طرفداری- فرانچسکو توتی، دوران جدیدی را به عنوان یک مدیر سپری می کند. وی مصاحبه مفصلی با کوریره دلا سرا داشته است که دو بخش از آن را در طرفداری خواندید؛ در ادامه مصاحبه مفصل و کامل او را مرور خواهیم کرد.
فرانچسکو، دیگر بازی نمی کنی؛ چه چیزی تغییر کرده است؟
همه چیز؛ زندگی ام، شرایط بدنی ام، ذهنیتم و ... . برای مدتی طولانی نزدیک به 30 سال به یک شکل زندگی عادت کرده بودم. مدتها صبح زود بیدار می شدم؛ صبحانه می خوردم و راهی تمرین می شدم. حالا برای هر روزم برنامه متفاوتی دارم؛ روز به روز برنامه ریزی می کنم. تغییر کردن و پذیرفتن تاثیرات آن، آسان نیست.
پس از بازنشستگی، از باشگاه خواستم مدتی به من استراحت بدهد تا باتری هایم را شارژ کنم؛ می خواستم زمان بیشتری را در کنار فرزندانم سپری کنم و کمی سرم باد بخورد!
از باشگاه بابت این موضوع متشکرم؛ حالا ماجراجویی جدیدی را در فوتبال آغاز کرده ام. مهم این است که هنوز در فوتبال حضور دارم؛ فوتبال همه زندگی ام هست و به من هر چیزی که به فکرتان برسد، داده است.
همیشه در فوتبال باقی می مانید یا به جمله "هرگز نگویید هرگز" باید اکتفا کرد؟
متقاعد شده ام که تا آخر عمرم در فوتبال خواهم ماند. بسیار خوشحالم که هنوز در کنار تیم هستم؛ در کنار مربی و مدیران می نشینم. همه بازی ها را از نزدیک می بینم؛ در اتوبوس تیم با بازیکنان به سفر می روم؛ قبل از بازی ها وقتم را با آن ها سپری می کنم؛ نسبت به قبل خیلی چیزها تغییر کرده اما حالا هر کاری می کنم!
چه چیزی باعث می شود بدون تجربه و آموزش، مدیر موفقی باشید؟
یک فوتبالیست بوده ام و هر چیزی را که با این ورزش در رابطه است؛ به خوبی می شناسم. می دانم که چگونه باید با بازیکنان رفتار کنم؛ به خوبی از چیزهایی که باید به زبان بیاورم، آگاه هستم؛ لحظات را می شناسم. می دانم چه زمانی باید به داخل رختکن بروم یا آن ها را به حال خودشان رها کنم. نسبت به بقیه مدیرها، این مزیت را دارم که به خوبی با شرایط رختکن آشنا هستم. مدت ها در آن بودم فقط حالا دیگر در رختکن لازم نیست لباس هایم را عوض کنم!
پوشیدن کت و شلوار را چگونه ارزیابی می کنید؟
اوایل مثل دیوانه ها پس از پوشیدن کت و شلوار به خودم می گفتم: "فرانچسکو حتما مصدوم هستی یا شاید محروم شده ای؛ دوباره به زودی پیراهن ورزشی همیشگی ات را به تن می کنی!"؛ اما حالا عادت کرده ام. البته بستن کروات را از برنامه ام حذف کرده ام!
بیایید به 28 می، برگردیم؛ جایی که خداحافظی ات کل جهان را متاثر کرد.
اصلا انتظار نداشتم که مراسم خداحافظی ام اینگونه شود. واقعا فراتر از فوتبال بود. خیلی احساسی شد؛ من به تماشاگران عشق و احساس منتقل کردم و آن ها به من. در آن لحظه من توتی یا کاپیتان رم نبودم؛ انگار برادر یا عضوی از خانواده همه مردم به نظر می رسیدم.
البته این شاید برای باشگاه خوب نباشد؛ رم همیشه بالاتر از هر چیزی است؛ رم بالاتر از هر بازیکنی است. برای من که همیشه همین گونه بوده اما در آن روز، با وجود اهمیت زیادی که نتیجه بازی با جنوا داشت و با وجود اینکه در آخرین ثانیه ها، جایگاهی را که کل فصل برای آن زحمت کشیده بودیم، حفظ کردیم؛ کسی به نتیجه بازی اهمیت نمی داد!
