طرفداری - انتخاب بهترین های تاریخ، همواره کاریست که رسانه ها و خبرنگاران علاقه خاصی به آن دارند و کاملاً امری سلیقه ای است، که می تواند موافقین و مخالفین زیادی همراه داشته باشد. وب سایت Fourfourtwo، صد بازیکن برتر تاریخ فوتبال را اینگونه چینش کرده است:
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش دوم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش سوم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش چهارم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش پنجم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش ششم)
40. کنی دالگلیش (اسکاتلند)
«کینگ کنی» پیش از پیوستن به باب پیزلی و لیورپول، چهار بار به همراه سلتیک عنوان قهرمانی لیگ اسکاتلند را فتح کرده بود. شاید دالگلیش سریع ترین بازیکن نبود ولی به قول باب پیزلی یارد اول در ذهن او بود. او با مهارت های خود، ترس و وحشت را به مدافعان حریف تزریق می کرد و برنده بسیاری از افتخارات داخلی و اروپایی شد. جدا از افتخارات تیمی، او به اولین بازیکنی تبدیل شد که در لیگ اسکاتلند و انگلیس، بیش از 100 گل به ثمر می رساند.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: به ثمر رساندن تک گل تیم لیورپول در جریان فینال جام باشگاه های اروپای 1978 برابر کلوب بروخه بلژیک، می تواند مهم ترین لحظه کارنامه حرفه ای او باشد.
39. ناندور هایدگ کوتی (مجارستان)
یکی از اولین مهاجمان کاذب دنیای فوتبال، هایدگ کوتی مهاجمی بود که در عینحال بازیسازی هم میکرد. او میانگین گل زنی بسیار خوبی داشت، در عین حال دوست داشت به عمق بزند، بازی را سازمان دهی کند و از بازی تیمی با هم تیمی هایش لذت می برد. اعتقاد او این بود که دومی هیچ است و همین موضوع او را به یکی از بهترین بازیکنان دوران طلایی مجارستان تبدیل کرد. تیمی که به فینال جام جهانی 1954 رسید و حتی استحقاق قهرمانی را هم داشت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: هایدگ کوتی در جریان پیروزی 6-3 مجارستان در برابر انگلستان در ومبلی در نوامبر 1953 (که به نظر بسیاری مسابقه قرن بود)، در دقایق ابتدایی گلی زد که در نهایت به هت تریک او ختم شد.
38. جیانی ریورا (ایتالیا)
زمانی که از الف رمزی، سرمربی سابق انگلیس پرسیدند که چهار بازیکن برتر ایتالیا در جام جهانی 1970 چه کسانی هستند، به شوخی گفت: ریورا، ریورا، ریورا، ریورا. این سخن رمزی به خوبی در مورد شهرت فوق ستاره سابق میلان حکایت می کند. وی بین سال های 1960 تا 1979، 509 بار برای میلان به میدان رفت. وی در تمام کشور ایتالیا محبوبیت خاصی داشت. جیانی بررا نویسنده معروف، او را آباتینو به معنی کشیش جوان نامید، زیرا ریورا را بازیکنی مدرن با قدرت بدنی بالا می دانست. همین باعث شده بود که هر مربی به میلان می آمد، تیمش را بر پایه ریورا، پسر طلایی میلان می ساخت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: خوزه آلتافینی پس از آنکه از ریورا در فینال جام باشگاه های اروپا پاس گل دریافت کرد، گفت: این پاس برای او به اندازه چای ریختن، ساده است.
