طرفداری - استیون جرارد، مربی تیم زیر 18 سال لیورپول در حالی که در روزهای تعطیلات کریسمس کار کمتری دارد، در گفتگوی مفصلی با گاردین شرکت کرد:
واقعا در روزهایی که فوتبال به دلیل تعطیلات کم می شود، دلم برای تمرینات تنگ می شود. از این که طی یک روز یا هفته ها فوتبالی وجود نداشته باشد، نفرت دارم. پس از حضور در آکادمی لیورپول واقعا تجربه را حس می کنم. در این 6 ماه به اندازه 2 سال تجربه کسب کرده ام. زمانی که به اینجا آمدم، توصیه کلوپ به من این بود: فقط می خواهم مدتی را بدین ترتیب بگذرانی زیرا به دو سال وقت نیاز داری تا اشتباه کنی. باید خودت ترکیب و تاکتیک تیمت را انتخاب کنی. باید فلسفه و سبک خودت را در فوتبال پیدا کنی و اینکه چگونه با نفرات تیمت رفتار کنی. باید بازیکنانت را ستایش کنی و به آنها کمک کنی. در این زمان باید گاهی احساس نا امیدی کنی. بعد از دو سال می فهمی که برای این کار آماده ای یا نه. کلوپ تصویر بسیار خوبی را برای من کشید.
در طول ماه های اخیر، من تمام فراز و فرود های این کار را از نزدیک چشیده ام و حالا می دانم که مربیان با چه مسائلی روبرو هستند. مطمئنا این تجربه، به آینده من کمک می کند. این تجربه مرا نمی ترساند. می دانم که ممکن است انتقادات و تحسین ها در انتظارم باشد. من همه این ها را قبول کرده ام. برای من مساله مهم این بود که دور از دوربین ها و اذهان عمومی، این مسائل را تجربه کنم و برای ورود به دنیای دیوانگان آماده شوم.
باید به بازیکنان نشان دهم که سبک کاری ام درست است و بتوانم اعتماد آنها را جلب کنم. به عنوان بازیکن، زمانی که بازی به پایان رسید، همه چیز تمام شده است. اما اصلی ترین تفاوت بازیگری و مربیگری در همین مساله است. به عنوان مربی، پس از بازی باید به این فکر کنید که چه چیزهایی در بازی خوب پیش رفت و چه چیزهایی خوب نبود. در این هفته به چه بازیکنانی نیاز دارید، باید از کدام بازیکنان تمجید کنید، باید با کدام بازیکنان صحبت کنید و خیلی از مسائل دیگر. وفق پیدا کردن با این شرایط در ابتدا برایم سخت بود.
زمانی که بازیکن هستید، خیلی از مسائل به چشمتان نمی آید. حالا احترام بسیار بیشتری برای مربیان قائلم، هر چند به عنوان مربی هم همیشه به مربیانم احترام می گذاشتم. با این حال، تا زمانی که خودم درگیر این مساله نشده بودم، نمی توانستم کار سخت آنها را درک کنم.
قبلا به عنوان بازیکن تجربه آن را داشتم که به یکی از هم تیمی هایم توهین نژادپرستانه انجام شود، اما زمانی که به یکی از بازیکنان شما توهین می شود و شما باید شرایط را کنترل و رهبری کنید، تجربه جدیدی است. من به این بچه ها اهمیت می دهم. آنها برای باشگاه من بازی می کنند. آنها برای تیم من بازی می کنند. باید از آنها حمایت کنم و این کار را خواهم کرد.
