اختصاصی طرفداری - همانطور که در قسمت قبل خواندید(داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (1))، باشگاه ساوتهمپتون با نتایج سقوط از لیگ برتر دست و پنجه نرم میکرد؛ مشکلات مالی هر روز شدیدتر میشدند و جنوبیها تاریکترین روزهای خود را سپری میکردند. کار به جایی کشید که آنها از رقابتهای چمپیونزشیپ هم به دسته پایینتر سقوط کردند. اما به ناگاه تغییر بزرگی در باشگاه رخ داد و تاجر ی به نام مارکوس لیبهر باشگاه را خریداری کرد تا قدیسها را از ورطه سقوط نجات دهد.
با هم نگاهی داریم به مسیری که ساوتهمپتون پس از تغییر مالکیت خود طی کرد.
فصل 2009-2010 - بازگشت امید |
---|
پس از سقوط تیم به لیگ یک، مالک جدید باشگاه سریعا دست به کار شد تا سرمایه گذاری خود برای آینده باشگاه را آغاز کند؛ مارکوس لیبهر در نخستین گام خود آلن پاردیو را به عنوان رهبر پروژه جدید باشگاه انتخاب نمود و سپس به پاردیو، که یک تیم تخلیه شده از بازیکن را تحویل گرفته بود، اجازه داد تا شروع به خرید بازیکنان مورد نیاز خود کند.
اولین بازیکن جذب شده توسط آلن پاردیو ریکی لمبرت بود؛ لمبرت باتجربه که در دستههای پایین انگلستان گلهای زیادی به ثمر رسانده بود، برای تضمین موفقیت تیم در امر گلزنی به لیست شاگردان پاردیو اضافه شد. همچنین خوزه فونته از کریستال پالاس،پانچئون از پلایموث و مایکل آنتونیو از ردینگ جذب تیم شدند و الکس اوکسلید چمبرلین نیز از تیم های پایه ارتقا یافت تا در کنار تیم اصلی تمرین کند.
با وجود شروع فصل در انتهای جدول و با ده امتیاز منفی، شاگردان پاردیو موفق شدند از شرایط بحرانی خارج شوند و در انتهای فصل توانستند با کسب رتبه هفتم در لیگ یک باقی بمانند.
فصل 2010-2011 - در مسیر صعود |
---|
این فصل با معرفی لباس خاصی برای تیم، به مناسبت 125 سالگی باشگاه شروع شد. لباس معرفی شده همانند لباس باشگاه در سال افتتاحش با نام ((اتحادیه مردان جوان کلیسای سنت ماری)) بود و مانند آن زمان، هیچ اسپانسری بر روی لباس تیم وجود نداشت.
اما اتفاقی ناگوار،شیرینی جشن 125 سالگی باشگاه را به کام جنوبیها تلخ نمود. در اواسط تابستان مارکوس لیبهر که با خرید باشگاه به ناجی قدیسها تبدیل شده بود، فوت کرد و دخترش کاتارینا جانشین وی شد. هواداران پس از این اتفاق شدیدا نگران تیم محبوب خود بودند؛ اما مدیران باشگاه با یک برنامه ریزی خوب برای آینده، جایی برای نگرانی باقی نگذاشتند.
تنها 20 روز بعد و در راستای اجرای برنامههای جدید باشگاه، آلن پاردیو از سمت خود برکنار شد و نایجل ادکینز هدایت تیم را بر عهده گرفت.
تمام بازیکنان خوب باشگاه حفظ شدند و ترکیب تیم تغییر خاصی نکرد؛ تنها جیمز وارد پراوز و جک استفنز،دو تن از ستارههای حال حاضر تیم، از آکادمی به تیم اصلی راه یافتند. در نتیجه قدیسها تحت هدایت ادکینز فصل بسیار خوبی را پشت سر گذاشتند و با کسب رتبه دوم لیگ یک، مجددا به رقابتهای چمپیونزشیپ بازگشتند.
فصل 2011-2012 - بازخواهیم گشت |
---|
مالکان ساوتهمپتون جاهطلبیهای فراوانی داشتند، لبیهرها نمیخواستند که حاصل سرمایهگذاریشان در انگلستان تنها صعود تیم به چمپیونزشیپ باشد؛ آنها حضور در رقابتهای لیگ برتر را هدف قرار داده بودند.
نایجل ادکینز موفق در سمت خود ابقا شد و باشگاه مجددا توانست تمام بازیکنان خوب خود را حفظ کند و علاوه بر این اقدام مثبت، جوس هویولد و یاگو فالکه را جهت تقویت ترکیب خریداری نماید. همچنین لوک شاو از آکادمی به تیم اصلی راه یافت تا در فصول بعد از درخشانترین ستارههای قدیسها باشد.
ساوتهمپتون فصل را عالی آغاز کرد؛ شروع طوفانی فصل با سیزده برد متوالی، آنها را به صدر جدول رساند. با ادامه این روند خوب تا انتهای فصل، در نهایت جنوبیها موفق به کسب رتبه دوم چمپیونزشیپ و بازگشت به لیگ برتر پس از هفت فصل دشوار شدند. لمبرت با 27 گل زده توانست به کفش طلای چمپیونزشیپ برسد و همچنین عنوان بهترین بازیکن فصل را از آن خود کند.
