طرفداری- هزاران نفر بیرون از ورزشگاه رامون سانچز پیزخوان جمع شده بودند. جایی که یک بنر بزرگ منقش به لوگو سویا حضور داشت. تیم آندلسی مقابل دپورتیوو لاکرونیا بازی میکرد اما هنوز یک ساعت مانده به بازی، تمام ورزشگاه پر شده بود. "gloria Eterna Leyenda Sevillista" روی یکی از بنرها بود که به معنی "اسطوره سویایی، افتخار ابدی" است. اینها همه در کنار عکس رامون رودریگز وردخو یا همان مونچی نوشته شده بود. ۹ بنر به افتخار ۹ قهرمانی مونچی از زمانی که مدیر ورزشی باشگاه شده است.
زمان رفتنش هم مثل اخلاقش بود؛ با علم و دقیقا محاسبه شده برای رسیدن به بیشترین تاثیر با کمترین قیمت. پسر مهاجری که سوار یک کشتی در سن فرناندو شد، نمیخواست روخی بلانکوس به خاطر وی، تمرکز خود را از دست بدهد.
پیش از بازی، ۹ جام در مرکز زمین به نمایش گذاشته شد که معادل یک جام مهم در هر دو سال حضور وی در سویا است. یک نمونه کامل از یک باشگاه آندلسی. در ۱۱۰ سال قبل از مونچی، سویا تنها ۴ جام برده بود. دومین باشگاه با قدمت اسپانیا همیشه در تاریخ حضور خواهد داشت اما به ندرت مردم آنها را به افتخار آفرینی میشناسند. جمع کردن ۵ جام اروپایی در یک دهه، بیش از هر باشگاه دیگری در اروپا باعث شد که در فوتبال مدرن آنها بالاتر از رئال مادرید و بارسلونا قرار بگیرند و اروپا به شکل دیگری به آنها نگاه کند.
شاید او موفقیت را در این باشگاه عادی سازی کرده باشد اما مونچی که از یک دروازه بان ذخیره تبدیل به "گرگ سویا" شد، نگاه متفاوتی برای سویا در بر گرفت. او پیراهن ۱۶ پوئرتا را بر تن کرده بود، پیراهن بازیکنی که مرگش دراماتیکترین اتفاق یک دهه اخیر برای هواداران سویا است. او احساسش را به شکل دیگری نشان داد. سویا باشگاهی است که از پس مشکلات زیادی بر آمده است.
این مردی است که همه چیز را دیده است. اول از همه. ۱۷ سال مدیر ورزشی بود آن هم بعد از یک دهه بازی برای سویا. در زمان بازیگریش، اکثراً ذخیره خوان کارلوس اونزوئه بود که مدتها سنگربان باشگاه بود. حالا اونزوئه یکی از گزینه اصلی جانشینی انریکه در بارسلونا است. کسی که در سلتا ویگو هم در کنار او دستیار بود.
درست است که مونچی تنها ۸۵ بازی لیگ برای آندولسیاییها انجام داد اما بهترین فصلش ۱۹۹۶/۱۹۹۷ بود که ۲۶ بازی انجام داد. آن فصل باشگاه به دسته اول سقوط کرد. سال بعد اما اتفاق عجیبی رخ داد. سویا در جام حذفی به تیم بسیار کوچک ایسلا کریستینا باخت. او تنها میتوانست گلهای خورده خود را تماشا کند زمانی که یکی از عجیبترین بازیهای کوپا دل ری در حال برگزاری بود. گفته میشود مونچی به مسول لباسهای باشگاه گفته بود که وی را با ماشین شخصیش به خانه برساند چون وی از رویارویی با هواداران شرم داشت.
دوران ورزشی او درست زمانی بود که لالیگا کم کم در سطح جهانی بیشتر شناخته میشد و دیگو مارادونا هم به سویا آمده بود و از دوستان نزدیک مونچی شده بود. مارادونایی که برای مونچی یک ساعت رولکس تقلبی خریده بود و بعدا مجبور شده بود یک ساعت اصلی را به مونچی هدیه بدهد. بازیکنان دیگری شبیه دیگو سیمئونه، داوور شوکر، رونی پولستر، ایوان زامورانو و به به تو هم در لالیگا توپ میزدند. اما مونچی در باشگاهی بود که هیچگاه تغییر نمیکرد.
این سیستم تا وقتی که او در ۳۰ سالگی بازنشست شد ادامه پیدا کرد. پایان بازیگری بازیکنی که هیچ درخششی نداشت و در سن کم خداحافظی کرد. با این حال، او میخواست روی یک دوران جدید تمرکز کند. پستی شخصی تر و شدیداً وابسته به دانش. او قبلا کمی حقوق خوانده بود. نبود او سقوط سویا را به همراه داشت اما دوباره فصل بعد برگشتند. سویا به ته خط رسیده بود.
به قول اسپانیاییها "دور از دید و دور از ذهن" هر کسی. انتخاب مونچی به عنوان مدیر ورزشی باشگاه تقریبا هیچ پوشش رسانهای به همراه نداشت. مطبوعات از آن به عنوان صرفه جویی باشگاه در هزینهها یاد میکردند، درست مثل دوران بازیگری مونچی. موفقیتش اما حاصل مطابقت پذیری دائم با شرایط و خرید با کیفیتترین بازیکنان با کمترین هزینهها بوده است.
