اختصاصی طرفداری- در نیوکمپ غوغایی بر پا شده بود و یکصد هزار تماشاگر حاضر در این معبد فوتبال کاتالانی هنگامی که هریستو استویچکوف با قدم هایی بلند توپ را به سمت دروازه حریف پیش می برد به شدت بارسلونا تیم مورد علاقه خود را تشویق می کردند. در نزدیکی های محوطه جریمه استویچکوف اما به صورت غافلگیر کننده ای توپ را برای روماریو هم بازی خود ارسال نمود، اما روماریو با واکنشی زیبا توپ را بار دیگر به استویچکوف سپرد، حرکتی که ضمن بر هم زدن نظم دفاعی منچستریونایتد، سبب شد این ستاره بلغاری از فاصله شانزده متری دروازه شیاطین سرخ را فرو ریزد تا نیوکمپ منفجر شود.
در پایان بارسلونا با نتیجه 4:0 موفق به شکست دادن منچستریونایتد شد تا سر آلکس فرگوسن سرمربی افسانه ای شیاطین سرخ این بازی را این گونه آنانیز کند:"ما امشب نابود شدیم، چون نتوانستیم بازی خود را با سرعت استویچکوف و روماریو تطبیق نماییم. رویارویی با این دو مهاجم تجربه کاملا جدیدی برای ما بود." این بازی در حقیقت به کلاس درسی برای دنیای فوتبال بدل شد و باعث گردید که پل پارکر مدافع مستحکم منچستریونایتد اعلام نماید که دیگر هرگز به نیوکمپ نخواهد آمد. البته این بازی فراموش نشدنی که در نوامبر سال 1994 برگزار گردید یکی از آخرین نمایش های جادوی مشترک روماریو و استویچکوف بود، چون تنها دو ماه بعد، سرنوشت فوتبالی این دو ستاره جهان فوتبال از هم جدا شد تا بارسلونا و شاید جهان فوتبال یکی از بهترین زوج های تهاجمی خود را خیلی زود از دست بدهد.
شکست منچستریونایتد، آخرین نمایش شکوهمند
کاتالان ها در تابستان 1993 با علنی نمودن انتقال روماریو از آیندهوون با پرداخت مبلغ 12 میلیون یورو و جابه جا نمودن رکورد نقل و انتقالات باشگاه تاریخ ساز شدند، انتقالی که در بارسلونا تنها هریستو استویچکوف مخالف آن بود و از آن انتقاد می کرد. این ستاره بلغاری که در آن زمان در بهترین فرم خود به سر می برد و توانسته بود خود را به عنوان ماشین گل زنی بارسلونا مطرح سازد درباره انتقال روماریو معتقد بود:"جذب چهارمین بازیکن خارجی حماقت است." چون بر اساس قانون لیگ اسپانیا، در دهه نود میلادی هر تیم اسپانیایی تنها مجاز به برخورداری از سه بازیکن خارجی و غیر اسپانیایی در ترکیب اصلی خود بود و در آن زمان علاوه بر استویچکوف بلغار، رونالد کومان هلندی و مایکل لادروپ دانمارکی همواره به عنوان انتخاب اصلی کادر فنی تیم در ترکیب اصلی کاتالان ها قرار می گرفتند.
