طرفداری- حرفهای یکی از مستحکمترین مدافعان دهه گذشته لیگ برتر انگلستان در مصاحبهاش با ساشین ناکرانی از گاردین، خواندنی است. او از چالشها و آرزوهایش میگوید. آرزوهایی که عمدتاً در یک عبارت خلاصه میشود. «فرصت مربیگری به من بدهید تا خودم را به شما ثابت کنم.»
در دوران بازیاش، سول کمپل داخل و بیرون زمین همیشه به کارهای خودش مشغول بود. در یک بعد از ظهر گرم در غرب لندن، به سراغ او رفتیم تا بشنویم از خواستههای او. کسی که ناامیدانه در مورد رویای مربیگریاش صحبت میکرد. بازیکن سابق تیم ملی انگلستان شاید خیلی آسودهخیال بهنظر نیاید. اما خیلی زود مشخص شد دغدغه ذهنی او، ساختن یک دوران جدید است. کمپل تواناست و دورههای مربیگری را پشت سر گذاشته است، اما نتوانسته استعداد خود را شکوفا کند و این موضوع اذیتش میکند. مرد 42 ساله حالا میخواهد تواناییهای خود را حتی رایگان به دیگران عرضه کند.
ثابت کردن خودتان به دیگران سخت است. اگر لازم باشد از هیچ شروع کنم، این کار را انجام میدهم. مردم شاید فکر کنند که من فقط میخواهم در لیگ برتر مربیگری کنم، اما من حاضرم حتی در یک لیگ محلی هم کار کنم و آنها اگر نمیتوانند به من دستمزد بدهند، فقط به من پاداشهای پیروزی را پرداخت کنند. من کاملاً برای این موضوع آمادهام. نمیخواهم چهار یا پنج سال پشت خط باشم، اما قطعاً برای سال اول، تا زمانی که باشگاه مورد نظرم را پیدا کنم، حاضرم در هرجایی کار کنم. من مشتاق شروع کار هستم، فقط یک فرصت میخواهم، حتی همین مصاحبه؛ میخواهم بگویم بیایید من را رایگان استخدام کنید و من به شما تواناییهایم را نشان خواهم داد.
ماه می 2012 بود که کمپل با 73 بازی ملی و دو قهرمانی لیگ برتر با آرسنال کفشهایش را آویخت و پس از پنج سال تلاش، خود را آماده مربیگری کرده است. حضور در کلاسهای اتحادیه فوتبال ولز باعث شد کمپل مدرک یوفا را دریافت کند و سپس در فوریه او به عنوان دستیار مربی ترینیداد و توباگو استخدام شد. او در کنار هافبک پیشین ورکسهم، سوانزی، کرو و تیاندتی، دنیس لاورنس شانس خود را برای صعود به جام جهانی پیش رو با ترینیداد امتحان کرد.
کار خیلی خوب پیش میرفت، اما بودجه و زیرساختی که در اختیار ما بود، بسیار محدود بود. با سرمربی اصلی، دنیس، استرن جان (دستیار مربی) و برخی اعضای دیگر، کیفیت تمرینات عالی بود و ما قدمبهقدم با برخی کشورهای بزرگ رقابت داشتیم تا اینکه به خاطر تصمیمات سلیقهای برخی مقامات، کارمان ناتمام ماند. من معمولاً دو هفته و نیم در ساختمان بودم و هشت روز قبل از بازی، ما شروع به کار میکردیم. من معمولاً روی بخش دفاعی تیم کار میکردم، اگرچه آنجا بودم که سطح کلی تیم را بالا ببرم و از چالشی که وجود داشت، لذت بردم.
در کنار این شغل در کارائیب، کمپل به ایتالیا رفت و تمرینات سمپدوریا و میلان را دید. او همچنین به ایالات متحده سفر کرد تا تمرینات همتیمی پیشین خود، پاتریک ویرا در نیویورک سیتی را زیر نظر بگیرد. هر تجربهای نه تنها میل کمپل به مربیگری را بیشتر کرد، بلکه دریچهای از ایده کار کردن در خارج از کشور به روی او گشوده شد. او میگوید کمی ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی و فرانسوی بلد است و این موضوع میتواند پایه کار در کشورهای دیگر باشد. اما سناریوی ایدهآل برای کمپل داشتن کار در انگلستان است. چراکه او خانواده جوانی دارد و میتواند همچنان به عنوان سفیر آرسنال فعالیت کند. همچنین او در تمام طول دوران ورزشی خود، در انگلستان فوتبال بازی کرده است. کارش را با تاتنهام در سال 1992 شروع کرد و در نیوکاسل در سال 2011 به پایان رساند. در این بین هم به عنوان یکی از برترین مدافعان کشور شناخته میشد. آشنایی نژادی میتواند کار را راحت کند، اما جستوجوی کار در سواحل جزیره برای کمپل به شدت دلهرهآور بوده است.
