طرفداری- میلان، پایتخت مد اروپا! از جورجو ارمانی و گیانی ورساچه تا دولچه و گابانا؛ در ایتالیا افراد دو گروه هستند: "خوشتیپ ها و خوشتیپ تر ها". در میلان، اما اوضاع کمی فرق می کند. جنگ میان خوشتیپ تر ها و خوشتیپ ترین هاست. اینجا میلان ِایتالیاست. پایتخت قدیس های جهان، شهرخدایان، خدایان خوشتیپ.
اما میلان فقط شهر مد نیست. در طی سال های متمادی، بازیکنان بزرگی در فوتبال ایتالیا حضور داشته اند و تیم های خوبی نیز در دوره های مختلف سری آ درخشیده اند. صورت زیبای دیگری از فوتبال ایتالیا، دربی های تاریخی این کشور است. دربی دو تیم لاتزیو و رم، یکی از خشن ترین و پر هیجان ترین نمونه های آن است، اما هیچ رقابتی مانند دربی دلامادونینا، موی بر تن دوست داران فوتبال سیخ نمی کند. تقابلی بین دو غول شهر میلان: اِی سی و اینترنازیوناله.
این دو تیم همواره به عنوان بزرگان ورزش فوتبال مطرح بوده اند؛ از نظر افتخارات و عناوین کسب شده، هیچ شهری به اندازه میلان پر افتخار محسوب نمی شود. این دو تیم روی هم رفته 36 عنوان قهرمانی سری آ (یا اسکودتو) کسب کرده اند، 12 کوپا ایتالیا (یا جام حذفی) ، 10 عنوان قهرمانی در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا، 5 سوپرکاپ اروپا، 5 جام بین قاره ای، 3 جام یوفا و 2 عنوان قهرمانی در جام باشگاه های جهان. با بازدید از موزه مشترک این دو تیم در سن سیرو، گویی در یک صندوقچه بزرگ گنج قدم گذاشته ای! متاسفانه در سال های اخیر، هر دو باشگاه میلانی از روزهای خوب خود فاصله گرفته اند و دیگر تیم های قدرتمندی در فوتبال ایتالیا محسوب نمی شوند.
این اواخر، اینتر و میلان دوران آشفته ای را سپری کرده اند و همزمان، شاهد اوج گیری یوونتوس از رکود بوده اند؛ رقیب تورینی، فاجعه کالچوپولی را پشت سر گذاشته و با درخشش مجدد، به قله فوتبال ایتالیا بازگشته است. هر دو باشگاه میلانی، دوران گذارِ دردناکی را تجربه کرده و به این باور رسیده اند که در حال حاضر، تیمی نیستند که دیگر ایتالیایی ها از روبرو شدن با آن ها مانند گذشته واهمه داشته باشند. هر دو تیم در حال حاضر برای باز پس گیری هویت و قدرتشان در فوتبال ایتالیا تقلا می کنند و همزمان، نظاره گر موفقیت های رقیب همیشگی خود در شهر تورین هستند. در نتیجه این اتفاقات، دربی میلان بخشی از جلوه و جلال خود را که باعث می شد برای دهه ها، این رویداد به تقابلی جذاب و دیدنی تبدیل شود از دست داده است.
در پاسخ به اینکه این دربی، همان جذابیت سال های گذشته را دارد یا خیر، باید گفت همچنان به عنوان یکی از وقایع جهان فوتبال تلقی می شود که قبل از مرگ باید ببینید. نام این بازی برگرفته شده از مجسمه طلایی مریم مقدس در مرکز شهر می باشد که باعث می شود رگه ها و طنینی مذهبی نیز با این بازی درآمیخته شود. علاوه بر مجسمه، ورزشگاه محل برگزاری دربی نیز ابهتی خاص به این دیدار می دهد. جو این ورزشگاه تاریخی در زمان دربی غیر قابل وصف است.
سن سیرو در سال 1980 و پس از درگذشت جوزپه مه آتزا، بازیکنی که در هر دو تیم شهر بازی کرده است، به ورزشگاه جوزپه مه آتزا تغییر نام یافت. پس از بیش از یک قرن رقابت بین این دو تیم، در نهایت این مه آتزا است که فاصله این دو تیم را اندکی به هم نزدیک تر می کند. علیرغم اینکه او بیشتر عمر فوتبالی خود را در اینتر سپری کرده، اما دو فصل نیز در تیم میلان توپ زده و حتی گزارش شده که پس از گلزنی به اینتر در دربی، این بازیکن نتوانسته اشک های خود را مخفی کند.
این دربی نیز همانند بسیاری مسابقات حساس دیگر در این ورزش محبوب، لایه هایی از عناصر سیاسی و اجتماعی را در تار و پود خود مستتر کرده. دلامادونینا در واقع، نزاع بین چپی ها و راستی های عالم سیاست نیز محسوب می شود.
