طرفداری- برانکو ایوانکوویچ را میتوان مرد شماره یک فوتبال ایران در این روزها دانست. مربی کروات و موفق پرسپولیس که این تیم را قهرمان لیگ برتر کرد، تیمش را تا آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا برد، در این فصل با قدرت به قهرمانی نیم فصل رسید و حالا همه میگویند که پرسپولیس قدرتمندترین تیم ایران است. این حتی اعتراف کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران بود که کسی نیست از اختلاف او با برانکو خبر نداشته باشد. با این حال برانکو با موفقترین کارنامه در پرسپولیس همچنان در جام حذفی ناکام است و این فصل هم تیم او با شکست مقابل صنعت نفت در ضربات پنالتی حذف شد.
برانکو در نیم فصل رقابتها که البته برای تیم او تعطیلاتی به همراه نداشت، مقابل خبرنگاران تسنیم نشست تا پاسخگوی سؤالات متعددی باشد که پیرامون پرسپولیس و حال و روز این روزهای فوتبال ایران رخ میدهد.
چه کار میکنید با آلودگیهای هوای تهران که این روزها خیلی غیرقابل تحمل شده است؟
طبیعتاً وضعیت خیلی بدی است و شاید برای من راحت باشد، اما بیشتر از همه نگران سلامتی بازیکنان هستم، چون آنها تحت فشار کار هستند. طبیعی است که هنگام کار ریههایشان بیشتر درگیر است و طبعاً میتواند برای آنها مشکلساز شود و مشکلی برای سلامتیشان به وجود بیاورد. من خودم در این وضعیت سعی میکنم کمتر بیرون بیایم به جز مواقعی که تمرین داریم. تهران تنها شهری نیست که آلوده است، حتی شهر کوچک اسکوبیه که پایتخت مقدونیه است در حال حاضر بین سه شهر آلوده دنیا قرار دارد. امیدوارم زودتر این آلودگی رفع شود و تمرینات عادی و مسابقاتمان پیگیری کنیم.
برخی میگویند برگزاری مسابقات لیگ و جام حذفی مهمتر از سلامتی بازیکنان است.
من نمیتوانم در این مورد نظر بدهم، چون نمیدانم سطح آلودگی تا کجاست، اما قطعاً کم نیست که مدارس تعطیل شدهاند. به هر حال خوب است که بچهها از وضعیت بد هوا حفظ میشوند. زمانی هم که من سرمربی تیم ملی بودم در آستانه بازی با ژاپن همین وضعیت وجود داشت و هوا خیلی خراب بود. در کوالالامپور، اینقدر هوا خراب بود که از هتل بیرون نمیآمدیم. این مسائل پیش میآید و افرادی که به هر حال بحث سلامت جامعه را در اختیار دارند، میدانند بهترین گزینه چیست.
روزی که به پرسپولیس آمدید این تیم شرایطی داشت که در 6-7 سال اخیرش هیچکدام از مربیان نتوانسته بودند تیم را از بحران خارج کنند و به قهرمانی برسانند. خیلی از مربیان با هزینههای خیلی زیاد و بازیکنان متعدد آمدند و رفتند، اما نتوانستند تیم را به مقصود برسانند. با این حال پرسپولیس با برانکو شاید خیلی هم زمان نبرد از این شرایط خارج شد و پرسپولیس را به تیمی تبدیل کند که هواداران سالها انتظارش را داشتند.
من خوشحال هستم از این بابت که توانستیم پرسپولیس را به جایگاهی که حقش است برسانیم و جایگاهی که واقعاً استحقاق سنتیاش را دارد. هواداران پرسپولیس نیز همین انتظار را دارند. چند هفته قبل از اتمام فصلی به پرسپولیس آمدم که عملاً توانستیم پرسپولیس را در لیگ حفظ کنیم. ما فصل پیش قهرمان شدیم و خوشحال هستم از اینکه توانستیم اولین وظیفهمان را انجام دهیم و وظیفه دوممان این بود که در لیگ قهرمانان آسیا به دور بعد راه پیدا کنیم که آن هم محقق شد. خیلی موفق عمل کردیم و آن چیزی که برای همه ما خیلی اهمیت دارد، دربی است. آخرین بازی فصل اولمان با استقلال را یک بر صفر برنده شدیم، علیپور یک گل قشنگ زد و فصل جدید را شروع کردیم که متأسفانه در آخر آن فصل قهرمانی را تنها با تفاضل یک گل از دست دادیم، اما فصل بعد که فصل گذشته بود قاطعانه قهرمان شدیم. امسال هم همان روند نتایج خوب را ادامه دادیم.
با مربیانمان صحبت میکنم و نسبت به دیگر مربیها و مربیهای قبلی من ارزانترین مربی هستم. با این حال به بازیکنانم افتخار میکنم که خیلی عالی بازی کردند، آنها نه تنها قشنگ بازی میکنند، بلکه نتایج خوبی هم کسب کردهاند. با مدیریت آقای طاهری توانستیم این نتایج را کسب کنیم و به طور موازی خیلی از مشکلات را حل کردیم. عملکردمان موفق بود و به این مسئله خیلی افتخار میکنم، چون به هر حال خیلی از کارها در کنار سازماندهی تیم مربوط به مربی میشود و در کنار کار تیم، مربی در توسعه و رشد باشگاه نیز دخیل است. به خاطر هوادارانمان خوشحال هستم که اینقدر توانستیم شادشان کرده و رضایتمندی را به آنها هدیه کنیم، اما آنها هم به بهترین نحو جواب این کار را دادند. هوادارانمان با حمایتشان و ارزشی که برای ما قائل شدند و عشقی که نسبت به باشگاه دارند پاسخ دادند و در واقع یار دوازدهم ما بودند و از ما حمایت کردند.
تفاوتی که برانکو با سایر مربیان دارد، در خیلی از زمینهها به عنوان یک مشاور خیلی قوی با باشگاه همکاری میکرد و راهکارهای مناسبی به مدیریت باشگاه در همه زمینهها میداد. شاید یکی از مهمترین دلیل موفقیت باشگاه همین مسئله بوده است. موافق این مسئله هستید؟
بله من همکاری بسیار خوبی با آقای طاهری و کادر مدیریتیشان داشتم و همانطور که گفتم وظیفه من فقط کار در زمین و تمرین نیست، بلکه از طریق تجارب خودم و دانشی که کسب کردم به رشد و توسعه باشگاه هم کمک میکنم. چون هدفمان یکی است، «پرسپولیس، پرسپولیس و پرسپولیس» و این یک پروسه مستمر است که مدام باید به فکر توسعه باشگاه باشیم. یعنی از بخش اداری گرفته تا زیرساختها و در همین بخش زیرساختها خیلی کار کردیم. زمین و کمپ خیلی خوبی فراهم کردیم و تمام شرایط لازم برای کار فراهم شد. سازماندهی حضور هواداران و ارتباطگیریمان با آنها خوب بوده است. همینطور یکی از کارهای دیگرمان تأسیس تلویزیون خودمان است که مشغول به کار شده و تلاش میکنیم روز به روز باشگاه بهتر و بهتر شود.
