طرفداری- شاید این گونه به نظر بیاید که دسامبر با توجه به عدم توفیق در بازی مقابل بورنموث و وست هم، چندان برای قرمزها خوش یمن نبود، ولی ثابت شد آن نتایج بیشتر از آنکه تیم را ضربه فنی کرده باشند، فقط مشت های محکمی بوده اند. در آستانه سال نوی میلادی، لیورپول همچنان نزدیک ترین تعقیب کننده چلسی برای قهرمانی در لیگ برتر است. شاهد جدالی برای قهرمانی هستیم که در آن اشتباهات اندکی رخ می دهد. سال گذشته در این زمان، لستر سیتی با کسب 38 امتیاز از 18 مسابقه با اختلاف 2 امتیاز، صدرنشین بود. الان این مقدار امتیاز شما را تا رده چهارم، پایین می آورد.
سه شنبه شب، انگار هیچ کس شانسی برای پیروزی استوک در آنفیلد قائل نبود، اما مارک هیوز بازی را آن چنان پرشور و حرارت آغاز کرد که گویا آنها در خانه بازی می کنند. شاید همگان فکر می کردند والترز و پتر کراوچ زوج تهاجمی چندان خوبی نباشند، اما این مسابقه ثابت کرد آنها چقدر موثر هستند. اریک پیترز، که الان در سمت چپ زمین استفاده می شود، توپ را برای والترز ارسال کرد تا او تیمش را پیش بیاندازد. شاید تیم های دیگر لیورپول بعد از آن 20 دقیقه آغازین، روحیه شان را از دست می دادند.
عملکرد سایمون مینیوله در صحنه گل هم نشان داد کنار گذاشتن لوریس کاریوس نتوانسته مشکلات دروازه بانی لیورپول را مرتفع کند. با این حال، این دروازه بان بلژیکی دقایقی بعد ضربه خوب جو آلن، که تلاش می کرد عدم توفیق اش در آنفیلد را جبران کند، به خوبی مهار کرد. لیورپول توانست در همان نیمه اول نگرانی ها در خصوص از دست دادن امتیاز در این بازی را رفع کند و با خیال راحت به رختکن برود. با اینکه در دقیقه 30، هر دو تیم آمار 4 شوت به دروازه ها را ثبت کرده بودند، این آمار در پایان مسابقه 20 به 6 به نفع قرمزها بود.
یکی از فرضیه های موجود این است که دفاع متزلزل از مهم ترین دلایل پایان دوران حضور برندان راجرز در لیورپول بوده، ولی حقیقت این است که خط حمله او هم به همان اندازه ضعیف شده بود. شاگردان راجرز در 14 مسابقه آخرشان در لیگ تنها 13 گل به ثمر رساندند که 6 گل به تیم هایی زده شده بود که سقوط شان به دسته پایین تر قطعی شده بود.
این همان جایی است که یورگن کلوپ بیشترین پیشرفت را نشان داده است. مشکلات دفاعی همچنان به قوت خود باقی است، ولی خط حمله لیورپول در بین بهترین های اروپا قرار دارد. بارسلونا (41)، رئال مادرید (40)، پاریسن ژرمن (38)، چلسی (38)، آرسنال (39)، منچستر سیتی (39)، منچستر یونایتد (27)، یوونتوس (36) و بایرن مونیخ (38) هیچ کدام نتوانسته اند طی بازی های لیگ در این فصل، بیشتر از شاگردان مرد کاریزماتیک آلمانی (45) گل بزنند. آمار و ارقام اوپتا هم حاکی از آن است که لیورپولی ها، طی سال 2016 میلادی تا به امروز 85 گل ثبت کرده اند که بالاترین آمارشان از سال 1989 به حساب می رود.
کلوپ برای رسیدن به این انسجام هجومی، فلسفه هموطنش فلیکس مندلسون (آهنگ ساز، پیانیست، ارگنواز و رهبر ارکستر یهودیتبار آلمان)1 را پیاده سازی کرده که گفته است "چاشنی زیبایی، کنار هم قرار دادن تفاوت ها است".
