طرفداری - بایرن مونیخ شنبه گذشته در آلیانز آرنا غم بزرگی در دل هواداران حرفه ای فوتبال باقی گذاشت چرا که 2 تن از نوابغ فوتبال مدرن به دوران حرفه ای باشکوه خود خاتمه دادند. پیش از این در مطلبی به مطالعه تخصصی فیلیپ لام پرداخته بودم و بسیار حیف می شد اگر از ژابی آلونسو به عنوان یکی از بهترین بازیسازان عقب زمینِ فوتبال مدرن غافل می شدم. فوتبالیستی که دوران سراسر موفقیت آمیزی را در انگلیس، اسپانیا و آلمان سپری کرد و بارها و بارها سبک بازی اش توسط تاکتیک نویسان مورد مطالعه قرار گرفت. با خروج پیرلو از سطح اول فوتبال اروپا و خداحافظی آلونسو، شاید تنها مایکل کریک و یا به نوعی دنیله ده روسی از نسل پیشگامان بازیسازان عقب زمین در فوتبال مدرن باقی مانده باشند.
سیستم های متفاوت، کلیتی یکسان
ترکیب رافا بنیتز و ژابی آلونسو در لیورپول ترکیب خوشایندی بود. آلونسو خودش نیز اشاره کره که سرمربی اسپانیایی تاثیر مهمی در رشد تاکتیکی اش داشته است. تاکتیک نویسان از روزهای ابتداییِ حضور آلونسو در لیورپول رو به مطالعه این بازیکن آوردند و از همان روزها بود که همه متفق القول تولد یک هافبک خاص و منحصر به فرد را وعده دادند. آلونسو زیر نظر بنیتز در سیستم های مختلفی به کار گرفته شد. غالب این سیستم ها 2-4-4 و 1-3-2-4 بود. آلونسو در 2-4-4 بنیتز در نقش «double pivot» کنارِ جرارد ترکیب هیجان انگیزی را به وجود آورد(توضیحات فنی در مورد این نقش). هماهنگی او با جرارد خیره کننده بود به طوری که آن ها همانند آنچه یک «double pivot» باید ارائه دهد، به خوبی یک دیگر را در فاز تدافعی و تهاجمی پوشش می دادند و مانند یک اهرم جا به جا می شدند. رفته رفته اما بنیتز زمانی که رو به 1-3-2-4 آورد، ترکیب ماسکرانو - آلونسو در عقب زمین به عنوان خط دومِ تیم شکل گرفت. جایی که اوضاع جذاب تر شد چرا که ماسکرانو نقش «destroyer» را عهده دار شد تا آلونسو با فراغ بال بیشتری بتواند هنر اصلی اش را به عنوان یک «deep-lying playmaker»/ بازیساز عقب زمین، ارائه کند.
رفتن آلونسو به رئال مادرید و کار با مورینیو اما برگ جدیدی از بلوغ تاکتیکی آلونسو را ورق زد. جایی که او در 1-3-2-4 محبوبِ آن روزهای مورینیو شکل و شمایلی از «double pivot» را در خطِ دومِ تیم کنار سامی خدیرا پیاده کرد. دَن تالینتایر، تاکتیک نویس بلیچرریپورت، در مطلب تخصصی در سال 2013 می نویسد:" زوج او با خدیرا در خطِ دوم رئال مادرید یکی از بهترین زوج های دنیاست. قدرت پاس و دقت مثال زدنی آلونسو در کمتر بازیکنی در دنیا مشاهده می شود." این اما پایان سورپرایز آلونسو برای تاکتیک نویسان نبود. هافبک اسپانیایی بهترین دوران بازی اش را از لحاظ تاکتیکی زیر نظر کارلو آنچلوتی پیاده کرد. جایی که او در 3-3-4 سرمربی ایتالیایی به عنوان نخستین هافبک تیم از دروازه خودی فعالیت کرد. آلونسو زیر نظر آنچلوتی تبدیل به نسخه ایتالیایی و اصلِ یک «deep-lying playmaker» شد. دقیقا همان نسخه ای که استاد آندره آ پیرلو در یوونتوس پیاده می کرد. البته آلونسو تفاوت های خاصی در جزئیات با پیرلو دارد اما از لحاظ کلیت کار، او نزدیک ترین بازیکن به پیرلو در زمان آنچلوتی محسوب می شد.
