طرفداری- در سال 95 ورزش ایران به ویژه فوتبال کشورمان فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرد. در همین سال علی کفاشیان از ریاست فوتبال ایران کنار رفت و مهدی تاج به عنوان رئیس جدید معرفی شد. اختلاف نظرهای کارلوس کیروش در تیمملی و فوتبال ایران به اوج رسید و مشکلات مالی بر پیکر باشگاههای ایرانی ضربه زد. در منهای فوتبال نیز مسابقات المپیک برگزار شد و سرانجام بعد از رفتن گودرزی، سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش انتخاب شد. خلاصه سوژههای ورزشی در سال 95 کم نبود. بر همین اساس و برای یک ارزیابی دقیقتر، خبرگزاری فارس به سراغ محمد دادکان، یکی از چهرههای شناخته شده ورزش ایران رفته تا با اظهاراتش واکاوی دقیقتری به مسایل داشته باشد.
محمد دادکان با وجود فعالیتش در حوزه ورزش دانشگاهی، همچنان در عرصه ورزش کشورمان از یک جایگاه ملی برخوردار است و همواره مورد توجه رسانهها است. وی در سال 95 بنا بر اخبار پنهانی که در ورزش ایران منتشر میشد، تا مرز وزیر ورزش شدن نیز پیش رفت، اگر چه زبان صریح و شاید سرخ دادکان کاری کرد تا از بین گزینه ها کنار برود.
مصاحبه فارس را می خوانید با محمد دادکان:
آیا دادکان همچنان به جمله "برای سالم شدن فوتبال، باید دو سال آن را تعطیل کرد"، اعتقاد دارد؟
بله، اعتقاد راسخ دارم. البته من تعطیلی دو ساله فوتبال را بیان نکردم، بلکه گفتم اگر میخواهیم این فوتبال درست شود، یک سال باید این فوتبال را تعطیل کنیم. وقتی ما مشاهده میکنیم که 69 پرونده در کمیته انضباطی فیفا داریم، راهی جز این نداریم.
و البته بدهی های کلان مالیاتی.
بله، اکثر باشگاههای فوتبال ما بدهکارند و تنها راه نجات فوتبال ما این است که اول جلوی دلالان گرفته شود. این دلالها هستند که فوتبال ما را اداره میکنند.
واقعا فوتبال ایران توسط دلالها مدیریت میشود؟
مگر میشود مسئول یا مدیر یا رئیس فدراسیون و یا یک مدیر باشگاه وقتی میبیند که 69 پرونده در کمیته انضباطی فیفا وجود دارد و بدهکار هستند، بیاید و بیخیال فوتبال را ادامه دهد. فدراسیون فوتبال وقتی مشاهده میکند یک باشگاه بدهکار است نباید اجازه ورود به لیگ برتر و یا لیگ دسته اول را بدهد. همین پروندهها عامل ضعیف و نحیف شدن فوتبال کشورمان شدهاند.
به نظر شما فدراسیون تاج توانسته انتظارات را برآورده کند؟
من با صراحت میگویم که نه. ولی نظر من به تنهایی مهم نیست. شما که به عنوان یک رسانه معتبر هستید، نظرسنجی بگذارید و نظرات ورزشی مردم را در رابطه با بخش فوتبال جویا شوید. وقتی میبینیم تمام رسانهها از یأس و ناامیدی و مأیوس بودن مردم در رابطه با فوتبال دائم حرف میزنند، میخواهید بگویم فوتبال خوب است؟! این دعواها و بیاعتمادیها در فوتبال از حد گذشته است. بخش دلالبازی و اسپانسیرینگ برای مردم مشخص و شفاف نیست و مردم به همه مشکلات به وجود آمده نسبت به فوتبال حس خوبی ندارند.
از تشدید دعواها صحبت شد. خبر دارید که جنگ کیروش و برانکو هم خیلی بالا گرفته است. آیا این جنگ به ضرر تیمملی و فوتبال ما نیست؟
من فکر نمیکنم که کیروش به خاطر مشکلات به وجود آمده بخواهد حیثیت ملی و حیثیت فوتبال خود را زیر سوال ببرد. مطمئن باشید که این جنگ هم تمام میشود و کیروش بازیکنان خوب، چه استقلالی و چه پرسپولیسی، سپاهانی و باشگاههای دیگر را به تیمملی دعوت میکند.