شش بازیکن هجومی لیورپول شامل نفراتی است که تکل می زنند، سریع هستند، قدرتمندانه حرکت می کنند، پاس های خوبی می دهند، روحیه بالایی دارند و از مهارت های متنوعی برخوردارند. در این شرایط، اگر نتوانید یکی از این ویژگی ها را مورد استفاده قرار دهید، دیگری به کمک تان خواهد آمد. دیدن پیش بینی نقاط حضور توپ و حرکت های مختلف در اطراف محوطه جریمه بسیار تماشایی است. خیلی سخت می توان مقابل استارت ها مقاومت کرد. برای همین هم هست که از دقیقه 75 دیگر، که شبیه بوکسور از پا افتاده ای شده که منتظر زنگ پایان مبارزه است، شروع به همدردی با استوک سیتی می کنید.
وقتی تیم کلوپ ضد حمله می زند، با خودتان فکر می کنید احتمال آن که توپ گل شود، بیشتر از گل نشدنش است. هر بار که مالکیت توپ تغییر می کند، تمام تیم باهم شروع به حرکت می کند گویی همه توسط یک نفر کنترل می شوند. جایگزینی فیلیپه کوتینیوی مصدوم با دیوک اوریگی تا حدی باعث افت عملکرد تیم شده، ولی نه آنقدری که در نتیجه گیری محسوس جلوه کند. آزمون بعدی جناب کلوپ خروج سادیو از مانه به منظور شرکت در جام ملت های آفریفا (شروع از 14 ژانویه) خواهد بود.
با تمام این ها، چنین کادر گروهی قابل تمجیدی هم ستارگان خود را دارد. آدام لالانا بیشتر از هر هافبک دیگری در لیگ برتر گل و پاس گل داشته است و خود او بود که گل تساوی را برابر استوک سیتی زد. روبرتو فیرمینو، بهترین گلزن باشگاه در سال 2016 میلادی است و توانست برابر استوک بعد از 6 بازی، دوباره گلزنی کند. وقتی به جیمز میلنر می رسیم، می بینیم کلوپ توانسته یکی از بهترین مدافعان چپ لیگ را بسازد. فقط کریستین اریکسن و دیمیتری پایه هستند که آمار پاس گل بهتری نسبت به میلنر ثبت کرده اند.
حرف آخر بعد از این همه تعریف و تمجید این که موفقیت در دسامبر هیچ تاثیری در کارنامه فصل لیورپول نخواهد داشت و کلوپ می داند که باید تا آخرین بازی فصل، همین قدر خوب پیش برود. با این حال، فعلا تنها چیزی که می توان روی شهری بندری انگلیس شنید، شادی و خشنودی از عملکرد تماشایی تیم است. منچستر سیتی در حالی در شب سال نو به آنفیلد می آید که دیگر حریف وحشتناک گذشته نیست و دو تیم کاملا شرایطی برابر دارند و این هم تاثیر بسیار محسوس آقای یورگن کلوپ است.
1- مندلسون در یک خانواده یهودی - پروتستان در شهر هامبورگ آلمان به دنیا آمد. وی از جمله آهنگسازان متمولی بود که فارغ از گرفتاریهای مادی، زندگی پرنشاطی را گذراند. پدر بزرگش یک فیلسوف یهودی و پدرش یک بانکدار ثروتمند بود که مذهب یهود را رها کرد و پروتستان شد و نام خانوادگی بارتولدی را برای خود برگزید. خانواده او علاقه زیادی به هنر و ادبیات داشتند پس مندلسون از همان اوان کودکی به یادگیری پیانو و ویولون پرداخت تا احتمالاً در نه سالگی برای نخستین بار کنسرت داد. وی از ۱۸۱۷ در برلین نزد فردریک زلتر آموزش هارمونی و آهنگسازی گرفت. مندلسون نخستین کسی بود که با اجرای پاسیون سن متیو در ۱۱ مارس، ۱۸۲۹ عظمت باخ را به جهانیان شناساند و نام او را زنده کرد.