Soroush Malekخدایی کسایی که از زمان سایت بایرن منو میشناسن یادشونه چقد بعد از جام جهانی از خامس تعریف کردم و خوشم اومد ازش
همونجا گفتم خامس ی روزی میاد بایرن حتی وقتی رفت ریال گفتم ی روز خامس میاد بایرن
من به هر بازیکنی نظر مثبت داشته باشم تو نگاه اول اون میاد بایرن
نمونشم روبن و ریبری . بقران اولین بار روبنو تو بازی هلند و آلمان دیدم دقیقا یادم نیست چه سالی ولی فکر کنم 2004 یا 2005 بود که دو تا گل زد به المان فکر کنم بازی هم دوستانه بود همونجا آرزو کردم آلمانی بود یا حداقل بیاد بایرن . ریبری هم از جام جهانی 2006 عاشقش شدم
از خیلی بازیکنا خوشم اومدها ولی بخدا نمیدونم چرا به صورت غریضی و ذاتی مطمعن بودم خامس و ریبری و روبن ی روز میان بایرن . البته روبن و ریبری بیشتر آرزو بودن
ببخشید بالاکو یادم رفت . بالاکو از روز اول دیدم عاشقش شدم تو لورکوزن ولی اون موقع جوری نبود که آرزو کنم بیاد بایرن اصلا فکر نمیکردم میشه تو فوتبال باشگاهی خرید و فروش کرد
ی بازیکنی هم که خیلی دوسش داشتم و آرزوم بود بیاد بایرن و هیچوقت نشد بیاد بایرن ون در وارت بود . ی زمان گفت میخوام با دوچرخه تا مونیخ برم تا به بایرن بپیوندم . عاشق ون در وارت بودم همیشه . کاش ی دوره کوتاه بازی میکرد برامون
ی بازیکن دیگه هم که همیشه دوس داشتم بیاد بایرن باورنکردنیه . امره بروزوغلو . نمیدونم چرا انقد از سبک بازیش خوشم میومد
از بازیکنایی هم که عاشقشون بودم ولی اصلا به فکرم نرسید بیان بایرن کلایورت و آنری هستن . خیلی دوسشون داشتم . جفتشونم از الگوهای فوتبالم بودن
ی زمان شوتام رو پا مثل بالاک بود . ی زمان هم باز رو پا و بعضی وقتا نوک پا مثل کلایورت . ی زمانم مثل آنری توپو میبردم سمت چپ محوطه جریمه یا سمت راست بعد با کات داخل پا میزدم به زاویه مخالف دروازه . کسایی که بازیه آنری رو دیده باشن یادشونه اون حرکتش که توپو میبرد ی طرف بعدش که دروازه بانو میکشوند سمت خودش زاویه بدنشو عوض میکرد و با کات داخل پا میشوتید به زاویه مخالف . اکثرنم توپو میبرد سمت چپ بعد میزد سمت راست چون راست پا بود . بعدشم دروازه بان حرفه ای شدم و الیور کان شد الگوی زندگیم خصوصا مشت کردناش و تک به تکا که میخوابید رو زمین با اون اباهت . من اگه دستم نمیشکست بخدا به بایرن میرسیدم انقد از لحاظ غریضی استعداد دروازه بانی داشتم . دروازه بانی چیزیه که بعد از ی مدت غریضی میشه دیگه . یعنی کنترلی رو خودت نداری ناخوداگاه دروازه بانی میکنی . چشمم زدن بی شرفا