طرفداری - جلال چراغپور کارشناس فوتبال کشورمان معتقد است ناکامی تیم ملی امید ریشه در مشکلات موجود در فدراسیون فوتبال دارد.
جلال چراغپور در گفتگو با مهر در خصوص ناکامی تیم فوتبال امید ایران و حذف از گردونه مسابقات مقدماتی قهرمانی آسیا گفت:
برای آن که عملکرد تیم امید را بررسی کنیم و درباره آن صحبت کنیم، باید قدری به عقب بیاییم و ببینیم آبشخور این تیم کجاست. آبشخور تیم امید ما، تیم جوانان است.
وی در ادامه افزود:
آیا ما در رده جوانان در دورههای گذشته موفق بودیم که الان در امید موفق باشیم؟ این که چرا تیم جوانان ما موفق نیست هم به یک رده پایین تر یعنی رده نوجوانان باز می گردد و به همین ترتیب ریشه ناکامی ما در نوجوانان، رده نو نهالان است. یعنی این ناکامی ها به شکل سلسله مراتب از رده نونهالان شروع شده و به رده امید سرایت کرده است.
وی افزود:
حال که میدانیم این ناکامیها از رده نونهالان آغاز می شود، باید به دنبال ریشه این مشکل باشیم. به گمان شخص بنده ریشه این مشکل در کمیته آموزش فدراسیون فوتبال است و باید مقصر اصلی در ناکامی تیم امید را با حفظ سلسله مراتب در کمیته آموزش جستجو کنیم. در واقع تیم امید همچون بنایی است که بنیان آن درست نهاده نشده است. بنیاد این تیم شاید به ظاهر در تیم نونهالان باشد، اما در واقع به کمیته آموزش باز میگردد.
چراغپور در ادامه افزود:
شاید این سئوال برای شما پیش آید که چرا کمیته آموزش؟ در پاسخ باید بگویم وقتی یک تیم را ۲۵ روز یا یک ماه دست یک مربی می دهیم و میگوییم این تیم امید است، یا تیم جوانان و نوجوانان را به صورت مقطعی به مربیانی میدهیم که آن را آماده کنند، آیا این مربیان مخصوص ردههای سنی پایه هستند؟ اصلا ما در فوتبال مان مربی مخصوص تیم های پایه داریم؟
این کارشناس فوتبال ایران ادامه داد:
اصلا چنین رشتهای در فدراسیون ما وجود دارد و مربیان مخصوص پایه آموزش دیده میشوند؟ یعنی کمیته آموزش که بانی برگزاری دورههای آموزشی مربیان است و مثل ریگ مدارک A و B و C و غیره را میدهد، دورههای خاص مربیان تیمهای پایه را هم برگزار میکند؟ یا همان افرادی که یا فوتبالیست بودند یا نبودند با صرف هزینههایی این کلاسها را گذرانده و مدارکی فرمایشی را میگیرند و برای درآمدزایی خودشان هم که شده میافتند به جان تیم های پایه و آموزش جوانان و نوجوانان و نونهالان...
کارشناس فوتبال کشورمان گفت:
در همه کشورهای پیشرفته فوتبال در دنیا کلاس های مربیگری در ۹ روز و ۱۰ روز ۱۴ روز برگزار نمی شود و هر فردی به راحتی مدرک مربیگری نمیگیرد. به خصوص مربیانی که قرار است به صورت اختصاصی روی تیم های پایه کار کنند که باید دوره های خاصی را طی کنند. شما هرگز در کشورهای پیشرفته نمی بینید مربیانی که در تیم های پایه کار می کنند در تیم های بزرگسالان هم کار کنند یا برعکس. چون یک مربی در رده نوجوانان و نونهالان باید با فیزیولوژی بدن بازیکن این رده سنی هم آشنا باشد و تمرینات خاص این رده سنی را بلد باشد.
مربی سابق تیم ملی اظهار داشت:
در ایران نهایت کاری که این مربیان می کنند این است که مثلا چهار تا فیلم ویدئویی نگاه می کنند و یا یواشکی سری به تمرینات تیم ملی زده و آنچه که کی روش انجام می دهد را کورکورانه روی تیم های خود پیاده می کنند.
