مرتضی داداش مصطفی
اقای عامریییییی؟
اینم سواله؟
یووه رو از منجلاب دیگران ساخته کشید بیرون..
تراز منفی رو مثبت کرد...
ورزشگاه مدرنشو تکمیل کرد...
قهرمانی سری آ رو که داشت می شد ارزو برای یووه ایی ها تبدیل کرد به یک امر روتین...
تبدیلش کرد یکی از قدرتهای اربعه اروپا
اون هم کی؟
دوره ایی که موفقیت رو نمیشه با پول عمو برلو و چاه نفت ماسیمو و بطری های شیر کرانیوتی بدست اورد
دوره ایی که باید برای یک یک یوروهایی که به تیم تزدیق می کنی به یوفا حساب پس بدی
اونوقت شما
به خاطر
بدرقه محترمانه یک یاغی که در جهت حفظ پرنسیب و دیسپلینش بود
به توانایی مدیریتی اندره آ تشکیک وارد می کنی؟
پرسش دو گزینه ایی طرح می کنی؟
اون هم یووه ایی
ساختار مدیریت محور داشته همیشه؟
یووه ایی که تنها راه تضعیفش
تضعیف مدیریتش بوده؟
شما
نشون دادن دربهای خروجی به یک ستاره یاغی رو زیر سوال می بری
اما اقدام مدیران میلان
در پرداختن شیربهای دوناروما
به مادرش
رو مدیریت بهینه تیم می دونی؟
اقای عامریی؟
شما
مدیریت
مدیرانی که تا به حال مدیران هزینه بودن(اون هم فعلا و قبل از شروع لیگ و مشخص شدن عیار مهره های جذب شده)
با مدیریتی
که سابقه اش
نشون داده
هم مدیر بحران بوده
هم مدیریت درامد داشته
و هم مدیریت هزینه
رو
اصلا نباید قیاس کنی
قیاستون مع الفارقه
بذار
فصل شروع بشه
بازی های درخشان
میلان جدید
به نمایش در بیاد
این بازیهای درخشان
منتج به نتیجه در خور بشه
قهرمانی کالچو یا لیگ اروپا یا لا اقل سهمیه چمپیونز لیگ از این هزینه دویست و پنجاه میلیون یورویی حاصل بشه
اونوقت تازه اجازه دارید در مورد عملکرد مدیریتی مدیران جدید میلان اون هم فقط در حوزه مدیریت هزینه و قیاسش با مدیریت هزینه مدیریت یووه اون هم فقط در فصل 2011-2012 صحبت کنید و مقاله بنویسید.
مدیریت درامد که بماند!
عیار واقعی مدیران میلان در این بخش وقتی مشخص میشه که موقع حساب کتابهای اخر فصل پیش رو برسه و خرج از دخل کم بشه و مانده اش توشه و تنخواه فصل بعد تر بشه.
اینا رو توضیح بده اقای عامری