ورزشگاه جدید در راه است؛ در بازی افتتاحیه خواهید بود؟
حالا برای گفتن این چیزها خیلی زود است؛ مهم ترین مسئله داشتن ورزشگاه اختصاصی است. ورزشگاه جدید برای راحتی تماشاگران هم خوب است؛ حالا در المپیکو مجبورید اتومبیل خود را سه کیلومتر آن طرف تر پارک کنید و از راه های مختلف خود را به استادیوم برسانید!
آیا در کل این سه دهه؛ تا حالا پیش آمده که خودتان را در رم تصور نکنید؟
مقطعی پیش از آمدن زمن در سال 1996 نزدیک بود به سمپدوریا بروم که در آخرین لحظات سنسی پشت من درآمد و اجازه نداد خواسته سرمربی آن موقع [کارلوس بیانچی]، عملی شود. بعد از آن رفتن به تیم دیگری از ایتالیا حتی به ذهنم نرسید. یک بار هم می توانستم به صورت جدی راهی رئال مادرید شوم اما با عقل و قلبم تصمیم گرفتم بمانم و از آن پشیمان نیستم.
از سال های آخر به اسپالتی بگو؛ به نظر می رسید در آن زمان هم به جدا شدن از رم فکر کرده ای؟!
ماه های آخر با اسپالتی بسیار سخت گذشت. رابطه بسیار خوبی با او داشتم؛ حداقل تا قبل از جدا شدن وی در سال 2009، همه چیز بین ما خوب بود. وقتی برگشت مثل همیشه خودم را کاملا در اختیار مربی قرار دادم. با توجه به اینکه به نظر می رسید سال آخرم است؛ دوست داشتم بیشتر بازی کنم چون نمی خواستم وقتی خداحافظی کردم؛ افسوس بخورم. با احترام، تصمیم های او را پذیرفتم اما واقعا ناراحت بودم. البته می دانم همه چیز به مربی و خواسته های او بر می گردد پس گلایه ای ندارم.
پیشنهادهای خوبی از امارات و ایالات متحده آمریکا داشتم؛ می توانستم پول هنگفتی به دست بیاورم اما اگر می رفتم، عشق 25 ساله ام را خراب می کردم؛ بهتر است بگویم نابودش می کردم. می توانست تجربه خوبی باشد به خصوص اینکه دلیل قانع کننده ای هم داشتم؛ چون بازیکن مورد علاقه مربی [اسپالتی] نبودم؛ سرانجام مثل همیشه رم را انتخاب کردم و بازهم از این تصمیم پشیمان نیستم.
از رابطه ات با پالوتا برایمان بگو؟
ابتدا نسبت به هم کمی سخت و سنگین بودیم اما بعد همه چیز عادی شد. او ابتدا همه چیز را به صورت سیاه یا سفید می دید؛ حد وسطی نداشت که از نظر من این به باشگاه ضربه می زد. بعد متوجه شد که باید متعادل تر باشد و حد وسطی هم وجود دارد!
بازی ایتالیا و سوئد را از تلویزیون تماشا کردی؟
اصلا انتظار نداشتم چنین تراژدی بزرگی رخ بدهد؛ حالا در ماه ژوئن، تلویزیون را روشن می کنیم تا بازی تیم کشورمان را ببینیم اما افسوس که در روسیه نیستیم!
اگر من مربی بودم به اینسینیه از اول بازی می دادم؛ او یکی از معدود بازیکنانی بود که می توانست با توجه به شرایطی که ایجاد شده بود؛ آن بازی را برای ما در بیاورد.
چه کسی را به عنوان رئیس فدارسیون و مربی انتخاب می کنید؟
می خواهم فاتحان اسکودتوی 2001 را کنار هم بیاورم؛ توماسی برای مدیریت در فدراسیون و مونتلا برای هدایت آتزوری.
بزرگترین حسرت شما در فوتبال چیست؟
قبلا هم گفته ام؛ تنها حسرت دوران حرفه ای خود را بازی نکردن در کنار رونالدوی برزیلی می دانم. بازی کردن کنار او برای من رویایی به نظر می رسید اما قطعا برای رونالدو نیز همین طور بود. وی گل های زیادی به ثمر رساند اما با یک توتی پشت سرش، حتی می توانست بیشتر هم گل بزند.
