اختصاصی طرفداری-
زمان مناظره انتخاباتی که 4 سال یک بار پیش می آید، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، وعده ها را قطار می کنند. شغل ایجاد می کنیم، فقر را ریشه کن می کنیم، فرهنگ را از نو می سازیم. این بخش ها ارتباطی به ما به عنوان یک وبسایت ورزشی ندارد، اما به بخشی از صحبت های مناظره امروز به طور خلاصه می پردازیم که به کار و چیزهایی که می دانیم مربوط است.
از کاندیدایی در مورد ورزش و دورنمای آن پرسیده شد که فرمودند دولت باید در زمینه ورزش سرمایه گذاری کند به خاطر اینکه ورزش می تواند نشاط جامعه و به خصوص جوانان را تضمین کند. ایشان در ادامه توضیح دادند که کشورهای آمریکای لاتین مانند برزیل، به ورزش به چشم منبع اقتصادی نگاه می کنند.
کمی به عقب تر بر می گردیم. وقتی صعود به جام 1998 در آذرماه 77 پیش آمد، مردم به خیابان ریختند. شاهد صحنه هایی بودیم که ما دهه شصتی ها تا آنجا ندیده بودیم. پس از آن تاریخ، شادی های ورزشی ایده های جدیدی در ذهن سیاست مداران انداخت. ملتِ درگیر ترافیک و بروکراسی و مدارس خشک آن زمان، به غروبی رسیدند که بی ترس به خیابان ریختند، با صدای بلند آهنگ های غیر مجاز شنیدند و رقصیدند. از دماغ کسی خونی نیامد و امید به زندگی بالا رفت. ورزش روز به روز محبوب تر شد و دولتی ها به فکر سرمایه گذاری بیشتر تا تدوام آن افتادند. وقتی پرسپولیس در آستانه محرومیت به خاطر شکایت قطری ها پیش رفت، آیت الله شاهرودی با امیر قطر رایزنی کرد تا داستان حل شود و یک میلیون دلار به سادگی بخشیده شد. سیل ورود روسای باشگاه ها و هیئت مدیره های انتصابی افزایش یافت و مردم تازه با افرادی کت و شلوار پوش در دنیای ورزش آشنا شدند که عاشق عکس و مصاحبه هستند. باشگاه های محبوب باید دولتی باقی می ماندند پس هر تلاشی برای خصوصی سازی آن ها به شکست انجامید و هرگاه در هر گوشه ای فردی با هر نیتی سعی کرد به باشگاه داری خصوصی روی بیاورد، با سر به زمین خورد، سقوط کرد یا به زندان افتاد. و هنوز دولت ها اصرار به حضور و کمک به ورزش دارند. در دولت اخیر هم شاهد حضور فردی مانند شهاب جهانیان و مصاحبه های عجیب ایشان در راس هیئت مدیره باشگاه استقلال بودیم که با حضور در تیم انتخاباتی رئیس جمهور فعلی، به جایگاهی از این دست رسیده بود.
برگردیم به امروز؛ کاندیدای محترم، در شرایطی از لزوم پر رنگ تر شدن نقش دولت در ورزش سخن گفتند که سال هاست فیفا شعار جدایی فوتبال از دولت ها سر می دهد و کشورهای پیشرو به طور کامل به ورزش استقلال داده اند تا خود، پولِ خود را در بیاورد و رشد کند. به این خبر که در نوامبر 2016 مخابره شد توجه کنید: یک باشگاه آماتور در انگلیس (که 22 سطح لیگ فقط در زمینه مردان دارد) آرشیتکت های شرکت زها حدید را به خدمت گرفت تا استادیومی 100 میلیون پوندی برای آن ها بسازد؛ احتمالا ترزا می، نام این باشگاه را هم نشنیده باشد.
برزیل 206 میلیون نفر جمعیت دارد و شمار فوتبالیست های حرفه ایش قابل قیاس با ما نیست. آن ها سیستمی دارند که به فوتبال و فوتبالیست خوب می انجامد. از فیزیک مختص نژادشان که تفاوت های بسیاری با ما دارد تا نقش رقص های سنتی و همه گیر آن ها که به بدن های ورزیده از همان سنین پایین می انجامد. آن ها 67 سال پیش از این تاریخ جام جهانی برگزار کردند و ورزشگاهی و جمعیتی که دیگر در جایی از فوتبال دیده نشد. آن ها فینال جام جهانی را باختند و (نه در هیئت دولت) که در خانه ها و خیابان ها تصمیم گرفتند آنقدر قوی شوند که از همه بهتر باشند و پنج ستاره ای که بر سینه شان نقش بسته، موید همین داستان است. این ها به کنار، در مورد تظاهرات های مردم برزیل نسبت به پولی که دولت از جیب مالیات دهندگان گرفت تا جام جهانی و المپیک را برگزار کند خبر دارید؟ یا اینکه دلیل کیفیت برزیل در فوتبال این است که در فوتسال قدرتمند هستند، به خاطر اینکه هوای آن ها برای رشد چمن افتضاح است و اصولا پایه های فوتبال آن ها همان فوتبالی است که در خیابان ها، بین همان حاشیه ها و فاولایی که از آن ها حرف زدید بازی می شود؛ همان کودکان پابرهنه ای که کاری به دولت ندارند، دولت هم کاری به آن ها ندارد.
درگیری ما هنوز این است که مدل موی بازیکنی منشوری هست یا نه. که اسم این باشگاه از نظر اخلاقی و تاریخی درست و مورد پسند هست یا خیر. اینکه دختر بچه 10 ساله ای که می خواهد با پدرش وارد ورزشگاه شود (و نمی تواند) مجرم است یا خیر. اینکه زنان حق ورزش دارند، حق مدال آوردن دارند، حق حضور در مسابقات خارجی را با هزینه خود دارند یا نه.
این ورزش، در درجه اول استقلال می خواهد و راهکاری که به آن می انجامد؛ نه اینکه تمام ارتباط با ورزش بشود رونمایی از یک ورزشگاه آن هم در فاصله ای اندک تا انتخابات. این ورزش به بودجه های کلانی که به جیب خالی سرپرست های ضعیف تزریق می شود تا بشود پرداخت بدهی مربیان به درد نخور گذشته، بشود ماشینِ یک مدل بالاتر بازیکن نیمکت نشین و بد، بازیکنِ به درد نخور باشگاهی بزرگ مصاحبه کند 500 میلیون گرفتم اما "بهم نچسبید"، بشود پول سفر دسته جمعی هیئت مدیره فلان باشگاه به نیوکمپ و سن سیرو برای سلفی گرفتن و نُت برداشتن که "اینطور باید باشیم" ندارد. این چرخه را از بَریم آقایان. اگر قصد خدمت دارید، لطف کنید و دست از سر ورزش بردارید.