37. رود گولیت (هلند)
یک فوتبالیست با ظرافت غیر ممکن، حرکات تکنیکی گولیت پر شکوه و جلال بود و رویکردی جالب توجه به سبک بازی، میراث پیشینیان مشهور هلندی وی در دهه 70 بود. (او در اولین سال های خود در فاینورد در کنار یوهان کرایوف بازی می کرد.) گولیت یک وارث ارزشمند بود، یک بازیکن کمیاب که زمانی که به دوران فوتبال او نگاه می کنید تلاش می کنید تا موقعیت او در زمین را تعریف کنید. در فاینورد او در نفش سوییپر بازی می کرد و سپس به هافبک بازی ساز پستش تغییر پیدا کرد. در میلان او در سمت راست سه نفر تهاجمی تیم بازی می کرد. در چلسی او به عنوان یک هافبک باکس تو باکس جایزه بهترین بازیکن سال را دریافت کرد. اگر مشخصه فوتبال هلند، همه کاره بودن باشد، گولیت به راحتی می تواند پوستر و تصویری از آن باشد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: ستاره میلان در دوران تاریخی این تیم به همراه آریگو ساکی در سال 1989. او در بازی مقابل رئال مادرید و استوا بخارست در فینال جام باشگاه های اروپا گلزنی کرد. او همچنین برنده توپ طلا شد و آن را تقدیم به نلسون ماندلا کرد، که یک دستاورد بزرگ برای گولیت بود.
36. پاکو خنتو (اسپانیا)
خنتو که در گوش چپ بازی می کرد، پس از یک فصل بازی برای ریسینگ سانتاندر این تیم را در سال 1953 ترک کرد و راهی رئال مادرید شد. او پس از 18 فصل حضور در سانتیاگو برنابئو در سال 1971 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و 6 بار قهرمان جام باشگاه های اروپا شد و 12 عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورد. وی بازیکنی بود که همچون رعد و برق سریع بود و از خط میانی گل های زیادی به ثمر می رساند و معمولا رابط میان خط دفاع و حمله رئال مادرید بود.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: او به عنوان یک کهنه سرباز و کاپیتان، رئال مادرید را در فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1966 در مقابل پارتیزان بلگراد به پیروزی رساند. حتی روزنامه کاتالان La Vanguardia پس از آن دیدار نوشت: "در روزی باشکوه، پاکو خنتو یک نگهبان قدیمی را مجسم می کرد."
35. لوئیس سوارز (اسپانیا)
نه، آن یکی نه. این لوئیس سوارز تا به حال کسی را گاز نگرفته است. او که لقب معمار را یدک می کشید، با دید وسیع و شم بالای گلزنی خود، هنوز هم در زمره بهترین بازیکنان تاریخ اسپانیا جای می گیرد. پس از رساندن بارسلونا به قهرمانی در لالیگا و فیرز کاپ در سال 1960، وی به تنها بازیکن اسپانیایی تبدیل شد که تا به امروز موفق به کسب توپ طلا شده است. او که جای لادیسلاو کوبالای افسانه ای را در بارسلونا پر کرده بود، در طول حضورش در نیوکمپ هو می شد. او در سال 1961 با شکستن رکورد نقل و انتقالات دنیای فوتبال، به اینتر پیوست و بار دیگر با هلنیو هررا سرمربی پیشین آبی و اناری ها به همکاری پرداخت. هررا دریافت که این بازیساز با داشتن آزادی عمل، خود را نشان خواهد داد. سوارز معتقد بود که حتی اگر جام شراب به خوردش بدهند، باز هم قادر به گلزنی برای تیمش خواهد بود و از همین رو هررا از انجام این کار پیش از بازی های حساس تیمش اطمینان حاصل می کرد. همکاری آن ها نتیجه داد و سوارز در سن سیرو توانست با قهرمانی پشت سر هم در سال های 1964 و 1965 در جام باشگاه های اروپا و البته قهرمانی رقابت های یورو 64 با اسپانیا، بر پای اسطوره شدن خویش مهر تایید بکوبد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: در سال 1964 سوارز به نخستین بازیکن اسپانیایی تبدیل شد که در یک تابستان هم قهرمان جام ملت های اروپا می شود و هم جام باشگاه های اروپا. در سال 2012، خوان ماتا و فرناندو تورس به او پیوستند.
