طرفداری- حضور در فوتبال اروپا برای هرتیم بزرگ، یک افتخار و یک هدف محسوب می شود اما رابطه بریتانیایی ها با حضور در رقابت های اروپایی چندان خوب بود و تعهدی به آن نشان نمی دادند.
هرکسی که کمی به فوتبال علاقمند است می داند سلتیک اولین تیم بریتانیایی بود که با گل های تامی گمیل و استیو چالمرز، اینترمیلانِ ساندرو ماتزولا را شکست داد تا جام قهرمانی را بالای سر ببرند. قهرمانی یونایتد در ومبلی که به مانند قهرمانی سلتیک معروف و ارزشمند بود، تحت رهبری سر مت بازبی مقابل بنفیکا به دست آمد. نتیجه 4-1 شیاطین سرخ مقابل نماینده پرتغال که با بریسِ بابی چارلتون، گل معروف جرج بست و گلزنی نوجوان با استعدادی به نام برایان کید همراه بود باعث شد این تیم اولین انگلیسی تاریخ باشد که بتواند این جام اروپایی را فتح کند. قهرمان فصل گذشته انگلیسی، یعنی چلسی از حضور در رقابت ها منع شده بود.
منچستر به عنوان اولین تیم انگلیسی که این جام با پرستیژ را بالای سر برده، بسیار مورد احترام بود اما واقعیت این است نه سلتیک، نه رنجرز و نه یونایتد اولین تیم بریتانیایی نبودند. بلکه این هیبرنین ادینبرو بود که بریتانیایی ها را به سوی فوتبال اروپا سوق داد. در قرن نوزدهم و اوایل دهه 50 این باشگاه به موفقیت های پیاپی رسید. قهرمانی در سال های 1948، 1951 و 1952 در اسکاتلند، برای مردان ادینبرو لذت بخش بود اما، این آمار همه ماجرا نیست. هبرنین تحت هدایت ویلی مک کارتی و هری سوان به تیمی سراسر هجومی تبدیل شده بود.
به تازگی در ورزشگاه «Easter Road» پروژکتورهایی نصب شده بود. در سال 1954 این باشگاه، تیم هم شهری خود هارتس را برای افتتاح پروژکتورهای خود به ایستر رود دعوت کرد. بازی دوستانه، در اکتبر همان سال مقابل دید عکاسان و تماشاگران برگزار شد. بعد از برگزاری بازی های دوستانه در زیر نور، این موفقیت برای سران هیبرنین راضی کننده بود. آن ها حتی مقابل منچستریونایتد جامی برگزار کردند که با پیروزی پرگل، اعتبار باشگاه را بالاتر بردند. حالا مزایای چراغ های جدید ایستر رود، باید بیشتر به کمک باشگاه می آمد.
چنین تفکر مثبت، تعهدی پر انرژی برای جذب توریست های خارجی، حضور در بازی های دوستانه جذاب و ورود به جمع باشگاه هایی که چشم اندازی بهتر دارند، محسوب می شد. برای مثال، در سال 1953 باشگاه توسط فدراسیون فوتبال برزیل برای حضور در مسابقات قهرمانی جهان دعوت شد اما به دلیل تحریم این رقابت توسط یوفا، هیبرنین در این مسابقات شرکت نکرد. سلطه هیبرین بر فوتبال اسکاتلند ادامه داشت. کسب 3 عنوان لیگ در طی پنج سال، کافی بود تا برزیلی ها برای ارسال دعوت نامه تردید نکنند.
شهرت این باشگاه در آن سال ها به عوامل مختلفی بستگی داشت اما هیبرنین یکی از سرگرم کننده ترین تیم های اروپا بود. مخصوصا که «پنج معروف» آن ها را جذابتر می کرد. البته این داستان «پنجگانه» انید بلایتون نبود. خبری از گوجه های گندیده و آبجو زنجبیل برای گوردون اسمیت، بابی جانستون و ویلی اورموند نبود بلکه مجموعه ای از گل ها و فوتبال هجومی بود که هر پنج مهاجم این تیم را معروف کرده بود.