اینها خیلی مهم است و از همه مهمتر اینکه تیم آنطور که باید خوب باشد چون طبیعی است که با کار خوب، نتایج خوب و تیم خوب، بقیه مشکلات جانبی راحتتر حل میشود. خیلی از مسائل و مشکلات را با کیفیت بهتری میشود حل و خیلی راحتتر میشود به اسپانسر دست پیدا کرد. با این شرایط میتوانیم یک جایگاه بزرگ و در واقع ذهنیت باشگاهی بزرگ را در جامعه به وجود بیاوریم. در همین چارچوب توانستیم یک همکاری خوب با رسانهها فراهم کنیم و این همکاری با رسانهها شاید بهتر از این هم باشد. بازتر و شفافتر، اما مطمئن هستم که این ارتباط را در جهت منافع هر دو طرف روز به روز بهتر کنیم. خوشحال هستم که باشگاه و مدیریت باشگاه توانستند از تجارب بنده استفاده کنند، چون به هر حال تجارب قابل توجهی به عنوان مربیای که در باشگاههای بزرگی کار کردم دارم، به عنوان سرمربی تیم ملی که بزرگترین مسابقات جهانی را پشت سر گذاشتهام و طبیعی است که در این بخش تا آنجا که میتوانم به باشگاه کمک کنم.
آقای برانکو! نسبت به بقیه مربیان حاشیههای کمتر دارید. مثلاً خودتان اشاره کردید که قراردادتان از همه مربیان قبلی کمتر است. خبر دارید که باشگاهها این روزها با مشکلات مالی مواجه هستند، اما ما ندیدیم که در شرایط حساس به نوعی صحبت از پول و قراردادتان بکنید و به نوعی غُر پول خودتان را بزنید، در حالی که چه در سطح ملی و باشگاهی بسیاری از مربیان به این موضوع اشاره کردند. خیلیها فکر میکنند که برانکو مشکل مالی ندارد یا اینکه پولش را سر وقت میگیرد، آیا اینطور است؟
ببینید، عملاً میتوانم بگویم بخش مالی در باشگاهها و حتی تیم ملی مهمترین بخش است. اولین روزی که من با آقای طاهری آشنا شدم به او گفتم این بخش مهمترین بخش کارمان است و اگر باشگاه نتواند بخش مالی کار و مشکلاتش را تا حدی برطرف کند، آن موقع به مشکل بزرگی برخورد میکنیم. در این مدت من دیدم آقای طاهری و بعد از او آقای گرشاسبی تلاش کرده و میکنند و میخواهند بخش مالی که مهمترین بخش کاری ماست، تا آنجایی که امکان دارد از لحاظ کیفی به بهترین شکل جلو برود. طبیعی است که ما هم مشکل مالی داشتیم و در حال حاضر هم داریم و همین امروز با این مشکل مواجه هستیم، اما موضع من این است که این مسئله را باید در چارچوب و چهاردیواری باشگاه خودمان حل کنیم. این مسائلی نیست که آن را علنی کنیم و در افکار عمومی فریاد بزنیم. همانطور که میدانید نه فقط باشگاه بلکه هر خانوادهای مشکل مالی خانواده خودش را دارد و هر خانوادهای مشکل مالیاش را در داخل خانواده حل میکند. به همین خاطر من نخواستم این مسائل را در افکار عمومی مطرح کنم. شاید به نوعی بتوانم بگویم شما هم (رسانهها) این را ایراد میدانستید، چون طبعاً این طور واکنشها روی مسائل مالی برای رسانهها از لحاظ بعد خبری، جالب است.
مهمترین مسئلهای که من دیدم و حس کردم این بود که باشگاه برای حل این مشکلات تلاش میکند و خیلی از مشکلات حل شده یا در حال حل شدن است. آن چیزی که از همه بیشتر اهمیت دارد، این است که ما به باشگاه ایمان و اعتماد داریم و میدانیم مشکلات را حل خواهند کرد. باید بازیکنان را درک کنیم، آنها حرفهای هستند و خانوادههایشان از راه فوتبال زندگی میکنند و هر یک از این بازیکنان برای دریافتی که دارند، برنامهریزی میکنند. بعد انتظار دارند که دریافتیشان مستمر و منظم باشد چون اگر نباشد آنها هم مشکل پیدا میکنند، بنابراین طبیعی است که بازیکنان نه در پرسپولیس بلکه همه باشگاه از عدم پرداخت، ناراحت باشند. چون انتظار دارند که این کار به موقع انجام شود، مثل خود شما که به هر حال از محلی که کار میکنید حقوق میگیرید و انتظار دارید به موقع پرداخت شود چرا که برای زندگیتان برنامهریزی هم دارید.
هر کسی نسبت به وضعیت مالی که پیش روی خودش دارد، یکسری وظایف برعهده میگیرد. باشگاهها هم در ایران اینطور هستند و در پرسپولیس هم شرایط به همین شکل است. اگر تاریخ گذشته را در نظر بگیریم همه باشگاهها به نوعی از قبل بدهی دارند، الان هم ما شاهد مشکلات جدیدی هستیم که برای باشگاهها به خاطر بدهیهایشان به وجود میآید. الان مثلاً هوا آلوده است و بازیکنان به طور مستقیم روی سلامتیشان ریسک میکنند، طبیعی است به خاطر همین حقوقشان هم خوب باشد. آنها در هوای بالای 45 درجه تمرین میکنند، در باران و زیر برف و همیشه تمرین میکنند، طبیعی است که همه این کارها روی سلامتیشان تأثیر میگذارد. ریسک مصدومیت روی سلامتیشان تأثیر دارد. عمر ورزش حرفهایشان هم حداکثر 15 سال طول میکشد، به خاطر همین کار حرفهایشان آیا میتوانند ادامه تحصیل بدهند؟ از 365 روز سال شاید 200 روزش را در هتل و قرنطینه و در حال مسابقه باشند و طبیعی است که درآمدشان بیشتر باشد چون مجبور هستند یک سرمایه مشخصی را پسانداز کنند که وقتی عمر ورزشیشان تمام شد آن موقع امکان به دست گرفتن شغل و سرمایهگذاری داشته باشند.
