طرفداری- 28 سپتامبر 1966 جمعیتی بالغ بر 47 هزار نفر سلتیک پارک را پر کرده بودند تا بازی سلتیک در اولین دور حذفی جام قهرمانان اروپا را تماشا کنند. سلتیک در دور نخست با اف سی زوریخ سوئیس که ستاره بزرگی چون لاژلو کوبالای مجار را در تیم خود می دید، روبرو شد. سلتیک توانست در هر دو دیدار رفت و برگشت بدون گل خورده پیروز شود و به دور بعدی راه یابد. دو پیروزی مقتدرانه در دور اول، آغاز ماجراجویی شاگردان جاک استاین در جام قهرمانان اروپا بود، ماجراجویی ای که در تاریخ ثبت شد.
تیمی که جاک استاین در 1965 هدایت آن را بر عهده گرفت، پر از بازیکنان بومی و آکادمی سلتیک بود که به تیم اصلی راه یافته بودند. 14 بازیکن از 15 بازیکن حاضر در فینال لیسبون برابر اینتر در 25 می 1967، همگی حداکثر از ده کیلومتری سلتیک پارک می آمدند. آن یک نفر غیر بومی هم بابی لنوکس بود که به درخواست استاین از تیم هارتس به سلتیک پیوست، تیمی که با سلتیک پارک 30 کیلومتر فاصله داشت. سلتیک اولین تیم بریتانیایی و اولین تیم غیر لاتین بود که توانست فاتح جام اروپایی شود و همچنین آن ها اولین و آخرین تیم اسکاتلندی بودند که موفق به ثبت چنین دستاورد بزرگی شدند. سلتیک به پیشروی در تورنمنت جام قهرمانان اروپا ادامه داد و از سمت دیگر کاملا بر فوتبال اسکاتلند و جام های داخلی سلطه داشت. آن ها در آن فصل، تمام جام های ممکن را فتح کردند. استاین فوتبال تهاجمی را بسیار دوست داشت و از تیمش می خواست تا با ارائه فوتبال مستقیم و هجومی، حریفشان را به سختی مغلوب کنند. جیمی جانستون، ستاره تیم جاک استاین، سبک بازی آن سلتیک را همانند فوتبال هلندی اما با سرعت بیشتر توصیف کرده است. با این حال حریف سلتیک در فینال اروپا، سبکی کاملا برعکس و متفاوت با فوتبال سلتیک را پیاده سازی می کرد.
اینتر تحت هدایت هلنیو هررا، ملقب به "ال گرانده اینتر" فوتبالی بر پایه سبک کاتناچو را ارائه می داد. واژه ایتالیایی کاتناچو به معنای چِفت در است، به این صورت که دفاع تیم به صورت کامل قفل می شود. هوادارانِ فوتبال مدرن از فرو رفتن تیمها به لاک دفاعی نفرت دارند اما سبک کاتناچوی اینتر، فوتبالی بود که یازده نفر از دروازه محافظت می کردند اما سریعا گل می زدند و با اجرای کاتناچو، به ندرت گلی دریافت می کردند. در حالی که از کاتناچو به عنوان سبکی منفی و بسیار دفاعی یاد می شود، کاتناچوی هررا این اجازه را به وینگ بک های تیمش می داد که سریعا ضد حمله بزنند. این قابلیت به بازیکنان مرکز میدان اجازه می داد تا جلو بروند و با شکستن دفاع حریف، گل های مهمی به ثمر برسانند. مثال این قضیه، بازیکنی چون جاچینتو فاکتی بود که با وجود بازی به عنوان مدافع چپ، گل های مهمی برای اینتر به ثمر میرساند. اینترِ هررا وجهه بین المللی فوق العادهای داشت و آن ها سلطه کاملی بر فوتبال ایتالیا داشتند. این سومین راهیابی نراتزوری به فینال اروپا در چهار سال گذشته بود و به همین دلیل، آن ها مدعی اصلی قهرمانی به حساب می آمدند. سلتیک با رسیدن به فینال، فراتر از حد انتظار کار کرده بود اما آن ها از رویارویی با اینترِ بزرگ، ترسی نداشتند.
