طرفداری- زیدان به خودش هم ایمان داشت. حالا اما همه به او ایمان دارند. همه چیز خیلی سریع رخ داد و تاریخ به نرمی شکل گرفت. در کنار زمین از او پرسیدند که آیا وی بهترین مربی دنیا است؟ زمانی این سوال خنده دار به نظر میآمد اما بعد از شب کاردیف، میشود آن را در نظر گرفت. این سوال حتی اگر افرادی مخالف آن باشند باز هم پرسیده خواهد شد. زیدان اما توجهات را از خود دور میکند و میگوید:"نه. چنین نیست."
با این حال به آنچه او بر سر تیم آورده است دقت کنید. به رکوردها و اسطورههایی که او با آنها برابری کرده است نگاه کنید. رئال مادرید زیدان، تبدیل به اولین تیم بعد از میلان آریگو ساکی شده است که از قهرمانی خود دفاع میکند. ۲۷ سال بعد از آن میلان. هیچکس در دوره جدید لیگ قهرمانان این کار را انجام نداده است. زیدان این کار را در یک فصل و نیم انجام داد. راموس آن را:" قرار عاشقانه با تاریخ خوانده بود." هر چه نباشد، صحبت راموس درست است چون آنها موفقترین باشگاه تاریخ هستند. قدم بعدی این است که این نسل جای خود را در تاریخ محکم کند. شاید عجیب و غریب باشد که از شروع یک دوران صحبت کنیم وقتی رئال مادرید همین الان هم در ۴ سال موفق به ۳ بار قهرمانی شده است. گرت بیل اعتراف میکند:" به این قهرمانیها عادت کردیم."
ولی حق با بیل است. احساس همه همین است. شاید به خاطر اینکه مربی آنها تازه اول کار است و هنوز آینده روشنی دارد. با این حال باید بگوییم عجب شروعی. وقتی او معارفه شد، رافائل بنیتز را از جایگاه به بیرون هل دادند و هیچکس در موردش دیگر حرف نزد. از زیدان در مورد موفقیتهای دنباله دار و هدفش در رئال مادرید سوال شد که جواب داد:" بردن همه چیز."
هنوز دو فصل هم کامل نشده است و او دو قهرمانی اروپا، یک سوپر کاپ اروپا، یک جام باشگاههای جهان و یک لیگ را کسب کرده است. لیگی بعد از ۵ سال. آنها ۵۹ سال صبر کردند که در اروپا و لیگ دوگانه انجام دهند. هیچکس چنین انتظاری نداشت حتی خود زیدان. کسی که میگوید جایی در این دنیا ستارهای وجود دارد که او را برای آینده راهنمایی میکند.
حتی اگر مدتها نوید آیندهای روشن میداد، هیچکس اینچنین نمیتوانست سرنوشت رئال مادرید را پیش بینی کند. قبل از فینال، روزنامه مارکا مصاحبهای قدیمی از زیدان منتشر کرد و تیتر آن را " پیش گویی" انتخاب کرد. این مصاحبه مربوط به سال ۲۰۰۲ است. درست چند روز بعد از قهرمانی نهم در گلاسکو. در آن مصاحبه زیدان گفته بود که میخواهد قهرمانی دهم، یازدهم و دوازدهم را هم با رئال مادرید تجربه کند. در آخر او به این وعده خود عمل کرد؛ ۱۵ سال طول کشید و ۱۷ ماه نیاز بود که روی نیمکت بنشیند.
بازیکنی در گلاسکو، دستیار مربی در لیسبون و مربی در کاردیف و میلان. زیدان مربی حالا از زیدان بازیکن هم موفق تر است. آن را در سکوت انجام میدهد. همیشه راه و روش او چنین بوده است. هم تیمیهای سابق به ندرت به یاد دارند که زیدان حرف بزند و او را خجالتی توصیف میکنند. چیزی که یکی از دلایل موفقیت زیدان است. حتی به عنوان دستیار مربی بازیکنان او را زیاد در حال حرف زدن ندیدند. با این حال، خجالتی بودن ظاهری است و نشان داده که یکی از عوامل موفقیت است.