به بحث فنی برگردیم که پرسپولیس مسیر خوبی را پیش گرفت و این مسیر قرار بود به قهرمانی آسیا ختم شود. مهمترین دلیلی که باعث شد این اتفاق نیفتد چه بود؟ شاید اردوها و تمرینات تیم ملی، شاید محرومیت عجیب مهدی طارمی و ضربهای که به تیم وارد کرد یا دلیل دیگری از جمله مسائل فنی؟
ما همیشه میتوانیم دلایل مختلفی پیدا کنیم، مثل همین الان. اهدافمان را مشخص کردیم که چیست، تیمی که تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان میآید، یا لیگ اروپا، یا لیگ قهرمانان اروپا، یا جام حذفی، هر تیمی آلمان باشد، پرسپولیس، برزیل، الهلال، بارسلونا یا هر تیم دیگری؛ همه اینها تا این حد که رسیدند یعنی نتایج عالی کسب کردند، این را باید بدانیم و باید ارزش قائل باشیم و احترام بگذاریم، اما خواست ما یک چیز جداست که چه میخواهیم. پرسپولیس یک نتیجه بسیار عالی گرفته است و نمیخواهم چیزی را توجیه کنم، اما چند مورد را میگویم که شاید بتواند عملکرد ما را توجیه کند. رسیدن به نیمه نهایی در این سطح بازیها و عملاً حاضر بودن تا آخرهای مسابقات، برای هر تیمی یک موفقیت عظیم است. در این مسابقات اوراوای ژاپن قهرمان شد. شاید اگر اوراوا با الهلال بازی کند، از 10 بازی 8 بازی را شکست بخورد، یکی مساوی میشود و یکی را هم ببرد. این یکی هم در بازی فینال اتفاق افتاد، چون 2 بازیکن ستاره الهلال مصدوم شدند، ادواردو و خریبین. طبیعی است که وضعیت طور دیگری شد. یعنی الهلال که تا فینال بهترین تیم بود و همه انتظار داشتیم که قهرمان شود، باخت.
ما تنها تیمی بودیم که تا نیمهنهایی آمدیم و از این 12 بازی که داشتیم 9 بازی را در بیرون از خانه انجام دادیم، تنها تیم آسیا بودیم که تا نیمهنهایی آمد و عملاً با بازیکنان بومی بازی کرد. یکی منشا بود که او هم بعداً در مراحل بالاتر به ما ملحق شد و بعداً بشار رسن آمد. یعنی تا نیمهنهایی اکثراً با بازیکنان خودمان بازی میکردیم و در آستانه آن بازی حساس بدترین اتفاق برای ما افتاد. طیبعی است که وقتی دو روز قبل از بازی مهدی طارمی محروم شد، یک شوک بزرگ برای ما محسوب میشد. بهترین بازیکن ایران و آقای گل ایران در دو سال پیاپی بود، که تا آن بازی آقای گل لیگ قهرمانان هم بود و از دست دادن ملیپوشمان برای ما یک فقدان بزرگ شد، اما نمیخواهیم چیزی را توجیه کنیم و فقط میخواهیم مروری بر اتفاقات داشته باشیم. دو مدافع ملیپوش ما سیدجلال حسینی مصدوم و دیگری محمد انصاری محروم بود. ملیپوش احتمالیمان که بعضاً دعوت میشود و بعضاً نه، یعنی کمال کامیابینیا مقابل الاهلی کارت قرمز گرفت و این یعنی بدون چهار ملیپوش اصلیمان مقابل الهلال بازی کردیم. میتوانیم بگوییم بدون چهار نفر از بهترین بازیکنانمان. شایان مصلح که از لیگ یک آمده بود، باید آنجا بهترین بازیکن آسیا، یعنی ادواردو را مهار میکرد و این کار را هم خوب انجام داد، با وجود اینکه مصدوم هم بود و با سوختگی پا بازی کرد.
همه مسائل منفی دور هم جمع بود که این اتفاق بیفتد، چون گل اولی هم که دریافت کردیم، آفساید بود. میتوانم بگویم که شاید آن گل اتفاق کلیدی بازی بود و گل دوم را هم از 20 متری خوردیم و در ادامه سه شانس گل را از دست دادیم. درست مثل همان الهلال که مقابل اوراوا پنج موقعیت صددرصد را از دست داد. این فوتبال است و در بازی بعدی یک بر صفر جلو افتادیم و دو موقعیت خیلی خطرناک داشتیم و داور یک پنالتی برای الهلال گرفت که پنالتی نبود. یعنی شما دیگر نمیتوانید پنج گل بزنید و همه چیز خراب میشود، اما تیم ما شخصیت بالایاش را نشان داد و با وجود اینکه امیدی نداشتیم حداقل تلاش کردیم با پیروزی مقابل قهرمان لیگ قهرمانان از زمین بیرون بیاییم و بچههای ما تا ثانیه آخر دنبال برد بودند. آنجا بود که من به بازیکنانم افتخار کردم، این وضعیت کلی را من عوض کردم.
طبیعی است که انتظارات بالا بود و اگر آن چهار بازیکن بودند نتیجه بازی رفت طور دیگری رقم میخورد. چون نگاه کنید مصلح از لیگ آزادگان آمده و یک دفعه در لیگ قهرمانان بازی میکند، خیلی هم خوب بازی کرد. اینها همه دلایل منطقی و شفافی بود که نمیتوانستیم روی این عوامل تأثیرگذار باشیم و اینجاست که خیلی به بازیکنانم افتخار میکنم و به آنها بابت همه موفقیتهایشان تبریک میگویم. تازه نمیخواهم اشاره کنم که همین بازی بعد از تعطیلات اردوی تیم ملی بود که 5-6 بازیکن ما کنارمان نبودند و دو بازی لیگمان را دو روز بعد از اردوی تیم ملی بازی کردیم، هم مقابل گسترش و استقلال خوزستان بدون پنج بازیکن فیکسمان بازی کردیم و بردیم. فقط به این خاطر که تلاش کردیم همین بازیکنان را برای لیگ قهرمانان حفظ کنیم، البته سوءتفاهم نشود من کسی را مقصر نمیدانم، ولی این وضعیتی بود که با آن مواجه شدیم.
در بازی رفت مقابل الهلال خیلیها پیش بینی میکردند که پرسپولیس با دو هافبک دفاعی به زمین برود، اما با یک شیوه هجومی به زمین رفت و خیلی زود غافلگیر شد، بعد از آن بازی دیگر از یک هافبک دفاعی استفاده نکردید.
بله درست است، فقط شما به من بگویید آن موقع چه کسی میتوانست هافبک دفاعی باشد. اسم و فامیل او را بگویید.
احمد نوراللهی...
