طرفداری- این سناریوی فرضی را در نظر بگیرید: " در بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی آرژانتین در جام جهانی 2014 خطای پابلـو زابالتا بر روی اشکان دژاگه گرفته می شد، نکونام توپ را گل می کرد و ما آن بازی را می بردیم. نه پنالتی گل کردن نکونام عجیب بود و نه گل نخوردن از آرژانتین غیر ممکن عملا یک مسابقه دروازه ی ما جلوی این تیم بسته ماند. بـازی بعدی مقابل بوسنی هم را چون با یک تســاوی و یک پیروزی تقریبا صـعودمان را مسجل کرده بودیم به دفاع کردن می پرداختیم و با یک ضد حمله یا ضربه ایستگاهی بوسنی را نیز شکست می دادیم. با صدر نشیی در گروه با روحیه ی خوب به مصاف سوییس می رفتیم و همانگونه که جلوی مسی و هیگواین کلیـن شیـت کرده بودیم، دست امبولو و شکیری را نیز از دروازه ی تیم کوتاه می کردیم و کار را به ضربات پنالتی می کشاندیم ، از آنجایی که ضربات پنالتی به ضربه ای و لحظه ای بند است اصلا بعید نبود که به مرحله ی یک چهارم صعود می کردیم. در مرحله ی چهارم نیز با دفاع جانانه کار را به ضربات پنالتی می کشاندیم و چون دفعه ی قبلی پیروز بوده ایم با انصاف باشیم و این بار شکست بخوریم و به نیمه نهایی نرسیم ."
چه قدر این سناریوی فرضی را محال می دانید؟ برای ملموس تر کردن موضوع بگذارید یک مقال خارج از دنیای جادوگری بزنیم.
هشت سال قبل از جام جهانی 2014 در جام جـهانی 2006 تیمی بود که ماننـد ایران در گروهش چهارم شد . این تیم هم مانند ایران به جام جهانی 2010 نرسید و دوباره همانند ما با یک دوره تاخیر به مسابقات برزیل وارد شد. این تیم در مسابقه اول برنده ی دوبار جام جهانی را شکست داد ، به مصاف تیمی رفت که نایب قهرمان اروپا در آن زمان به شمار می رفت، آن تیم را نیز شکست داد و با یک تساوی مقابل یک از مدعیان جدی با هفت امتیاز در صدر گروه مرگ قرار گرفت. با تساوی مقابل یونان در وقت های قانونی و پیروزی در ضربات پنالتی به مرحله ی چهارم نهایی راه پیدا کرد و باز هم یک صد و بیست دقیقه گلی نخورد تا باز هم ضربات پنالتی تعیین کننده ی تیم حاضر در نیمه نهایی باشد . تیم ملی کاستاریکا تنها به خاطر ضربات پنالتی بود که نتوانست به جای هلند در نیمه نهایی حاضر باشد.
عملکرد ایران و کاستاریکا در جام های 2006 و 2010 یکسان بود پس چرا فاصله ای به این اندازه در نتیجه ی دو تیم در جام برزیل حاصل شد؟
از لحاظ تاکتیکی تیم ملی ایران و کاستاریکا هر دو صرفا اهداف خود را روی دفاع کردن متمرکز کرده بودند و واقعا هر دو تیم هم خوب بودند (سه گلی که از بوسنی دریافت کردیم بخاطر شرایطی که بود برای همگان روشن است). هیچکدام از دو تیم حملات پر دامنه ای نداشتند و از بازی اول به بعد آمار گلزنی دو تیم برابر بود. از لحاظ مهره به غیر از جونیور که در ماینتس، ناواس که در لوانته و روییز، کاستاریکا بازیکن دیگری در اروپا نداشت و ما نیز نکونام، دژاگه، قوچان نژاد، تیموریان، شجاعی و داوری را داشتیم که یا مشغول بازی در اروپا بودند یا سابقه بازی در اروپا را داشتند. جالب این است که رهبر خط دفاع کاستاریکا سال بعد نیمکت نشین محسن بنگری شد که حتی به تیم ملی دعوت هم نمی شد.
پس چرا تفاوت سطح نتیجه گیری این قدر زیاد است ؟
زیگ زیگلر نویسنده و تاجر مشهور آمریکایی برای پیروز شدن سه عامل بر می شمرد:" برنامه ریزی برای پیروزی، آماده شدن برای پیروزی و منتظر پیروزی بودن."
از لحاظ برنامه یا شیوه ی بازی و همچنین وسایل و لوازم پیاده سازی برنامه دو تیم در شرایط یکسانی بودند . اما دیدگاه ها. جدای از اینکه دیدگاه و طرز فکر کاستاریکا چه بود صرفا به شرح طرز فکر ایران می پردازیم.
از وقتی بنده به خاطر می آورم صرف حضور در جام جهانی به تنهایی خود افتخار بزرگی به حساب می آمد، این که تنها 32 تیم جواز حضور در این تورنمنت مهم را به دست آورده بودند و ایران هم یکی از آن ها بود برای ما کافی بود. بار ها در صدا و سیما افراد بی تخصص موفقیت در جام جهانی را «شاخ غول شکستن»دانسته اند و سعی در پایین آوردن سطح انتظارات افکار عمومی و هواداران نسبت به تیم داشته اند. در برنامه که از سوی اسپانسر پیامکی از شبکه دوم سیما پخش شد مانور عجیبی از سوی بازیکنان روی جمله "جدا از هر نتیجه ای مطمئن باشید ما تمام تلاشمان را خواهیم کرد" داده شده بود. همواره حریف قوی تر از چیزی که بود نشان داده شد و گواه این قضیه نیز برنامه ی نود قبل از آخرین بازی ما با قطر است. این برنامه حدود سه ساعت به رپرتاژ امکانات قطری ها پرداخت و بار ها این تیم را "منتخب جهان" نامید. تفاوت سطح ما و آرژانتین بر کسی پوشیده نیست اما به یقین تنها دلیل شکست ما عدم خود باوری و اعتماد به نفس بود، پنالتی ما گرفته نشد چون حتی خودمان هم باور نداشتیم که ایران می تواند از آرژانتین پیش بیفتد یا بازی را ببرد. هدف ما کم گل خوردن بود که محقق شد. نمی شود منکر کمبود امکانات شد ولی قطعا بزرگترین مشکل ما عدم خود باوری است و اعتقاد به اینکه شایسته ما نیست برای تساوی با نیجریه و شکست مقابل آرژانتین به شادی در خیابان ها بپردازیم.
اگر به توانایی های ما شک دارید به خاطر بیاورید زمانی دغدغه ی بزرگ ما گرفتن یک ست از کره و ژاپن در ورزش والیبال بود و شش سال بعد سرمربی تیمی که سوم جهان شد را بخاطر نتایج ضعیف برکنار کردیم، شش سال بعد ما همان قبلی ها بودیم با سطح انتظار و اهداف متفاوت.
عنوان متن از کتابی تحت عنوان «نگرش من و چالش های برتری» نوشته ی «محمد بن راشد آل مکتوم» حاکم دبی که در آن به شرح جاه طلبی های خود در طول رسیدن دبی از صفر به صد می پردازد. «محمد ابراهیم انصاری لاری» به فارسی ترجمه و نشر «قلمکده» آن را چاپ کرده است.
ارسالی از Scorpius Malfoy