طرفداری- اول کمی تکان میخورد اما او را محکم گرفتند و او بالا تر از همه آنها ایستاد. مشتش را بلند کرد و تکان داد. از پایین، یک عکاس ورزشی به نام سانتیاگو گارسس، دوربین را به سمت او گرفت. طی دو روز، ۷۰ میلیون نفر "آن" عکس را دیدند. عکسی که به راحتی تبدیل به پر بازدیدترین تصویر باشگاه بارسلونا شد. گرسس میگوید:" مردم به من میگویند که این بهترین عکس گرفته شده از مسی است."
یک لحظه صبر کنید: لئو مسی؟ فوق العاده است که بارسلونا در ۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه سه بار گلزنی کرد اما این مرد آرژانتینی نبود که در قلب ماجرا بود. نیمار بود که با یک ضربه آزاد چرخشی، گرفتن و زدن یک پنالتی و رساندن توپ به سرجی روبرتو مرد اول ماجرا بود.
این هشتمین پاس گل او در چمپیونزلیگ بود که از این حیث در صدر قرار داشت. تمام آن پاس گلها در جریان بازی داده شد. او در طول این رقابتها مسئولیتها را قبول کرده و اینگونه اجرا میکرد: پر تکاپو، خلاق و در همه جا. خودش میگفت:" این بهترین بازی بود که انجام دادم."
با این حال، عکس تاریخی آن شب به نام مسی زده شد.
در بارسلونا همیشه همین است و شاید هم دلیلی داشته باشد. صحبتها در مورد دلیل رفتن نیمار به این نقطه میرسد که نیمار میخواهد حالا نفر اول باشد. پول هم وجود دارد. بیشترین پول را در دنیا دریافت خواهد کرد و دستمزدش دو برابر خواهد شد. پدرش ۳۶ میلیون یورو خواهد گرفت که مجموعه دریافتیهای وی را به ۱۰۰ میلیون یورو میرساند. اینکه پول را حساب نکنیم ساده لوحانه خواهد بود. با این حال، این جایگاه فقط با پول محاسبه نخواهد شد؛ این روزها از کلمه "زیر سایه" زیاد استفاده میشود و سایه مسی، بسیار بلند است.
البته تا آنجایی که میدانیم، این قضیه یک تئوری است: نیمار میخواهد در مرکز توجه و رهبر تیم باشد. حالا میتواند هر کجا و هر طور که میخواهد بازی کند و نیازی به مطابقت پذیری با بقیه ندارد. اگر او در بارسلونا بماند، نه رهبری تیم و نه توپ طلا به او ربطی نخواهد داشت. در پارک دٔه پرنس، موفقیت مال او خواهد بود. PSG تیم او و بازیکنان در خدمت او خواهند بود. اطرافیانش در پاریس، خانواده، دوستان و هم وطنانش هستند. در این سناریو، رفتن دنی آلوز بسیار موثر است. نقش او بیشتر به مانند کسی میآید که نیمار را متقاعد کرده و به وی نشان داده است که میتوانند به روش او عمل کنند.
در نگاه اول، این تئوری، بی نقض نیست. با مسی و سوارز، آنها مثلثی تشکیل دادند که خیلیها آن را بهترین مثلث دنیا میدانند. شاید حتی بهترین مثلث تاریخ. خودش میگفت به بارسلونا آمده که با مسی هم بازی شود و حداقل در ابتدای کار، این سه بسیار هماهنگ بودند. یک هماهنگی موفق. جامها را بردند که به معنی برد او بود. سه گانه فصل اول با دو گانه فصل بعد MSN همراه بود. حتی اگر آخرین کوپا دل ری، نا امیدانه باشد.
