همه منتظر بودند تا قلعه نویی و فتح الله زاده یارگیری کنند.سپاهان و پرسپولیس جوانان با استعداد را یکی پس از دیگری می قاپیدند؛ اما استقلال آن روزها نه مربی داشت و نه مدیر عامل. تیمی که با صعود به مرحله یک چهارم نهایی امید را برای قهرمانی دوباره به هوادارانش هدیه کرده بود اکنون مربی اش را در آمریکا و کانادا می دید و مدیرش هر روز استعفا می نوشت و فردایش باز می گشت.
کل هنر مدیرعامل استقلال برای جذب پول و سرمایه برای تیم همین بود. لیستی که در آن امید ابراهیمی و عقیلی و افشین ذکر شده بود در نهایت به جذب ته مانده های پا به سن گذاشته ای انجامید که هیچ کمکی به تیم نکرد. اعطای ماشین شخصی و آپارتمان فک فامیل فتح الله زاده به جای قرارداد بازیکنان هم از آن کارهای خنده دار این فصل بود. روزی که حتی قرارداد نکونام هم به محل درآمد باشگاه در سازمان لیگ پیوند خورد، روز مرگ مدیریت در باشگاه بود. حق یک تیم خیلی شیک در جیب یک بازیکن ریخته شد. بازیکنی که نیم فصل بیشتر دوام نیاورد!
تاکتیک نخ نمای استعفا بلای جان استقلال شد تا تیمی که ملی پوشان فراوانش بلای جانش شده بود نه تنها شکست خورده نقل و انتقالات لقب بگیرد بلکه فصل بدنسازی را نیز عملا از دست بدهد.
جذب نیکبخت افول کرده، نوری مسن، نظری و البته جمشیدیانی که مصدومیت یک ساله اش در استقلال به دو سال رسید نه تنها دردی را از استقلال دوا نکرد بلکه بلای جان آبی های پایتخت شد. شاید بزرگترین خرید استقلال تیموریان بود. اگر آندو را از استقلال بگیرید عملا این تیم در میانه میدان هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت. البته نباید از نقش موثر قاضی در بازی های این فصل استقلال گذشت. شاید این یارگیری ضعیف را بتوان گردن فتح الله زاده انداخت. ولی مگر می شود سرمربی را دخیل ندانست؟ چرا مبعلی ، مسلمان و یا رسول نویدکیا جذب نشدند؟
فصل شروع شد و استقلال به نیمه نهایی رفت. اما همه می دانستند که زور این تیم به حریف کره ای نمی رسد. بهترین فرصت استقلال برای کسب سومین ستاره از دست رفت تا انتقادات به یارگیری ضعیف استقلال کم کم آغاز شود.
استقلال فصل را کج دار و مریض به نیمه رساند تا فصل درخشان(!) این تیم تکمیل شود. این بار نوبت کاپیتان بود که اینبار به بهانه کلاس های مربی گری دست تیم و سرمربی را در پوست گردو گذاشته باشد. حالا بزرگ استقلال و امید تماشاگران این تیم هم بدون توجه به نیاز تیم و درخواست هواداران رفت تا استقلال در دورانی که 12 13 بازیکن بیشتر نداشت و تعداد مصدومان این تیم از انگشتان یک دست فراتر رفته بود تنها تر هم بشود.
پس از رفتن مجیدی نوبت منتظری بود. او که از ابتدای فصل قصد رفتن داشت و به خاطر هواداران و درخواست فتح الله زاده برای کمک به تیم در آسیا ماندنی شده بود، درخواستش را عملی کرد و با قراردادی 7 میلیاردی به قطر رفت تا ستون خط دفاعی استقلال هم پس از جباری هافبک و مجیدی مهاجم از دست رفته باشد.
تیر خلاص را اما جواد نکونام زد. ماجرای رفتن او که حتی به گردن کیروش هم افتاد دیگر برای قلعه نویی و فتح الله زاده اهمیتی نداشت. شاید با خود گفتند همه رفتند، او هم برود.
سو مدیریت در استقلال این فصل بیداد می کرد. قرارداد های بندی و ترکمنچای باعث جدایی ستاره ها شد و قلعه نویی اینبار حق به جانب از بی بازیکنی و بی معرفتی ها شکوه می کرد. همه منتظر بودند تا نیم فصل فرا برسد و استقلال تیمش را برای ادامه لیگ و آسیا تقویت کند.
کبه - اولادی - غلام نژاد - تونی؛ این اسامی آب سردی بود بر پیکره هواداران استقلال. چه بر سر این تیم آمد را خدا می داند. اکنون هوادار مانده و دلی پر از شکایت. خلا ستارگان استقلال را فلج کرده است. تیمی که به تدریج و با جدایی ستارگان تاکتیکی جز سانتر و بازی هوایی نداشت، دیگر هوادار هم ندارد. این جذب بازیکن را قلعه نویی نه گردن بی پولی می تواند بیاندازد و نه مدیرعامل. مقصر خود اوست. عدم اعتماد و اطمینان وی به جوانان و بازیکنان کم نام نشان این فصل بلای جان خودش شد تا امروز استقلال در آزادی و در آسیا هم بازنده باشد.
استقبال سرد تماشاگران از بازی های این تیم نشان از ناامیدی محض روی سکوها دارد. روزهایی که استقلال با حداقل نتیجه می برد گویی به سر رسیده است. قلعه نویی که پس از پایان بازی ها و 19 هفته بدون باخت با غرور از انقلاب و غیرت صحبت می کرد این روزها در رختکن غیرت بازیکنانش را زیر سوال می برد. وقتی می گفتند استقلال تاکتیک ندارد، قلعه نویی قبول نمی کرد و با شور و هیجان از بازیکنان و تاکتیک هایش می گفت.
اما این روزها به سر رسیده است. کافیست به عملکرد روزهای اخیر استقلال بنگرید.5 بازی و 4 امتیاز.
تیم قلعه نویی اگر روی سانتر و اتفاقات به گل نرسد توانایی برد ندارد. هر چقدر که قلعه نویی از ناسازگاری و جدایی بازیکنانش گله داشته باشد قبول؛ اما سوال اینجاست، او چه تلاشی برای جذب بازیکن کرد؟ چه کسی دستور جذب کبه و اولادی و ... را داد. قلعه نویی فکر می کرد با این بازیکنان می تواند پا به لیگ قهرمانان آسیا بگذارد؟ خیر ژنرال! اینجا لیگ ایران نیست.
اگر در لیگ ایران و با استفاده از ضعف و مشکلات زیاد در ساختار دفاعی بازیکنان و تیم های ایرانی می شود به گل رسید، اینجا دیگر آسیاست و تیم ها و مربیان حرفه ای هستند. گویی که در لیگ هم ظاهرا این برنامه ها دیگر جواب نمی دهد.