بابی لنوکس، همان ستاره غیر بومی سلتیک درباره اینتر آن زمان می گوید:
اینتر تیمی درخشان بود. آن ها قهرمان اروپا و جام بین قاره ای بودند و ما بچههایی ناشناخته از سالت کوتس و همیلتونِ اسکاتلند بودیم که باید در برابر غول دنیای فوتبال قرار می گرفتیم.
جمعیت قابل توجه و زیادی از گلاسکو، سلتیک را در لیسبون همراهی می کرد. همه بلیتهای پرواز به لیسبون به فروش رسیدند و مردم اسکاتلند با خرج کردن تمام پس اندازهایی که طی سالیان طولانی جمع کرده بودند، به وسیله ون، ماشین های قدیمی و درشکه طی سفری سی ساعته خودشان را به لیسبون رساندند تا تیم محبوب خود را تشویق کنند. 15 هزار نفر اسکاتلندی به لیسبون سفر کردند و اهالی لیسبون با دیدن عشق و وفاداری هواداران سلتیک، متقاعد شدند تا سلتیک، تیم ضعیف تر فینال، را تشویق کنند. در نهایت، سلتیک از تشویق قابل توجه هواداران برخوردار بود و بازیکنان از این مسئله کاملا شوکه شدند. دیدار سلتیک و اینتر در فینال اروپا یک جنگ تاکتیکی بود؛ دو تیم مدام به حمله و دفاع می پرداختند. جاک استاین که جنگ های روانی و این گونه تقابل ها را بسیار دوست داشت، از این بازی لذت می برد.
پس از ورود سلتیک به لیسبون، آنها به خوبی تمرین کردند و طبق روال عادی برای مسابقه آماده شدند. قبل از یکی از تمرینات سلتیک به آن ها گفته شد که اینتر برنامه اش را تغییر داده تا بتواند تمرینات سلتیک را مشاهده کند. این آغاز بازی ذهنها و جنگ روانی بود. بازیکنان اینتر نشسته بودند، شوخی می کردند و می خندیدند اما استاین به شاگردانش گفت که نباید هیچ چیزی از برنامه هایشان را به اینتری ها نشان دهند. سرمربی سلتیک از بازیکنانش خواست در پست های متفاوتی بازی کنند و تا حد امکان با توپ کار نکنند تا دستشان برای حریف رو نشود. دو روز پیش از شروع مسابقه، استاین در کنفرانس خبری فینال، خطاب به هررا، سرمربی اینتر گفت:
می خواهم به هررا بگویم سلتیک نخستین تیم بریتانیایی قهرمان اروپا خواهد بود و می خواهیم طوری در این مسابقه حمله کنیم که هیچ گاه قبلا به این شکل حمله نکرده بودیم.
تیم ها دوست نداشتند با اینتر روبرو شوند. اینتر تیمی پر از بازیکنان بزرگ و سوپراستارهای فوتبال بود که شکست دادن آن ها کاری بسیار سخت به شمار می رفت. اینتر در زمان هلنیو هررا بسیار موفق بود و اصولا بهترین و پر بارترین نتایج تاریخ اینتر در همان دوره به دست آمد. در پی این موفقیت ها، آن ها از احترام زیادی نزد رقبایشان برخوردار بودند و طی همین ترس از حریف، تیم ها نگران این بودند که گل اول را از اینتر دریافت کنند. وقتی که اینتر جلو می افتاد، عقب می نشست و نتیجه را حفظ می کرد. اما سلتیک همانند دیگر رقبا، نترسید. سلتیک در اکثر بازی، اینتر را به نیمه زمینش راند و فشار زیادی به آن ها وارد کرد.
