اختصاصی طرفداری- از همان روزهایی که در میدان با توپ جولان می داد و از نیمه زمین به حریف گل می زد، می شد حدس زد مرد جوان خاصی در فوتبال ایران ظهور کرده است. منصور پورحیدری خیلی زود استعداد او را دید تا کریمی در جوانی و در دوران پر ترافیک خط میانی تیم ملی، ملی پوش شود. همه از یک بازیکن تکنیکی صحبت می کردند. مارادونای آسیا را در پاهای جادویی او دیده بودند.
حتی وقتی آن موقعیت تک به تک و آسان را مقابل ایرلند از دست داد و ایران را از جام جهانی دور کرد، باز هم مجبوب باقی ماند. باز هم در زمین جادو می کرد و دل های فوتبال دوستان ایرانی را می ربود. وقتی به الاهلی امارات رفت، همه از انتخاب اشتباه او صحبت می کردند. او را در اروپا و در حال مانور دادن در چمن های سبز استادیوم های اروپایی می خواستند نه در لیگ کم فروغ آن روز های امارات و میان چشمان نامحرم شیخ نشینان دبی.
یک شب برای او کافی بود تا المپیک رم را محو درخشش سزار آسیایی کند. دل خیلی از چشم آبی ها را ربود و در نهایت در بهترین تیم آلمان، شماره 8 را به تن کرد.
او از الاهلی دبی به بایرن مونیخ آلمان رفته بود. در همان روزهای نخست کمتر کسی به موفقیت کریمی در فوتبال سخت و تاکتیکی آلمان ایمان داشت. می گفتند برف مونیخ را ندیده، از بایرن جدا می شود. اما او ماند و مبارزه کرد و اگر آن مصدومیت لعنتی گریبانش را نگرفته بود، احتمالا دوران حضورش در لباس سرخ باوریایی ها بیش تر از دو فصل به طول می انجامید.
کریمی همیشه خاص بوده است. چه زمانی که در زمین بازیکنان را دریبل می زد و چه زمانی که در مصاحبه های خود متفاوت با دیگران حاضر می شد. علاقه ای به دیده شدن از قاب دوربین های تلویزیونی نداشته و ندارد و کسی یادش نمی آید در برنامه ای تلویزیونی حاضر شده باشد. چاپلوسی و تملق را از زبانش نشنیدیم و برعکس تا به یاد داریم مصاحبه های تند و تیز و انتقادی که همچون همان ساک شوت شده در جام جهانی 2006، به سمت این و آن روانه کرده است.
در دربیِ علی های فوتبال ایران، هیچ وقت میانه خوبی با دایی نداشته است و در دسته بازیکنانی قرار می گیرد که به گفته دایی "در چشمش نگاه می کردند و به او پاس نمی دادند."
حالا و بعد از دوری چند ساله او از فوتبال ایران، دلمان به حضورش در نفت تهران خوش بود و تقویمان را برای مصاف گلادیاتور گونه دایی-کریمی خط می زدیم که در شب بازی سوپرجام و مصاف علی کریمی با پرسپولیس، خبر از عدم همکاری او با نفت تهران و حضور حمید درخشان بر روی نیمکت هدایت نفت آمد. کریمی نتوانست با اوضاع نا به سامان نفت تهران کنار آید و خیلی زود عطای نیمکت نفت را به لقایش بخشید.
صادقانه بگویم؛ برای ژورنالیست های ورزشی، فقدان علی کریمی با کاریزمای خاص خود در لیگ برتر پیش رو، بیش تر از هر چیز دیگری به چشم خواهد آمد.