پیشنهادت برای بوفون چیست؟ بازنشسته شود یا به بازی کردن ادامه بدهد؟
شما می توانید 39 ساله باشید اما مثل یه جوان 22 ساله بازی کنید؛ همه چیز به ذهنیتتان بر می گردد اما در ایتالیا ما مردم را با سن آن ها می سنجیم؛ همه می گویند بوفون به 40 سالگی نزدیک می شود اما وقتی با یک واکنش فوق العاده دروازه را نجات می دهد؛ کسی نمی گوید او چند ساله است!
چه کسی توپ طلای امسال را می برد؟
از بین مسی و کریستیانو رونالدو خواهد بود؛ ترجیح می دهم به مسی برسد.
نظرتان در مورد سیستم کمک داور ویدیویی چیست؟
قطعا کمک کننده است اما باید به طور دقیق نحوه کار کردن آنرا را بدانیم؛ کسی با داور تماس می گیرد؟
اگر بازی می کردی با VAR، احتمالا پنالتی های بیشتری می زدی. اینطور نیست؟
قطعا اما شاید با این سیستم، دیوانگی های من در زمین هم بیشتر به چشم داوران می آمد. [با خنده]
از صحنه درگیری ات با بالوتلی بگو؟
قطعا آن صحنه نیازی به VAR نبود؛ کاملا مشخص آن کار را کردم. تصمیمی لحظه ای نبود بلکه طی چند سال ایجاد شده بود؛ به خاطر صحبت هایی بود که او در مورد رمی ها به زبان می آورد؛ لازم نیست بگویم اما قطعا راه خوبی را انتخاب نکردم و نیازی به انجام آن کار نبود.
چه اتفاقی برای دنیله ده روسی افتاد که آن حرکت را در بازی با جنوا انجام داد؟
یک حرکت غریزی بود و ممکن است برای هرکسی در زمین بازی پیش بیاید. قطعا او بیش از همه از این اتفاق ناراحت است و حالا باید نزدیکش بمانیم.
اوضاع با دی فرانچسکو چطور پیش می رود؟
همه از وجود او راضی و خوشحال هستند؛ گروهی متحد ساخته است. خیلی راحت صحبت می کند و چیزهایی را که می گوید، هرگز فراموش نمی کند. دقیقا روی آنچه که در ذهنش است، متمرکز می شود و آنرا عملی می کند.
مربی خواهی شد؟
بگذارید بگویم این شغل فعلا برای من در اولویت نیست.
کار کردن با مونچی چطور است؟
او یک حرفه ای واقعی است. دقیقا می داند چه می خواهد؛ فرد خسته کننده ای نیست. تقریبا همه بازی ها را در کنار هم می بینیم. رابطه خوبی بین ما شکل گرفته است.
اگر یک وسیله اختراع می شد که شما را به گذشته یا آینده می برد؛ چه می کردید؟
قطعا به گذشته بر می گشتم؛ بین سال های 2000 تا 2010؛ در آن دهه بهترین بودم. سال های فوق العاده بود و اگر امکان داشت به یکی از آن سال ها بر می گشتم؛ بسیار خوشحال کننده بود.
چه زمانی حس کردی یک فوتبالیست حرفه ای هستی؟
16 ساله بودم که اولین قرارداد حرفه ای خود را امضا کردم؛ آنجا فهمیدم که این شغلِ دائمی من خواهد بود.
کریستین 12 ساله است و فوتبال بازی می کند؛ چگونه با او برخورد می کنی؟
مثل یک پدر؛ هرچیزی که پدر و مادرم به من آموختند، به او می آموزم. قبل از هر چیزی احترام گذاشتن به بقیه و رفتار صحیح را به او یاد می دهم. قطعا نام پدرش، مسئولیت سنگینی روی شانه هایش ایجاد می کند. وقتی بازی می کند؛ مردم انتظار دارند یک توتی دیگر در زمین ببینند. اما من برای وی تصمیم گیری نمی کنم و خودش باید به کاری که علاقه دارد؛ بپردازد. سه یا چهار سال آینده می توانم به شما بگویم دقیقا چه چیزی از او در می آید!