از نظر فوتبالی، فصل قبل را کسی شکست این مثلث نمی داند و بیشتر خط هافبک بارسلونا بود که کنترل خود را از دست داد. رفاقت تا میشد به عنوان کلید موفقیت ذکر میشد. در آن زمان، همه چیز شاد و شیرین بود و این سه نفر اگر متنی را میخواستد بخوانند، به راحتی خطوط را با هم عوض میکردند اما این مساله به معنی درست نبودن آن رفاقت نیست گرچه قویترین رابطه بین مسی و سوارز بود. واقعا این دو با هم جوش خوردند: وقتی شنیده شد نیمار میخواهد برود، مسی و سوارز با او صحبت کردند تا وی را متقاعد به ماندن کنند و حسادت هیچ جایی در اخلاق آنها نداشت. بازیکنان واقعا از ته دل ناراحت هستند که نیمار را از دست میدهند. بازیکنی که در رختکن بسیار محبوب بود.
در درون زمین، این نظر که بازیکنان برای مسی بازی میکردند را باید دوباره بررسی کرد. این مرد آرژانتینی بود که از خط حمله به سمت راست رفت و سپس عقب تر نشست تا به کمک این دو نفر بیاید. نیمار و سوارز همواره یک شماره ۱۰ پشت سر خود داشتند که در پیش فصل حتی عقب تر هم رفته است و نیمار و سوارز نزدیک تر به هم بازی میکنند. تعداد پاسهای مسی به نیمار که بعضی از آنها گل شده است و بعضی نه، به ما در این پیدا کردن جواب این سوال کمک میکند که آیا واقعا بازیکن برزیلی بدون مسی بهتر کار خواهد کرد.
با این حال، پست سمت چپ نیمار آن آزادی عمل حضور در مرکز میدان و رهبری برزیل را ندارد. چیزی که در هر بازی ملی به ما نشان میدهد. البته این هم حقیقت دارد که بهترین دوران وی زمانی بود که در دوران مصدومیت مسی، عهده دار مسئولیت شد. شاید به آن درجه نرسیده باشد اما پیروزیها از آن نیمار بود.
از نظر احساسی، بیشتر خواستن چیزی است که هر کسی به راحتی با آن ارتباط برقرار میکند. حتی در یک ورزش تیمی، جاه طلبی به معنی تنها حرکت کردن است. و حالا هم تیمی بودن با کسی که بهترین بهترینها است، این عنوان را غیر ممکن میکند. یک مشکل وجود دارد؛ مسی هنوز بازنشست نشده است و حالا رقیب نیمار است.
در کنار این، حتی در اسپانیا هم این عنوان سخت به دست میآید. نیمار وقتی مسی توپ طلا را برد دوم شد. این قدم اول بود اما نه هدف آخر. زمانی بود که بارسلونا با خودش فکر میکرد که مسی و سوارز ۳۰ ساله هستند و نیمار ۲۵ ساله است و آینده از آن او خواهد بود. شاید اما، نیمار بیش از حد برای رسیدن به این هدف عجله داشت.
فصل قبل قراردادش را تا ۲۰۲۱ تمدید کردند و گرچه او با پاری سن ژرمن صحبت کرده بود اما خوشحال بود که ادامه میدهد. اگر صحبتهای او در زمان تمدید حقیقت داشته باشد، او نظرش را این روزها تغییر داده است. حداقل شک کرده است. پیکه میگوید:" او دوست نزدیک من است و میخواهم که بماند اما میدانم که چه شرایطی دارد."
رفتن نیمار، شکست بزرگی است که رقم ۲۲۲ میلیون یورو کاملا آن را جبران نخواهد کرد. حداقل نه در این بازار. شاید بتوان با آن سرمایه گذاری خوبی کرد اما همانطور که پیکه میگوید، مانند او در بازار پیدا نمیشود.
از نظر سیاسی هم تاثیر این مساله زیاد است. قیمت خرید نیمار و اجبار راسل به استعفا و رفتن به زندان، بسیار معنا دار است. رفتن او، نایب رئیس راسل و رئیس حال حاضر باشگاه یعنی جوزپ ماریا بارتومئو را شدیداً تضعیف میکند.