احمد؟! او یک سال بازی نکرده بود، بدون تمرین و مسابقه بود و روز بازی مشخص شد که میتواند بازی کند. یعنی همه چیز انجام شده بود و جلسه فنیمان را که برگزار کردیم شاید چند ساعت قبل از بازی، یعنی دقیقاً سه ساعت قبل از بازی به ما اطلاع دادند که احمد میتواند برای ما بازی کند. چطور میتوانم چنین بازیکنی را در ترکیب بگذارم؟ بازیکنی که خودش هم از لحاظ روحی و روانی آماده نیست، نه اینکه ما نمیتوانیم روی او حساب کنیم. او یک سال بازی لیگ نداشت، چطور میتوانستم به او بازی دهم؟ من در نیمه دوم دیگر گذاشتم به زور بازی کند و ریسک بزرگی بود.
پس بازی دادن به نوراللهی را ریسک میدانستید؟
بله، ریسک بود.
اما هجومی بازی کردن مقابل الهلال هم در آن شرایط ریسک بزرگی بود.
دقیقاً، این ریسکی است که همیشه میپذیریم. یعنی خودمان آگاهانه این ریسک را میپذیریم. مقابل الهلال این ریسک را داشتیم. دو بازی که خیلی خوب بودیم، مقابل الاهلی 80 دقیقه بدون یک بازیکنمان 10 نفره بازی کردیم و 3 بر یک بردیم. ما یک گل جلو افتادیم، اما آنها مساوی کردند و با این حال با یک بازیکن کمتر آمدیم پنالتی گرفتیم و آگاهانه در این ریسک رفتیم. الان میبینید که ما با دو هافبک دفاعی بازی میکنیم، چون فرشاد عمل جراحی داشت، کمال تازه خوب شده و به شرایط قبلش بازگشته، اما این را هم بگویم که کمال به خاطر عمل جراحیاش، صد درصد آماده نبود. به این ترتیب ما گزینه دیگری نداشتیم و مصلحی که حتی مصدوم شد و سوختگی داشت مجبور شد بازی کند. به من میگویند که چرا این ترکیب بازیتان بود، من میگویم شما به من اسم بدهید که چه کسی را بازی میدادم؟ احمد نوراللهی را از شش ماه پیش میگویند سربازیاش تمام شده و فردا کارش تمام میشود، اما شش ماه گذشت و او هنوز سرباز است. هنوز مدارکش را ندادهاند و فقط یک بار به او اجازه ویژه دادند که بازی کند و آن هم بازی با الهلال بود.
با این اتفاقات به روحیه احمد نوراللهی هم ضربه خورده است؟
دقیقاً همینطور است و اینها را باید بدانید.به هرحال برای ما در آن بازی این اتفاقات پیش آمد و مسائل طوری دست به دست هم داد که کاری از دستمان بر نیامد. طبیعی است که بعضی از بازیکنان هم ضعیف ظاهر شدند.
این را قبول دارید که بعضی از بازیکنان در لیگ قهرمانان به خصوص در بازی با الاهلی و الهلال در وسط زمین آنطور که باید بازی نکردند و انتظارات برآورده نشد؟ چون مشخص بود فاصله زیادی بین بازیهای آنها در لیگ و لیگ قهرمانان آسیا بود و به طور مثال یکی از آنها محسن مسلمان.
این را باید بدانیم لیگ قهرمانان یک سطح بالاتری است، من نمیخواهم از کسی اسم ببرم و این عادت را ندارم. طبیعی است از برخی بازیکنان خاص انتظارات بیشتری میرود، یک چیز را هم باید بدانیم، ما خیلی قاطعانه قهرمان فصل گذشته شدیم و لیگمان هم تقریبا زود شروع شد. معمولا بعد از کسب قهرمانی در فصل بعدی ناخواسته بازیکنان و تیم دچار افت میشوند. چند مثال میزنم، مثلاً برای رئال پیش آمد، برای چلسی، بایرن و یوونتوس هم همینطور پیش آمد که افت کنند و زمانی نیاز است که آنها دوباره به شرایط ایدهآلشان برگردند. به هر حال با یکسری بازیهای خوب و نتایج خوب میتوانیم ضعف اوایل فصل را جبران کنیم، مثلاً طارمی، اولین بازی مقابل الاهلی خوب نبود، بازی بعد عالی بود.
این مسائل پیش میآید، این را هم باید مدنظر قرار دهیم که طارمی در تمرینات آمادهسازی ما نبود و مدام در حال رفتن و نرفتن بود. او هم فصل را بدون آمادهسازی شروع کرد و طبیعی است که نیاز به زمان بود تا آمادگی صد درصد داشته باشد. این را بگویم موفق شدیم خیلی زود و با موفقیت فاز بحران را بگذرانیم و برای ما این اتفاق افتاد که الان نیمفصل اول امتیازات بیشتری نسبت به سال گذشته کسب کنیم، 9 گل بیشتر از فصل قبل زدیم آن هم بدون طارمی. دربی را بردهایم. همینطور به نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا رسیدیم و این را هم بپذیریم که ملیپوشانمان حتی یک روز هم استراحت نداشتند، چون زمانی که کار ما تمام میشد، به تمرینات تیم ملی میرفتند، کارشان که در تیم ملی تمام میشد، سریع به لیگ قهرمانان آسیا آمدند. میدانیم که برنامه تمرینات تیم ملی و باشگاه با هم متفاوت است و طبیعتاً همیشه بازیکن بعد از اینکه به تیم برمیگردد، یکی دو بازی وقت لازم دارد تا دوباره به ریتم باشگاه برگردد.
این مراحل را خیلی خوب گذراندیم، درست است شاید خیلیها انتظار داشته باشند باید گلهای بیشتری میزدیم و بهتر از این باید بازی میکردیم، اما این فصل ما تیم را با شجاع تقویت کردیم، سیامک و منشا و مصلح هم همینطور برای تقویت تیم آمدند. البته آدام همتی هم بازیکنان جدیدمان است و اینها باید یک فازی را بگذرانند تا به تیم اضافه شوند. اینطور نیست که بازیکن با یک بشکن زدن اضافه شود. باید با باشگاه جدید، خواستگاه، معیارها و فلسفه مربی اُخت شود و با بازیکنان هماهنگی پیدا کند. آرسن ونگر یکی از بزرگترین مربیان دنیا میگوید یک بازیکن جدید 8 تا 10 ماه زمان نیاز دارد که با تیم جدیدش هماهنگ شود. شجاع به عنوان یک مدافع کنترل کننده به تیم ما آمد و او باید بداند که ماهینی چطور بازی میکند، نوع بازی سیدجلال چگونه است و انصاری و صادق محرمی چطور هستند. اینطور نیست که در یک لحظه همه چیز دستش بیاید. یا منشا که در پیکان یک طور دیگر بازی میکرد، طبیعی است که اینجا باید طور دیگری بازی کند. سیامک و مصلح هم همینطور، همه این بازیکنان در تیمی آمدند که فرم گرفته بود و من به عنوان مربی این امکان را دارم و ساده نیست که بازیکن جدید زود به جمع 11 نفر اصلی بیاید.