در بایرنِ پپ نیز آلونسو همان راهِ سال آخر در مادرید را ادامه داد، البته با سیستم هایی متفاوت. زیر نظر پپ او در سیستم 3 دفاعه نیز تجربه بازی به عنوان «deep-lying playmaker» را پیدا کرد. حضور بازیکنانی همچون آرتورو ویدال، فیلیپ لام یا تیاگو آلکانتارا در کنار او ترکیب های متفاوتِ هیجان انگیزی را در خط میانی منحصر به فردِ گواردیولا در مونیخ به وجود آورد.
فوتبالیستِ لاکچری
یک «deep-lying playmaker» ویژگی های متعددی باید داشته باشد که ژابی آلونسو پکیجی کامل از این ویژگی ها را ارائه می کند. تاکتیک نویسان این ویژگی ها را برای بازیساز عقب زمین بسیار کلیدی می دانند: 1 - قدرت و دقت پاس های موسوم به «پاس کنترلی». 2- پاس هایِ «تعیین کننده» و ریسکی با طول زیاد 3 - قدرت ریتم دهی به بازی تیم (دادن ریتم سریع به بازی تیم و یا کنترل ریتم تیم در جهت آرام کردن بازی) 4 - قدرت قابل قبول در پارامترهای تدافعی علی الخصوص قطع توپ. آلونسو در تمامی نکات یاد شده، قدرت قابل قبولی دارد. پارامترهای تدافعی او همگی در سطح خوبی قرار دارد و بارزترین ویژگی او نیز توانایی اش در دادن پاس های تعیین کننده و ریسکی با طول زیاد است. این مورد شاید مهم ترین پارامتر برای یک «deep-lying playmaker» باشد.
مطالعه عملکرد آلونسو طی 3 فصل اخیر در بایرن مونیخ به خوبی قدرت او را نشان می دهد. آلونسو طی 3 فصل حضور در مونیخ به ترتیب در تمامی پارامترهای ارسال پاس (پاس صحیح، دقت پاس، میانگین طول پاس، پاس کلیدی و پاس گل) همیشه حائز رتبه ممتاز بوده است. او در فصل 2014/2015 رتبه نخست، در فصل 2015/2016 رتبه چهارم و در فصل جاری نیز رتبه نهم را در بوندس لیگا داشته که به خوبی توانایی او را نشان می دهد.
نکته کلیدی بعدی قدرت باور نکردنی آلونسو در ارسال پاس های تعیین کننده و ریسکیِ با طول زیاد است. مسئله ای که همان طور که اشاره کردم، از مهم ترین ویژگی های یک «deep-lying playmaker» است. تصویر زیر آمار پاس های با طولِ زیاد آلونسو را از فصل 2014/2015 به بعد نشان می دهد که حیرت انگیز است. آلونسو در فصل 2014/2015 میانگین 8.5 پاس بلند در هر بازی را از خود ثبت کرد. در لیگ قهرمانان اروپا فصل بعد از آن، او در 8 بازی میانگین 7.9 پاس بلند ارسال کرد. او در فصل جاری بوندس لیگا نیز به طور میانگین 6.1 پاس بلند را در هر بازی ارسال کرده که باز هم فوق العاده است. در تصویر زیر اگر به دقت پاس های ارسالی آلونسو نیز نگاه کنیم، هوش از سرمان می رود. او تقریبا در هر فصل میانگین 90% دقت پاس را از خود ثبت کرده که نشان می دهد کلاسِ کاری برای یک هافبک چه معنایی دارد.
یکی از فوتبال نویسان حوزه فوتبال اسپانیا در زمان حضور آلونسو در مادرید، عنوان «فوتبالیستِ لاکچری» را برای او انتخاب کرد که در رسانه های این کشور نیز بازتاب زیادی داشت. کلاسِ کاری منحصر به فرد و نظم خارق العاده او در زمین مسابقه اگر بی نظیر نبوده باشد، قطعا کم نظیر است. در روزهایی که فوتبال مدرن در نسل جدید خود به سختی یک «deep-lying playmaker» واقعی تحویل داده، خداحافظی ژابی آلونسو واقعا دردناک است.