به عنوان رئیس سابق فدراسیون فوتبال، شایعه جدایی کیروش از تیم ملی را چقدر جدی می دانید؟
کیروش کارش را خوب بلد است. من 4 سال قبل هم گفتم که کیروش کاربلد است و از نظر فنی هیچ مشکلی ندارد. همچنین درخصوص مشکلات اخیر بین فدراسیون فوتبال با کیروش باید بگویم که این فدراسیون فوتبال ماست که در زمان ورود کیروش به ایران، اختیارات گستردهای به وی دادهاند و الان فدراسیون میخواهد این اختیارات را از کیروش بگیرد و او هم زیر بار نمیرود. شما باید بروید از آنهایی که این قرارداد را امضا کرده اند و اختیارات را به او دادهاند سوال کنید که چرا اینگونه قرارداد را تنظیم کردهاید! واقعیت این است که کیروش از لحاظ فنی به درد فوتبال ما میخورد و توانسته تاکنون افتخارات خوبی برای ما کسب کند.
علیآبادی در زمانی که شما رئیس فدراسیون بودید، گفت که بازیکنان فوتبال ما بیشتر از 50 میلیون نمیارزند. آیا با این حرف موافقید؟
من خودم هم همان زمان گفتم که بازیکنان ما بیشتر از 100میلیون ارزش ندارند ولی این موضوع را هم خوب میدانم که این بنده خدا هم چیزی از ورزش نمیدانست.
به دلیل مسایل سیاسی، ایران میزبانی از تیمهای عربستانی را از دست داده است و حالا باشگاه های ما خارج از ایران با سعودیها بازی میکند. نظرتان در اینباره چیست؟
واقعا هدف را گُم کردهایم؛ ما فقط به دنبال این هستیم که گل نخوریم و یا یک گل بزنیم، اینجاست که حیثیت ملی زیر سوال میرود. من اگر رئیس فدراسیون بودم نمیگذاشتم که تیمهای ما در کشور ثالث با نمایندههای عربستانی بازی کنند، چون حیثیت ملی یک کشور خیلی بالاتر از فوتبال و 3 امتیاز است.
اما اکنون نمایندههای ما در آسیا در عمان با سعودیها بازی میکنند!
بله، فدراسیون نتوانسته جلوی باشگاهها را بگیرد و به نوعی برای بازی نکردن در خارج از ایران نتوانسته با آنها تعامل داشته باشد. ما بزرگترین ضعفها را داریم، وقتی میبینیم که کاپیتان تیمملی در خارج از ایران خداحافظی میکند و فدراسیون فوتبال هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد، پس طبیعی است که مشاهده کنیم که اکثر بازیهای ملی و باشگاههای ما همه در خارج از ایران برگزار شود.
راهکار واقعی برای بازی نکردن مقابل تیمهای عربستانی در خارج از ایران چه بود؟
باید در اینجا فدراسیون مقاومت میکرد. اگر هم شده بود 3 امتیاز را از دست بدهیم، باید در ایران بازی میکردیم.
برگردیم به مسابقات داخلی. پرسپولیس بعد از 10سال در آستانه قهرمانی قرار گرفته است. آیا برانکو با نیمکت خالی میتواند در آخر جام را بگیرد؟
قبل از اینکه بخواهم در مورد پرسپولیس حرف بزنم باید بگویم که پرسپولیس با برانکو جان تازهای گرفته است. این همان برانکویی است که 9 سال قبل اجازه ندادند که وارد ایران شود. در مدیریت ورزش در دوره احمدینژاد افرادی با مصاحبهها و ترفندهای زیادی که ایجاد کرده بودند نگذاشتند تا برانکو وارد ایران شود و دیدید که آن سرخوردگی ملی برایمان پیش آمد و در آخر هم دیدید که به سراغ برانکو رفتیم. برانکو هم به لحاظ فنی مانند کیروش کاربلد است. اکنون آن کسانی که یک روز مخالف برانکو بودند، امروز حامی برانکو شدند و میگویند که برانکو اخلاقمدار و از لحاظ فنی، کاربلد است. مگر میشود که آدم یکشبه اینقدر تغییر موضع یا شخصیتی دهد؟! هم برانکو و هم کیروش، هر دو برای فوتبال ما زحمت کشیدهاند و قابل احترام هستند.