نظرات مختلف است، و همانطور که خود شما گفتید هر کسی یک نظری دارد مثلاً یکی میگوید ما باید بیشتر گل بزنیم، اما یک نظر دیگر هم وجود داشت. اینکه تیم ملی ما ممکن است هر چهار سال یک بار به جام جهانی برود یا نرود، اما لیگ قهرمانان هر سال برگزار میشود و شما این فرصت را دارید که باز هم برای قهرمان شدن تلاش کنید، با وجود اینکه پرسپولیس برای اولین بار در کل تاریخ خودش به نیمهنهایی رفت. با این نظر موافقید که موفقیت تیم ملی مهمتر از پرسپولیس است؟
باید اول بدانیم، یکی از دلایلی که ما در نیمه نهایی موفق نبودیم تجربه نداشتن در نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا و حضور در آن سطح بود. تجربه خیلی مهم است، حداقل میتوانم بگویم الهلال هر سال تا نیمهنهایی پیش میرود و 7-8 سال است که هر سال در لیگ قهرمانان بازی میکند و بازیکنان ملیپوش آنها هم مدام در تیم ملی برای مقدماتی جام جهانی بازی میکنند. از بازیکنانی که در باشگاه پرسپولیس تجربه بازی در لیگ قهرمانان آسیا را داشتند و با آنها مواجه بودم، تنها علیپور مانده بود که از فصل اول او را داشتیم و نوراللهی که در اختیارمان نیست. بقیه بازیکنان ما جدید هستند و ما در همین یک سال اخیر به طور خیلی سریع تیم را بستیم. خیلی با سرعت به نتیجه رسیدیم و ارزش تیم و بازیکنان را بالا بردیم. وقتی بخواهیم بگوییم چه چیزی مهمتر است و چه چیزی مهمتر نیست، نمیتوانیم ساده چیزی را بگوییم.
هر دو (تیم ملی و پرسپولیس) مهم هستند. من وقتی سرمربی تیم ملی بودم، نمیتوانستم برای اردوی تیم ملی بازیکن بگیرم، چون صباباتری در لیگ قهرمانان بود، سپاهان هم همینطور. تفاوت چه بود، آنها بازیهایی داشتند که نتیجهاش اصلاً مهم نبود و بازی سرنوشتسازی نداشتند، اما فرق میکند که شما یک بازی در لیگ قهرمانان داشته باشید که واقعاً سرنوشتساز باشد و یک بازی هم که اصلاً خیلی مهم نیست. من حتی در آن بازیهایی که مهم نبود نمیتوانستم بازیکن بگیرم، نه صباباتری و نه سپاهان به ما بازیکن نمیدادند.
طبیعی است که تیم ملی اهمیت دارد، چون این تیم ملی است که کشور ایران و فوتبال ایران را معرفی میکند، اما همزمان باشگاهها هم اهمیت دارند که در AFC کشور و فوتبال را معرفی میکند. در تماسها و ارتباطاتی که داریم به من اطلاعات زیادی از بخشهای مختلف آسیا میرسد که آنها ما را دنبال میکردند و در لیگ قهرمانان، واقعاً غافلگیر شده بودند. آنها از بازی ما لذت میبردند از نتایجی که گرفته بودیم، غافلگیر شده بودند. شاید به عنوان خبرنگار شما هم در سایر نقاط این واکنشها را دیدهاید. تیم ملی اهمیت دارد و شکی هم نیست، اما این را هم بگویید چه زمانی پرسپولیس در زمان من به تیم ملی کمک نکرده و بازیکن نداده است؟ چه زمانی ما برای تیم ملی مشکلساز بودیم؟ تا وقتی من مربی هستم همینطور خواهد بود. بازیکنانم را همیشه به تیم ملی میدهم و هر وقت هم بازیکنان را به تیم ملی دادیم، برایشان آرزوی موفقیت کردیم. مشکلی هم نداشتیم کسی دعوت خواهد شد یا نه، حتی فکر میکنم تعداد دیگری هم از تیم ما لیاقت دعوت شدن به تیم ملی را دارند.
احتمالا در آینده اگر برنامه اعلام شده عملیاتی شود، بازیکنان ملیپوش بعد از برگزاری بازیهای لیگ، یک تا یک و نیم روز در اختیار تیم ملی قرار میگیرند. اگر بازیکنان با این برنامه در اردوی تیم ملی باشند شما از این موضوع استقبال میکنید؟ چند بار گفتهاید که هنوز هیچ نامه یا درخواستی نیامده است و اینطور به نظر میرسد که منتظر درخواست کتبی و رسمی کیروش یا فدراسیون فوتبال هستید تا نظر رسمی خود را اعلام کنید.
این بحث، بحث رسانهای است. بازیکن وقتی به تیم ملی دعوت میشود، رسماً به باشگاه او اعلام میکنند. فکر میکنم حداقل 15 روز قبل از آغاز اردو این اتفاق رخ میدهد و جزو مقررات فیفاست که باشگاه رسماً از دعوت بازیکنش به تیم ملی مطلع شود تا بعد از آن سرمربی تصمیم بگیرد که آن بازیکن را برای تیم ملی بخواهد یا نه. به همین دلیل وقتی بازیکنی هم مصدوم باشد، کادرفنی باشگاه وظیفه دارد که به تیم ملی اطلاع دهد، مگر اینکه طور دیگری توافق شده باشد و بازیکن مصدوم در اختیار تیم ملی قرار بگیرد. آن موقع سرمربی تیم ملی تصمیم میگیرد که آیا بازیکن میتواند به تیم ملی ملحق شود یا نه و او را به تمرینات تیم ملی یا به باشگاه برگرداند. این را میخواهم بگویم قبل از هر چیز یک مقرراتی هست، چون در موقعیتهای فوقالعادهای هست که تیم ملی برای باشگاه درخواست میفرستد و برنامههای تیم ملی را به باشگاه اعلام میکند. من باید بدانم که با بازیکنان چه کاری میخواهند انجام بدهند و در این خصوص به من گزارش برسد. باید به من بگویند این مطلبی که گفتید را به چه شکل سازماندهی خواهند کرد و هدفشان از این کار چیست؟
کرانچار هم از این موضوع استقبال نکرده و گفته ما خودمان میتوانیم بازیکنانمان را ریکاوری کنیم.
