اختصاصی طرفداری- هضم خبر چه برای این طرفی ها و چه برای آن طرفی ها، به دلایل مختلف آسان نبود. در انگلیس، آرسنال، تا یادمان می آید با ینس لمن و اخیرا مرته ساکر، اوزیل، موستافی همیشه میانه خوبی با آلمان ها داشته؛ چلسی، چندین سال میزبانی شماره 13 محبوب ژرمن ها، میشاییل بالاک، را کرده و رابرت هوت هم چند صباحی برای آنها بازی کرده است؛ لیورپول برای مدتی طولانی سکان میانه میدانش را به دتمار هامان سپرده بود و الان هم در کنار یورگن کلوپ، لوریس کاریوس و امره جان را در ترکیب می بیند؛ اوه روسلر، که شاید کمتر در یادها مانده باشد آمار 50 گل در حدود 150 بازی را برای منچسترسیتی ثبت کرده و در حال حاضر ایلکای گوندوعان و لروی سانه برای تیم گواردیولا توپ می زنند؛ یورگن کلینزمن هم برای دو فصل در دیگر تیم لندنی یعنی تاتنهام حضور داشت، اما منچستریونایتد به عنوان ضلع چهارم بیگ فور هیچ گاه رنگ آلمانی ها را به خود ندیده بود و الان قرار بود یکی از مهم ترین های تاریخ ژرمن ها، اولین آلمانی تاریخ شیاطین سرخ باشد.
هیچ بازیکنی از باشگاه بزرگ تر نیست، هیچ نامی فراتر از تیم نیست و آلمان ها هیچ گاه به نفرات وابسته نبوده اند. همه این ها درست، اما بعضی از اسم ها هویت باشگاه هستند، شناسنامه باشگاه هستند. برای بعضی ها نمی توان هیچ پیراهن دیگری تصور کرد، جای دیگری آنها را دید و در تلاش برای پیروزی تیمی دیگر، تماشایشان کرد و شماره 31 قدیمی یکی از همین ها بود. شواینی هویت و شناسنامه بایرن مونیخ بود، او در آنجا رئیس بود!
باستین بعد از اختلاف با پپ گواردیولا و عدم حمایت از سوی کارل هاینتس رومنیگه و کادر مدیریتی باشگاهی که 17 سال برای آن زحمت کشیده و 500 بار پیراهن آن را به تن کرده بود، به یونایتد پیوست تا خیلی ها حتی اگر به حضور پیاپی در جمع 4 تیم برتر لیگ قهرمانان، قانع شوند، دلایل کافی برای تنفر از سرمربی پرافتخار سابق بارسلونا و جناب رومنیگه را داشته باشند. بعدها یکی از خبرنگاران آگاه نشریه معتبر بیلد در مصاحبه ای اعلام کرد:
بایرن از ترس اینکه مبادا اینطور به نظر برسد که دارد یکی از رهبراناش را از تیم بیرون میاندازد، نمیخواست او را خیلی ارزان بفروشد. از سوی دیگر، منچستر یونایتد به دلیل مخالف، کاملاً خوشحال است که در مورد این مبلغ صحبتهای زیادی مطرح شوند. هزینه واقعی این انتقال به رقم 15 میلیون یورو بسیار نزدیکتر است.
بایرنی ها بلافاصله دو دسته شدند. عده ای تصمیم در محکوم کردن تصمیم کاپیتان گرفته و او و خدماتش را به فراموشی سپردند و عده ای دیگر ذره ای از علاقه خود به او نکاسته و همچنان با احترام از او یاد می کردند و حتی در این راه از اعتراض های علنی همانند نصب بنر در اطراف باشگاه و غیره هم غافل نمی شدند. دسته اول که تکلیف شان مشخص بود، ولی دسته دوم ماندند و عکس های اینستاگرامی آقای خونسرد (لقب تازه شواین اشتایگر در یونایتد) با پیراهن منچستر و اولدترافورد و خوشحالی هایش از موفقیت ها و پیروزی های باشگاه جدید محبوبش. هر بار عکسی با آرزوی موفقیتی برای یونایتد از سوی شواینی منتشر می شد داغ دل طرفداران بایرن و مانشافت هم تازه می شد و آنها را در دوگانگی دوست داشتن یا نداشتن هر کدام از پست های او قرار می داد چون در یک طرف محبوب قرار داشت و در یک طرف منفور!