شما با برانکو کار کردهاید. مهمترین نقاط ضعف و قوت این مربی در چیست؟
من ضعفی در برانکو نمیبینم و او کارش را خوب بلد است و از لحاظ فنی هم مشکلی ندارد و یک مربی حرفهای و به تمام معناست. ولی افسوس من برای جامعه فوتبالی ما این است که افرادی که یک زمانی برانکو را میکوبیدند حالا به این موضوع رسیدهاند که برانکو خوب است و از این موضوع خوشحالم که روزی همه کیروش را میکوبیدند من از کیروش حمایت میکردم. همچنین در آن زمان از کفاشیان خواستم که تحت هیچ شرایطی تحت تأثیر حرفهایی که در مورد کیروش میزدند و میگفتند که او به درد فوتبال ما نمیخورد، قرار نگیرد. من حمایت میکردم و دیدید که تیمملی هم به جامجهانی رفت. یک روز هم آقای کفاشیان از من تشکر کرد و گفت صحبتهای شما فشار را از روی دوش من برداشت.
اما به همین برانکویی شما تعریفش را میکنید، امسال در خصوص جذب بازیکنان اوکراینی انتقادهای زیادی وارد شده است.
بازیکنان اوکراینی که به پرسپولیس آمدند، خوب نبودند و کسی هم نمیتواند منکر شود یا بگوید کار من بوده یا نه؛ خودشان میدانند که اشتباه کردهاند و نباید این موضوع را بر گردن کس دیگری بیندازند.
اسپانسر این روزهای پرسپولیس هم خیلی حاشیهساز شده است.
اسپانسر تیم پرسپولیس همراه اول است و باید شفافسازی شود.
در حوزه بینالملل برخی از باشگاههای ما از جمله همین پرسپولیس در خطر کسر امتیاز قرار گرفتهاند. مقصران این قضیه باشگاهها هستند یا فدراسیون؟
هر دو مقصرند. فدراسیون وقتی میبیند که یک باشگاه بدهکار است، نباید بگذارد که در لیگ شرکت کند. باشگاهها هم مقصر هستند. مدیرانی که در رأس کار میگذارند اصلا نمیدانند که کار فیفا و قراردادهای بینالمللی چیست. واقعا مدیری که نمیفهمد قوانین فیفا و یا قراردادهای بینالمللی چیست، چرا به خود اجازه میدهد که در رسانه با صراحت کامل بگوید ما به فیفا باج نمیدهیم؟ باج یعنی چه؟ ما وقتی قراردادهای بینالمللی را قبول میکنیم باید شرایطش را هم قبول کنیم. الان هم دیر نشده است. فدراسیون اعلام کند که تیمهای بدهکار حق شرکت در مسابقات سال بعد را ندارند و این را هم خوب میدانم که فدارسیون برخورد نمیکند. به دلیل اینکه میخواهد همه را داشته باشد تا خودش بماند؛ این هم میشود نتیجه کار.
چرا این روزها دادکان را به عنوان یک چهره کاملا منتقد میشناسند؟ نقدهای شما به حدی جدی است که حتی پیشنهادها را هم رد میکنید.
من همیشه اگر انتقادی داشتهام، به خاطر جامعهام بوده که به بیراهه نرود. انتقادهایم هم هیچوقت فردی نبوده و مطمئن باشید که اگر پیشنهادی به من بشود و بدانم که میتوانم کاری برای مردم انجام دهم، با جان و دل قبول میکنم ولی میدانم که تمام پیشنهادها صوری است؛ اسم من را مطرح میکنند تا کس دیگری انتخاب شود.
اما در سال 95 از شما به عنوان یکی از گزینههای وزارت ورزش نام برده شد.