من نمیدانم برنامه و هدف چیست، چون کسی به ما چیزی نگفته است. این چیزی که گفتید از طریق رسانههاست. باید ارتباط رسمی برقرار شود و من دوست دارم بدانم چگونه و به چه شکلی این میخواهد انجام شود و آن هم تحت کنترل کیست؟
بحث این است که کیروش، سرمربی تیم ملی میخواهد توان بازیکنان لیگ داخلی را که در تیم ملی هستند، بالا ببرد تا در جام جهانی بتوانند پرسینگ را مقابل تیمهای بزرگ انجام دهند. البته اعلام شده قرار است در یک جلسه این موضوع به مربیان لیگ اعلام شود. اگر این جلسه باشد، شما در این جلسه حاضر میشوید؟
بله، چون من سرمربی پرسپولیس هستم. این را باید اعتراف کنم که نمیدانم چطور میشود بعد از بازی توان فیزیکی یک بازیکن را با تمرینات ریکاوری افزایش داد، چون معمولاً بعد از بازی تمرین ریکاوری است. دوست دارم این را بدانم، چون از هر دانش جدیدی، با آغوش باز استقبال میکنم. من از لحاظ مدارک علمی فوتبال، تحصیلکردهترین مربی شاغل دنیا هستم، چون چهار سال در دانشگاه، تربیتبدنی و فوتبال خواندم، که دو سال آن فقط تخصص فوتبال بود. بعد از آن هم دو سال فوق لیسانس تخصصی فوتبال را خواندم. یعنی در دنیا بالاتر از من کسی مدرک تخصصی فوتبال را ندارد که در حال حاضر فعال و مشغول به کار باشد. طبیعی است که من خیلی علاقه دارم با این ایده آشنا شوم، که چطور بعد از بازی توان فیزیکی بازیکن را با ریکاوری میشود بالا برد، همانطور که شما میگویید.
کیروش این را گفته که توان فیزیکی بازیکنان لیگ برای سطحی چون جام جهانی پایین است و برای اینکه بازیکنان را به شرایط ایدهآل برسانند، نیاز دارند که بعد از هر بازی بازیکنان را به مدت یک و نیم روز در اختیار داشته باشد.
این اطلاعات جدیدی است که من نمیدانم. برایم خیلی جالب است که بدانم چطور این کار را انجام میدهند، امیدوارم از منظر فیزیولوژیک و پزشکی این کار توجیه داشته باشد و همینطور تئوری تمرینات.
بحث تئوریهای روز دنیاست و البته میرسیم به مربیان روز دنیا. شما چند بار گفتهاید نحوه کار پپ گواردیولا را دوست دارید و دوست دارید این سیستم را در پرسپولیس هم ایجاد کنید. الان پپ در انگلیس توانسته همه رکوردها را بزند، شما هنوز از گواردیولا الگوبرداری میکنید؟
من روش کاری همه مربیان را دنبال میکنم، چون فکر میکنم این روشها گاهی برایم جالب باشد. این شانس را داشتم که فعالیت و کار بهترین مربیان دنیا را دنبال کنم و از نزدیک ببینم. از این بابت خیلی خوشحال هستم، مثل همین الان که میبینم مربیان دنیا چه کار میکنند. گواردیولا، آنچلوتی، مورینیو؛ طبیعتاً آنها مربیان تاپ دنیا هستند، اما هر کسی فلسفه خاص خودش را دارد. طبیعی است هر مربی با نتایج و دیدگاههای مختلف به نتایج خوب میرسد، فوتبالی که من تلاش میکنم در پرسپولیس پیاده کنم و همیشه سعی کردم این نوع فوتبال را به نمایش بگذاریم و فقط تئوری نباشد. در یوگسلاوی سابق که من بازی میکردم این تیم معروف به برزیل اروپا بود، یعنی ما تکیه بر روش فوتبال غربی مثل آلمان و انگلیس و ایتالیا نداشتیم و مکتب فوتبال روسیه و لهستان را هم دنبال نمیکردیم. باید جزئیاتی را بگویم که شاید شما چون جوان هستید، آن را ندانید. موقع خداحافظی پله از فوتبال، یوگسلاوی بازی میکرد و ما همیشه این تیپ بازی را داشتیم.
احترام زیادی برای گواردیولا قائلم چون همیشه نوآوری داشته است؛ هم در بارسلونا و هم در بایرنمونیخ و الان هم در منچسترسیتی نشان داده که چقدر تواناست، اما او موجود فرازمینی نیست، چون با بایرن مونیخ آن نتیجه که بایرنیها (یعنی قهرمانی اروپا) انتظار داشتند را کسب نکرد. من در مونیخ بازی بایرن مقابل رئال را دیدم که نتیجه 4 بر صفر به سود رئال مادرید شد. در آن بازی، نویر بهترین بازیکن زمین بود، در حالی که چهار گل هم خورده بود. این در واقع بازی است که شاید به طور کلی بگوییم اشتباه گواردیولا باعث شد، آنها به این نتیجه برسند، اما پپ نوآوریهای خیلی مثبت و خوبی به فوتبال آورد. روش بازیاش در فاز دفاع، روش بازیاش در فاز حمله، پرسینگ به سبک خاص خودش، همه نوآوریهای او بود. همانطور که مورینیو هم در فوتبال نوآوری داشته که نوآوری او بازیهای خیلی محکمتر بوده، اما به هر حال همیشه هم نتیجه مثبت از این مدل بازی نمیگیرد.
یک نوآوری او هم انگشت کردن در چشم دستیار پپ (تیتو ویلانووا) بود.
این دیگر لات بازی است. آن یک حرکت غیر ورزشی بود. شاید مورینیو خیلی منیت دارد و شاید نمیتواند ببیند که کسی شاید بهتر از او باشد. همیشه از خوب بهتر وجود دارد و از ضعیف هم ضعیفتر هست.
به نظر شما این شخصیت پرتغالیهاست که از خودشان بهتر نمیبینند؟ چون رونالدو میگوید از من بهتر در تاریخ فوتبال دنیا نیست و اینگونه استنباط میشود که کیروش هم این نظر را دارد و به نظرش از او بهتر در فوتبال ایران نبوده است. حالا از شانس هر سه پرتغالی هستند.
این را از خود آقای کیروش بپرسید.
