طرفداری - نیوکاسل نمی توانست به قهرمانی لیگ برتر بیاندیشد، در تابستان 1995 اما با آمدن فردی از فرانسه، با آمدن دیوید ژینولا از پاری سن ژرمن، جاه طلبی زاغ ها بیش از هر زمان دیگری شد.
هم اتاقی سابق ژینولا، وارن بارتون برای مان از افسونگر ابریشمی می گوید.
به نظرم دیوید بازیکن خاصی در فوتبال انگلیس بود؛ به خصوص در دوران خودش. یادم می آید با لس فردیناند در یک اتاق بودیم، وقتی ژینولا تازه به بازیکنان تیم معرفی شده بود. او با موهای کمی خاکستری (امروز همه آن ها سفید شده است)، پیراهن کتانی، شلوار کتانی، عینک دودی و کمی زیرآلات وارد اتاق شد. فوق العاده جذاب بود. لس مرد خوش پوشی است اما واقعا هیچکدام از ما نمی خواستیم در عکس تیمی، کنار ژینولا بایستیم. در حالی که داشتیم غذا می خوردیم، قاشق و چنگال از دستان مان افتاد. بسیار مفتخرانه در اتاق حرکت می کرد؛ مانند خدا بود. هنوز هم به آن زمان می خندیم.
این اولین آشنایی من با دیوید بود. در نهایت مجبور شدم از اتاق او فرار کنم؛ زیرا بسیار قهوه می خورد و تا آخر شب نیز سیگار می کشید. اگر می خواستید چشم های تان را روی هم بگذارید، او اصلا هم اتاقی ایده آلی برای تان نبود. دوستی نزدیکی با هم داریم، همسران مان نیز با هم دوست شده اند. بعدها کمی ملک در فرانسه و نزدیک خانه دیوید خریدم.
دیوید نابودگر
در زمین، به ما کمک کرد تا دستاوردی فوق العاده را به نیوکاسل هدیه دهیم. اگر امروز بازی می کرد قیمتش چقدر بود؟ فقط خدا می داند! لمس توپ های اولش خارق العاده بود؛ وقتی گری نویل، لی دیکسون، کورتیس فلمینگ یا ریچارد ادگیل را نابود کرد او را می نگریستم. توانایی فوق العاده ای در نگه داشتن یار مقابلش، فریب دادن او و حرکت به اینور و آنور دارد.
یکی از بازی های پیش فصل را برابر هارتز به یاد می آورم، بیرون از خانه بودیم و من راب لی در خط هافبک بازی می کردیم. تازه به تیم آمده بود و فرم خوب، عالی، فوق العاده ای داشت! بازی اش که آغاز من و راب همدیگر را نگریستیم و با هم گفتیم "لعنتی! او واقعا یک بازیکن است!" با پیتر بردسلی و پل گاسکوئین بازی کرده بودیم اما او، نحوه بازی اش به طور کلی با آن ها متفاوت بود. یک توانایی به خصوص داشت.
گل معروفش برابر بارنزلی (با پیراهن تاتنهام در سال 1999) همه چیز را درباره او خلاصه می کند؛ سرعت، قدرت و در نهایت یک شوت باورنکردنی. بی شک او یکی از بهترین بازیکنان خارجی محسوب می شود که در لیگ برتر بازی کرده است. رفتارش با باشگاه و هواداران، فوق العاده بود.
سرگرم کننده
آیا او کسی بود که جرقه اوج گرفتن نیوکاسل را زد؟ مطمئن نیستم. به نظرم پیتر بردسلی نیز از بازیکنانی است که در به دست آمدن بهترین عملکرد ما، نقش کاتالیزوری داشت. اما بی شک می توانم بگویم ژینولا تعدادی از بهترین نمایش های تاریخ نیوکاسل را به هواداران هدیه داد. کیث جیلسپی را در سمت راست داشتیم، سرعت فوق العاده ای داشت و توپ ها را خوب ارسال می کرد. در سمت چپ نیز دیوید بود که با جان برسفورد فوق العاده کار می کرد.
پیتر نقش زیادی در تیم ما داشت اما دیوید با او فرق می کرد. وقتی در بازی با مشکل می خوردیم و حریف تنها می خواست با ده نفر، دفاع بکند؛ دیوید دست به کار می شد. سانتر می کرد یا یار مقابل را از سد راه بر می داشت. انگار هواداران دوباره زنده می شدند و همین موضوع، باعث روحیه گرفتن کل تیم می شد. نمی شود بر روی این کار، قیمت بگذاری.
بازیکنان مطرح زیادی در تیم داشتیم، لس، راب لی، دیوید بتی یا فیلیپ آلبرت. شخصیت های بزرگی را در سرتاسر تیم داشتیم و به همین دلیل، موفق شدیم. ژینولا با فیلیپ خیلی جفت و جور شده بود، با اینکه شخصیت های بسیار متفاوتی داشتند. فیلیپ دوست داشت تمام روز بنوشد و بیلیارد بازی کند اما دیوید اینگونه نبود.
فراموش نشدنی
به نظرم بهترین عملکرد او برابر منچستریونایتد بود، وقتی آن ها را در سنت جیمز پارک 5-0 شکست دادیم (در اکتبر 1996). دیوید فوق العاده بود. ریتم تیم را کنترل کرد و بازی را در اختیار گرفت. او به یونایتد ثابت کرد که ما تیم خیلی خیلی قدرتمندی هستیم.
همین حالا هم بسیار جذاب است و تفکرات عمیقی درباره فوتبال دارد. پایان تلخی را با کنی دالگلیش در نیوکاسل تجربه کرد اما همه به او احترام می گذاریم و هیچکس وی را فراموش نخواهد کرد.
همین حالا هم بسیار جذاب است
قسمتهای دیگر از این سری یادداشتها: •100-91 • 90-81 • 80-71 • 70-61 • 60-51 • 50-41 • 40-31 • 30-21 • 20-11 • 10 (دیوید ژینولا) • 9 (پیتر اشمایکل) • 8 (پاتریک ویرا) • 7 (جانفرانکو زولا) • 6 (سرخیو آگوئرو) • 5 (دیدیه دروگبا) • 4 (دنیس برکمپ) • 3 (اریک کانتونا) • 2 (تیری آنری) • 1 (کریستیانو رونالدو)