتوریا گاستیز، تولید کننده بهترین نوشیدنی های اسپانیاست و از تاریخ و فرهنگی غنی نیز برخوردار است. از زمان های قدیم، ویتوریا گاستیز از نظر زیبایی خیابان ها و میدان ها نیز اهمیت زیادی داشته است و شهری تاریخی در اسپانیا به شمار می آید.
با وجود این که ویتوریا گاستیز، مرکز اصلی قدرت در ایالت باسک است، شهر ویتوریا همواره از نظر ورزشی زیر سایه شهر های سن سباستین و بیلبائو بوده است. به غیر از حضور ژیمناست های اهل ویتوریا در تیم ملی اسپانیا در المپیک 1996؛ ویتوریا در قرن 21 از رزومه ورزشی قابل توجهی ندارد و همیشه این شهر برای انجام کارهای دیگر به حساب می آمده است. با فرا رسیدن قرن 21، دپورتیوو آلاوز، برترین باشگاه شهر ویتوریا می خواست تا خودی نشان دهد اما آن ها در ایالت باسک نیز تیم مهمی به شمار نمی آمدند و در طول تاریخ لیگ اسپانیا تنها پنج فصل در بالاترین سطح لیگ اسپانیا حضور داشتند که بخش مهمی از این حضورها مربوط به دهه 1950 میلادی بود. آن ها، از نظر فوتبالی در منطقه باسک تیم ضعیفی به شمار می آمدند.
در حالی که در دهه 1980 میلادی، تیم های اتلتیک بیلبائو و رئال سوسیداد به دستاوردهای مهمی در لالیگا دست یافتند، شهر ویتوریا از نظر فوتبالی همچنان عقب مانده بود و آلاوز، در بیشتر سال های نیمه دوم قرن 20، در دسته چهارم اسپانیا توپ می زد. در 1990، پیشرفتی در آلاوز دیده شد و آن ها توانستند به سطح سوم فوتبال اسپانیا برسند. در این برهه، پیشرفت آلاوز متوقف شد و طی پنج سال، سیستم پلی آف پیچیده ای برای صعود به دسته دوم طرح ریزی شد که حتی تیم قهرمان دسته سه نیز، صعودش به دسته بالاتر تضمین شده نبود. بالاخره در سال 1995، آلاوز موفق شد و آن ها با غلبه بر لاس پالماس توانستند تا به دسته دوم فوتبال اسپانیا برسند. این اولین حضور آن ها در دسته دوم پس از سیزده سال بود. آلاوز دو سال در دسته دوم حضور داشت و سپس با رهبری خوزه مانوئل انسال، توانست تا در سال 1997 پس از 42 سال غیبت در سطح اول فوتبال اسپانیا، به لالیگا صعود کند. آن ها همچنین در این سال توانستند به نیمه نهایی کوپا دل ری برسند که این موفقیت آن ها با حذف رئال مادرید و دپورتیوو لاکرونیا همراه بود.
پس از فرار میلیمتری از سقوط در فصل 99-1998، آلاوز توانست بر خلاف انتظارات اوج بگیرد و در فصل بعد یکی از بهترین جایگاه های خود در تاریخ لالیگا را کسب کند. آلاوز توانست بالاتر از هم ایالتی های مشهور خود یعنی بیلبائو و سوسیداد، در رده ششم لالیگا قرار گیرد. آن ها بالاخره توانستند از زیر سایه سنگین همسایه های خود بیرون بیایند. در حالی که در این فصل، تنها دو تیم کم تر از آلاوز توانستند گل بزنند، آن ها توانستند کمترین گل خورده را در لالیگا از آن خود کنند و مارتین هررا، دروازه بان آلاوز برنده جایزه زامورای فصل شد. این یک دستاورد فوق العاده برای آلاوز بود اما یک اتفاق عجیب و غیر منتظره در لیگ اسپانیا به حساب می آمد. در فصل 2000-99، دپورتیوو لاکرونیا توانست برای اولین بار در تاریخ خود قهرمان لالیگا شود و همچنین این فصل با سقوط تیم های سویا و بتیس، دو تیم سرشناس ایالت آندلس و البته سقوط اتلتیکو مادرید به دسته پایین تر همراه شد.
در حالی که رئال مادرید در این سال توانست با غلبه بر والنسیا قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود و رئال ساراگوسا نیز توانست سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کند، موفقیت های آلاوز در اسپانیا زیر سایه دیگر بزرگان به چشم نمی آمد اما آن ها حالا آماده شروع فصلی جدید با تمام قوا بودند. خاوی مورنو، مهاجم آلاوز که همیشه نمی توانست به آسانی چارچوب دروازه را پیدا کرده و گلزنی کند، توانست بهترین فصل عمرش را سپری کند. او که تنها مهاجم نوک تیمش بود، با انتقال آزاد یوردی کرایوف از منچستریونایتد به آلاوز، می توانست خود را آزادتر ببیند. کرایوف ِ پسر پس از تجربه حضور در بارسلونا و منچستریونایتد حالا می توانست فوتبالش را در آلاوز دنبال کند.