باشگاه فوتبال و کریکت میلان، تحت عنوان آث میلان در سال 1899 و توسط دو وطن پرست انگلیسی به نام های هربرت کیلپین و آلفرد ادواردز تاسیس شده است. این باشگاه خیلی زود طعم موفقیت را چشید و همان اوایل تاسیس، به عنوان یکی از تیم های مطرح در کشور ایتالیا شناخته شد، اما در سال 1908، یعنی اندکی کمتر از 10 سال پس از تاسیس این باشگاه، فعل و انفعالات و اتفاقاتی در درون باشگاه رخ داد که در نهایت باعث بهوجود آمدن رقیب این تیم شد. گروهی از بازیکنان ناراضی میلان از جمع تیم خارج شدند و باشگاه اینترنازیوناله را بنا نهادند. دلیل این جدایی، نارضایتی بازیکنان خارجی تیم از شرایط باشگاه بود. اینترنازیونالو با رویکرد استخدام بازیکنان خارجی کار خود را آغاز کرد، در حالیکه میلان بر خط مشی پرورش و به خدمت گیری استعدادهای ایتالیایی تاکید داشت.
پس از این فعل و انفعالات و جدایی دو تیم، هر یک، تحکیم و توسعه هویت و باورهای متفاوت خود را در دستور کار قرار دادند. اینتر به سرعت به باشگاهی تحت حمایت سیستم های سرمایه داری و صنعتگران ثروتمند تبدیل شد، در حالیکه میلان به باشگاه مورد حمایت طبقه کارگر بدل گشت. این قانون در اکثر دربی ها برقرار است؛ به این ترتیب که یکی از دو تیم نماینده طبقه بالاتر جامعه است و تیم دیگر، هوادارانی از طبقه متوسط با پایین و کارگر را دارد. این تقسیم بندی، یکی از پر بحث ترین موضوعات اجتماعی محسوب می شود: یعنی طبقه های اجتماعی متفاوت و تاثیر آن ها بر جامعه. دربی میلان نیز از این قائده مستثنی نیست و این تفاوت ها در هواداران دو تیم است که این بازی را به نبردی تمام عیار و هیجان انگیز تبدیل می کند.
با تمام این تفاسیر، این بازی تنها در میدان فوتبال جریان دارد. هر دو تیم، در دوره های مختلفی بر فوتبال ایتالیا حکمرانی کرده اند و همین موضوع، باعث افزایش رقابت این دو تیم شده است؛ یعنی نبردی برای برتری جستن بر دیگری. هر دو تیم، بازیکنان بزرگ زیادی را به به خود دیده اند؛ از کاکای برزیلی تا زلاتان ابراهیموویچ، از رود گولیت تا رونالدو، فرانکو و جوزپه بارزی، و اسطوره های فراموش نشدنی دو تیم یعنی پائولو مالدینی و خاویر زانتی؛ دلامادونینا همیشه محل نمایش استعدادهای ناب فوتبالی بوده است. تقابلی که با اسطوره پروری و قهرمان آفرینی زیادی همراه بوده است، خاطراتی کلاسیک در ذهن فوتبالی های دوستدار ایتالیا منقوش کرده است، و نیز خلق این تقابل و جنگ تمام عیار که شهر میلان را به دو قسمت آبی و قرمز تقسیم می کند.
اگرچه دیدار های اخیر دو تیم، آن مبارزه و هیجانی که پیشتر از این دربی سراغ داشتیم به اذهان القا نمی کند، اما هنوز هم دیدارهایی بوده است که در خور DNA نام این دربی بوده است. دهه 1960 میلادی، یکی از دوران اوج دو تیم بوده است، یعنی جایی که تو بازیکن محوری در این شهر، نگاه ها را به خود خیره کرده بودند: ساندرو ماتزولا برای اینتر و جیانی ریورا برای میلان.
این دو بازیکن، در موفقیت های دو تیم میلانی در یکی از موفق ترین دوره های حیات فوتبال شهر میلان در قاره اروپا نقشی کلیدی داشتند. میلان در سال 1963 قهرمان اروپا شد و اینتر نیز با دو قهرمانی پیاپی در دو سال بعد، درخشش اروپایی رقیب را پاسخ داد. دیدار دو تیم در سال 1965، با نتیجه 5 بر 2 به سود اینتر خاتمه یافت. در همین بازی بود که ماتزولا توانست با دو گلی که وارد دروازه همشهری کرد، نام خود را در اینتر به عنوان یک اسطوره مطرح کند. این پیروزی، تنها چشمه ای از حکمرانی نراتزوری در ایتالیا در آن برهه بود؛ اینتری ها در 7 دربی بعدی نیز نباختند و در فاصله 4 ساله بین 1963 تا 1966، 3 بار فاتح اسکودتو شدند.