زیدان شاید زیاد حرف نزند اما وقتی شروع به صحبت میکند، همه گوش میدهند. شاید به خاطر همین کم حرف بودن است که بازیکنان به او زیاد گوش میدهند. شخصیت او همیشه این بوده است حتی زمانی که در زمان بازیگری مجبور بود زیاد درگیر شود. در زمان مربیری سیاستش همین بوده است: شکایت نکن و بار سنگینی بر دوش کسی نگذار. این دو، سیاستی است که دستیار زیدان میگوید همیشه در قبال بازیکنان رعایت میشود. بالاتر از اینها، هیچوقت آنها را از دست نده. مخصوصاً جلسههای طولانی آنالیز ویدئویی تیم.
زیدان با فوتبالیستها آشنا است و اخلاق و نگرانیهای آنها را درک میکند مخصوصاً در بالاترین سطح. زیدان همیشه مرکز توجهات را به سمت بازیکنان تغییر داده است. از آنها خواسته که خودشان باشند و احساس کنند که برای تیم اهمیت دارند.
مخصوصاً کریستیانو رونالدو. هیچکس با رونالدو به اندازه زیدان ارتباط برقرار نکرده است. هیچکس پیش تر از این نتوانسته بود رونالدو را متقاعد کند که از خودش بیشتر محافظت کند. وقتی از زیدان پرسیده شد اگر با کریستیانو در یک تیم بازی میکردند، کدام یک ستاره تیم میشد، زیزو هیچ شکی نداشت:" من شاید خیلی خوب بازی کنم اما قطعا او ستاره تیم خواهد بود. اوست که گلها را میزند که سختترین کار است."
در کاردیف، رونالدو دو گل زد. کاری که این اواخر زیاد انجام میدهد. رونالدو میگوید:" مربی خیلی با هوش عمل کرده است."
زیدان به جای تحمیل کردن، با بازیکنان همذات پنداری و آنها را تشویق میکند. بنیتز تلاش کرد لوکا مودریچ را قانع کند که پاس بیرون پا ندهد؛ زیدان اما اینگونه پاسها را تحسین کرد. با این حال با آنها مطابقت هم پیدا کرد. مودریچ در فینال میگوید:" او به ما میگوید که در کارهای دفاعی چطور عمل کنیم، چطور خود را بروز بدهیم، چطور برای تیم بازی کنیم و چطور تمام توان خود را در زمین به نمایش بگذاریم. اگر ببیند که ما میتوانیم کاری را در زمین انجام دهیم، به ما آن را میگوید."
مودریچ همچنین میگوید که چطور بین دو نیمه زیدان از آنها خواسته که یک خط جلو تر بروند و محکم تر بازی کنند. خود این بازیکن کروات میگوید:" بازگشت ما به پیروزی قطعا کار زیدان بود."
محکم بودن بخشی از بازی و بخشی از شخصیت زیدان است. همیشه در وی وجود داشته و صلاحیت آن را داشته است. وقتی بازیکن بود این صلاحیت را داشت و وقتی مربی شد این صلاحیت را کسب کرد. کم رویی ظاهری او، استحکام شخصیتی زیدان را پشت خود پنهان میکند. برای او این استحکام یک غرور است. او مردی است که در ملا عام علیه مارین لوپن حرف زد. به عنوان بازیکن مردم او را خستگی ناپذیر میخواندند اما خودش مخالف چنین نگاهی بود. زیدان، خود را رقیب میخواند. خودش میگوید:" من نیامدهام که خوب بازی کنم. آمادهام که ببرم."
بعد از بازنشستگی زیدان با رئال مادرید رابطه خود را حفظ کرد. او در رئال مادرید سمبل خیلی چیزها بود. فلورنتینو پرز او را "نمادین ترین" خرید خود خوانده بود. با این حال، به او پستهایی دادند که او را راضی نمیکرد پس راه خودش را رفت. میخواست کاری "واقعی" انجام دهد. طبق گفته خودش میخواست ببرد.
آیتم ویژه طرفداری برای این یادداشت |