طرفداری - ژوزه مورینیو کاملا در فکر فرو رفته است. از بازی وسط هفته مقابل ساوتهمپتون می شد به راحتی از زبان بدنش فهمید که تا چه اندازه غرق در تفکراتش است. زبان بدنی که در بازی آخر لیگ مقابل کریستال پالاس به اوج خود رسید: این احتمالا متفکر ترین مورینیوی 5 سال اخیر است. همه ذهن او معطوف استکهلم و فینال لیگ اروپاست، جایی که بار دیگر فوتبال به شکل بی رحمانه ای می خواهد موفقیت یا عدم موفقیت یک سرمربی را در تک بازی مشخص کند. همیشه اصلی میان تاکتیک نویسان وجود دارد که می گوید توفیق یا عدم توفیق یک سرمربی را در فوتبال مدرن نباید با یک بازی سنجید اما امشب در استکهلم بار دیگر مثال نقضی برای این اصل پیدا شده است. تمام آنچه ژوزه این فصل کاشته، باید امشب برداشت شود در غیر این صورت بعید است حتی متعصب ترین مریدان او نیز در نخستین سال حضور در اولدترافورد به او نمره قبولی دهند.
برای مورینیو، اَبَر استاد تک بازی ها، پیدا کردن راهی برای پیروزی در فینال ها نباید سخت باشد اما فینال مقابل آژاکس با تمامی فینال های گذشته متفاوت است. جایی که او برای چندمین بار در طول فصل جاری میان 2 راهی فنی قرار گرفته که تمامی منتقدانش در طول فصل در مورد آن نوشته اند. دو رویکردی که بار دیگر در مهم ترین بازی فصل نیز چشمان تمامی تاکتیک نویسان در سراسر دنیا را به خود خیره کرده است.
رویکرد اول؛ فلینی و لینگارد - احتمال وقوع: بسیار زیاد
اصلی ترین رویکرد فنی مورینیو را در فصل جاری در بازی های تعیین کننده، جاناتان ویلسون، اَبَر تاکتیک نویس دنیای فوتبال، رویکرد "محافظه کارانه" نامیده است. رویکردی که در دو بازی مرحله نیمه نهایی مقابل سلتاویگو به اوج خود رسید و البته که در طول فصل نیز متبلور بوده است. جایی که مورینیو در سیستم 3-3-4 با قرار دادن فلینی و لینگارد در ترکیب اصلی به دنبال کشتن ریتم بازی حریف و مهار سرعت آن هاست، حتی اگر قرار باشد که سرعت تیم خودش نیز افت کند. در این رویکرد آندر هررا به عنوان بازیکن پست 6 تبدیل به مرکز ثقل تیم در عقب زمین می شود(مطالعه تخصصی سبک بازی هررا)، فلینی نقش ظاهری «shuttler»(در عمل حتی 10 درصد نیز نمی تواند این نقش را ایفا کند) را عهده دار می شود و پوگبا نیز رهاتر نزدیک به دروازه قرار دارد. جسی لینگارد نیز به عنوان یکی از بازیکنان کناری در خط جلو در کنار رشفورد و مخیتاریان انجام وظیفه می کند.
نکته کلیدی برای مورینیو در این رویکرد تلاش فیزیکی فلینی و لینگارد است. دو بازیکنی که علی رغم ضعف های فنی فوق العاده زیاد، با تمام وجود بازی می کنند. به عنوان مثال توانایی های فنی و استعداد لینگارد حتی نزدیک به مارسیال نیز نیست اما تلاش، رفت و برگشت ها و از خود گذشتگی بالای این بازیکن باعث می شود تا مورینیو او را به مارسیال ترجیح دهد. این مساله برای فلینی نیز عینا صدق می کند با این تفاوت که او با توجه به فیزیکش عنصر برتری هوایی را نیز به تیم اضافه می کند. تصویر زیر دفع توپ های فلینی در بازی رفت مقابل سلتاویگو را در باکس خودی نشان می دهد (3 مورد دفع توپ هوایی). او در باکس حریف نیز همواره روی ارسال های والنسیا می تواند خطرناک باشد.
جاناتان ویلسون در مطلب ویژه فنی اش برای فینال لیگ اروپا توضیح داده که مورینیو احتمالا همین رویکرد را انتخاب می کند چرا که او همواره با همین سبک توانسته خودش را تبدیل به استاد اول و آخر فینال ها کند.
رویکرد دوم؛ کریک و مارسیال - احتمال وقوع: متوسط
رویکرد دوم مورینیو برای فینال اما حضور مایکل کریک و آنتونی مارسیال است. مسئله ای که بارها منتقدان مورینیو در طول فصل در مورد آن نوشته اند. رویکردی که دقیقا نقطه مقابل رویکرد اول است و می تواند ابتکار عمل را در بازی برای یونایتد به ارمغان آورد. البته مورینیو ثابت کرده داشتن ابتکار عمل همیشه نمی تواند ایده آل باشد. کریک و مارسیال نقطه مقابل فلینی و لینگارد هستند. مایکل کریک می تواند تبدیل به «deep-lying playmaker» یونایتد در عقب زمین شود و عنصر خلاقیت و بازیسازی را برای یونایتد به ارمغان آورد. دقیقا همان کاری که فلینی نمی تواند انجام دهد.
وضعیت مارسیال هم مانند کریک است. او نیز برای مورینیو معنای خلاقیت می دهد، دقیقا همان چیزی که لینگارد از ارائه آن عاجز است. تصویر زیر آمار یک در برابر یک های مارسیال مقابل سنت اتین را نشان می دهد. 5 یک در برابر یک موفق برای مارسیال در این دیدار ثبت شده که لینگارد حتی به مرزهای آن نیز نمی تواند نزدیک شود. تکنیک، خلاقیت و سرعت مارسیال حین حمل توپ پارامترهایی است که چندین فرسخ از لینگارد جلوتر است.
با فرض در دسترس بودن فلینی، مورینیو بار دیگر در دو راهی خلاقیت و کشتن ریتم حریف قرار گرفته است. 2 راهی که او همواره در طول فصل نیز با آن درگیر بوده و تاکتیک نویسان و منتقدان را نیز همراه خود درگیر کرده است. دیدار برابر آژاکس صحنه قضاوت و داوری در برابر این 2 دیدگاه خواهد بود و مورینیو خوب می داند، به هیچ عنوان - دقیقا به هیچ عنوان - حق اشتباه ندارد.