34. سر استنلی متئوس (انگلیس)
"نابغه دریبل" مسلماً جذاب ترین بازیکنی است که تاکنون فوتبال انگلیس در خط حمله تولید کرده است. خدماتی که در بازی به هم تیمی هایش می داد همچون یک قهرمان بود، بازیکنی که به لحاظ بدنی نیز فوق العاده بود و 30 سال در سطح اول حرفه ای بازی کرد و 698 بازی در لیگ انجام داد. بین دو برهه حضورش در استوک سیتی (19 سال)، 14 سال نیز در ترکیب بلکپول به میدان رفت. او در سال 1956 برنده توپ طلای اروپا شد و در سال 1965 با 50 سال سن به مسن ترین بازیکنی بدل شد که در لیگ انگلیس به میدان رفت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: عملکرد فوق العاده متئوس در فینال جام حذفی انگلیس در ومبلی، موجب شد بلکپول با نتیجه 4-3 بولتون را شکست دهد تا تنها عنوان مهم کارنامه حرفه ای متئوس ثبت شود.
33. گونتر نتزر (آلمان)
یک بازیساز ظریف، نترز یکی از بهترین پاسورها بود و قادر بود که توپ را از هر فاصلهای به هر نقطهای که میخواهد بفرستد. او آخرین رهبر، از آن بروسیا مونشن گلادباخ طلایی بود، تیمی که دو بوندس لیگا را فتح کرد. او گلادباخ را تا فینال جام یوفا رهبری کرد، پیش از جدایی بحثبرانگیزش در سال 1973 به مقصد رئال مادرید. این انتقال شانس او برای تیم ملی را از بین برد. نترز در جام جهانی 1974 که به قهرمانی آلمان غربی انجامید، تنها به عنوان بازیکن تعویضی وارد میدان میشد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: نترز یکی از ستارههای آلمان غربی در رقابتهای قهرمانی اروپا در سال 1972 بود. او در ومبلی و پیروزی 3-1 مقابل انگلیس نمایشی درخشان داشت و در پایان سال در رقابت برای کسب توپ طلای فوتبال جهان، پس از بکن باوئر، در رتبه دوم قرار گرفت.
32. پائولو روسی (ایتالیا)
پائولو کوچولو از ریزنقش ترین و ظریف ترین مهاجمان عصر خود بود که از توانایی بی رحمانه و فرصت طلبانه ای برای جاگذاشتن یار مقابلش و فرار به سوی محوطه جریمه برخوردار بود. روسی بیشتر برای لذت بردن از فوتبال در باشگاه های کوچک تر چون پروجا (که در آن جا درگیر رسوایی شرط بندی شد) و ویچنتزا به میدان رفت و سپس در یوونتوس و تیم ملی ایتالیا در جام جهانی 1982 شروع به درخشش کرد. او در جام جهانی 1982 توانست برترین گلزن رقابت ها شود و همچنین به عنوان بهترین بازیکن رقابت ها شناخته شد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: روسی علی رغم عملکردی نه چندان درخشان در دورهای ابتدایی جام جهانی 1982 توانست هت تریکی افسانه ای در پیروزی 3-2 ایتالیا برابر برزیل انجام دهد و به قول خودش در کتاب زندگی نامه اش، اشک برزیل را درآورد که این موضوع جالب توجه است!
31. خوزه مانوئل مورنو (آرژانتین)
یک مهاجم با استعدادی باور نکردنی، مورنو یکی از ارکان اصلی لا ماکینا (ماشین) بود، تیم قدرتمند ریورپلاته در دهه 1940؛ تیمی که تاثیر شگرفی در پیشرفت تکنیک فوتبال آمریکای جنوبی و جهان گذاشت. آنها اولین تیمی بودند که بازیکنان در خط حمله جایگاه های خود را با یکدیگر تعویض می کردند. به نظر می رسید مورنو نقطه ضعفی ندارد، او تکنیک ناب خود را نشان می داد، از نظر بدنی آماده بود و کاری کرد که تیمش به ششمین عنوان قهرمانی برسد. بعدها او در مکزیک، شیلی و کلمبیا هم قهرمان لیگ شد و به اولین فوتبالیسیتی تبدیل شد که در چهار کشور قهرمان می شود.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: مورنو با آرژانتین در چهار رقابت کوپا آمریکا شرکت کرد و در سال های 1941 و 1947 دو قهرمانی با این تیم به دست آورد.