Behzad S.hاین بازی دوتا تحلیل جداگانه داره یکیش تنها تحلیل فنی وتاکتیکی بازی هس. دیگری بررسی میزان تاثیر اکیپ داوری در این بازگشت تاریخی هس .من بازی را با دقت دیدم و با وجودیکه معمولا اینجاها طرفدار موفقیت تیمای ضعیفتر هستم .دوست داشتم بارسا طوفانی شروع کنه گل زودهنگامی بزنه تا بازیه جذاب تربشه و مث ناپولی رئال و یا بایر ارسنال خراب نشه. برای ماها ک بیطرفیم زیبایی وحساسیت بازی تا دقایق اخر هس ک باعث جذابیت وهیجان میشه و اما درمورد بازی ؛
واقعیت اینه پاریس درس نگرفت از نتایج وشرایط مشابه و بجای اینکه تا فرصت هس«ینی کارش یکسره نشده!» از برتری روحی روانی و امتیاز باز بازی کردن حریف، استفاده ببره رفت توی لاک دفاعی مطلق و این درحالی هس ک دیماریا و لوکاس مورا و کاوانی واس نیمه اول بایستی درون زمین میبودن تا در مقطعی ک بارسا ریسکی بازی میکنه واسترس داره اینا مدام ضدحمله بزنن و بازی را تمام کنن اما دیماریا را ب اشتباه بیرون گذاشت و شاید وظایف دفاعی زیادی ب مهاجمانش داد تا ب اصطلاح کمتر گل بخورن اما تاکتیکش اشتباه بود ینی هم حمله ورانش را خنثی کرد هم این ایده احتیاطی کمکی ب استحکام دفاعش نکرد .وگرنه چن تا نمیخوردن. «با فرض اینکه دیماریا مصدومیت نسبی داشت و فقط یک نیمه میتونست بازی کنه اینو گفتم وگرنه ک بایستی کامل میبود.»
حالا در بررسی تاکتیکی امری باید این ک داوری هم ب تیم بزرگتر و تیم میزبان گرایش اشکاری داشت اشاره کرد ینی امری میتونه بگه ک من با فرض داوری عادلانه و بدون تحت تاثیر قرارگرفتن داوری این استراتژی تمام دفاعی را درنظر گرفتم و در دو نقطه کلیدی بازی ک بارسا عملا نا امید شده بود داوری دوتا صحنه ی پنجاه پنجاه را پنالتی گرفت و همین بارسا را جری کرد و ب بازی بطور کامل برگردوند.« حالا پنالتی روی دیماریا ک میتونست بازی را چار دو کنه وتمام کنه هم ب کنار!»
اما همین توجیه امری هم اشتباهه چرا؟ چون شما وقتی در دیگ جوشان نوکمپ یا هر ورزشگاه دراین سطح چارصفر بازی را جلویید و شروع میکنید باید اینو بدونید ک داوری بطور خیلی عرفی و قابل پیش بینی هر برخورد مشکوک و پنجاه پنجاه را «حتی کمتر از پنجاه پنجاه »بسود میزبانی ک چارهیچ عقبه خاهد گرفت .من ازین مسئله اصلا تعجب نکردم .
بنظرم باخت پاریس ب خاطر درس نگرفتن از تاریخ بود. هردوتحلیل بالا این را میگه ک مربی و مسئولین پاریسی با خیالی راحت و غرور ودر عین حال ترس ب نیوکمپ پا گذاشتن ک یجور پارادوکس هس اما در فوتبال این شرایط پیش میاد.و همه اینها بایستی شکل بگیره تا ی نتیجه چارصفر بشه جبران کرد .بخاطر همینه ک اسم این شاهکار معجزه هس. اگرچه نقش داور تاثیرگذارباشه درش، اما درتاریخ با جمله تکراری اشتباه داوری جزیی از بازی هس توجیه میشه.