دوست دارید با کیروش مقایسه شوید؟
دلیل ندارد مقایسه شویم، نه فقط من و آقای کیروش، بلکه با هیچکسی نباید مقایسه شویم. هر کدام از ما به هر حال سابقه کاری خودمان را داریم، ویلاس بواس که در تاتنهام و پورتو بود، چطور سرمربی پورتو شد؟ مثلا در یک تیمی مثل جزیره کیش مربیگری میکرده و او را برای پورتو انتخاب کردند. به جز پورتو هر جای دیگر که آمد نتیجه نگرفت، من واقعاً به سابقه کاری خودم بسیار افتخار میکنم. من قهرمان کشور بودم، در سه کشور قهرمان شدم، کرواسی، چین و ایران، 7 سال در تیم ملی کرواسی بودم و مدال سوم جام جهانی را به دست آوردم. با تیم ملی ایران قهرمان بوسان بودیم، سوم جام ملتهای آسیا شدیم، بدون شکست به جام جهانی هم راه پیدا کردیم، آن هم با یک شرایط بسیار سخت مقابل ژاپن که بهترین تیم تاریخش را داشت. ما در رنکینگ فیفا شانزدهم بودیم، بیش از 80 درصد بازیهایمان را با برد پشت سر گذاشته بودیم و حالا دوباره به ایران آمدهام که عملا سه سال پشت سر هم قهرمان بودیم.
به خاطر همین رزومه که در تیم ملی دارید، خواه ناخواه با کیروش مقایسه میشوید.
بله، مشکلی نیست.
در این مقایسه بعضیها میگویند برانکو خیلی با بازیکنان خوشاخلاق است و آن دیسیپلین و جدیتی که کیروش در برخورد با بازیکنان دارد، شما ندارید.
شما خیلی سر تمرینات ما حضور دارید. من در تمرینات چطور رفتار میکنم؟ بچهها را موقع تمرین بغل میکنم و میبوسم؟ داد میزنم، فریاد میزنم؟ شاید دلیل این صحبتها این است که من از طریق مطبوعات به بازیکنان یا به رئیس باشگاهم بد و بیراه نمیگویم. بیش از 30 سال است که مربی هستم. مشکلی نیست من نظرم را میگویم، در این 30 سال رو به رشد بودم، مربی بزرگترین بازیکنان دنیا بودهام یا اکنون مربی بزرگترین بازیکنان آسیا هستم. هیچ وقت با بازیکنانم مشکل نداشتم، چون مشخص بوده که وظایفمان چیست. بازیکنانی داشتم که در رئال بازی کردند، در میلان بازی کردند یا در یوونتوس بودند. آنها در بزرگترین باشگاهها بودند و هیچ وقت مشکلی با آنها نداشتم، اما اگر این طور فکر میکنید که باید با چوب بیسبال سر تمرین بیایم، من موافق نیستم.
البته این مقایسه و صحبت از اختلافات، از آنجایی شروع شد که شما با اردوی تیم ملی که قرار بود پیش از فصل گذشته برگزار شود، مخالفت کردید. کیروش آن اردو را لغو کرد و از آن موقع هم یک دعوای رسانهای بین شما شکل گرفت. الان هم همه میگویند کیروش و برانکو با هم قهر هستند.
من اصلا اینجا نیامدم که با کسی قهر و دعوا کنم، فقط دیدگاه و موضع خودم را دارم. این فکر را دارم که بازیکنان قبل از شروع فصل باید معاینه شوند و تست پزشکی بدهند، نه به این خاطر که این جزو مقررات لیگ است، بلکه من میخواهم بازیکنان سلامتی داشته باشم که خدای نکرده در زمان بازیها حادثهای به وجود نیاید. به این ترتیب که همه در بهترین وضعیت سلامتی قرار بگیرند. فکر میکنم اینجا شرایط خوبی در آکادمی تیم ملی وجود دارد و هم زیرساخت خوب است. متخصصان خوبی هم در این مجموعه کار میکنند و همه تستها به سرعت انجام میشود و این هم جزو قانون لیگ است. لیگ این را نوشته است و من نمیدانم مشکل کجاست، آیا من مشکل میسازم یا مشکل از جای دیگر است؟
صحبت ما این است شما از یک جایی با کیروش زاویه پیدا کردید. البته اختلاف و زاویهای که نه به تیم ملی ضربه زد و نه پرسپولیس ضربه خورده است. این را قبول دارید که دیدگاه شما و کیروش اکنون مخالف یکدیگر است؟
من اصلاً خودم را با کار ایشان قاطی نمیکنم. کار من فقط با پرسپولیس و بازیکنان این تیم است. از باشگاه و بازیکنانم دفاع میکنم و در کار کسی دخالت نمیکنم. آقای کیروش هم با تیم ملی مشغول هستند، آقای تاج مسئول رسیدگی و هدایت فدراسیون، توسعه فوتبال ایران و بقیه مسائل مدیریتی است. آقای محصص هم مسئولیتشان رشد و توسعه فوتبال است. یعنی هر کس وظیفه خاص خودش را دارد، کمیته داوران هم که وظیفه رسیدگی به داوران را دارد.
وقتی عید نوروز میشود، اگر اختلافی بین کسانی باشد، آنها میآیند و این اختلافات را کنار میگذارند. الان کریسمس است، این تصمیم را ندارید که اختلاف که بین شما و کیروش به وجود آمده را کنار بگذارید؟
من با کسی مشکلی ندارم، نمیفهمم که مشکل چیست؟ با هیچکس مشکلی ندارم، تا حالا شنیدهاید من در مورد تیم ملی نظر بدهم، شنیدهاید در مورد سپاهان و علیه این تیم یا استقلال حرف بزنم؟ من با هیچکس مشکل ندارم. چرا اصرار دارید من با فلانی مشکل دارم؟ اصلاً در صفحه وبلاگ و فیسبوک من چیزی خواندهاید که علیه کسی صحبت کرده باشم؟ اگر دیدید بگویید.
شاید همین عدم ارتباط شما با کیروش باعث شده اینطور به نظر برسد؟
چه ارتباطی باید داشته باشم؟ من هر روز در هتل المپیک آقای شفر را میبینم. مربی دو باشگاه بزرگ ایران، هر روز با هم ملاقات داریم، اما موقع بازی میخواهیم همدیگر را لت و پار کنیم و دوباره بعد از بازی کنار هم مینشینیم و صحبت میکنیم. اگر کسی مشکل دارد، این مشکل از من نیست، شما تا حالا دیدید علیه طاهری صحبت کنم یا علیه آقای تاج؟ شاید همین صحبتکردنم اینطور به نظر برسد که برانکو آدم نرم و لطیفی است یا آدم شُلی هستم، شاید هم اینطور باشد!
تیم ملی در جام جهانی در گروه سختی قرار دارد. اسپانیا، پرتغال و مراکش که یکسری هم لطیفه ساختند که بهتر است ایران انصراف بدهد، به مسابقات نرود و... . شما از این جوکها چیزی شنیدهاید و نظری درباره این اتفاقات و گروه تیم ملی دارید؟
نه، چیزی در مورد این صحبتها نشنیدهام، اما فکر کردید ایران قرار است در جام جهانی با تیمهای ازبکستان و قطر بازی کند؟ در جام جهانی بهترین تیمهای دنیا میآیند و تیم ضعیفی نداریم. در جام جهانی قبلی ایران نشان داد که مقابل هر تیمی میتواند بازی کند، اکنون هم چهار سال تجربهاش بیشتر شده، شکل بهتری گرفته و طبیعی است که میتوان انتظار نتایج بهتری داشت. طبیعی هم بود که ایران در گروهی قرار بگیرد که دو تیم قوی در آن حضور داشته باشد.