فصل اول با لوئیس فن خال به هر شکل گذشت تا در فصل دوم و آخر قرارداد شواین اشتایگر، آقای خاص با کوله باری ازخریدهای ریزودرشت اعم از مخیتاریان، پوگبا و زلاتان از راه برسد. شواینی از یورویی به منچستر بازگشته بود که در اولین و آخرین تورنمنت بین المللی اش به عنوان کاپیتان قهرمان جهان، عملکردی انتقادبرانگیز داشت و حسن ختام حضورش در بازی های رسمی با پیراهن 4 ستاره آلمان، یک نیمه نهایی لعنتی دیگر و آن هندِ پنالتی عجیب و غریب برابر فرانسه بود. در بازگشت به منچستر برای آغاز فصل دوم حضورش، مورینیو استقبال خوبی از هافبک کهنه کارش نکرد و تا اواسط فصل با تکیه بر فاکتور سن و سال، حتی او را در لیست 18 نفره اش هم قرار نمی داد:
فکر می کنم شرایط برای بازی کردن باستین بسیار سخت است. نمی گویم که غیرممکن است، ولی بسیار سخت است. یک تصمیم در خصوص پوگبا، اشنایدرلین، هررا، کریک و فلینی گرفته ایم. برای دو پست، پنج بازیکن داریم. رسیدن فرصت بازی، بسیار بسیار سخت خواهد بود. نمی توانم به جای او پاسخگو باشم، این زندگی و حرفه اوست. او با باشگاه قرارداد دارد و این حق را دارد که به این قرارداد پایبند باشد و تصمیم بگیرد در منچستر بماند. بعضی از بازیکنان، از طریق راه های مختلف واکنش نشان می دهند. صادقانه بگویم، باستین زیاد صحبت نمی کند. او بیانیه خود را کاملاً مودبانه و در راه یک هدف منتشر کرد، هیچ مشکلی نیست.
میشاییل بالاک، لوکاس پودولسکی، کارل هاینتس رومنیگه و سایر اهالی فوتبال این رفتار با باستین را مورد انتقاد قرار دادند، اما تندترین جملات از سوی اولی هونس بیان شد:
رفتاری که با شواینی شد غیر قابل باور است. به بازیکنی مثل او اجازه تمرین داده نشده و از عکس تیمی نیز کنار گذاشته شد، با شواینی همانند جذامی ها رفتار می شود. این شرایط باشگاه بیانگر این است که منچستر یونایتد اجازه حضور به شواین اشتایگر در تمرینات اصلی را نمی دهد. او انسان شگفت انگیز و بازیکن فوق العاده ای برای بایرن بود. رفتار منچستر یونایتد با او شرم آور و تاسف انگیز است.
با این حال، صبر و رفتار حرفه ای و استمرار تمرینات شواین اشتایگر تنها واکنش هایی بود که از او دیده می شد:
منچستریونایتد آخرین باشگاه من در اروپا خواهد بود. به سایر باشگاه ها احترم می گذارم ولی یونایتد تنها باشگاهی بود که به خاطر آن بایرن مونیخ را ترک کردم. اگر تیم به من نیاز داشته باشد، آماده هستم. این تنها چیزی است که می توانم در مورد شرایط کنونی بگویم. می خواهم از همه هواداران بابت این حمایت فوق العاده از من، در طی هفته های اخیر تشکر کنم.
او قبلا هم وقتی با گواردیولا به مشکل خورده بود، اعلام کرده بود اگر در بایرن بماند، با سرمربی کنار خواهد آمد و همین رفتار، کوه یخی چون آقای خاص را هم آب کرد و او کم کم در زمین های چمن انگلیس فرصت حضور پیدا کرد. با این حال، دیگر طوری شده که باید دلمان را خوش کنیم به حضور چند دقیقه ای پرِمنت او در بازی های کم اعتبار لیگ کاپ یا جام حذفی انگلیس و انگار خودش هم اعتراضی ندارد، همان طور که کاسیاس اعتراضی نکرد و همان طور که لمپارد بی سروصدا رفت!
ماجرای بچه منطقه کُلِبرمور ایالت بایرن، نوزده سال پیش وقتی از روزنهایم راهی تیم جوانان بایرن مونیخ شد، کلید خورد، در جام جهانی 2014 به اوج رسید و با مصاف خاطره انگیز و پایانی برابر فنلاند و الان با پیراهن یونایتد به فصول آخرش رسیده است. طبیعت انسان به گونه ای است که همیشه محبوب را آن طور که دوست دارد به یاد می آورد نه آن گونه که در پایان راه می بیند؛ برای همین هم زخم ابدی حضور او در یونایتد هر چقدر عمیق هم باشد، Der Gott (خدا به زبان آلمانی) هر چه که باشد، برای همیشه، قهرمان یگانه مصاف فراموش نشدنی فینال جام جهانی 2014 و بزرگترین سمبل ستاره چهارم پیراهن مانشافت، باقی خواهد ماند.
یادداشت های مرتبط:
ستاره فراری ژرمن ها با این پنج استراتژی شکار شد
راز قهرمانی آلمان در جام جهانی 2014؛ داستانی که از 1998 آغاز شده بود (قسمت اول) (قسمت دوم)