در تابستان سال 2013 بلاخره این اتفاق رخ داد و مورینیو بار دیگر به باشگاه محبوب خود بازگشت و خود را این بار آقای شاد نامید نه آقای خاص. از همان شروع مورینیو با تصمیمات خود همگان را شگفت زده کرد. تلاش فراوان برای خرید وین رونی اما در نهایت ساموئل اتوئو به چلسی آمد و روملو لوکاکو جوان به اورتون قرض داده شد.
برخی انتقال قرضی لوکاکو را دلیلی عجیب خواندند و گفتند مورینیو وی را برای امتیاز گرفتن از تیم های بزرگ قرض داده که البته مورینیو بعد ها تنها دلیل انتقال قرضی لوکاکو را درخواست خود بازیکن اعلام کرد. چلسی موفق شده بود اندره شورله و مارکو فن خینکل را جذب کند و در حالی که هیچکس انتظارش را نداشت مورینیو ویلیان را که در آستانه پیوستن به تاتنهام بود را با مبلغی گزاف خریداری کرد و این اقدام فریاد همگان را بلند کرد.
مورینیو اعتقادی به بازیکن برتر دو فصل گذشته چلسی، خوان ماتا نداشت و ترجیح می داد از اسکار و شورله در کنار هازارد استفاده کند. شاید هر سرمربی دیگری در چلسی ماتا را نیمکت نشین می کرد خشم هواداران را به ارمغان می آورد اما داستان مورینیو متفاوت بود.
تیم مورینیو همان ترکیب محبوب وی یعنی 4-2-3-1 را داشت که در مواقع لازم به 4-3-3 سوییچ می کرد. مورینیو با بازی انتقالی و تغییر منطقه بازی به صورت مداوم و استفاده از سوییچ سریع از دفاع به حمله بازی زیبایی را به نمایش می گذاشت. اما در این بازی جای خالی یک هافبک میانه دار توانمند به چشم می خورد که میکل توانایی لازم را نداشت و اسین هم هرگز همان اسین همیشگی نبود و به همین دلیل چلسی علی رغم خط دفاعی توانمند روی حملات سریع رقیب آسیب پذیر می شد و مورینیو از بازیکن های هجومی خود می خواست که برای رفع این مشکل علاوه بر حمله در دفاع نیز به امر پرسینگ تیم کمک کنند و همین قابلیت باعث شد که ماتا نتواند خود را با وجود فرصت هایی که داشت نشان دهد و جای خود را به اسکار داد و در نهایت بر خلاف انتظار به منچستریونایتد پیوست آن هم بعد از بازی چلسی با منچستریونایتد. محمد صلاح که در آستانه انتقال به لیورپول قرار داشت جانشین ماتا در چلسی شد.
انتقالی که حتی داد ونگر را در آورد و گفت این انتقال ناجوانمردانه است. چلسی دیگر در لیگ با منچستر بازی نداشت و وجود ماتا در منچستر می توانست به امتیاز گرفتن از رقبای چلسی کمک کند. البته مورینیو هرگز تایید نکرد که چنین قصدی از فروش ماتا داشت اما به هر حال اگر هم چنین قصدی را داشت بسیار هوشمندانه بود.
مورینیو به خرید عجیب خود یعنی ویلیان فرصت بازی داد و ویلیان با درخشش خود شورله را نیز نیمکت نشین کرد و نشان داد که بی دلیل خریداری نشده. آزپیلیکوئتا که با وجود ایوانویچ شانسی برای بازی در پست دفاع راست نداشت به دفاع چپ منتقل شد و آنقدر خوب بود که بتواند اشلی کول را به یک نیمکت نشین تبدیل کند.
مورینیو از همان بدو ورود به ارزش های هازارد پی برد و در مصاحبه ای گفت که هازارد باید از یک استعداد جوان به یک بازیکن حرفه ای تبدیل شود. بعد ها گفت هازارد فهمیده است که چه مسئولیتی دارد و به جای یک بازیکن با درخشش های مقطعی به یک بازیکن موثر همیشگی تبدیل شده که البته به وضوح می توان این را دید.
مورینیو به گفته خود در حال تکمیل پازل چلسی بود و یکی از مهره های گمشده چلسی، یک هافبک میانه دار توانمند را به تیم خود اضافه کرد. نمانیا ماتیچ که سال 2011 به عنوان بخشی از قرارداد داوید لوییز به بنفیکا رفته بود و چلسی وی را بار دیگر به تیم خود بازگرداند.
ماتیچ آنقدر خوب بود که در بازی چلسی برابر منچسترسیتی در اتحاد که با پیروزی چلسی به پایان رسید، باوجود درخشش های هازارد در آن بازی به عنوان بازیکن برتر میدان انتخاب شود. نبرد ماتیچ در آن بازی با یحیی توره توانمند نیز جالب توجه بود که با برتری ماتیچ به پایان رسید. آمار جالب دیگر اینکه در 301 دقیقه ای که ماتیچ برای چلسی به میدان رفته است چلسی گلی دریافت نکرده و اکنون با حضور ماتیچ به خوبی تفاوت در بازی چلسی به چشم می خورد.
افراد بسیاری بازی چلسی را به بازی اتوبوسی مورد تمسخر قرار می دادند اما چلسی مورینیو فرق می کند. چلسی توانست با بازی های تهاجمی دو تیم شهر منچستر را به سنگینی شکست دهد و با بازی زیبا برابر نیوکاسل، و البته اندکی چاشنی شانس که امتیاز از دست دادن آرسنال و منچسترسیتی، موفق شد خود را به صدر جدول برساند.
مورینیو در بازی روانی همتا ندارد. او از ابتدای فصل تیم خود را جوان و بدون توانایی لازم برای قهرمانی دانست و منچسترسیتی را مدعی اصلی قهرمانی دانست. او همچنین چلسی را به اسبی کوچک و آرسنال و منچسترسیتی را به اسب های بزرگ و بالغ تشبیه کرد. مورینیو با این کار فشار را از روی بازیکان جوان خود برداشت و موجب انگیزه و تحرک در آنها شد.
البته چلسی هنوز از نبود یک مهاجم شش دانگ و تمام کننده قهار رنج می برد و شاید اگر برابر منچسترسیتی یکی از مهاجمین منچسترسیتی برای چلسی بازی می کردند نتیجه متفاوتی را شاهد خواهیم بود.
اکنون چلسی مورینیو در صدر جدول است و یکی از مدعیان هر سه جام، لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا می باشد. همان چلسی که زمان بنیتز برای کسب سهمیه اروپا می جنگید. تیم چلسی جوان است و هنوز زود است وی را مدعی اصلی قهرمانی بدانیم اما مورینیو بار دیگر می خواهد ارزش های خود را به همگان نشان دهد.