طرفداری - انتخاب بهترین های تاریخ، همواره کاریست که رسانه ها و خبرنگاران علاقه خاصی به آن دارند و کاملاً امری سلیقه ای است، که می تواند موافقین و مخالفین زیادی همراه داشته باشد. وب سایت Fourfourtwo، صد بازیکن برتر تاریخ فوتبال را اینگونه چینش کرده است:
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش دوم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش سوم)
70. پل برایتنر (آلمان)
به دلیل داشتن تاثیری فوق العاده در بایرن مونیخ، همانند رئال مادرید و همینطور به دلیل فوق العاده بودن در دو پست مدافع کناری و هافبک، برایتنر در این لیست قرار دارد. بعد از تاثیرگذاری بسیار زیاد در سه قهرمانی پیاپی بایرن مونیخ در بوندسلیگا تا سال 1974 (سالی که آن ها قهرمان اروپا هم شدند) او به رئال مادرید پیوست. جایی که همکاری او در خط هافبک با گونتر نتزر، دو قهرمانی لالیگا را برای تیم اسپانیایی به ارمغان آورد. برایتنر، پس از بازگشت در سال 78 به بایرن مونیخ نیز به موفقیت به همراه این تیم ادامه داد اما او همیشه به عنوان آزاده ای در سیاست شناخته می شود که در مورد مرگ چگوارا و تاثیر آن روی خود صحبت کرده است. او همچنین یک خصلت مهم دیگر نیز داشت که علاقه به ماشین های سریع بود.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: گلزنی برای آلمان غربی و به تساوی کشیدن دیداری که آلمان آن را 2 بر 1 در برابر هلند در سال 1974 پیروز شد.
69. دنیس برکمپ (هلند)
اگرچه او هلندی است، اما بیشترین تاثیرش را روی فوتبال انگلستان گذاشته است. حضور برکمپ در لیگ برتر با اولین موج ورود بازیکنان خارجی به این لیگ در اوایل دهه 90 میلادی همراه بود. برکمپ خیلی سریع خلاقیت و مهارتهای خودش را نشان داد و مانند یک فضایی در فرهنگ فوتبال انگلیس به چشم میآمد.
این ستاره پیشین توپچیها، در حد و اندازههای یک ستاره بود و به مرد یخی معروف بود. بازیکنی که خیلی سریع و دلپذیر حمله میکرد و گل میزد و در عینحال سختکوشی عجیب و ذهنیت برنده فوقلعادهای داشت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: گل برکمپ در برابر نیوکاسل و گلش در جام جهانی در برابر آرژانتین نبوغ او را نشان میدهد و هر دو در تاریخ جاودانه شدهاند. اما شاید بهترین لحظه او، پاس جادوییاش به فردی لیونبرگ در برابر یوونتوس باشد. جایی که آرسنال در سال 2001 در هایبوری، بیانکونری را با نتیجه 3-1 شکست داد.
68. ساندرو ماتزولا (ایتالیا)
یک بازیکن تک باشگاهی با پیراهن اینتر. ماتزولا مهره ای کلیدی در گرانده اینتر هلنیو هررا بود. با توجه به تاکتیک های پیچیده کاتناچیو و توانایی اینتری ها در گلزنی با استفاده از ضدحملات سریع، درک بالای ماتزولا در خط هافبک، گل های زیادی را برای آن ها به ارمغان آورد. این ها همه دست به دست هم دادند تا اینتر قهرمانی هایی در ایتالیا و اروپا کسب کند و به عنوان بهترین تیم ایتالیا در دهه 60 شناخته شود. ساندرو ماتزولا 4 بار قهرمان سری آ شد و در سال 68 نیز با ایتالیا قهرمان جام ملت های اروپا شد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: فرانس پوشکاش پس از گلزنی ماتزولا در برابر رئال مادرید در فینال لیگ قهرمانان اروپا سال 1964 گفته است: من در برابر پدر تو بازی کردم و تو او را مفتخر کردی. من می خواهم پیراهنم را به تو بدهم.
