اختصاصی طرفداری - دور رفت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا و مرحله نیمه نهای جام یوفا در فصل 03-2002 در حالی پیگیری می شد که اتفاقی نادر در آن جلب توجه می کرد: هیچ تیمی از بوندس لیگا در جمع تیم های حاضر در این مراحل نبود. نادر از این لحاظ که از فصل 84-1983 اولین باری بود که این اتفاق رخ می داد، اما آن سال برای فوتبال آلمان که درست یک سال قبل از آن نایب قهرمانی لورکوزن در چمپیونز لیگ، دورتموند در جام یوفا و تیم ملی آلمان را در خاور دور تجربه کرده بود تبدیل به نقطه عطفی تاریخی و فراموش نشدنی شد.
در آن سال دورتموند در آخرین بازی دور دوم گروهی در زمین میلان به برتری یک بر صفر رسید و در عین شایستگی پس از رئال مادرید و میلان قرار گرفت و از دور رقابت ها حذف شد و شالکه و اشتوتگارت و هرتابرلین هم از جام یوفا کنار رفتند. «اولی هسه لیشتن برگر» نویسنده مشهور و برجسته آلمانی پس از این وقایع در وب سایت Soccernet نوشت: " هنگامی که سوت پایان دیدار دورتموند و میلان در سن سیرو به صدا در آمد، زرد پوشان فهمیدند که علیرغم پیروزی بزرگشان حذف شده اند. در همین لحظه اولین خبرنگارها همانند کرکس هایی گرسنه از پله های استادیوم پایین می آمدند تا پشت کامپوترها مقاله هایشان را شروع کنند. مقاله هایی که زوال امپراطوری آلمان که علی الظاهر در بحران قرار دارد را روایت می کنند. همگی آن ها ما را یاد فصل 84-83 می اندازند تا هزیمت تمامی نسبت های قدیمی را نشان دهند. اما سال 84 سالی بود که آبردین در اسکاتلند قهرمان شد و تاتنهام نیز در جام یوفا، به عبارت دیگر در زمانی پیش از شروع زمان. فقط بهترین ها هستند که موجب حسادت سایرین می شوند، اگر ترحم و دلسوزی وجود داشت جای نگرانی بود."
درست است که در آن سال تیمی از بوندس لیگا در جمع هشت تیم نهایی نبود، اما اگر بخواهیم به دنبال فصلی بگردیم که تیمی از آلمان در این جمع نباشد، باید باز گردیم به فصل 57-1956 که دینامو برلین، نماینده آلمان شرقی در یک چهارم نهایی نهایتا به رم باخت و حذف شد، یعنی زمانی پیش از آن که کسی نام پله را خارج از برزیل شنیده باشد!
قریب به ده سال از آن دوران می گذرد، آلمان ها نه به سبک ایتالیایی ها «هفت خواهر» دارند، نه به سبک لیگ برتر انگلیس «Big Four»، جدا از رقابت تنگاتنگ بایرن مونیخ و بورسیا دورتموند که در سال های اخیر به «Der Klassiker» مشهور شده است، بوندس لیگا با سرمایه گذاری کلان در فوتبال پایه خود و توجه عمده تیم های مطرح این لیگ نظیر بایرن مونیخ، بورسیا دورتموند، شالکه، وردربرمن و اشتوتگارت به تیم های پایه جهشی خیره کننده را در این لیگ شاهد هستیم. آمار ها گویای همه چیز هستند: در فصل جاری یکصد و نود و نه کشور جهان بازی های این لیگ را به طور مستقیم پوشش می دهند و تمام استادیوم های مدرن و زیبای آنها هر هفته مملو از تماشاگر هستند و چنین آماری باعث می شود که بوندس لیگا بعد از لیگ فوتبال آمریکایی رده دوم پرتماشاگرترین رقابت ورزشی سالانه را به خود اختصاص دهد. این در حالی است که لیگ برتر انگلیس در رده چهارم، لا لیگا در رده ششم و سری آ در رده نهم این جدول قرار دارند. این جایگاه خیره کننده به آسانی برای ژرمن ها به دست نیامده، آن ها طی ده سال و از فصل 01-2000 از میانگین 28421 تماشگر در هر بازی و هشت میلیون و 696هزار نفر در مجموع به 45هزار و 116 نفر به طور میانگین در هر بازی و 13میلیون 805هزار نفر در مجموع دست پیدا کرده اند، بورسیا دورتموند با بیش از 80هزار تماشاچی در هر بازی در صدر جدول تیم های اروپایی قرار دارد و بایرن با رکورد شگفت انگیز فروش صد درصدی تمام بلیت های بازی های خانگی اش (پیش از شروع فصل و به صورت پیش فروش) از روز اول افتتاح استادیوم زیبای آلیانز آرنا تا به امروز رکوردی دست نیافتنی از خود به جای گذاشته است. به تمام این آمارهای خارق العاده اضافه کنید پیشرفت چشمگیر تیم ملی آلمان در سال های اخیر، حضور بازیکنان متعدد این کشور در تیم های سرشناس اروپایی، معرفی ستاره ها و جوان های آینده دار به فوتبال اروپا و تعریف و تمجیدهای هر روزه اساطیر و بزرگان دنیای فوتبال از این لیگ و دستاوردهای مدیران کارآمد و آیندهنگر آنها.