کلوین دیویس، باترفیلد، خوزه فونته، هویولد، فاکس، هموند، جک کورک، مورگان اشنایدرلین، پانچئون، آدام لالانا، ریکی لمبرت، یازده مرد منتخب ادکینز در اکثر بازیهای این فصل بودند؛ با این حال الکس اوکسلید چمبرلین که دقایق کمی به بازی گرفته شده بود، توانست مورد توجه آرسن ونگر قرار گیرد و نهایتا جنوب انگلستان را به مقصد آرسنال لندنی ترک کرد.
فصل 2012-2013 - عزم جزم برای بقا |
---|
قدیسها حسابی از صعود خود به لیگ برتر سرمست بودند، جنوب انگلستان غرق شادی و سرور بود اما خیلی زود سایه ای شوم بر آسمان سنت ماری قرار گرفت؛ خطر بزرگی ساوتهمپتون را تهدید میکرد زیرا آنها از همان شروع کار مدعی اصلی سقوط محسوب میشدند.
مالکین باشگاه که میدانستند حضور مداوم در لیگ برتر انگلستان مترادف با سودآوری فراوان است، شروع به برنامه ریزی مناسب برای بقا در لیگ برتر کردند.
نایجل ادکینز همچنان سرمربی تیم باقی ماند و طبق سنت حاضر در انگلستان، بازیکنان زیادی را برای تقویت تیم تازه صعود کرده خود خریداری کرد؛ آرتور بروک باتجربه از فیورنتینا، مایا یوشیدا از ونلو، ناتانائیل کلاین از کریستال پالاس، استیون دیویس از رنجرز، گستون رامیرز از بولونیا، امانوئل مایوکا از یانگ بویز و جی رودریگز از برنلی، بازیکنان پرشماری بودند که به ترکیب تیم اضافه شدند و همچنین کالوم چمبرز از آکادمی به تیم اصلی راه یافت.
با این وجود قدیسها شروع فاجعه باری داشتند و در 4 بازی ابتدایی خود متحمل شکست شدند.حتی پیروزی 4 گله در برابر استون ویلا هم کمکی به بازگشت آنها نکرد و در ادامه فصل و تا هفته بیست و دوم، 10 شکست و 6 تساوی حاصل تلاش آنها بود. جمع آوری تنها 24 امتیاز از 22 بازی باعث شد تا پیشبینیهای اول فصل، مبنی بر سقوط آنها، روز به روز به واقعیت نزدیکتر شود.
ستاره اصلی آمد
باز هم داستان تکراری شروع سال نو و باز هم تغییر سرمربی؛ نایجل ادکینز که قدیسها را از دستههای پایین انگلستان نجات داده بود به دلیل کسب نتایج ضعیف از هدایت تیم برکنار شد تا پوچتینوی جوان جانشین او شود.
خیلی خوشحالم که اینجا هستم. می خواهم شما هم از اینجا بودن خوشحال باشید.
این نخستین جملات پوچتینو در اولین روز حضورش در کمپ تمرینی تیم بود. نقل است که او در این جلسه تمرینی درخواست عجیبی از بازیکنان خود کرده بود؛ او از شاگردان جدید خود خواست که مانند سرخ پوستها از روی ذغالهای گداخته عبور کنند و ببینند که این اتفاق باعث آسیب دیدن آنها نمیشود. حتی اگر این مطلب صحت نداشته باشد بازهم میتوان از آن به عنوان پیشنمایش مناسبی از روحیه فوق العاده پوچتینو استفاده کرد. ((پوچ)) قصد داشت به بازیکنان خود این باور را بدهد که آنها توانایی لازم برای انجام دادن کارهای بزرگی که پیشتر از انجامشان میترسیدند را دارند، کارهای عجیب و غریبی مانند آنچه که او در اسپانیول انجام داده بود و میخواست آنها را در ساوتهمپتون نیز تکرار کند.
بوچتینو در ابتدای کار تغییراتی در ترکیب اصلی خود به وجود آورد؛ آرتور بروک جای کلوین دیویس را در دروازه گرفت و لوک شاو جوان جایگزین مدافع چپهای بی کیفیت تیم شد. اما در بقیه پستها تغییری به وجود نیامد و ناتانائیل کلاین، خوزه فونته، هویولد، اشنایدرلین، جک کورک، لالانا و لمبرت در کنار دو خرید موفق تیم، استیون دیویس و جی رودریگز،تا انتهای فصل با همان سیستم 4-2-3-1 فصول قبل به میدان رفتند. پوچ کار خود را با دو تساوی و یک شکست آغاز کرد اما یک پیروزی بزرگ در برابر منچسترسیتی باعث امیداوری آنها به بقا شد.قدیسها با وجود نداشتن ثبات کافی و شکست خوردن در برابر تیم های ضعیفتر از خود، موفق به شکست دادن بزرگانی مثل چلسی، آرسنال و لیورپول شدند و در نهایت با داشتن حاشیه امنیت مناسب از منطقه سقوط فصل را در رتبه چهاردهم به پایان رساندند. تیمی که بیشترین شانس سقوط را تا نیمفصل رقابتها در اختیار داشت و در بنگاههای شرطبندی حسابی روی سقوط کردنش پیشبینی کرده بودند؛ با یک معجزه توانست در لیگ برتر باقی بماند؛ معجزه ای که ستاره اصلی آسمان جنوب انگستان آنرا رقم زده بود، ستاره ای به نام مائوریسیو پوچتینو.
ادامه دارد...