طرفداری- جلال چراغپور، کارشناس فوتبال کشورمان با انتقاد نسبت به نحوه انتخاب مربیان در فدراسیون فوتبال عدمنتیجهگیریهای اخیر را ثمره ندانمکاری کمیته فنی میداند.
جلال چراغپور در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم در مورد حذف تیم فوتبال زیر 19 سال ایران از مسابقات انتخابی قهرمانی آسیا پس از حذف تیم زیر 23 سال که چند ماه پیش اتفاق افتاده بود، اظهار داشت:
برای بررسی موضوعی چون موفقیت یا ناکامی، باید بسیار عمیقتر فرو برویم و فقط به لایههای بیرونی نگاه نکنیم. باید در لایههای عمیقتر فرو برویم و کمکم بالا بیاییم، مانند شناگری که با شیرجهای به کف استخر میرود و کمکم خودش را بهروی آب میکشد. همیشه لایههای پایانی یک ماجرا که مدیران در آن قرار دارند و مربی انتخاب میکنند، نقش پررنگتری دارند.
وی ادامه داد:
در نتایج اخیری که فوتبال ما در پایهها کسب کرده و حذف دو تیم زیر 23 و زیر 19 سال در مرحله انتخابی قهرمانی آسیا، باید وارد پوستهای شویم که انتخاب محتوا میکند. این پوسته همانی است که مسئولان فدراسیون دور هم مینشینند و برای تیمی مربی انتخاب میکنند. یک مربی هم از درون ساختار کل کشور و نسلی که در اختیار دارد، 18 نفر را انتخاب کرده و لباس تیم ملی را تن آنها میکند که تیم ملی تشکیل میشود. در حال حاضر گروهی تشکیل شده که برای تیمهای پایه ما مربی انتخاب کرده و این مربیان هم بازیکن انتخاب میکنند و باید گفت در ساختاری که ما داریم، میتوان دهها گروه تشکیل داد که هر کدام با تفکری که دارند، کادری را برای تشکیل تیمی انتخاب کنند.
مربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان با اشاره به نوع انتخاب مربیان خاطرنشان کرد:
مهدی تاج و دوستانش یک گروه فکری هستند، علی کفاشیان که هشت سال در فدراسیون بود، یک گروه را تشکیل میداد و همینطور میتوان گروههای مختلف داشت. در کشوری که 80 میلیون جمعیت دارد، 30، 40 میلیون جمعیت آن را مردان تشکیل میدهند، از این میزان افراد زیادی فوتبال بازی میکنند، از این تعداد فوتبالیست 200 هزار نفرشان جوان هستند، از این تعداد میتوان 100 هزار نفر را در استانهای مختلف زیر نظر گرفت، 10 هزار فایل برای آنها ایجاد کرد، پنج هزار نفر واجدالشرایط حضور در تیمهای پایه باشند و در نهایت چکیدهای از آنها با سلایق مختلف به تیمهای ملی دعوت شوند. این سلایق هم میتواند تیمی تکنیکی انتخاب کند، تیمی داشته باشیم که فیزیکی باشد، تیمی که تاکتیکپذیر باشد و همینطور میتوان انتخابهای مختلف داشت، بهطور مثال علی دوستیمهر تیمهایی را دوست داشت که فیزیکی باشند و معمولاً از بین واجدان شرایط، نفرات فیزیکی را انتخاب میکرد، اما چنین انتخابی چگونه شکل میگیرد؟ ما باید بتوانیم پاسخ این سؤال را بدهیم.
«پوسته نهایی همیشه از تفکرات آدمهایی که آخرین تصمیمگیرنده هستند تشکیل میشود»، وی با بیان این جمله افزود:
وقتی آخرین شخصیتهای تصمیمگیرنده در فدراسیون کادری را انتخاب میکنند، آن کادر نماینده تفکر آن گروه و دید آنها نسبت به فوتبال است. وقتی کادر فنی هم تیمی را انتخاب میکند، آن تیم نماینده آن کادری است که توسط گروه بالاتر انتخاب شده و دیدگاهش نسبت به فوتبال هم از همانجا سرچشمه میگیرد. همانطور که گفتم، میتوان دهها گروه با شرایط مختلف را تشکیل داد و این کاملاً طبیعی است وقتی گروهی تفکراتش با فوتبال دنیا نسبتی نداشته باشد و کادری را انتخاب کند که از دانش روز دنیا عقب است، افراد انتخابشده در تیم هم، در اندازه و استانداردهای روز دنیا نباشند. وقتی تیمی میبازد، ابتدا به تفکر گروه میبازد و سپس به حریفان باخته است، بهطور مثال وقتی استقلال شش گل از العین امارات میخورد، فوتبال ما به امارات نباخته است، بلکه ابتدا این تفکر کادر است که به تفکرات کادر مقابل میبازند، چون گروهی که در زمین هستند، فرمانی را اجرا میکنند که کادر میگوید و وقتی فرمان غلط باشد، شکست به وجود میآید و در مرحله آخر، تیم شکست میخورد.
چراغپور با بیان اینکه «وقتی شکستی به وجود میآید، ما میگوییم که تیم باخت، اما اگر عمیق نگاه کنیم، ابتدا به تفکر درونی خودمان باختهایم»، اظهار داشت:
وقتی یکشبه کمکمربی اول یا دوم تراکتورسازی، سایپا و پیکان را برای تیمی که قرار است در سطح بینالمللی مسابقه بدهد، انتخاب میکنیم، در حالی که کادر فنی باید به تفکر روز دنیا آشنا باشد، شکست را پذیرفتهایم. وقتی فرمانده اشتباه میکند، جوانهای ما مقصر نیستند. اگر با چنین تفکری 10 گروه دیگر هم تشکیل بدهیم، باز هم شکست میخوریم، چون فرمانده اشتباه فرمان داده است.
