اختصاصی طرفداری- تقریبا تمام رویاهای طرفداران استقلال تهران بر باد رفته بود. 3 امتیاز از 5 بازی، این نمایش ضعیف را بدبین ترین هوادار استقلال هم پیش بینی نمی کرد. همه امید ها به گشایشی در کار استقلال پس از تعطیلی لیگ برتر به دلیل دیدار تیم ملی در انتخابی جام جهانی بود، اما بازی برابر ماشین سازی برای نا امید شدن طرفداران استقلال کافی بود. آخرین بازی علیرضا منصوریان روی نیمکت استقلال قرار بود در تاریخ 26 اردیبهشت برگزار شود. همه پیش بینی ها از شکست استقلال در این بازی خبر می داد، اما منصوریان بازی برابر پرسپولیس را مدیریت کرد.
علیرضا منصوریان که از بازی دوم به بعد، تیمش را با سیستم 2-4-4 لوزی راهی میدان می کرد، برای دربی برنامه دیگری طراحی کرد و پرسپولیس را زمین گیر کرد. او که در کنار افشین قطبی و کارلوس کی روش با استفاده درست از سیستم های 1-3-2-4 و 1-4-1-4 آشنا شده و دوران کارآموزی نسبتا مناسبی را پشت سر گذاشته بود و البته از این تجربیات در نفت تهران به خوبی بهره برده بود، هر آنچه در چنته داشت را برای دربی رو کرد. می توان گفت دربی برای منصوریان حکم بازگشت به خویشتن را داشت. استفاده از سیستم و سبک بازی پیشین که آن را می داند و الفبای آن را تا حدودی آموخته است.
ترکیب استقلال در دربی اینگونه بود: سید مهدی رحمتی، مجید حسینی، رابسون جانواریو، هرایر مگویان، وریا غفوری، امید ابراهیمی، فرشید باقری، فرشید اسماعیلی، خسرو حیدری، جابر انصاری و کاوه رضایی
اما پرسپولیس قدرتمند چگونه کنترل شد؟
برای فهمیدن این موضوع کافیست به عنوان مثال دقایقی از بازی پرسپولیس برابر تراکتور را مشاهده کرده باشید. محور حملات پرسپولیس در اکثر حملات این تیم، محسن مسلمان بود. او به سمت چپ متمایل می شد و توپ را برای مهاجمین ارسال می کرد و دو مهاجم پرسپولیس با چند حرکت تمرین شده برای هم فضا ایجاد می کردند. کاری که می توان گفت یکی از اصلی ترین برنامه های پرسپولیسِ برانکو بوده است.
تقریبا تمام توپ هایی که در اختیار محسن مسلمان قرار می گرفتند به دو قسمت تقسیم می شدند. گروهی از توپ ها که در کناره سمت چپ زمین پرسپولیس به او می رسیدند و گروهی دیگر که در میانه زمین به او می رسید و در همین حالت هم او توپ را باز هم به سمت چپ زمین متمایل می کرد.
منصوریان برای کنترل کردن موتور حملات پرسپولیس، مقداری در سیستم 1-3-2-4 تغییر ایجاد کرد و در مواقعی به 1-4-1-4 تبدیل می شد. در مواقعی که استقلال توپ را از دست می داد فرشید اسماعیلی موظف به برگشت به عقب و پوشش دادن فضای مابین خسرو حیدری و فرشید باقری می شد. در این منطقه، محسن مسلمان تحت پرس شدیدی قرار می گرفت. از سمت مقابل هم برای اینکه استقلال عرض زمین را از دست ندهد امید ابراهیمی مقداری از منطقه خود بیرون آمده و اجازه انتقال عرضی سریع دربازی و اجازه ایجاد حمله از سمت مقابل را از پرسپولیسی ها می گرفت.