اوایل دولت یازدهم، مشاور روحانی در رسانه ملی و حتی در رسانهها مدعی شد که رئیس جمهور به دنبال نظرسنجی است تا از بین این افراد با نظر مردم وزیر ورزش را انتخاب کند. اکثریت مردم به من رای دادند و طبق یک نظرسنجی یک درصد هم به رقیب من رای ندادند، اما این اتفاق رخ نداد. حتی در سایت پویش که متعلق به طیف اصلاحات است، من 81 درصد رای آوردم. من در اینجا به صراحت میگویم که 2 تن از وزرای رئیس جمهور به نام آقای ربیعی، وزیر رفاه و صالحیامیری وزیر ارشاد به من مراجعه کرده و 4 خصیصه که آقای رئیس جمهور برای وزارت ورزش موردنظرشان بود را مطرح کردند. این خصایص عبارت بودند از: 1- خوشنامی 2- ورزشی متخصص 3- مبارزه با فساد 4- اقدام به خصوصیسازی. آیا وزرای پیشنهادی که برای وزارت ورزش انتخاب شدند این 4 خصیصه را واقعا دارند؟
قبول دارید که برخی با لابی و روابط پُست میگیرند؟
بله، آقایان میآیند و دوستان نزدیک خود که اکثراً هم بیکارند را میآورند و در رأس کارها و سمتها قرار میدهند و کاری هم ندارند که کاربلد هستند یا نه و کاری هم به این ندارند که آیا مردم چنین مدیرانی را قبول دارند یا نه! دوستان به برخی پست مهم میدهند و متأسفانه این موضوع در کشور ما باب شده و دولتها هم دوست دارند بگویند کار دولت قبل بوده و در آخر هم میتوان فهمید که این 4 خصیصه اصلا مهم نبوده و مهم ارتباط و دوستی میباشد.
سلطانیفر مدعی است که در 8 سال گذشته ورزش به خاطر تحریمها نابوده شده و حالا بعد از برجام پیشرفت خوبی حاصل شده است. آیا با این دیدگاه موافقید؟
اگر برجام برای جامعه ما موفقیتی داشته پس در ورزش هم موفق بوده است. اگر برجام در جامعه ما تغییری ایجاد کرده، امیدوارم در ورزش ما هم تغییری ایجاد کرده باشد. مردم کلاه سرشان نمیرود؛ 8 سال در دولت قبل «درجام» بودیم و 4 سال هم در «برجام» هستیم ما باید ببینیم که آیا واقعا تغییری در زندگی مردم ایجاد شده یا نه.
اما همچنان بحث وزیر شدن شما بین مردم و رسانهها مطرح است. آیا این بحثها صحت دارند؟
شما فکر میکنید با توجه به این صحبتهایی که قبلا و الان انجام دادهام به من مسئولیتی میدهند؟ همین جایگاه خودم را هم از من نگیرند خدا را شکر میکنم. من در زندگی «بله قربان» بلد نیستم. شما ببینید رئیس جمهور وزرای ورزشی را که انتخاب کرده آیا همان 4 خصیصه را که قبلا گفتم را داشتهاند؟ من خدا را شکر میکنم که مردم همیشه به من لطف داشتهاند و خوشحالم که من وزیر مردم هستم نه وزیر دولت. همین که مردم به من احترام میگذارند برای من مهم است.
شما به عنوان رئیس سابق فدراسیون فوتبال و کارشناس ارشد ورزش به راحتی تیم ملی را به جامجهانی بردید. وضعیت فعلی فوتبال کشورمان چطور است؟
البته کیروش کار بسیار موفقی انجام داده و تاکنون توانسته 100 بازیکن جوان و مستعد تحویل تیمملی دهد. در زمان من و برانکو مجموعاً 40 تا 45 بازیکن داشتیم البته الان ناگفته نماند که این 100 بازیکن کیروش حاصل زیرساختها و برنامهریزی های ما نیست. شما ببینید که کدام باشگاه، تیم نوجوانان و یا امید دارد؟ باشگاهها فقط به فکر درآمدزایی خودشان و اینکه در لیگ برتر بازی کنند، هستند.