«حالا باید بپرسیم که این تفکر چه ایرادی دارد؟»، کارشناس فوتبال کشورمان با طرح این سؤال گفت:
ما تفنگی ساختهایم که وقتی دو تیر با آن شلیک میکنیم، لوله تفنگ خم میشود و میشکند. اگر تفکر خود را تغییر ندهیم، هرچقدر تفنگ بسازیم، باز هم چنین اتفاقی تکرار خواهد شد. یا آلیاژ فلز لوله تفنگ را اشتباه انتخاب کردهایم، یا تعداد خانها درست نبوده و شاید هم طول لوله بهاندازه درست انتخاب نشده است؟! وقتی تفکر اشتباه باشد و تیمی راهی مسابقاتی شود که حکم انتخابی را دارد، این تفکرات سرند میشوند، نخالهها میریزند و تفکرات برتر باقی میمانند که با چنین شرایطی باید هم ما حذف بشویم.
وی با طرح سؤال دیگری مبنی بر اینکه «آیا میخواهیم ایرادمان را برطرف کنیم یا نه؟»، تصریح کرد:
ایراد اول به گروهی است که کادر را انتخاب میکند و باید از آنها پرسید؛ آیا شما بعد از 30، 40 سال میخواهید متوجه شوید که استانداردهای انتخاب کادری برای تیمها پایه چهچیزی است یا نمیخواهید متوجه این موضوع شوید؟ آیا اساساً شما به این موضوع آگاه هستید که کار با پایههای فوتبال متفاوت با رده بزرگسالان است یا فکر میکنید همه یکی هستند؟ وقتی قرار است کسی قافلهای یا تیمی را جمع کند و به مسابقاتی ببرد، باید پیوسته سه چهار تجربه در عمر کاری خود در زمینه مورد نظر داشته باشد، یعنی اگر قرار است کسی در تیمهای پایه مربیگری کند، باید کلاسهایی در این زمینه رفته و خبره کار باشد. آیا تصمیمگیرندگان به این موضوع معتقد هستند یا به این هم اعتقاد ندارند؟
وی افزود:
اصلاً انتخاب آقای پورغلامی درست، اما کسی که در تیمهای بزرگسالان دستیار بوده و حالا مدتی هم سرمربی ملوان بود وقتی بهعنوان مربی تیم جوانان انتخاب میشود، باید لنز خود را عوض کند. برای تغییر لنز و دیدگاه پورغلامی به فوتبال، باید حداقل او را برای دورههای کوتاهمدت به آکادمیهای هلند و باشگاهی مانند آژاکس یا آکادمیهای اسپانیا میفرستادند تا او نگاهش به فوتبال عوض شود. لنز پورغلامی باید به استعدادیابی و فوتبال روز دنیا آشنا میشد و شاید اگر 10 روز هم به دورههای باشگاهی مانند آژاکس میرفت، موفق میشد. ما چند وقت پیش آقای خاکپور را با اسم خوب و روزمه خوبی که داشت و در آمریکا کار کرده بود، به تیم امید آوردیم، اما گروهی که اعتقادی به این تیم نداشتند با گروهی دیگر کار کردند و درآمد آن چنین شد که ما یک مهره کارآمدمان را برای آینده سوزاندیم.
چراغپور با اشاره به حذف تیم جوانان که حضور در جام جهانی دوره بعدی را هم از دست داده است، گفت:
در این برههای که قرار گرفتهایم و تیممان حذف شده است، یعنی این گروه دو تا چهار سال عقب افتادند. حالا وقتی آنها عقب افتادهاند و برنامهای ندارند، در این دو سال کسی حالی از تیم جوانان نمیپرسد، اما سه چهار ماه مانده به مسابقهای که در پیش خواهیم داشت، دوباره تشکیل جلسه میدهند. دلیل چنین کاری این است که اعتقادی به انتخاب نفرات خبره ندارند و اعتقاد ندارند که بزرگسالان با پایهها تفاوت دارد، یک نفر را انتخاب میکنند که تجربهای در پایهها ندارد یا انتخابهای آنها درست نیست، مثلاً یک بار بگوویچ را انتخاب میکنند، بعد از آن منصوریان را میآورند، امیرحسین پیروانی میآید، یک بار نوبت به غلامحسین پیروانی میرسد، انتخاب بعدی هومن افاضلی است و چرخه انتخابهای اشتباه ادامه دارد. بهنظرم گروهی که چنین مربیانی را انتخاب میکنند، اول از همه خودشان باید به کلاسی بروند که چگونه کادر فنی انتخاب کنیم.
کارشناس فوتبال کشورمان در پاسخ به این سؤال که نقش کمیته فنی فدراسیون فوتبال که مربیان را انتخاب میکند چیست، اظهار داشت:
وقتی کمیته فنی ریشههای خود را در فدراسیون بدون دادن تعهد و داشتن توجهی مستحکم میبیند، باید هم چنین نتایجی کسب شود. این عدم نتیجهگیریها ثمره ندانمکاری کمیته فنی است. نمیدانم وقتی کارشان ضعیف است، چرا دوباره اصرار به ادامه کار دارند.