در دقایقی از بازی فرشید اسماعیلی تنها موظف به حرکت با محسن مسلمان و یارگیری نفر به نفر با او شده بود که تا حدودی موتور حملات پرسپولیس را از کار انداخته بود. تلفیقی از این دو برنامه برای از بازی خارج کردن مسلمان از بازی، در طول بازی ادامه داشت.به طور کلی می توان گفت در نیمه ابتداییِ نیمه اول، اسماعیلی موظف به یارگیری نفر به نفر و در نیمه ی دیگر 45 دقیقه اول، او موظف به فشار بر محسن مسلمان فقط در فضای مشخص شده بود.
این دیدار بر خلاف انتظار هواداران هر دو تیم با نتیجه مساوی 0-0 به پایان رسید تا علیرضا منصوریان بتواند نفسی به راحتی بکشد و برای بازی های بیشتری بتواند روی نیمکت استقلال بنشیند. دیداری که منصوریان با استفاده از آنچه می دانست و در نفت تهران هم اجرا کرده بود، به راحتی توانست پرسپولیس را به تیمی بی آزار تبدیل کند.
اما فکر می کنید او به همین روند ادامه داد و از دست از ماجراجویی برداشت؟ خیر، بازی بعدی استقلال برابر ذوب آهن بود و منصوریان دوباره از همان سیستم 2-4-4 لوزی استفاده کرد. یکی از مشکلات اصلی منصوریان و تیمش در این سیستم، کنترل بازی پس از پیش افتادن در بازی بود. مشکلی که بارها گریبان استقلال را قبل از دربی و حتی بعد از دربی گرفت. ترکیب استقلال برابر ذوب آهن به این صورت بود: مهدی رحمتی، مجید حسینی، رابسون جانواریو، وریا غفوری، یعقوب کریمی، امید ابراهیمی، بختیار رحمانی، فرشید اسماعیلی، خسرو حیدری، علی قربانی و کاوه رضایی.
در تصویر پایین به راحتی می توان سیستم 2-4-4 لوزی استقلال و 2-4-4 خطی ذوب آهن را مشاهده کرد.
استقلال در این بازی هم مانند بازی های گذشته توانست به گل برسد و بازی را با نتیجه 2-0 پیش افتاد، اما در نیمه دوم با فشار سنگین ذوب آهن و همان نقص استقلال در عدم کنترل و مدیریت در بازی پس از پیش افتادن، در نهایت ذوب آهن یکی از گل ها را جبران کرد. فشار روی دروازه استقلال به حدی رسید که در دقیقه 74 علیرضا منصوریان مجبور شد برای کنترل بازی، فرشید باقری را جایگزین علی قربانی کند. او بعد از این تعویض دوباره برای کنترل بازی از سیستم 1-3-2-4 استفاده کرد و در این بازی هم موفق شد استقلال را به سه امتیاز بازی برساند.
بختیار رحمانی بعد از این تعویض به پست وینگر چپ رفت، اسماعیلی پشت مهاجم و خسرو حیدری به عنوان وینگر راست به بازی ادامه داد. در تصویر پایین تغییرات استقلال پس از تغییر سیستم را مشاهده می کنید.
استقلال در تمام بازی ها تا هفته چهاردهم از همین سیستم 2-4-4 لوزی استفاده کرد و جالب اینکه در تمام بازی ها با زدن گل اول از تیم های مقابل پیش افتاد، اما در دو بازی برابر تیم های تبریزی باز هم عدم هماهنگی در فاز دفاعی و بازی با تک هافبک دفاعی کار استقلال را سخت کرد و بازی 2- 0 پیروز برابر گسترش فولاد را در نهایت با تساوی به پایان رساندند و بازی 1- 0 پیش افتاده در برابر تراکتور را با نتیجه 2-1 بازنده از زمین خارج شدند.