در نیم فص اول بوندس لیگا دیدار بایرن مونیخ و دورتموند با گزارش عادل فردوسی پور پخش زنده شد، دیداری بسیار سطح بالا و جذاب، پر از تاکتیک و ضد تاکتیک و خلاصه دیداری در سطح بین المللی. اما گزارشگر محبوب و صد البته باهوش صدا وسیما که بدون شک چهره اول گزارشگری و اجرا در برنامه های فوتبالی به حساب می آید با زیرکی خاصی سعی در کاستن از ارزش های این بازی داشت. عادل فردوسی پور که نتایج همزمان سایر بازی های لیگ های دیگر کشورها را هم اعلام می کرد و در یکی از بازی های همزمان منچستریونایتد (یکی از تیم های مورد علاقه آقای گزارشگر) در زمین ردینگ به میدان رفته بود که از قضا دیداری پر گل بود که تا دقیقه سی و چهارم با نتیجه غیر متعارف چهار بر سه به سود یونایتد پیگیری می شد و آقای فردوسی پور با هوش خاص خود و به طور غیرمستقیم آن بازی را با بازی بایرن-دورتموند که علیرغم سطح بالا کم گل بود مقایسه می کرد و با به کار بردن پیاپی جمله «عجب بازی شده بازی منچستر-ردینگ...» سعی در ادای سهم خود در برتر جلوه دادن سایر تیمها و لیگها به بوندس لیگا و تیم های آلمانی داشت.
پس از آغاز دور رفت مرحله حذفی لیگ قهرمانان و برگزاری بازی ها به شیوه جدید، مخاطبان بازی های بیشتر و حساس تری را می توانند پیگیری کنند. یکی از این بازی ها، بازی آرسنال در برابر بایرن مونیخ بود، ابتدا مجتبی تقوی، سرمربی تیم سایپا به عنوان کارشناس برنامه با لبخندی ادامه دار و بدون دلیل بارها و بارها بایرن مونیخ را با بارسلونا اشتباه گرفت و نام این تیم ها را جا به جا می گفت. هر چند که فکر می کنم هواداران بایرن و آرسنال به مراتب بهتر می توانستند بازی و تاکتیک ها را تجزیه و تحلیل کنند! اما گزارشگر بازی، استاد معظم، جواد خیابانی که در عشق به بارسلونا با کارشناس برنامه رقابتی تنگاتنگ داشت، بارها و بارها در گزارشی عاری از هرگونه هیجان و اطلاعات مفید (که دادن اطلاعات اشتباه و تلفظ های غلط قسمتی تکراری از گزارش های استاد شده) اشاره های پیاپی و بی دلیلی به بازی بارسلونا و میلان داشت و با نام گذاری این بازی به «گل سرسبد بازی های این مرحله» روی اعصاب هواداران بایرن مونیخ و آرسنال و صد البته رئال مادرید و منچستر یونایتد مانور می داد. و به نظر می رسید علاقه زیادی به حذف بایرن و صعود آرسنال دارد، نکته ای که در انتها هر چند با لحن شوخی و مزاح اما مورد انتقاد رضا جاودانی قرار گرفت.