همانطور که اطلاع دارید فدراسیون چندین سال است به دنبال میزبانی جام ملتهای آسیا و تورنمنتهای بینالمللی است. آیا ما شرایط میزبانی را داریم؟
این موضوع هم مثل در بورس گذاشتن استقلال و پرسپولیس است. من اولین نفری بودم که گفتم امکان ندارد که این باشگاهها در بورس عرضه شود. الان هم به صراحت میگویم که فیفا میزبانی را به ما نمیدهد و همه اینها خیالی بیش نیست. فوتبال در عرصه بینالمللی شرایطی دارد؛ ما کدام شرایط را داریم؟ کدام زیرساخت یا استادیوم و یا هتل و... کدام یک از اینها را به صورت استاندارد داریم؟ ما در ایران فقط یک استادیوم آزادی داریم که تمام مسابقات در آن برگزار میشود. چرا به مردم دروغ میگوییم و با احساسات مردم بازی میکنیم؟ 8 سال در دولت قبل گفتند که ما ساختیم و حال این دولت میگوید که ما داریم کارهای دولت قبل را تکمیل میکنیم؛ باز هم دروغ. تا کی باید دروغ بگوییم؟ بله ما ساختیم؛ استخر برای آب تنی و یا سالن پینگپنگ با سقف کوتاه. کدام استانداردها رعایت شده؟ فقط با این حرفها میخواهند که فعالیت و آمار دولت را بالا ببرند. من در اینجا از فارس میخواهم برود تحقیق کند زمانی که آقایان آمدند چه داشتند و الان که میروند چه دارند. در حال حاضر در مجلس مصوب شده که از سال 96 هر مسئولی ماهی 10 میلیون تومان بیشتر دریافت نکند. با یک حساب سرانگشتی از اول انقلاب اگر ماهی 10 میلیون هم هر مسئولی گرفته باشد (در صورتی که در اوایل انقلاب حقوقها 5هزار تومان بود) میشود تاکنون 4 میلیارد تومان هزینه. چگونه مسئولان ما خانههای 5 تا 6 میلیاردی دارند؟! کدام یک از مسئولان ما در پایین شهر زندگی میکنند؟ میبینید که همگی در بالای شهر و در بهترین آب و هوا زندگی میکنند. مسئولان ما به فکر جیب خود هستند، نه خدمت به مردم. چرا باید یک بازنشسته که 30 سال خدمت کرده ماهی یک میلیون بگیرد؟ در قرآن میفرماید: "مستضعفین میآیند روی کار و غالب میشوند." سوال من این است کدام مستضعف یا فقیر سر کار آمده؟ اکثریتی که سر کار آمدند همگی گدا بودند با این تفاوت که گدا میخورد و به دیگران نمیدهد ولی فقیر و مستضعف هم خود میخورد و هم به مردم کمک میکند. من میدانم که این صحبتها برای من مسئولیت دارد ولی حاضرم هر مسئولیتی را قبول کنم تا مردم کشورم در رفاه و آسایش باشند.
چه صحبتی با چنین مدیران و مسئولانی دارید؟
من سه سوال از این مسئولان دارم که قوام نظام و دموکراسی اسلامی را نشان می دهد و از آنها خواهش میکنم به این سه سوال بنده پاسخ بدهند. 1.چند درصد از شهدا و جانبازان ما از بچه های مسئولان هستند که دائم ادعای سهم خواهی از سفره انقلاب دارند؟ 2. چند درصد از بچه های مسئولان در آمریکا، کانادا و انگلیس برای تدریس و کار زندگی میکنند؟ 3. چند درصد از ثروت ملی این کشور و وامهای کلان در اختیار بعضی از مسئولان است؟ من می دانم که مسئولان ما قادر به پاسخگویی به این سوال ها نیستند و جوابی ندارند که به مردم ایران بدهند. نظام جمهوری اسلامی بر پایه دموکراسی است چرا عده ای از مسئولان این کارها را انجام می دهند و از موقعیت شغلی خود سوء استفاده و مردم را به نظام اسلامی بدبین می کنند؟!