از طرف هیئت مدیره دو وظیفه اصلی به وی سپرده شده بود: پرورش یک سیستم جوان در باشگاه و استعداد یابی وسیع چه در داخل و چه در خارج از اسپانیا. موفقیت او در هر دو این وظایف، مثال زدنی است. او تیم را از جوانان و بازیکنان کم خرج و با کیفیت پر کرد.
خرید ارزان و فروش گران در سهام باشگاه بسیار تاثیر گذار بود اما مدیر ورزشی باشگاه با قلبش معامله میکرد. ۲۴ بازیکنی که در زیر نامشان را خواهید خواند روی هم ۴۹ میلیون یورو برای سویا خرج داشتند و تقریبا ۶ برابر ارزش خود به فروش رسیدند که معادل ۲۹۵ میلیون یورو است؛ آندرس پالوپ، دنی آلوز، فدریکو فازیو، مارتین کاسرس، آدریانو، ایوان راکتیچ، خولیو باپتیستا، سیدو کیتا، کریستین پلسن، لویس فابیانو، کارلوس باکا، سرخیو راموس، خسوس ناواس، آلبرتو مورنو، لویس آلبرتو، خوزه آنتونیو ریس، رناتو، گری مدل، کوندوگبیا، انزو مارسکا، الکس ویدال، دیگو لوپز، کوین گامیرو و کریچوویاک.
عمل گرایی کلید اصلی کار او بوده است و این اتفاق مخصوصاً در تابستان ۲۰۱۵ بیشتر از همیشه اتفاق افتاد. آن زمان اونای امری که مربی وقت بود به وی گفته بود که باید حتما فرناندو یورنته را از یوونتوس به خدمت بگیرند. سال بعدش، به اصرار سمپاولی، او نصری را به شکل قرضی از سیتی خرید. این دو خرید کمی با سیستم معمول وی فرق داشتند چون شانسی برای فروش آنها وجود ندارد اما باور به تاثیر گذاری سریع این دو بازیکن باعث شد که معاملهها صورت پذیرد.
ویتو و یووتیچ هم به شکل قرضی آمدند. برای فهم بهتر آن باید بگوییم که با سابقهترین بازیکن تیم یعنی ایبورا، ۳ سال پیش به باشگاه آمده بود.
خود مونچی میگوید:
هیچکس بنر ` عجب نتایج خوب اقتصادی ` را به ورزشگاه نمیآورد.
چیزی که البته مونچی آن را منطقی میداند. هواداران به موفقیت فکر میکنند و هواداران سویا درست است که در اواخر جامهای زیادی دیده اند اما نباید چند نکته ریز را فراموش کرد. ساخت یکی از پر محصولترین آکادمیهای اسپانیا و یک شبکه استعداد یابی با ۷۰۰ استعداد یاب، بر اساس نظرهای بود و حالا این سیستم هم انعطاف پذیر است و هم عملگرا.
در هزاره جدید، سویا سریع به لالیگا بازگشت و حالا ۱۶ سال است که در لالیگا مانده. خیلی از این سالها سویا برای چمپیونزلیگ رقابت میکرده است. در سال ۲۰۰۶/۲۰۰۷ آنها با فاصله بسیار کم لیگ را از دست دادند و یک دهه بعد، در فصل آخر مونچی، آنها تا ماه مارس جز سه تیم برتر و مدعی قهرمانی بودند. در کنار این اما، ۵ قهرمانی اروپایی، ۲ قهرمانی در جام حذفی، یک سوپر کاپ اسپانیا و یک سوپر کاپ اروپا وجود دارد.
سیستم جوانان سویا زمانی قدرت خود را نشان داد که توانست در لیگ پایین تر قهرمان شود. برد اخیر ۶-۲ آنها برابر رئال وایادولید درست بعد از رفتن مونچی بود و بسیار مهم؛ فصلی که مونچی به سویا آمد، وایادولید در لالیگا توپ میزد و حالا تیم جوانان سویا میتواند آنها را خرد کند.
ایوان راکتیچ، هافبک بارسلونا و کاپیتان سابق سویا خرید مونچی را برابر با "۱۰ خرید فوق العاده" میداند. چیزی که باعث شد روزنامه AS وقتی مونچی به رم رفت وی را به صفحه اول خود ببرد. رفتن وی، بدون شک سویا را نگران خواهد کرد. او نخی بود که همه باشگاه را به هم متصل میکرد. او همچنان بلیت فصل سویا را میخرد و جز ۸۵۵۴ عضو رسمی سویا است. اسکار آریاس، دست راست وی جانشین مونچی خواهد شد.
اینکه آریاس( کسی که در رکرتیوو و لاس پالماس موفق بوده است)، به موفقیت خواهد رسید یا نه هنوز مشخص نیست. مونچی به کشور دیگری رفت تا فرهنگ و فوتبال دیگری را امتحان کند. یک سلسله به پایان رسیده است و حالا شاید دو سلسله جدید به وجود بیاید.