روند معمول قبل از بازی، تمرین و ماندن در هتل بود اما شب قبل از بازی اکثر بازیکنان سلتیک به کلیسا رفتند و با خواندن آواز در اتوبوس، پنجاه دقیقه قبل از شروع بازی به استادیوم رسیدند. در تونل و در کنار رقیب ایتالیایی، برتی آولد از سلتیک شروع به خواندن آواز سلتیک کرد و هم تیمی هایش نیز او را همراهی کردند. با این که سلتیک در مقایسه با اینتر، تیم ضعیف تری بود اما آن ها قدرت بزرگی در اسکاتلند بودند و جاک استاین می خواست با این تیم تاریخ سازی کند. در مقایسه با اینتر بزرگ، آن ها تنها 15 بچه اهل گلاسکو بودند و این همان چیزی بود که پیروزی آن ها در فینال را برای مردم جهان شگفت انگیز کرد. بیلی مک نیل، کاپیتان سلتیک قبل از شروع بازی افکار خود را منظم کرد و پرچم های دو تیم را با پیکی، کاپیتان اینتر عوض کرد. او گفت:
به این ایتالیایی ها که با لباس سیاه و آبی ایستاده اند و چهره هایی زیبا و آراسته دارند نگاه می کنم. آن ها نیز به ما نگاه کردند. آن ها باید فکر کنند که برابر یک تیم محلی بازی می کنند.
نیمه اول در گرمای مدیترانه ای پرتغال آغاز شد. سلتیک می دانست اینتر در دقایق اولیه بازی توپ و میدان را کنترل می کند تا بتواند گلی زود هنگام به ثمر برساند. در حالی که سلتیک به دنبال حمله کردن بود، اینتر با سبک دفاعی خود، سلتیک را به هم ریخته بود. در دقیقه هفتم آن اتفاقی که نباید می افتاد، رخ داد. در محوطه جریمه جیم کرگ از سلتیک بر کاپلینی، بازیکن اینتر مرتکب خطا شد و داور به درستی به سود اینتر اعلام پنالتی کرد. بازیکنان سلتیک خشمگین بودند. ساندرو ماتزولای بزرگ پشت ضربه قرار گرفت و آن را گل کرد. حالا کار برای سلتیک غیر ممکن به نظر می رسید چون اینتر به ندرت گل می خورد. سلتیک دست روی دست نگذاشت و حملات خود را شدید تر کرد. آن ها یک گل عقب بودند و دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند. در آن برهه بود که تیم های بریتانیایی به طرزی خلاقانه حمله می کردند و عملکرد آن ها با فوتبال امروز بریتانیایی متفاوت بود.
با این که اینتر از دقیقه 14 به دفاع فرو رفت و دست به وقت کشی زد، سلتیک از پا ننشست و با بیل مک نیل و تامی گرمل در پست وینگر به اینتر فشار می آورد و جیمی جانستون، ستاره سلتیک کابوس مدافعان اینتر در طول بازی بود. او به طور مرتب مدافعان را دریبل می زد و چندین بار دروازه سارتی، دروازه بان اینتر را تهدید کرد. پس از این که اینتر به طور یازده نفره به دفاع پرداخت دیگر نتوانست حمله ای ترتیب دهد و رونی سیمپسون، دروازه بان سلتیک تنها دو مهار در این بازی انجام داد. سلتیک در کل 39 شوت روانه دروازه اینتر کرد که 13 تای آن توسط سارتی، همتای سیمپسون در درون دروازه اینتر مهار شد و دو ضربه نیز به تیر دروازه نراتزوری خورد. برتی آولد در این باره می گوید:
اینتر حتی پس از این که پیش افتاد نیز نتوانست شیوه بازی اش را تغییر دهد و بسیار دفاعی بودند اما ما در سلتیک، عزمی داشتیم که هیچ کس آن را تا به حال ندیده بود.
نیمه اول با شکست سلتیک به پایان رسید و نیمه دوم نیز با تسلط سلتیک بر بازی و فرو رفتن اینتر در لاک دفاعی آغاز شد. بازی مطابق میل سلتیک آغاز نشد اما شانس رو به آن ها کرد و تامی گمل با شوتی پر قدرت در دقیقه 63 دروازه اینتر را باز کرد. به تساوی کشیده شدن بازی، نقطه عطف این بازی را رقم زد. سلتیکی ها حالا باور داشتند که با افزودن حملات و با توجه به عقب نشینی اینتر می توانند گل دوم را به ثمر برسانند. اینتر از انرژی بالای سلتیک شوکه شده بود و در دقیقه 84 لحظه پیروزی سلتیک فرا رسید. جانستون در دقایق پایانی عملکرد عالی خود را تکمیل کرد. جانستون سه بازیکن اینتر را فریب داد و به دروازه رسید تا شوتش در محوطه جریمه، دروازه اینتر را باز کند. فاکتی، بزرگ ترین بازیکن اینتر در آن زمان بعد ها همواره از جیمی جانستون به عنوان یکی از بزرگ ترین بازیکنانی که برابرش قرار گرفته، یاد می کرد.