67. فلورین آلبرت (مجارستان)
آلبرت معروف به "امپراطور"، یکی از مهاجمان بزرگی بود که از اعتماد به نفس زیادی برخوردار بود و به اندازه کافی برای انجام کارهای جسورانه و جدید در زمین آماده بود. او در طول 16 سال فوتبالش فقط در فرانس واروش بازی کرد، اما به ویژه در تیم ملی درخشان ظاهر شد. آلبرت به عنوان بهترین بازیکن جوان جام جهانی 1962 برگزیده شد و در تیم منتخب یورو 64 و جام جهانی 1966 جای گرفت. او بالاتر از بابی چارلتون بهترین بازیکن اروپا در سال 1967 انتخاب شد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: آلبرت موفق شد مجارستان را به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 1962 و 1966 هدایت کند و در سال 1962 با به ثمر رساندن 4 گل در 20 سالگی عملکردی غیرمنتظره داشت.
66. تئوفیلو کوبیاس (پرو)
بزرگترین بازیکن پرویی تاریخ. کوبیاس تنها بازیکن غیر آلمانی تاریخ جام جهانی است که در دو دروه مسابقات (جام جهانی 1970 و 1978) موفق شده حداقل 5 بار گلزنی کند. با دیدی عالی و شوت هایی قدرتمند، او متخصص ضربات آزاد بود، که معمولا به توپ ها با داخل پا ضربه می زد. گل های او در آلیانز لیمای محبوبش وی را به یک بازیکن بزرگ تبدیل کرد و سپس در پورتو و بعدها در فورت لائودردیل استریکرز در کنار جورج بست عملکرد بسیار خوبی داشت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: کوبیاس موفق شد پرو را برای دومین بار (و آخرین بارش تاکنون) به عنوان قهرمانی کوپا آمریکا در سال 1975 هدایت کند، جایی که آن ها موفق شدند در مرحله نیمه نهایی از سد برزیل عبور نمایند.
65. جیمی جانستون (اسکاتلند)
تا زمان ورود جک استاین به پارکهد در 1965، هم سلتیک و هم «جینکیِ» چابک، در جستجوی ثبات قرار داشتند. در ابتدا استاین او را بازیکنی خودخواه می دانست اما به جانستون اعتماد کرد تا نقطه اتکای تیمش در دهه بعد شود. به عنوان یکی از شیرهای لیسبون (تیم سلتیکی که در سال 1967 با پیروزی برابر اینتر به نخستین تیم بریتانیایی فاتح جام باشگاه های اروپا تبدیل شد)، جانستون در بازی بزرگداشت آلفردو دی استفانو در مادرید آنقدری خوب کار کرد که هرگاه صاحب توپ می شد، طرفداران حاضر در ورزشگاه ندای "اُله" را سر می دادند.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: در دیدار رفت سلتیک برابر ستاره سرخ بلگراد در سال 1967، استاین به جینکی هشدار داد که اگر نمایشی قابل قبول ارائه نکند، برای دیدار برگشت همراه تیمش عازم صربستان نخواهد شد. همین کافی بود تا جینکی در پیروزی 5-1 تیمش در آن بازی، 2 بار گلزنی کرده و دو پاس گل نیز اهدا کند.
64. یوهان نیسکنز (هلند)
هافبکی خستگی ناپذیر که می توانست به راحتی گل بزند و پاس گل بدهد و البته در خط دفاع هم حضور یابد. نیسکنز، بهترین بازیکن برای ایده های توتال فوتبال تیم ملی هلند و آژاکس بود. به او لقب یوهان دوم داده بودند. شگفت زده نمی شوید اگر بشنوید که نیسکنز در سال 1974 عازم بارسلونا شد. تنها یک سال بعد از انتقال دوستش، کرایوف به بارسلونا و کسب سه قهرمانی پیاپی در اروپا با آژاکس. او بعدها همراه با کرایوف به لیگ فوتبال آمریکا و نیویورک کاسموس هم رفت.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: همه او را با پنالتیای که در دقیقه دوم بازی هلند برابر آلمان غربی در فینال جام جهانی 1974 به ثمر رساند، به یاد می آورند. البته این پنالتی، برای پیروزی هلندی ها کافی نبود.