چند بازیکن مهم دیگر نیز با ستارگان آلاوز یعنی مورنو و کرایوف همکاری می کردند و کازمین کونترای رومانیایی و دن اگن نروژی، مهم ترین بازیکنان آلاوز در کنار مورنو و کرایوف بودند. دیگر بازیکنان مهم آلاوز، ایوان تومیچ، هافبک سابق رم و مدافعانی مستحکم از جمله کاپیتان آنتونیو کارمونا بودند. گلزنی ها نسبت به گذشته بیشتر شد اما در عوض، ان ها گل های بیشتری نیز دریافت می کردند. آلاوز نسبت به فصل گذشته، 17 گل بیشتر به ثمر رساند که 22 گل از 58 گل فصل آلاوز در لالیگا، توسط خاوی مورنو به ثمر رسید. اگر چه آن ها نسبت به فصل گذشته، 22 گل بیشتر خوردند.
پیشرفت آلاوز در گلزنی در رقابت های اروپایی نیز دیده شد. آلاوز در طول 12 بازی خود در جام یوفا، توانست 31 گل به ثمر برساند. آن ها در مرحله حذفی، ابتدا با اینتر، یکی از غول های اروپا روبرو شدند. آن ها ابتدا در خانه با نتیجه 3-1 برابر اینتر عقب افتادند اما در ادامه توانستند تا خود را نجات داده و بازی را 3-3 کنند. در بازی برگشت، آن ها توانستند در سن سیرو، 2-0 نراتزوری را مغلوب کنند و به مرحله بعد برسند. در مراحل بعدی، آن ها توانستند هموطن خود رایو وایکانو، روزنبورگ نروژ و کایزرسلاترن را حذف کنند. یکی از دستاورد های مهم آلاوز، حذف کایزرسلاترن آلمان با مجموعا 9 گل بود.
آلاوز این گونه و با عبور از سد این رقبا به دورتموند، محل برگزاری فینال جام یوفای 2001-2000 رسید. آلاوز در اولین دوره حضور در مسابقات اروپایی، توانست تا به فینال مسابقات راه یابد، جایی که لیورپول ژرارد هولیه انتظار آن ها را می کشید. لیورپول در این فصل توانسته بود فاتح لیگ کاپ و جام حذفی شود و آن ها حالا به دنبال کسب سومین جام فصل خود بودند. در مقایسه با آلاوز، لیورپول برای صعود به فینال تنها 14 گل به ثمر رسانده بود و آن ها با حذف حریفانی چون المپیاکوس، رم، پورتو و بارسلونا به فینال مسابقات جام یوفا راه یافتند.
در دیداری که گل های بسیاری به ثمر رسید، مدافعان عملکردی همانند همیشه نداشتند و این چیزی بود تا موجب شد که هر دو طرف، گل های زیاد و غیر معمول را در این بازی به ثمر برسانند. پنج گل از نه گلی که در استادیوم وست فالن به ثمر رسید، در اثر یارگیری های ضعیف و ضربات سر از فاصله نزدیک زده شد. از این پنج ضربه سری که وارد دروازه ها شد، دو گل سهم لیورپول و سه گل سهم آلاوز بود. با گذشت چهار دقیقه از بازی، مارکوس بابل گل اول لیورپول را وارد دروازه آلاوز کرد و سپس در دقیقه 16 استیون جرارد جوان توانست با شوتی زمینی و از راه دور، اختلاف را دو برابر کند. به نظر می رسید که نتیجه بازی رقم خورده و لیورپول را باید قهرمان جام دانست. اما در دقیقه 22 ایوان آلونسو، مهاجم اروگوئه ای به جای دن اگن وارد میدان شد و چند دقیقه پس از ورودش توانست تا حساب کار را 2-1 کند.
در اواخر نیمه دوم، دوباره آلاوز گل خورد و پنج دقیقه پیش از اتمام نیمه اول، مایکل اوون با فراری سریع در آستانه گلزنی قرار گرفت که توسط هررا در محوطه جریمه سرنگون شد و داور به سود لیورپول، پنالتی اعلام کرد. هررا، دروازه بان آلاوز می توانست اخراج شود اما به دلیل حضور یکی از مدافعان در محوطه جریمه آلاوز، داور به دادن کارت زرد بسنده کرد. گری مک آلیستر، هافبک اسکاتلندی لیورپول که گل برتری تیمش برابر بارسلونا در دور قبل را به ثمر رسانده بود، ضربه پنالتی را گل کرد تا حساب کار 3-1 به سود لیورپول شود. با این گل، ضربه سنگینی به آلاوز وارد شد.