به سال 1950 برمی گردیم، جایی که تاکتیک رایج، استفاده از 5 مهاجم به جای یک یا دو مهاجم بود. دو بازیکن در گوشه ها تا سانتر کنند و دو بازیکن پا به توپ در محوطه جریمه و یک مهاجم هدف. این پنج مهاجم هیبرنین، بهترین بازیکنان اسکاتلند بودند. مطمئنا همراه با گوردون اسمیت حیرت انگیز، هیبرنین استعداد های خارق العاده ای پروش می داد. اسمیت 18 بار برای تیم ملی اسکاتلند هم بازی کرد اما هیبرنین بود که نام او را بر سر زبان ها انداخت. 170 گل و 17 بار هتریک در باشگاه اهل ادینبرو آماری خیره کننده بود. او بعد ها به دندی یونایتد رفت تا این باشگاه از وجود چنین ستاره ای در رقابت های اروپایی، نهایت بهره را ببرد.
با همه اتفاقات خوبی که برای هیبرنین اتفاق می افتاد، جای تعجب نبود که برای با اینکه فصل قبل پنجم شده بود، به رقابت های اروپایی دعوت شد. در آن روزها، حضور در رقابت های اروپایی بر حسب دعوت از تیم ها بود و ربطی به رتبه تیم ها در لیگ شان نداشت. تلاش یوفا برای برگزاری یک رقابت اروپایی سالم، موفقیت آمیز بود. آن ها توجه طرفداران از کل اروپا را به خود جلب کردند چون اگر غیر از این بود، رقابت های اروپایی وجود نداشت!
هجده باشگاه برای حضور در رقابت ها دعوت شدند. مبنای دعوت، داشتن جذابیت کافی برای جذب تماشاگران بود. البته آن ها باید تجهیزات لازم برای برگزاری بازی در شب را هم داشتند. همانند چلسی، آبردین هم دعوت یوفا را رد کرد تا فرصت برای تیمی که تمام خصوصیات لازم برای شرکت در این مسابقات داشت، فراهم شود. هیبرنین، اولین تیم بریتانیایی بود که در رقابت های معتبر یوفا شرکت می کرد.
در اولین مصاف مقابل تیم آلمانی روت وایس اسن قرار گرفتند. بازی در زیر باران شدید برگزار شد. چیزی که اسکاتلندی ها به آن عادت داشتند. زمین بازی تبدیل به شالیزار شد. ادی تورنبول در دقیقه 10 قفل دروازه حریف آلمانی را شکست. کمی مانده به پایان نیمه اول، بازهم تورنبول دروازه فریتز هرکنراث را باز کرد. این گل حاصل تکروی و استعداد ادی بود که با ظرافت از میان مدافعان آلمانی می گذشت. رایلی و ویلی اروموند به عنوان خامه روی کیک، دو گل دیگر زدند تا اسکاتلندی ها با چهارگل، حریف آلمانی خود را شکست دهند. بازی برگشت در ادینبرو خیلی تشریفاتی بود. تورنبول در خصوص این بازی گفته بود:
ما روت وایس را با 4 گل نابود کردیم و آن ها تیم بدی نبودند. برخی از بازیکنان قهرمان جام جهانی را در تیم خود داشتند.
چند روز بعد در ادینبرو و ورزشگاه ایستر رود، در زیر نور زیبا اسکاتلندی ها میزبان آلمان ها بودند تا اولین رقابت اروپایی در ایستر رود برگزار شود. بوکانان در دقیق ابتدایی گل پیروزی را زد تا امید آلمان ها کمرنگ تر شود. فریتز ابرومایت گل تساوی را به ثمر رساند اما هیبرنین در مقابل دیدگان 30 هزار تماشاگر، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرده بود. در جمع هشت تیم پایانی، قرعه کشی انجام شد و حریف هیبرنین، یورگوردنز از سوئد بود. آن ها هم همانند هیبرنین با نابود کردن رقیب خود به این مرحله رسیده بودند. جان اریسکون جوان، در 15 دقیقه در ورشو هتریک کرد تا کار نماینده لهستان همان ابتدا تمام شود. او سلاحی قوی برای سوئدی ها بود. بازی بزرگی قرار بود انجام شود.