در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، این بار نوبت حکمرانی میلانی ها در ایتالیا و اروپا بود. تیم آریگو ساکی بر ایتالیا می تاخت و موفق شد در سال 1989، قهرمانی اروپا را نیز کسب کند. پس از او، فابیو کاپلو بر روی نیمکت این تیم نشست و توانست موفقیت های تیم را تکرار کند. میلان تحت هدایت او موفق شد در دیداری فراموش نشدنی بانتیجه 4 بر 0 بارسلونا را شکست داده و قهرمان اروپا لقب گیرد.
تمام این موفقیت ها پس از فاجعه تبانی و افول و سقوط روسونری به سری B فوتبال ایتالیا در فصل 1980/81 حاصل شده است.
این تیم پس از صعود مجدد به دسته برتر، خود را در شرایطی دید که توان رقابت با بزرگان و حتی قدرت بقا نیز نداشت، سقوط مجدد، پیامد این شرایط بحرانی بود. بازگشت مجدد آن ها به سری آ و نبردی کلاسیک با اینتر؛ پیروزی 2 بر 1 میلانی ها در دربی سال 1984 باعث شد که قدرت فوتبالی شهر میلان، به سمت قرمز و مشکی شهر متمایل شود.
اما شاید پر تنش ترین تقابل دو تیم، به دیدار جنجالی و نیمه کاره دو تیم در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 مربوط شود؛ نتیجه؟ بازی نیمه کاره ماند و از سوی یوفا، میلان با نتیجه 3 بر 0 پیروز اعلام شد. ماجرا از کجا شروع شد؟ گل استفان کامبیاسو مردود اعلام شد و هواداران اینتر این تصمیم را برنتابیدند. اعتراض تیفوسی های اینتر با پرتاب مواد آتش زا و بطری به داخل زمین همراه بود که در نتیجه آن، بازی برای 20 دقیقه تعطیل شد. سپس بازی برای دقایقی از سر گرفته شد که داور تصمیم گرفت به صورت نیمه تمام، سوت پایان بازی را به صدا در آورد.
این دیدار، علیرغم اینکه نقطه سیاهی در دیدار های این دو تیم محسوب می شود، اما تصویر آن برای همیشه در خاطر فوتبال دوستان نقش بسته است: مارکو ماتراتزی، مدافع وقت اینتر دستش را بر روی شانه روی کاستا، ستاره پرتغالی میلان قرار داده و نظاره گر همه آن دود و آتشی است که از خشم هواداران ورزشگاه را فراگرفته است. این عکس نمایشگر تصویری عالی از یک تقابل منحصر به فرد بوده است؛ یکی، آتش و دود به معنی رقابت و جنگ، و دیگری، نزدیکی و هم نظری دو حریف و دو مبارز علیه خشونت و افراطی گری در فوتبال.
متاسفانه، این روزها یکی از مهمترین بازی های دنیای فوتبال، اندکی از هیجان خود را از دست داده است؛ دربی دلامادونینا دیگر به مانند گذشته پرهیجان خویش مخاطب جذب نمی کند. این تقابل نیاز به احیا شدن دارد، این دو فرزندِ شهر باید برخیزند، باید دوباره اوج گیرند و حکمرانی کنند. تاریخ نشان می دهد که هرگاه، یکی از این دو تیم در اوج بوده اند، دلامادونینا همانی شده است که همگان از یک دربی تمام عیار انتظار دارند. در واقع، میل به شکست و ممانعت حریف از کسب موفقیت است که به این تقابل ها روح و جان می بخشد. گاهی اوقات در فوتبال، این پیروزی نیست که شما را خشنود می کند، بلکه جلوگیری از لمس پیروزی و بازداشتن حریف از کسب موفقیت است که هواداران و مجموعه یک تیم را راضی نگه می دارد.
هرچند که دربی دلامادونینا در سال های اخیر، اندکی از شکوه و جذابیت خود را از دست داده است، اما به وضوح همچنان در دنیا هواداران و طرفداران بیشماری دارد. با این حال، این دیدار تنها به یک جرقه نیاز دارد تا دوباره همانی شود که می خواهیم. در سال های اخیر، مشکلات اقتصادی در اروپا و کشور ایتالیا باعث شده است تیم های زیادی قدرت خرید خود را تضعیف شده ببینند که این خود منجر به فروش ستاره تیم ها به لیگ های دیگر شده است؛ برای نمونه، کافیست تنها فروش زلاتان ابراهیموویچ و تیاگو سیلوا از میلان به پاری سن ژرمن را به یاد بیاورید.
با تمام این تفاسیر، بزرگی، سنت و تاریخچه این دیدار بزرگ غیر قابل انکار است و تا روزی که عشق، هواداری و تعصب زنده است، امید به بازگشت و یکه تازی دربی دلامادونینا نیز زنده خواهد بود
به قلم مت گالت برای سایت TheseFootballTimes
داستان یک شهر (1)؛ بارسلونا: تقابل همیشگی با دولت مرکزی، تبِ دربی کاتالونیا
داستان یک شهر (2)؛ بوگوتا: شهر سیاستمداران و قانون گذاران، باشگاه میلیونرها