شاید عده ای معتقد باشند سیستم ها در فوتبال فقط در نقش عدد طاهر می شوند و این شعاع حرکتی بازیکن ها و کارهای تاکتیکی درون زمین است که تعیین کننده تر از سیستم ها هستند. اما این موضوع تنها می تواند یک فرار از بن بست در بحث های کارشناسی باشد، زیرا تمامی استراتژی ها، تاکتیک ها و حتی فلسفه یک مربی باید روی یک سیستم مناسب به کار گرفته شود. استقلال با استفاده از سیستم 2-4-4 لوزی بسیاری از ویژگی های یک تیم استاندارد را نمی توانست به دست بیاورد و البته این سیستم، استفاده از پتانسیل موجود در تیم را در پایین ترین سطح بهره وری نگه داشته بود. به طور مثال استقلال پس از به کارگیری حسین کاظمی به عنوان تک هافبک دفاعی در سیستم 2-5-3 در زمان امیر قلعه نویی هیچ وقت تک هافبک دفاعیِ مسلط به پوشش فضا و درگیری ها و متعادل کننده بازی نداشته است و امید ابراهیمی نیز همان طور که پیش بینی هم می شد در این آزمونِ سخت، شکست خورد.
در این سیستم، امید ابراهیمی با دو مسئله جدی و جدید مواجه بود. یکی اینکه او بعد از چند فصل به اجبار باید به تنهایی فضاهای جلوی مدافعین را پوشش می داد و دیگری اینکه علاوه بر این وظیفه سنگین، او می بایست فشار های اضافی ناشی از ناهماهنگی در استقلالِ مدل جدید که بیشتر در فاز دفاعی و انتقال های حمله به دفاع، رخ می داد را تحمل می کرد. همین فشار بیش از حد، این قسمت از زمین را به پاشنه آشیل استقلال تبدیل کرد. گپ بسیار بزرگی که به دلایل متعدد که چند مورد آن ذکر شد، توسط ابراهیمی قابل کنترل نبود. ضعف در این نقطه از زمین را به طور مثال می توان در بازی با تراکتور مشاهده کرد. جایی که با فشار تراکتوری ها در عمل امید ابراهیمی تسلیم خط هافبک قدرتمند تراکتور شد و استقلال آن بازی را از دست داد. قسمتی از زمین که به دلیل ضعف ذاتی سیستم 2-4-4 لوزی در عرضِ هافبک دفاعی، می بایست توسط یک هافبک دفاعی مناسب با این سبک از بازی و پرس های زودهنگام از خط جلوی تیم، جبران می شد، در استقلال هیچ کدام در عمل رخ نداد و این موضوع باعث عدم کنترل روی روند بازی می شد.
حتی در پرسپولیس هم که از همین سیستم استفاده می کند اگر هر یک از این دو عامل، یعنی استفاده از هافبک دفاعی مناسب این نوع از بازی و پرس های زودهنگام از جلوی زمین در فاز انتقال از حمله به دفاع رخ ندهد، این تیم هم دچار مشکل می شود. کمااینکه در دربی دچار این مشکل شد و کنترل بازی را از دست داد.
منصوریان که به خوبی می توانست با استفاده از سیستم 1-3-2-4 از بازیکنانش بازی بگیرد، تنها در بزنگاه هایی مثل دربی حاضر به استفاده از آن شد و با همین پافشاری روی سیستم جدید، هم قهرمانی لیگ برتر را از دست داد و هم جام حذفی را از دست رفته دید. اما منصوریان نمی توانست با مقداری تغییر روی 1-3-2-4 نسبتا تدافعیِ خودش، آن را به یک شکل دیگر و تماشاگر پسندتر در بیاورد؟ وقتی تقریبا همه چیز از دست رفته بود، او چه کاری باید انجام می داد و چه کاری انجام داد؟
ادامه سرگذشت استقلال در لیگ شانزدهم را در قسمت سوم بررسی آنچه بر استقلالِ منصوریان گذشت خواهید خواند.
روایت 5 هفته سرگردانی؛ بر استقلالِ منصوریان چه گذشت؟(1)