هفته گذشته در اتفاقی نادر شبکه سوم سیما اقدام به پخش مستقیم دیدار بایرن مونیخ با وردربرمن کرد، با گزارش محمد رضا صادقیان که معمولا صدای او را یا از گزارش بازی های پخش با تاخیر تیم های آلمانی به یاد داریم و یا گزارش بازی هایی بی اهمیت که صرفا برای پر کردن آنتن در ساعات پایانی شب در ماه های عاری از فوتبال! او هم به نوعی و با افراط در تعریف و تمجید از بایرن سبک بازی آن ها و گزارشی کسل کننده حتی حوصله هواداران بایرن را هم سر برد. بر هیچ کس پوشیده نیست که آقای صادقیان علاقه شدیدی به بایرن و فوتبال آلمان دارند، حداقل پس از آن بازی دیگر پوشیده نیست!
و در پرده آخر این نمایش تاسف بر انگیز، مزدک میرزایی که به هواداری از تیم هایی خاص و سرکوب تیم های دیگر شهره عام و خاص است وظیفه گزارش بازی جام حذفی آلمان، باز هم بین بایرن مونیخ و دورتموند را بر عهده می گیرد، دریغ از کوچکترین زحمتی برای مطالعه درباره تاریخچه دو تیم، تاریخچه جام حذفی، رکوردها، آمار و ارقام و هزار و یک اطلاعات ریز و درشت دیگر که می توان برای زیباتر کردن گزارش یک بازی به آن افزود. اگر جناب میرزایی به خود زحمت دهند دو سه سایت نامی فوتبال جهان را مطالعه کنند متوجه تحسین تمام ژورنالیست ها و ورزشی نویس های این دنیا نسبت یه این بازی بسیار سطح بالا خواهند شد (البته تسلط ایشان به زبان انگلیسی بارها به بینندگان ثابت شده است! مخصوصا در دربی فصل پیش منچستر و خواندن آن بنر معروف تماشاگران سیتی!) دیداری که از دیدگاه بسیاری از فوتبال دوستان و صاحب نظران با کیفیت تر و به روز تر از الکلاسیکوی شب پیشش بود، که به لطف گزارش زیبای جناب میرزایی تا حد لیگ محلات امارات نزول درجه پیدا کرد.
با تمام پیشرفت بوندس لیگا و تمام جذابیتی که این لیگ در سالیان اخیر پیدا کرده و فیلمبرداری های زیبای بازی ها، تمام فوتبال دوستان و به خصوص هواداران فوتبال آلمان متفق القول بر این نکته اذعان دارند که به طور مثال نمی توان بازی ماینتس با گروتر فورث را در اولویت پخش نسبت به مثلا بازی چلسی و نوروویچ قرار داد. هیچ هوادار منطقی چنین خواسته ای از رسانه ملی ندارد، اما کوچکترین حقی که شما به گردن آنها دارید این است که کاری کنید که هوادار نود دقیقه از دیدن بازی تیمش و شنیدن صدای گزارشگر و اطلاعات ریز و درشت لذت ببرد، نه اینکه دست خود را بر روی دکمه «Mute» کنترل تلویزیون فشار دهد. صدا و سیما یک تریبون و بلندگوی آزاد است در اختیار شما قرار می گیرد تا به هر مخاطبی هر آن چه لایق آن است ارائه دهید، نه هر چه به مذاقتان خوش می آید. به کار بردن واژه هایی مانند «باند» یا «دار و دسته» برای گزارشگرانی که سال هاست این تریبون را در اختیار دارند هم زود است و هم در شأن ومقام این سایت نیست! امیدواریم هواداران فوتبال آلمان، بوندس لیگا و تیم های آلمانی هم به زودی بتوانند از شنیدن صدای گزارشگرها و گزارش بازی ها لذت کامل ببرند.
اشاره مهم: قسمت هایی از این یادداشت، برگرفته از مقاله ای منتشره در روزنامه همشهری در تاریخ 21فروردین ماه 1382به قلم امیر علیزاده با نام «زوال امپراطوری آلمان» است.