به نظر شما نقطه تاریک و روشن فوتبال در سال 95 چه بوده است؟
نقطه تاریک فوتبال ما این است که تصمیمات بر اثر سلایق افراد و اینکه من برای خودم دشمن درست نکنم و همچنین تابع تصمیمات یک گروه خاص باشم گرفته می شوند. این نقطه تاریکی که در ورزش ما است فوتبال است. نقطه قوت اینکه تیمملی به جامجهانی برود که آن هم باعث خوشحالی مردم میشود.
برای سال 96 مهمترین نیاز فوتبال ایران چیست؟ و اگر شما رئیس فدراسیون بودید چه تصمیمی میگرفتید؟
مهمترین حالت این است که ما به جامجهانی برویم چون رفتن به جامجهانی باعث شور و اشتیاق در جامعه میشود. من دوست دارم که مردم کشورم همیشه در خوشحالی باشند. من اگر رئیس فدراسیون فوتبال بودم کمک میکردم که فوتبال مستقل و درآمدزا باشد و بتواند دستش را در جیب خودش بکند اما متأسفانه این خبرها در فوتبال ما نیست.
بدترین خاطره و بهترین خاطره در زمان ریاست فدراسیون شما چه بوده است؟
بدترین خاطره این بوده که من تحت فشار نیروهای امنیتی و انتظامی بودم که تیم صنعت نفت آبادان به لیگ برتر صعود کند که آن موقع حق صنعت نفت نبود. هرچند شخصا مردم خوزستان را دوست دارم. بهترین خاطره ریاستم این بود که از رئیس جمهور وقت نشان لیاقت دریافت کردم و افتخارم این است که تنها مدیر ورزشی هستم که از دست رئیس جمهور کشورم نشان لیاقت گرفتم.
مجلس در سال 95، 2 وزیر ورزش را تجربه کرده؛ گودرزی و سلطانیفر. چرا گودرزی رفت و سلطانیفر آمد؟
گودرزی نرفت. از اول هم قرار نبود گودرزی وزیر باشد و رئیس جمهور از اول هم به دنبال سلطانیفر بود اما به دلیل عدم رأی اعتماد مجلس، رئیس جمهور به جای سلطانیفر و سجادی، گودرزی را معرفی کرد و در طول تمام این مدت به دنبال این بودند که مجلس جدید بیاید و دوباره سلطانیفر را معرفی کنند، سرانجام هم دیدید با روی کار آمدن مجلس جدید، سلطانیفر وزیر شد.
آیا تعداد ظرفیت مدالهای ما در المپیک در حد 8 مدال است؟
بله، ما فقط میتوانیم در تکرشتهها مدال کسب کنیم. آن هم کشتی، تکواندو، ووشو، وزنهبرداری و پرتاب دیسک. ما نمیتوانیم به رشتههایی که کشورهای دیگر در آن سرمایهگذاری میکنند بها بدهیم و ما هم سرمایهگذاری کنیم مانند ژیمناستیک، شنا و... ما فقط میتوانیم در رشتههایی که قدرتی و فیزیکی هستند حرفهایی برای گفتن داشته باشیم.
بعضیها معتقدند که تیمملی امید نباید سرمربی خارجی داشته باشد. نظر شما چیست؟
من معتقدم که در تیمملی امید و هم تیمملی بزرگسالان باید از مربیان خارجی کاربلد استفاده کنیم و فرصت کافی به آنها بدهیم و در کنار مربیان خارجی دو تا از مربیان خوب خودمان را هم قرار دهیم و مطمئن باشید که پاسخ لازم را میگیریم.
در سال 96 بزرگترین چالشهای پیشروی وزیر ورزش را در چه چیز میبینید؟
وزیر ورزش باید 5 جا را همیشه داشته باشد که به چالش کشیده نشود؛ 1- فدراسیون فوتبال 2- فدراسیون کشتی 3- کمیته ملی المپیک 4- استقلال 5- پرسپولیس. در وزارت ورزش هیچ کاری به اندازه این 5 مورد مهم نیست. در صورتی که اگر برای دیگر فدراسیونها مشکلی پیش بیاید مهم نیست و اگر این وزیر این 5 مورد را به خوبی کنترل نماید وزارت ورزش هیچوقت دچار چالش نمیشود.