![سول کمپل - Campbell سول کمپل - Campbell](https://ts2.tarafdari.com/users/user7483/2017/campbell.jpg)
من با برخی مدیر برنامهها صحبت کردم و به آنها گفتهام که آماده کار هستم. اما تاکنون فقط برخی سوالات ابتدایی از من پرسیدهاند. بعضی باشگاهها شاید فکر کنند، ما نمیخواهیم با سول به خاطر سابقهاش صحبت کنیم. اما مصاحبه کردن واقعاً برای همین است. فرد مقابلت را ببین و بفهم که او چگونه فردی است. اگر شما را در مصاحبه شغلی قانع نکردم، مشکلی نیست. اما حداقل به من فرصت این کار را بدهید. تمام چیزی که من میخواهم این است که فقط با مدیرعامل یا مالک در مورد فلسفه و کاری که میتوانم برای تیم انجام دهم، صحبت کنم. من یک برندهام. ساختن را دوست دارم. ایدههای فوقالعادهای در سرم دارم و شور و اشتیاق زیادی دارم. بسیار سختکوشام و اگر به من فرصت داده شود، تا رسیدن به موفقیت کامل تلاش خواهم کرد.
شور و اشتیاق کمپل مثالزدنی است. او در صحبتهایش به سابقه اشاره کرد. مشخص است کدام سابقه را میگوید. صحبتهایش در مورد نگرش فوتبال بریتانیا به مسائل نژادی که در مصاحبه سال 2013 اش با گاردین مطرح شد. کمپل گفت نگاه تبعیضآمیز به بازیکنان سیاه در این کشور باعث شده است کار مربیگریاش را در خارج از کشور شروع کند و شش ماه بعد، در ساندی تایمز اتحادیه فوتبال را به نژاد پرستی نهادینه شده متهم کرد. در هر دو تنش پیش آمده، بحث کمپل یک نکته داشت. او میخواست وضعیت بد مربیان سیاه و فرصتی که به آنها در انگلستان داده نمیشود را به تصویر بکشد. در سپتامبر 2013، چهار نهاد مربیان BAME (اتحادیه اقلیتهای آسیایی، سیاه و .. بریتانیایی) بریتانیایی و ایرلندی که در 92 باشگاه حرفهای فعال بودند. این رقم حالا به دو مربی کاهش پیدا کرده است؛ کریس هوتون در برایتون و کیث کورل در چالیزل یونایتد. کمپل از آن زمان قاطعانه روی مواضعاش مانده، اما حالا میخواهد دور از جنجالها باشد.
من نمیخواهم کسی را در جهت اشتباهی بفرستم. من در جایگاهی قرار گرفتهام که نمیخواهم همواره روی یک طبل بکوبم. من یک کنشگرم و فقط میخواهم به هدفم برسم. تمام شیوه نگرشی که وجود دارد، پیشقضاوتهایی که وجود دارد و ایدههال کلیشهای که پیش روی من است را تغییر خواهم داد. اما تنها راهی که برای تغییر دادن این وضعیت وجود دارد، این است که یک شغل پیدا کنم. اگر قرار باشد در یک زمین خاکی هم کار کنم، مشکلی ندارم. من کارم را انجام میدهم و پول مسئلهام نیست.
و اما در نهایت، شاگردان سول کمپل، چه اینجا (در بریتانیا) و چه در خارج، چگونه بازی خواهند کرد؟
بسیار تدافعی اما با ضدحملات شگفتانگیز؛ درست مانند آرسنال قدیم.
در تمام گفتوگو و بگو و بخندها، چیزی که به آن رسیدم این بود که ساختن بازیکنانی چون کمپل، ویرا و سایرین که تحت نظر آرسن ونگر نه تنها قهرمان شدند، بلکه بدون باخت قهرمان شدند، بسیار سختتر از آن چیزی است که فکرش را بکنید.