شش دقیقه بعد، دیوانگی و هیجان سراسر استادیوم ناسیونال لیسبون را فرا گرفت. همه هواداران وفادار سلتیک به زمین ریختند تا جشن بگیرند و بتوانند پیراهن، کفش یا یادگاری بسیار کوچکی را از بازیکنان تیمشان بگیرند. به علت همان ازدحام، کاپیتان مک نیل مجبور شد استادیوم را ترک کند و از در پشتی وارد اتاق مطبوعات شد تا جام را تحویل بگیرد. بقیه بازیکنان سلتیک در رختکن ماندند و پیش از بازگشت به گلاسکو مدال های خود را دریافت کردند و ساعت 1 شب به گلاسکو بازگشتند. در فینال، سلتیک دست کم گرفته می شد اما آن ها به عنوان "شیرهای لیسبون" به گلاسکو بازگشتند و این پنجمین جام فصل آن ها بود. شکست اینتر در برابر سلتیک ثابت کرد که دور شدن از سبک فوتبال دفاعی که اینتر و هررا با این سبک به افتخارات زیادی رسیدند، در حال سرعت گرفتن است. روزنامه موندو دپورتیوو در این باره نوشت:
شکست اینتر اجتناب ناپذیر بود. دیر یا زود سبک منفی هررا و فوتبال کاتناچوی اینتر باید تاوان جذاب بازی نکردن را می داد.
شکست اینتر برابر سلتیک، پایان دوران هررا در اینتر را کلید زد. فصل آینده برای اینتر بدون جام رقم خورد و دوران پر افتخار هررا در اینتر به پایان رسید. هررا پس از شکست برابر سلتیک، به آن ها تبریک گفت و موفقیت آن ها را یک "پیروزی برای ورزش" نامید. پس از این بازی، تیم سلتیک در این سال تبدیل به یک افسانه شد. در دوره سیزده ساله استاین در باشگاه سلتیک، آن ها ده بار قهرمان لیگ اسکاتلند، هشت بار قهرمان جام حذفی اسکاتلند و شش جام اتحادیه اسکاتلند شدند. آن ها دوباره در سال 1970 به فینال جام قهرمانان اروپا رسیدند اما برابر فاینورد شکست خوردند. با این حال، سلتیک همچنان تنها تیم اسکاتلندی تاریخ است که برای اولین بار و آخرین بار قهرمان جام قهرمانان اروپا شده است. بیل شنکلی، دوست و همکار مشهور استاین درباره دستاورد تاریخی سلتیک گفته بود: "جک، حالا تو جاودانه هستی!"
در کنار استاین، تیم پانزده نفره بومی سلتیک گلاسکو نیز جاودانه است. آن ها شخصیت های مشهور و سوپر استارهای بزرگ نبودند بلکه افرادی عادی بودند و همانند افراد عادی در جامعه با هواداران ارتباط داشتند. کاری که فوتبالیست های مدرن امروزی آن را به ندرت انجام می دهند. هررا درست می گفت. قهرمانی سلتیک، یک پیروزی برای ورزش بود و سخت است که تصور کنیم که چنین اتفاقی دوباره رخ دهد. 15 هزار نفر پس از قهرمانی سلتیک، لیسبون را ترک کردند و به اسکاتلند بازگشتند. سلتیکی ها در استادیوم خانگی از جام قهرمانان اروپای خود رونمایی کردند. سلتیکِ جاک استاین، از شایسته ترین قهرمانان تاریخ جام قهرمانان اروپا است.