شاید نیمار دلایل خود را داشته باشد اما رفتنش بی شک تیم را بسیار تضعیف خواهد کرد. فروش او در برنامههای باشگاه جایی نداشت. بارسلونا ادامه خواهد داد و شاید حتی قدرتمند تر شود اما آنها میدانند که نیمار چقدر خوب است. مسی هم همینطور. تمدید قرارداد نیمار و سوارز بیشتر برای متقاعد کردن مسی به تمدید قرارداد بود. مسی میخواست مطمئن شود که باشگاه جاه طلبی خود را حفظ کرده است. نگه داشتن بهترین خط حمله تاریخ یکی از کارها برای راضی کردن مسی بود.در آخر تابستان، مسی قراردادی را امضا خواهد کرد که در زمان اتمام آن، مسی ۳۴ ساله و نیمار ۲۹ ساله خواهد بود. خیلیها از تمدید نکردن مسی میترسیدند.
پس از پیروزی برابر PSG, از نیمار در مورد آینده مسی سوال شد که جواب داد:" نگران نباشید. مطمئنم که مسی میماند."
او در مورد خودش اما چیزی نگفت. قرار نبود این اتفاق بیفتد مخصوصاً به این شکل. بند جدایی ۲۲۲ میلیون یورویی او قرار بود به نحوی چسپ "غیر قابل فروش" به او بزند اما حالا رکورد نقل و انتقالات دو برابر شده است. وقتی خبر پیچید، به نظر واقعی نمیآمد. بارسا اما در را نیمه باز گذاشته بود.
پس داستان ادامه و ادامه داشت. اینیستا گفت:" یک راه بیشتر ندارد و آن هم این است که نیمار حرف بزند."
بازیکنی برزیلی اما حرفی نزد. تمام تابستان او در مرکز توجه بود اما او سکوت میکرد. با این سکوت، کام تلخی به دست آمد و فرم خوب او فراموش شد. بعضیها احساس کردن به آنها خیانت شده است. بقیه به این فکر میکردند که این قضیه چطور شروع شده و باید چه کسی را سرزنش کنند. چطور شد که اینطور شد؟
۱۹ ژولای بارتومئو گفت:" در مورد نیمار آرام هستیم."
اول به نظر کافی میآمد اما وقتی فهمیدند که قضیه جدی است، دیر شده بود. پول انتقال کمی روانها را آرام میکرد. ارنستو والورده، مربی جدید بارسلونا، نیمار را یک بازیکنی "ضروری" خوانده بود. اینکه پاری سن ژرمن یا لیگ فرانسه جای مناسبی برای اوست را کسی نمی داند. آیا جایگاه و عناوینی که او به دنبال آن است، به دست خواهد آمد؟
پیکه میگوید:
او میتواند به هر باشگاهی برود ولی واقعا چه میخواهد؟ پول بیشتر یا جام بیشتر؟ میفهمم که میرود تا رهبر باشد اما اینکه برای یک پروژه ورزشی برود را درک نمیکنم. با تمام احترام، او تمام کارتهای خود را برای لیگ قهرمانان اروپا خرج میکند.
خود پیکه هم در حال کارت بازی بود. چند روز قبل تر، او عکسی از نیمار منتشر کرده بود که توضیحی دو کلمه داشت:" Se queda"
داستان تمام شده بود یا حداقل مردم فکر میکردند که تمام شده است. سه روز بعد اما، با توجه به اینکه نیمار حرف نمیزد، پیکه اعتراف کرد که آن چیزی که گفته، شاید به حقیقت نپیوندد. چیزی که حقیقت داشت این بود که نیمار به فکر رفتن بود. پس نه جای خوشحالی بود و نه فرصتی وجود داشت؛ دومین بازیکن برتر دنیا، آنها را ترک میکرد.
پیکه اعتراف میکند که ماندن نیمار چیزی بود که او امیدوار بود اتفاق بیفتد نه آنچه او میدانست. شاید گفتن آن به ماندن نیمار کمک میکرد. خود پیکه گفته بود:" نمی داند میخواهد چه کار کند. سعی میکنیم که در گرفتن تصمیم درست به او کمک کنیم."
حالا اما تصمیم گرفته شده است. اینکه این تصمیم درست بده یا خیر را باید در آینده ببینیم.
آیتم ویژه طرفداری برای این یادداشت |