استویچکوف در ادامه انتقادات و مخالفت های خود معتقد بود:"اگر سران باشگاه به هر طریق ممکن مایل به جذب بازیکن خارجی دیگری هستند، من به آنها لبو پنف را توصیه می کنم، روماریو چقدر می ارزد؟ ششصد میلیون پزوتا؟ من دویست میلیون پزوتای دیگر از جیب خودم می دهم تا آنها پنف را به بارسلونا بیاورند." پنف در حقیقت هموطن استویچکوف بود که وی مایل بود به هر ترتیب او را به بارسلونا بیاورد. استویچکوف ابر ستاره آن زمان کاتالان ها صریح و بدون پرده نظرات خود را همانگونه که فکر می کرد، بازگو می کرد و زمان زیادی طول نکشید که روماریوی آرام نیز بعد از ورود به بارسلونا در گفتگو های خود با مطبوعات شروع به پاسخگویی به هم تیمی بلغار خود کرد. هواداران بارسلونا و حتی سران این باشگاه نگران وضعیت تیم خود به دلیل وجود چنین اختلافی بودند. آیا این دو بازیکن به طور کامل مخالف و متضاد می توانند با هم هماهنگ شوند؟ آیا حضور این دو تیم را به حاشیه نخواهد کشاند؟ پرسش هایی بود که در آن زمان به شدت فضای رسانه های ورزشی اسپانیا را به خود مشغول نموده بود، اما یوهان کرایوف سرمربی افسانه ای بارسلونا بر خلاف چنین ادعاهایی اطمینان داشت که این زوج ناهمگون می توانند بدرخشند و از انتقال روماریو به بارسلونا به عنوان تصمیمی درست دفاع می کرد.
کرایوف به دنبال "شیر خراب"
در تابستان 1990 و هنگام جذب استویچکوف نیز هواداران بارسلونا بسیار مردد بودند و بحث های مشابهی در زمینه درستی جذب وی وجود داشت، چون این مهاجم بلغاری با وجود توانمندی فراوانی که در امر گل زنی داشت به عنوان بازیکنی پر هیجان و جنجالی شناخته می شد و با وجود دارا بودن چنین مشخصه های پیچیده و سختی، به طور دقیق همان بازیکنی بود که یوهان کرایوف در آرزوی آن بود. این سرمربی هلندی در مورد انتقال استویچکوف گفته بود:
او به بارسلونا آمده چون ما به وی نیاز داشتیم. استویچکوف از سرعتی فوق العاده، ضربات نهایی دقیق و مشخصه هایی خاص برخوردار است. در کادر بارسلونا ما بازیکنان آرام زیادی داریم و به یک شیر خراب نیاز داشتیم.
اصطلاح Mala Leche یا همان "شیر خراب" در فوتبال اسپانیا به بازیکنانی اطلاق می شود که در زمین فوتبال جنجالی و نا آرام هستند و بعدها به اثبات رسید که ایده کرایوف در زمینه نیاز بارسلونا به برخورداری از چنین بازیکنی تا چه حد درست بوده است.
استویچکوف درباره روماریو: ما مثل شب و روز بودیم
درستی تصمیم کرایوف در زمینه انتقال روماریو به بارسلونا نیز اندکی بعد به اثبات رسید و بر خلاف تمامی پیش بینی های اولیه روماریو و استویچکوف خیلی سریع به دوستان خوبی تبدیل شدند و روماریو تنها بازیکنی بود که استویچکوف در زمان تمرین با او صحبت می کرد. این ستاره بلغار بعد ها در این باره گفت:"من هم نمی دانم که این اتفاق چگونه روی داد، روماریو به طور کامل نقطه متضاد من بود و اختلافات فراوانی داشتیم و در حقیقت مثل شب و روز بودیم، با این وجود خیلی زود به دوستان جداناپذیری بدل گشتیم."
چنین مخلوط ناهمگونی زمینه ساز پدید آمدن یکی از بهترین زوج های تهاجمی تاریخ فوتبال شده است، در حالی که استویچکوف همواره بازیکنی جنجالی و حاشیه ساز بود، در همه بازی های احتمال دریافت کارت قرمز از سوی وی وجود داشت و به عنوان بازیکنی بی اخلاق شناخته می شد، روماریو به عنوان بازیکن کلاسیک پست شماره نه در زمین مسابقه بازیکنی آرام محسوب می گردید که هیچ گاه فاصله ای بیش از 35 متر با دروازه حریف نداشت و در بیشتر مواقع در این منطقه از زمین در انتظار دریافت توپ بود، اما در هنگام تصاحب توپ در فاصله 20 متری از دروازه حریف نیز بسیار خطرناک و زهر دار ظاهر می شد.