پس اینکه میگویید ایران میتواند مقابل هر تیمی بازی کند، یعنی تیمی که کیروش ساخته را تحسین میکنید؟
بله، طبیعی است. این تیم ملی ایران است.
اگر پرسپولیس قهرمان آسیا میشد، برانکو از تیم جدا میشد؟
قراردادم تا آخر این فصل است، الان هم میتوانستم بروم.
منظورمان این است که هدف نهایی شما قهرمانی آسیا و سپس خداحافظی است؟
هدف نهایی من تمرین، کار و کسب قهرمانیهای مختلف است. من حرفهای هستم و خانوادهام از شغلم ارتزاق میکنند. طبیعی است همه چیز بستگی به خواست دو طرف دارد. منظور من از پیشنهادات شرایط مالی نیست، شرایط تمرین، نیازها و اهدافی است که باشگاه آنها را دنبال میکند.
پرسپولیس قهرمانی لیگ را تجربه کرده و طبیعتاً هواداران باز هم قهرمانی میخواهند، اما بیش از هر چیزی قهرمانی آسیا را میخواهند. آیا برانکو میتواند پرسپولیس را قهرمان آسیا کند؟
چرا نتوانیم، همین الان هم میتوانستیم قهرمان شویم. گروه سختی داشتیم، از همه عبور کردیم، اما این هیچ تضمینی وجود ندارد. فوتبال است، مردم انتظار دارند که قهرمان باشیم، الان در یک بازی 3 بر صفر ببریم مردم میگویند چرا 5 بر صفر نبردیم، بعد به نیمهنهایی که راه پیدا میکنیم، انتظار این است که چرا به فینال و دیدار با رئال مادرید در ابوظبی نرفتید.
دوست دارید این فصل دوباره با الهلال روبهرو شوید و انتقام بگیرید؟
ما اگر بخواهیم به فینال برویم، باید با همه بازی کنیم. مهمترین مسئله این است که بازیکنان من از هیچ تیمی ترس ندارند و روز به روز پخته و پختهتر میشوند. این مهم است و این پروسه، روز به روز بهتر و بهتر میشود و پرسپولیس یک چشمانداز بسیار خوبی دارد. یعنی چه؟ یعنی تیمی نیست که همه بازیکنان همزمان سنشان بالا برود و تیم پیر شود. ما سیدجلال را داریم، حسین ماهینی را داریم، وحید امیری، ربیعخواه را داریم که اینها حدود 30 ساله هستند. بازیکنانی داریم که بین 25 تا 30 هستند، مسلمان، انصاری، طارمی و بعد یک گروه دیگر داریم که مثل علیپور، بشار، صادق یک مجموعهای از سنین مختلف و جوانتر هستند.
از خودم بابت این راضی هستم که چنین تصمیمی گرفتم تا این بازیکنان را داشته باشم و وقتی هم رفتم سیستم تیم به هم نمیریزد. وقتی سرمربی تیم ملی بودم بعد از جام جهانی 2006 هم گفتم، به هر حال سن و سال بالا میرود، اما به مرور زمان و برای جام جهانی بعدی فقط 3 بازیکن را از تیم ملی خارج خواهند شد؛ علی دایی، یحیی گلمحمدی و سهراب بختیاریزاده. بقیه بازیکنان در بهترین سنینشان قرار داشتند، کعبی 19-20 سال داشت و کریمی، هاشمیان و مهدویکیا بودند. برای حضور در جام جهانی بین انتخاب فرهاد مجیدی و آرش برهانی تردید داشتم. مجیدی که سوپراستار استقلال بود، بازیکن بسیار خوب، عاقل و عالی که من با او صحبت کردم و گفتم اولویتم برهانی است که 20 سال دارد، چابک و سرعتی است و او آینده ایران خواهد بود. هیچکس نمیتواند بگوید من به آینده باشگاه فکر نمیکنم.
شما اسم مجیدی را آوردند، یک کری خوانی بین 7 و 8 (مجیدی و کریمی) بین هواداران استقلال و پرسپولیس وجود دارد. با اینکه آنها با هم متفاوت هستند، شما کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
این مسائل خیلی مهم نیست، هر دو بازیکنانی عالی بودند که نتایج عالی هم کسب کردند. رقابت همیشه هست، بین بوبان و پروسینچکی هم این مسائل بود، بین مودریچ و راکیتیچ هم این مسائل هست. علی کریمی اگر استعدادش را در نظر بگیرید، همسطح مسی بود، اما متأسفانه مصدومیت خیلی سختی پیدا کرد. این مصدومیت از آن چیزی که باید در جام جهانی میبود، جلوگیری کرد. بعدا هم به آن چیزی که باید میرسید، نرسید.
علی کریمی تنبل هم بود؟
نه، او یک شکستگی در مچ پای خود داشت، اما تنبل نبود. کاپیتان تیم جوانان و تیم ملی بود. برای تیم خیلی مثبت بود، او در پیشروی خودش اهداف بزرگی داشت.
از این نظر که خیلیها میگویند اگر علی کریمی تلاش علی دایی را داشت، جدا از بایرنمونیخ، در بهترین تیمهای دنیا بازی میکرد.
همیشه ما میتوانیم در مورد بازیکنان نظر بدهیم و حرف بزنیم که آنها میتوانند بهتر باشند و سریعتر کار کنند. از این مسئله بگذریم.
وقتی شما بعد از جام جهانی از ایران رفتید، از استقلال پیشنهادی به شما رسید؟
نه، اما از پرسپولیس چرا.
سرود قهرمانی پرسپولیس را حفظ هستید که اگر این فصل هم قهرمان شدید، آن را بخوانید؟
فارسیاش را که بلد نیستم، اما صدایم هم خوب نیست.
در مورد کریسمس و اینکه باید در تهران باشید و با هوای آلوده سال را نو کنید، مشکلی ندارید؟
بله در تهران هستم و روز اول سال نو هم بازی داریم. روز قبل از کریسمس هم در اهواز بازی داریم.
از این مسئله ناراحت نیستند؟
این کار من است، طبیعتاً دوست دارم کنار خانواده باشم، اما کار من اینگونه است.
خانوادهتان کریسمس به تهران میآید؟
نه. آنها برنامه خودشان را دارند.