تنها شش دقیقه پس از شروع نیمه دوم، آلاوز با زدن دو گل کار را به تساوی کشاند. خاوی مورنو، با زدن دو گل در عرض سه دقیقه، شادی را به اردوی آلاوز بازگرداند. گل اول مورنو با ضربه سر روی سانتر کونترا به ثمر رسید و گل بعدی، با ارسال یک ضربه آزاد و سپس با زدن ضربه ای دقیق، به ثمر رسید. این دو گل، لیورپول را مجبور کرد تا سبک بازی اش را تغییر دهد. استیون هنچوز، مدافع سوئیسی جایش را به ولادیمیر اسمیچر داد و سپس، تغییر مهم دیگری نیز در بازی انجام شد. مورنو که دو گل در این بازی زده بود در دقیقه 64 تعویض شد و از سوی دیگر، رابی فاولر به جای امیل هسکی وارد میدان شد. تنها چند دقیقه پس از ورود فاولر، وی موفق به گلزنی شد و لیورپول بار دیگر پیش افتاد.
آلاوز هنوز همه کارت هایش را رو نکرده بود و فرصت داشت. در دقیقه 88، آلاوز صاحب یک ضربه کرنر شد و با خروج بی مورد ساندر وسترولد، دروازه بان لیورپول، در یک چشم برهم زدن، یوردی کرایوف توانست توپ را به تور دروازه لیورپول برساند تا بازی 4-4 شود. لیورپول در این بازی، دقیقا به اندازه بازی های رفت و برگشت برابر المپیاکوس، رم، پورتو و بارسلونا گل خورده بود! بازی به وقت اضافه رفت و سایه سنگین گل طلایی در استادیوم وست فالن وجود داشت. هر دو تیم توانستند در وقت اضافه گل بزنند اما گل های آن ها به درستی آفساید اعلام شد. آلاوز نسبت به 90 دقیقه، محتاط تر و دفاعی تر بازی می کرد. در نیمه اول وقت های اضافه، مانگو موچلین، به دلیل دومین خطای خطرناک خود از زمین بازی اخراج شد. پنج دقیقه به پایان دیدار، کارمونا، کاپیتان آلاوز نیز اخراج شد تا آن ها نه نفره به کار ادامه دهند.
در حالی که اسمیچر به دروازه آلاوز به شکلی خطرناک نزدیک می شد، کارمونا او را زد تا تیمش برای رسیدن به ضربات پنالتی شانسی داشته باشد و گل طلایی را دریافت نکنند. حالا نوبت به مک آلیستر، یکی از ارکان اصلی لیورپول در قهرمانی جام یوفا رسیده بود تا نمایش عالی خود را تکمیل کند. مک آلیستر توپ را به داخل محوطه جریمه فرستاد و دلفی گلی، مدافع چپ آلاوز توپ را به درون دروازه هررا فرستاد تا گل طلایی لیورپول، یک گل به خودی باشد. لیورپول توانست تا در یکی از پر گل ترین و به یاد ماندنی ترین فینال های اروپا، 5-4 آلاوز را شکست دهد و با قهرمانی در جام یوفا، سه جام را در این فصل کسب کند.
آلاوز به ویتوریا به عنوان یک قهرمان بازگشت و استقبالی قهرمانانه از آن ها صورت گرفت. حالا آن ها باید برای حفظ بازیکنان موثر خود می جنگیدند. اگرچه در آن تابستان، خاوی مورنو و کاسمین کونترا به میلان ایتالیا منتقل شدند. دو سال بعد از راه یابی به فینال اروپا، آلاوز به دسته دوم اسپانیا سقوط کرد و آن ها نتوانستند تا دوران باشکوه خود و تثبیت تیمشان به عنوان تیمی بزرگ در اسپانیا را ادامه دهند. فصل بعد از راهیابی به فینال اروپا، آن ها توانستند تا رده هفتم را کسب کنند و این، آخرین دستاورد مهم آن ها بود.
آلاوز بار دیگر به جام یوفا راه یافت اما آن ها از این مسابقات حذف شدند و در پایان فصل نیز راهی دسته دوم شدند تا سالی فراموش نشدنی و تلخ برای آلاوز رقم بخورد. پس از آن، آلاوز دوران سختی را تجربه کرد. اگرچه آن ها در فصل 06-2005 به لالیگا بازگشتند اما خیلی سریع دوباره سقوط کردند. در سال 2009، اوضاع آن ها بدتر شد و به دسته سوم اسپانیا سقوط کردند. چهار سال طول کشید تا دوباره آلاوز به دسته دوم اسپانیا بازگردد و در فصل 17-2016، پس از 11 سال دوباره با لالیگا بازگشتند. دیگر به نظر نمی رسد که شکوه و دوران طلایی حدود 15 سال پیش دوباره در ویتوریا تکرار شود. تنها آن ها این شانس را دارند که برابر رئال مادرید یا بارسلونا، به موفقیت و نتیجه مثبتی برسند که این موضوع می تواند برای آن ها خوشایند باشد.