طرفداری- خودش می گوید:" وقتی کودک بودم، تمامی بچه ها دوست داشتند گل های زیبا بزنند اما من دوست داشتم از ورود توپ به دروازه جلوگیری کنم." بله. کاسیاس از کودکی خاص بود، از کودکی مقدس بود. وقتی میان دو تیرک دروازه می ایستد، حتی هواداران تیم خودی نیز می خواهند تمیشان ضعیف بازی کند تا هنرنمایی مردی مقدس را درون دروازه ببینند.
چرچیل می گوید:" ارزش بزرگ بودن به مسئولیتش است." سن ایکر از بدو تولد بزرگ بود. تنها آدم های مسئولیت پذیر می توانند یک روز پس از تولد 19 سالگیشان قهرمان معتبر ترین تورنمنت باشگاهی جهان فوتبال شوند. تنها آدم های بزرگ می توانند توسط عشقشان طرد شوند، اما عاشق بمانند. تنها ایکر کاسیاس است که می تواند با بی مهری از دروازه های سانتیاگو برنابئو دور شود، اما موقع بدرود گفتن چشمانش برای عشق ازلی و ابدی اش به سان جویباری جاری شود. مرد اسپانیایی حکایت ما بار ها مورد بی مهری قرار گرفت. بار ها با مربیانش بر سر عشقش وارد جنگ شد، اما سرش را پایین انداخت تا تقدیر دروازه هایش را به دستانش بازگرداند.
اولین باری که برای ایستادن درون دروازه یک بازی لیگ قهرمانان چسب های دستکش را بست، 18 سال داشت. آن بازی با تساوی0 بر 0 به پایان رسید. اولین پیروزی اش به عنوان بازیکن در لیگ قهرمانان را چند هفته بعد در برنابئو به دست آورد هر چند نتوانست کلین شیت کند، اما رئال مادرید 4 بر 1 مولده را در هم کوبید. اما اگر فکر می کنید اتفاق مهمی رخ داده است، صبر کنید. هنوز روز های تاریخی از راه نرسیده اند.
فصل 2000-1999 رو به پایان بود. رئال به فینال لیگ قهرمانان رسیده بود. چیزی که در تاریخش بار ها تجربه کرده بود. بازی در پاریس برگزار شد و حریف والنسیا بود. تیمی که آن روز ها کانیزارس را درون گل قرار داده بود، یکی از بهترین دروازه بانان اسپانیا اما 120 متر آن طرف تر کسی درون گل ایستاده بود که روزی جهانی را وادار به تعظیم می کرد. رئال مادرید در روزی که کاسیاس کلین شیت کرد، والنسیا را 3 بر 0 در هم کوبید.
تاریخ را ورق می زنیم به سال 2002 می رسیم. رئال مادرید بازهم در فینال لیگ قهرمانان اروپا. کاسیاس سنگربان دوم کهکشانی ها قلمداد می شد و نیمکت نشین سزار سانچز. اما تاریخ وقتی داور سوت آغاز بازی را زد حس می کرد چیزی درون زمین کم است، بله آن چیز دقیقا سن ایکر بود. دقیقه 68 سانچز به علت مصدومیت دیگر نتوانست به بازی ادامه دهد و حالا نوبت کاسیاس بود. چه بازی و چه دقایقی بهتر از چنین دیداری برای تسخیر قلب عشاق فوتبال. سیو های خارق العاده کاسیاس در آن بازی این فرصت را به زیدان داد تا با بی بدیل ترین والی تاریخ، رئال مادرید را قهرمان لیگ قهرمانان کند.
اما بعد از آن بازی طلسم رئال مادرید سر به آغاز یافتن گذاشت. 12 سال طول کشید تا رئال مادرید دوباره قهرمان لیگ قهرمانان شود. سال 2014 رئال مادرید با له کردن حریفانی بزرگ، به فینال رسید. حریفش در فینال بازهم اسپانیایی بود. این بار اتلتیکو مادرید. روی گلی که کاسیاس روی آن بی تقصیر هم نبود، اتلتیکو پیش افتاد. دقایق سپری شد، دقیقه 90 هم گذشت. داور به کمک چهارمش عدد 5 را اعلام کرد. 5 دقیقه وقت اضافی. رویای لادسیما در حال سیزده ساله شدن بود ولی سر طلایی سرخیو رامو، یک پرواز با شکوه در دقیقه 92 و تحقق رویا. رئال به بازی، به فینال و به دسیما بازگشت. وقتی دقیقه 120 به پایان رسیده بود، اسکوربورد نتیجه 4 بر 1 را نشان می داد و این یعنی دسیما بر روی دستان سن ایکر بالا خواهد رفت.
یک سال بعد فهمید زمان جدایی رسیده است. سخت و کمی بی رحمانه بود، اما آنچه باید رخ بدهد، می دهد. در یک کنفرانسی به شکلی مظلومانه حاضر شد. ترجیح داد به جای صحبت کردن، اشک هایش جایش سخن بگویند. کنفرانس تلخی بود. زمان دل کندن از خانه بود. غیر از اشک هایش حرف های کوتاهش نیز کنایه دار بود، اما به مانند یک فرمانده که لشگرش به وی پشت کرده، از لشگرش تشکر کرد و سر به زیر رفت. حالا آن کودک 9 ساله ای که آروزی پوشیدن پیراهن رئال مادرید را داشت رکورددار بازی در رقابت های باشگاهی تحت نظر یوفا است. با 175 بازی. آری او سن ایکر است.
خودش می گوید می خواهد انسان بزرگی باشد تا یک دروازه بان بزرگ. در این مدت تمام قلب ها را تسخیر کرد حتی دشمنان رئال مادرید هم او را ستایش می کنند، اما واقعا او بزرگ نشد، او مقدس شد.