وی بیان داشت:
در کشور انگلستان دوره آموزش مربیان یک سال، در برزیل ۹ ماه، در کرواسی یک سال و به همین شکل در دیگر کشورها در همین بازه های زمانی متغیر است. اما کمیته آموزش ما هفت هشت روزه دست مدعیان مربیگری مدارک مربیگری می دهد و همین مربیان می روند در مدارس فوتبال و تیم های پایه شخصی که فقط برای درآمدزایی و نه برای آموزش به جوانان و کمک به فوتبال بنا شده مشغول می شوند.
چراغپور بیان داشت:
ما در مورد آموزش نه خودمان صاحب سبک هستیم و نه حتی حاضریم برویم از کشورهای صاحب سبک که در راس آنها هلند، فرانسه، کرواسی، برزیل و... هستند الگو برداری کرده و از سبک آنها پیروی کنیم. آخرین دورهای که برای تربیت مدرس و مربی در رده های سنی پایه برگزار شد، به هجده سال پیش باز می گردد که خود بنده رییس کمیته آموزش بودم و از حضور دتمار کرامر در تهران نهایت استفاده را برده و با توجه به منابع آموزشی که او با خودش به تهران آورده بود دوره های مربیگری خاص تیم های پایه را برگزار کردیم.
سرمربی اسبق تیم ملی کشورمان در ادامه به حضور پیروانی در نقش سرمربی تیم ملی امید اشاره کرد و گفت:
یک انسان ممکن است بسیار خوب، شریف، با اخلاق و همه چیز تمام باشد. اما وقتی شخصیت رهبری و خلاقیت در یک بخش را ندارد چرا ما بارها با پوزیشن های نزدیک به هم او را آزمایش می کنیم؟ امیرحسین پیروانی همین چندماه پیش در تیم جوانان ناکام شد و سیستم فوتبال ما بدون این که به او فرصت بازسازی روحی و ریکاوری بدهد، یک مسئولیت سنگین تر به او واگذار کرد و پیروانی که هنوز در شوک شکست تیم ملی جوانان بود، بار بزرگتری به اسم تیم ملی امید را برداشت.
کارشناس فوتبال ایران ادامه داد:
آن فرد یا افرادی که این مسئولیت را به پیروانی دادند را میتوان یکی از مقصران اصلی این ناکامی قلمداد کرد. آنها بلیط پیروانی را برای همیشه سوزاندند. چون حتی اگر قرار باشد در آینده به او تیمی بدهند، دیگر افکار عمومی و رسانه ها آن را بر نمیتابند.
وی بیان داشت:
البته خود پیروانی هم با تفکر «یا رومی روم، یا زنگی زنگ» دست به این ریسک انتحاری زد. پیروانی با خودش گفت یا این ریسک میگیرد و ناکامی با تیم ملی نوجوانان به دست فراموشی سپرده می شود و یا کلا... او مصداق کامل فردی بود که میخواست با یک کاسه ماست آب دریا را دوغ کند و با علم به این که این اتفاق عملی نیست، میگفت: «اگر بشود چه میشود».
چراغپور در این خصوص که آیا اضافه شدن سه بازیکن استقلال به این تیم میتوانست در سرنوشت کلی آن تاثیر گذار باشد یا خیر گفت:
در فوتبال دنیا بازیکنان میتوانند در سرنوشت تیمهای خود تاثیر گذار باشند، اما مشکلات تیم امید ما آنقدر ریشه ای بود که قطعا بود و نبود این سه بازیکن در سرنوشت کلی آن تاثیر گذار نبود و به نظر من فدراسیون با برخورد کردن با این سه بازیکن در واقع دنبال مقصر میگردد تا از بار فشار افکار عمومی بر خودش بکاهد. وگرنه مشکلات این تیم امید آنقدر اساسی و ریشهای بود که سرنوشت آن با این سه بازیکن هم عوض شدنی نبود.