آیا استیون جرارد زمانی که می خواهد به بازیکنانش فوتبال بازی کردن بیاموزد، از دوران بازی خودش می گوید؟
نه هیچوقت از دوران بازی خودم به آنها نمی گویم و هیچوقت معیار خوب بودن آنها را کیفیت دوران بازی خودم نمی دانم. اگر بخواهم نکته ای تاکتیکی به بازیکنانم بگویم، از تیم بزرگسالان لیورپول مثال می زنم. به نظر من درست نیست بگویم: "به من نگاه کنید که چگونه می دوم و اگر اشتباه می کنید، خودتان را تصحیح کنید." اگر مساله ای در گذشته به سود یا ضرر من بوده و حس کنم می تواند به پیشرفت آنها کمک کند، ذکر می کنم اما فکر نمی کنم درست باشد که بگویم: "نگاه کنید من چه کارهایی انجام دادم" دوران بازی من تمام شده است. آینده مهم است نه گذشته.
لیورپول در صدر جدول لیگ برتر زیر 18 ساله هاست و آنها فصل بدون شکست خود را با پیروزی 2-1 مقابل وولوز ادامه دادند. با این حال آنها در ابتدا 1-0 عقب افتاده بودند. جرارد گفت:
در آن بازی یک اشتباه کردم که می توانست منجر به از دست رفتن امتیاز شود. چه اشتباهی؟ نمی توانم به شما بگویم. یکی از دلایلی که تصمیم گرفتم این شغل را قبول کنم این بود که می توانم بدون قضاوت شدن در شبکه های اجتماعی و روزنامه ها، اینجا اشتباه کنم.
من از آنهایی نیستم که می گویند در سطح آکادمی فقط رشد مهم است و نتایج مهم نیست. شما باید به بازیکنانتان پیروز شدن را یاد بدهید و این نگرش را در آنها شکل بدهید. نمی توانید به یک بازیکن 18 ساله بگویید که در حالی که از 7 تا 17 سالگی پیروزی مهم نبوده، حالا فقط پیروزی مهم است. اگر به من حق انتخاب بدهند که قهرمانی در لیگ را می خواهم یا اینکه دو بازیکن خوب به تیم اصلی معرفی کنم، واقعا نمی توانم بین آنها انتخاب کنم. هر دوی آنها را می خواهم.
باشگاه ها حالا بسیار ثروتمندتر هستند. بنابراین می توانند خیلی راحت بروند و بازیکنان مورد نیاز خود را خریداری کنند. این روزها حضور در تیم اصلی از رده آکادمی بسیار سخت تر شده است. 10 یا 15 سال پیش، اگر بازیکن ضعیفی هم بودید،به تیم اصلی راه پیدا می کردید. حالا باید واقعا بازیکن خوبی باشید. به بازیکنان جوانی مانند فودن و سولانکه نگاه می کنم و می بینم کار سختی برای حضور در ترکیب تیم اصلی دارند. قبلا اینطور نبود.
وی در مورد آینده شغلی خود گفت:
من اینجا نمی نشینم تا پس از 5 ماه بگویم: "خوب است. دیگر آماده هستم."یک سال یا دو سال زمان بسیار خوبی خواهد بود تا هر چه بیشتر برای حضور در رده بزرگسالان آماده شوم. مطمئنا نسبت به 5 ماه پیش خیلی آماده تر هستم. به هیچ عنوان پس از بازنشستگی ام، آماده هدایت یک باشگاه نبودم. آیا حالا نزدیکتر هستم؟ البته اما از شغل فعلی ام راضی هستم.
می توانم در یک تیم بزرگسالان فعالیت کنم و بعد از چهار یا پنج بازی اخراج شوم. ممکن است این مساله باعث شود تا پایان عمر کنار بمانم. ممکن است کارم را شروع کنم و در لیگ قهرمان شوم و این باعث می شود 10 یا 20 سال آینده در کارم موفق باشم. نمی توانم آینده را پیش بینی کنم. تمام کاری که می توانم انجام دهم، این است که خودم را تا جای ممکن آماده کنم تا برای هر شغل و شرایطی مهیا شوم. در یک سال گذشته، سه موقعیت کاری برایم پیش آمد و شاید دیگر این موقعیت ها وجود نداشته باشند. در یک دنیای ایده آل، همه می دانند که من چه می خواهم اما در حال حاضر ارزش فکر کردن ندارد.