بهترین فصل این زوج جادویی به فروپاشی تیم بارسلونا منجر شد
در فصل 1993/94 این دو ستاره فراموش نشدنی، جهان فوتبال را زیرورو کردند و در مجموع موفق به ثمر رساندن پنجاه گل برای بارسلونا شدند به طوری که هیچ دفاعی از توان ایستادگی در برابر آنها برخوردار نبود. روماریو در این فصل به تنهایی پنج هت تریک به نام خود به ثبت رساند و در ال کلاسیکو نیز بارسلونا با درخشش زوج جادویی خود و هت تریک روماریو موفق به در هم شکستن رئال مادرید با نتیجه 5:0 گردید. در دقایق پایانی آن فصل کاتالان ها همچنین موفق به فتح لالیگا نیز شدند. حتی شکست تلخ 0:4 مقابل میلان در فینال لیگ قهرمانان سال 1994 نیز نتوانست درخشش این زوج را تحت تاثیر قرار دهد، به طوری که در تابستان همان سال روماریو با گل زنی ها و عملکرد خوب خود برزیل را به قهرمانی در جام جهانی 94 آمریکا رساند و بلغارستان با درخشش استویچکوف و حضور در جمع چهار تیم نهایی شگفتی ساز این رقابت ها لقب گرفت. چند ماه بعد نیز روماریو به عنوان برترین بازیکن سال فوتبال جهان انتخاب گردید و استویچکوف نیز توپ طلای دنیای فوتبال در سال 1994 را از آن خود کرد.
در فصل بعد اما شرایط به طرز عجیبی تغییر نمود و به خصوص روماریو در بارسلونا هرگز نتوانست درخشش فصل قبل خود را تکرار کند و پیروزی خیره کننده 4:0 مقابل منچستریونایتد در حقیقت استثنایی در این فصل بود و به تعبیری به آخرین کنسرت بزرگ و باشکوه ارکستر بارسلونا بدل شد. استویچکوف به دلیل شرایط سنی از روزهای اوج خود فاصله گرفته بود و روماریو بعد از افزایش انتقادات به برزیل وطن خود نقل مکان و شاید فرار کرد. این مهاجم برزیلی با وجود اینکه دیگر هرگز در تیمی اروپایی بازی نکرد اما هنوز هم به عنوان یکی از مهاجمین نابغه فوتبال جهان شناخته می شود.
در نهایت روماریو در ژانویه 1995 و استویچکوف شش ماه بعد در ژوئن 1996 بارسلونا را ترک نمودند تا این زوج جادویی تنها یک فصل خاطره انگیز را در نیوکمپ برای هواداران بارسلونا و دوستداران فوتبال پدید آورند. خروج این زوج در حقیقت به معنای پایان دوران درخشان بارسلونای کرایوف در نیمه اول دهه نود میلادی نیز بود، چون بعد از جدایی این دو یوهان کرایوف هلندی معمار این تیم فراموش نشدنی نیز از بارسلونا جدا شد و مایکل لادروپ و آندونی زوبی زارتا نیز خیلی زود نیوکمپ را ترک کردند. با وجود اینکه روماریو و استویچکوف تنها یک سال برای بارسلونا خوش درخشیدند، اما به دلیل عملکرد نبوغ آمیزی که از خود به نمایش گذاشتند، در ذهن همه دوستداران فوتبال چه هواداران بارسلونا و چه هواداران منچستریونایتد باقی مانده و به اسطوره هایی بزرگ در تاریخ فوتبال بدل شده اند. پل پارکر نیز بعد از آن باخت تاریخی در نوامبر 1994 دیگر هرگز همانطور که وعده کرده به نیوکمپ نیامد، باختی که تنها دلیل آن حضور زوج جادویی روماریو و استویچکوف در خط حمله بارسلونا بود. زوجی که مثل شب و روز بودند.