63. گوردون بنکس (انگلیس)
شاهد یکی از برجسته ترین دروازه بانان تاریخ هستیم. بنکس بیشتر زمان بازی خود را در بین تیم های لستر و استوک گذراند. هرچند انگلستان میراث او را توانست حفظ کند. او در سال 1966 در جام جهانی قهرمان شد. او به شکل عجیب غریبی در جام جهانی 1970 موفق شد ضربه پله را مهار نماید و بیشتر به خاطر همین صحنه مورد تحسین قرار می گیرد و ارزش وی پس از غیبتش در بازی های دیگر مسابقات بیشتر اثبات می شود. بنکس قبل از بازی مقابل تیم آلمان غربی در مرحله نیمه نهایی دچار بیماری شد و پیتر بونتی جایگزین او شد و اشتباهات این دروازه بان به ژرمن ها کمک کرد تا در آن بازی که انگلستان با نتیجه 2-0 جلو بود، با نتیجه 3-2 شکست بخورد تا یکی از بدترین اشتباهات در تاریخ تیم ملی انگلیس رقم بخورد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: مهار. قهرمانی در جام جهانی میراث وی را حفظ می کند، اما در نهایت همواره خودش از گل های جف هورست، تصویر بابی مور و تفسیر کنت وولستنهولم صحبت می کند. با این حال، مهار ضربه پله به تنهایی امضای گوردون بنکس است.
62. دیکسی دین (انگلیس)
با زدن 379 گل در 437 بازی در لیگ، دین با اسم واقعی ویلیام، بهترین مهاجم نوک تاریخ انگلستان است. عضلانی با قدرت بدنی بالا، دین از یک تصادف با موتورسیکلت جان سالم به در برد تا گل هایش یکی پس از دیگری برای اورتون محبوبش و انگلیس، تحسین همگان را برانگیزد.
برهه برجسته زندگی حرفه ای: در فصل 1927-1928 که اورتون به لیگ دسته یک صعود کرد، دین به طور باورنکردنی 60 گل برای این تیم به ثمر رساند. هر چند برخی معتقد بودند به دلیل نبودن قانون آفساید در آن زمان، کار او آسان تر بوده است.
61. پیتر اشمایکل (دانمارک)
تا پیش از ظهور دروازه بانانی که تا خط نیمه جلو می آیند و به عنوان یک بازیساز در آخرین نقطه زمین، فعالیت می کنند، اشمایکل پادشاه دروازه بانان بود. او هر چیزی که برای جلوگیری از به ثمر رسیدن گل، در یک دروازه بان نیاز بود را داشت؛ سایز، همیشه حاضر، روحیه تهاجمی و آن روحیه خشن برای فریاد کشیدن بر سر چهار مدافع و ایجاد نظم بین آن ها. جدا از این ها، گلزنی به او بسیار سخت بود. آن روش "ستاره دریایی" اشمایکل تبدیل به یک مهارت، در بین سایر دروازه بان ها شد. او مسئول شانس های بی شماری بود که در کمال تعجب و ناباوری، به گل تبدیل نمی شدند. اشمایکل با وجود هیکل درشت و بزرگش، به طرز شگفت انگیزی دارای رفلکس بدنی بسیار بالایی بود. دقت کنید! منظور ما، تنها گرفتن یک شوت نیست. منظور این است که اشمایکل پیش از آن که مهاجم متوجه شود به گل نزدیک شده است، توپ را از روی پای مهاجم می رُبایید!
برهه برجسته زندگی حرفه ای: اشمایکل عضو تیم بزرگ و فراموش نشدنی سر الکس فرگوسن بود و بسیاری از مدال های اروپایی و داخلی را بر گردن آویخت. اما احتمالاً هیچ کدام از آن ها برای او، همانند قهرمانی غیر قابل باور دانمارک در جام ملت های اروپای 1992 نیست.
گردآوری ویدیوها: محمدحسن خدادوستان