طرفداری- یکی از آن لحظات خاص بود که مشعل دست به دست میشود؛ لحظهای که شاید پیشبینی اش نمیکردیم، اما در ته قلبمان میتوانستیم پیشرویاش را ببینیم.
آنا ایوانوویچ بازیکن جوان و آیندهداری بود که در 17 سالگی به یک چهارم نهایی رقابتهای اوپن فرانسه رسید؛ اما او هیچوقت پدیده بزرگ بعدی نبود. دو سال بعد، در فینال اوپن فرانسه 2007 با پیروزی در تنها سه گیم در برابر جاستین هنین، از نظر روانی آشفته و در فینال اوپن استرالیای 2008 نیز برابر ماریا شاراپووا متزلزل بود.
اما در 20 سالگی، در برابر دیدگان هنین تازه بازنشست شده، ایوانوویچ با کسب پیروزی در ستهای پیاپی برابر دینارا سافین شماره سیزدهمی، از فرصت خود استفاده کرد و هم قهرمان اوپن فرانسه شد و هم شماره یک دنیا. بدون تردید نقطه عطف حرفه اش بود، لحظهای که دیگر هیچوقت نتوانست تکرار کند. پس از بازنشستگی غیرمنتظره اش در 29 سالگی، ناامیدکننده خواندن دورانش در تور و یا زیر سوال بردن حضور کوتاهش در قله بازی، آسان خواهد بود.
اما چنین کاری، نادیده گرفتن حقیقت حرفه سافین، یلنا یانکوویچ و حتی کمابیش کارولین ووزنیاکی، ماریا شاراپووا، ویکتوریا آزارنکا و کیم کلایسترز که هیچکدام پس از رسیدن به جایگاه شماره یک دنیا دیگر در هیچ گرند اسلمی قهرمان نشدند و یا زمان کوتاهی در صدر ماندند نیز خواهد بود. اینکه همگی هم عصر سرنا ویلیامز بودند کمکی به آنها نکرد. با این حال ایوانوویچ در پیام بازنشستگیاش اعلام کرد که به دستاوردهایش افتخار میکند:
من فرازهایی را تجربه کردم که رویایش را هم نمیدیدم. 15 قهرمانی کسب کردم، در فینال سه گرند اسلم و فینال فد کاپ حاضر شدم و بازیهای به یاد ماندنی بسیاری انجام دادم. فکر میکنم برای یک دختر کوچولو از صربستان بد نبود.
و حتی برای دختری که از یک صربستان جنگزده میآمد تحسینبرانگیزتر هم هست؛ دختری که پیش از سفر به سوئیس در 15 سالگی، مدتی را در یک استخر خالی تمرین میکرد. با فورهندهای معروف و زیبایی بینقصش، و به عنوان یکی از گشادهترین و بخشندهترین شخصیتهای دنیای تنیس، ایوانوویچ یک پایگاه هواداری مخصوص به خود ایجاد کرد. بعد از 17 بار شکست در رسیدن به یک چهارم نهایی یک گرند اسلم در پی قهرمانیاش در رولند گاروس 2008، به رتبه 65 دنیا سقوط کرد؛ اما ایوانوویچ صبوری به خرج داد و سال 2014 را در رده پنجم تمام کرد و وقتی یک سال بعدترش به نیمه نهایی اوپن فرانسه رسید، به نظر میآمد یک دوره عالی و یک قهرمانی گرند اسلم دیگر پیش رویش باشد. اما اینگونه نشد. مصدومیتهای پی در پی سر راهش قرار گرفتند و پس از شکست در دور اول رقابتهای یو اس اوپن 2016 به دلیل مصدومیت از ناحیه مچ و شصت پا از ادامه فصل 2016 انصراف داد:
تنها زمانی میتوانم بازی کنم که بتوانم نمایشی در حد استانداردهای بالای خودم داشته باشم؛ دیگر نمیتوانم چنین عملکردی داشته باشم، پس وقت آن است که از آن بگذرم.
اضافه بر یک قهرمان گرند اسلم و شماره یک سابق بودن، میراث او میراث دختری خواهد بود که آنطور که خودش میگوید بعد از تماشای مونیکا سلس در تلویزیون در 5 سالگی رویای تنیس بازی کردن داشت. در تاریخ تنیس اما، ایوانوویچ احتمالاً در دورانی که به سلطه یک بازیکن درآمده است گم خواهد شد. بیش از آنکه این مسئله حرفه ایوانوویچ را کوچک کند تائید دوبارهای است بر سلطه بی چون و چرای آن یک بازیکن؛ ویلیامز کاری کرده است که ایمان بیاوریم رسیدن به جایگاه شماره یک و حفظ آن چقدر دشوار است. در خارج از زمینهای تنیس، ایوانوویچ که در ماه جولای با ستاره آلمانی باستین شواین اشتایگر ازدواج کرد اعلام کرده است به فعالیتهایش در تجارت و یونیسف ادامه خواهد داد:
همه چیزی که میتوانم بگویم این است که رویایم را زندگی کردم و واقعاً امیدوارم دیگران هم بتوانند؛ پس غمگین نباشید، در کنار من خوشبین بمانید.
فراموش نکنیم که در دوران بزرگترین بازیکن تاریخ، به یاد آورده شدن دستاورد کمی نیست.