بازی اول در 23 نوامبر 1956 برگزار شد. در هوای سرد استکهلم و زمین چمن یخ زده، بازی سخت شده بود. قرار بر این شد بازی در سن پاتریک تیسل برگزار شود که در نهایت با پیروزی رفت و برگشت هیبرنین همراه بود. جیمی مولکرین و یاک بوکانان نقشی مهم در پیروزی ایفا کردند و در حقیقت، به گلزنی در رقابت های اروپایی عادت کرده بودند. در بازی برگشت، ادی تورنبول با شوتی زیبا خیال طرفداران را راحت کرد تا استرس بازی گرفته شود. در اولین تورنمنت مهم، هیبرنین به نیمه نهایی رفته بود. آیا این راهی پرافتخار به سمت کسب جام بود؟
برخلاف فوتبال امروزه، ریمس فرانسه یکی از قدرت های اول لوشامپیونه بود. قهرمان فرانسه در سال های 1949, 1953، 1955، 1958، 1960 و 1962 مانعی جدی بر سر راه هیبرنین محسوب می شد. آن ها برترین بازیکن فرانسه یعنی ریموند کوپا را در اختیار داشتند. پس از تعطیلات زمستانی، بازی رفت در پارک دو پرنس برگزار شد. برخلاف بازی های قبلی، هیبرنین مقابل رقیبی جدی که طرفدارانی پرشور داشت بازی می کرد. 35 هزار نفر برای تماشای بازی آمده بودند. با این حال هیبرنین شانس های گلزنی خوبی به دست آورد اما بازی متعادل دنبال می شد. نیمه اول بدون گل به پایان رسید. میشل لیبوند تیم میزبان را پیش انداخت. آیا هیبرنین می توانست از پس این شرایط بربیاید یا ترجیح می داد در اسکاتلند جواب فرانسوی ها را بدهد؟ به نظر سناریو دوم محتمل تر بود چون رنه بیلارد گل دوم ریمس را به ثمر رساند تا مشکلی بزرگ بر سر راه اسکاتلندی ها قرار گیرد.
ریمس در بازی برگشت در مقابل 45 هزار اسکاتلندی باید بازی می کرد. نیمه اول با وجود تلاش های هیبرنین بی نتیجه به پایان رسید تا فرانسوی ها 45 دقیقه برای صعود نیاز داشته باشند. حملات هیب پراکنده و بی برنامه شده بود تا اینکه لئون گلوواچکی امیدهای اسکاتلندی ها را از بین ببرد. کار خارق العاده ریمس باید مورد تحسین قرار می گرفت. آن ها ابتدا صبر کردند حریف از پا بیفتد و سپس گل سرنوشت ساز را به ثمر برسانند. ریمس به فینال رفت و 4-3 بازی را به رئال مادرید واگذار کرد. این رقابت ها به غایت خود رسیده بود. کمک هیبرنین به پویایی مسابقات، قابل ارزیابی بود. در واقع آن ها می توانستند به راحتی قهرمان شوند.
بعد ها در ادینبرو، هیبرنین موفق شد رئال مادرید، قهرمان اروپا را با نتیجه 2-0 شکست دهد. ماجراجویی های جدیدی برای هیبرنین می توانست اتفاق بیفتد اما شاید اولین تیم بریتانیایی که در رقابت های اروپایی عرض اندام کرد، کاری غرور آمیز انجام داده بود. طرفداران سلتیک، منچستریونایتد، ناتینگهام فارست، آستون ویلا، لیورپول و چلسی باید به این باشگاه صمیمی و جذاب احترام ویژه ای قائل باشند چون احتمال زیاد در روزگاری که هیچ تیمی از حضور در اروپا استقبال نمی کرد، هیبرنین کار خارق العاده ای انجام داد. کاری که شاید اگر انجام نمی شد، این تیم ها نمی توانستند از شب های پرافتخار در تاریخ خود بگویند.
به قلم All Blue Daze برای سایت Thesefootballtimes