اختصاصی طرفداری- شانزده می 1953 زمانی که اینتر، در جهنم سیسیل به یک امتیاز در مقابل پالرمو اقتناع کرد. ازشهر برگامو خبر آمد که یوونتوس، شکست خرد کننده 3 بر 2 را به ناچار در برابر آتالانتا به تن مالیده است. آن هم فقط دو هفته مانده به پایان لیگ؛ اینترٍ «آلفردو فونی» تعارف رقیب سنتی را پس نزد، 6 گل در دوبازی پیش رو در مقابل تورینو و تریستینا کافی بود که نراتزوری ها برای هفتمین بار بر ایتالیا تکیه بزنند. پس از این قهرمانی بود که روزی های تیرِ بر آسمان آبی شهر میلان چیره شد. حالا شش سال است که تقدیر روی خوش به نراتزوری ها نشان نداده است. در این بین تیم های یوونتوس و میلان عمده جام ها را با هم تقسیم می کنند. حتی لاجوردی پوشان شهر فلورانس، فیورنتینا هم در این امر، بی نصیب نمی ماند.
در این سالها اینتر دست به دامان مربیانی همچون «آنیباله فروسی»، «لوئیجی فرر»و و «کامیلو آشیلی» شد اما از هیچکدام جوابی نگرفت. حتی نام های بزرگی همچون «جسی کاروِر» و «جوزپه مه آتزا» هم نتوانستند اینتر را از منجلاب سقوط خارج کنند. در این بین کارلو ماسرونی ریاست باشگاه را به آنجلو موراتی می سپارد. سرانجام آنجلو موراتی تصمیمی می گیرد که سرنوشت باشگاه را دگرگون می کند. تصمیمی که باعث شکوفایی باشگاه نه تنها در ایتالیا، بلکه در کل اروپا هم شد. او یکی از بزرگترین های تئوریسین فوتبال آن زمان یعنی «هلنیو هررا» را به شهر میلان آورد. تا داستان گراندِ اینتر شکل بگیرد.
«هلینو هررا گاویلان» که در کودکی به همراه خانواده اش، بوئنوس آیرس آرژانتین را به سمت کازابلانکا، که در آن زمان در سلطه کشور فرانسه بود ترک کرده بودند. او در محله های فقیر نشین این شهر رشد کرد و پرورش یافت. او سپس رهسپار فرانسه شد تا رویاهای خود را در آنجا جستجو کند. او در نقش مدافع میانی چندان توفیقی در باشگاه های این کشور به دست نیاورد . هررا پس از آویختن کفش ها، بلافاصله به مربیگری روی آورد و سالهای ابتدایی را در فرانسه گذارند. سپس «خوان رپرسا» رئیس وقت باشگاه رئال وایادولید مجاب شد او را به این باشگاه بیاورد. هررا رهسپار سرزمین خودمختار کاستیا شد. جایی که نویسنده معروف رمان "دون کیشوت" «دُن میگوئل دِ سروانتیس» قرن ها قبل در آنجا می زیست. یک سال پس از موفقیت نسبی در این تیم، این بار پیشنهاد بزرگ از شهر همسایه، مادرید رسید. همان سال نخست کافی بود که او تیم اتلتیکو مادید را قهرمان اسپانیا کند. دستاورد 3 ساله وی در تیم اتلتیکو مادرید 2 قهرمانی تاریخی در لیگ اسپانیا بود. این قهرمانی ها در حالی بدست آمده بود که غول اروپا رئال مادرید، تازه از 5 عنوان متوالی قهرمانی در اروپا دست کشیده بود. حالا دیگر نام هررا در دنیا به گوش می رسید.
هررا سپس چند سالی را در تیم های نه چندان مطرح مالاگا، دیپورتیو لاکرونیا، سویا و حتی بلننسئس پرتغال گذراند. اما این باعث نشد که تیم اول کاتالونیا از نام او دست بکشد. او از برج معروف "بلمِ" پرتغال دل کند تا رهسپار کلیسای مذهبی "ساگردا فامیلا" در شهر بارسلون شود. هررا در حالی در سال 1958 به تیم بارسلونا پیوست، که این تیم، در آن زمان اسیرِ قهرمانی های پی در پی رئال مادرید شده بود. بارسلونا در آن سال ها از بازیکنان بزرگی همچون« اواریستو» ، «خوستو تخادا»، «رامون ویلاوردِ» و همچنین تعدادی از ستارگان تیم برزگ مجارستان نظیر «ساندرو کوچیس» و «زولتان ژیبو» بهره می برد. هررا از آن بارسا تیمی ساخت که هر حریفی را به زانو در می آورد، تیمی که نه مغز متفکری در میانه های میدان داشت و نه یک تمام کننده تمام عیار و کار آمد اما ترکیبی که هررا در بارسلونا اتخاذ می کرد هرتیمی را کنار می زد. هرچند که سیستم او در کاتالان کاتاناچیو نبود.
دو قهرمانی در لیگ اسپانیا کارنامه موفق هررا در مسابقات داخلی بود. سرانجام وقتی در نیمه نهایی لیگ اروپا در فصل 1959-60 دو تیم بارسلونا و رئال به مصاف هم رفتند؛ هررا به خاطر اختلافی که با «لادیسلائو کوبالا» بازیکن بزرگِ مجاری؛ اسپانیایی تبار داشت او را در ترکیب اصلی به میدان نفرستاد تا ضربه سنگینی به تیم در برابر رئال مادرید وارد شود. بارسلونا نهایتا تسلیم رئال مادرید شد. محبوبیت کوبالا چربید به دستاورد پیر مرد آرژانتینی، تا او به سمت سرزمین چکمه چمدان ببندد.
هررا در اینتر احتیاط را سر لوحه کار خود قرار داد. آنچه کار این تئوریسین فوتبال در باشگاه را راحت تر کرده بود، این بود که اینتر تقریبا سیستم کاتاناچیو را در دهه 50 هم دنبال می کرد، اما نه به این شکل و شمایل سختگیرانه و پیگیر. هررا در دو سال اول حضور خود در اینتر توفیق چندانی نیافت، اما در سال سوم، او اینتری ساخت که در تاریخ جاودانه شد. مفسران فوتبال همواره از اینتر دهه 60 یکی از خطرناک ترین تیم های دنیا یاد می کنند. سیستم کاتاناچیو هررا به این گونه بود سوئیپر پشت مدافعانش باقی می ماند و تیم از روش یارگیری نفر به نفر استفاده می کند و به این روش دیوارهای محکمی مقابل دروازه خودی ایجاد می کند .در این سیستم دفاعِِ منطقی و منظم حرف اول را می زند. وظیفه سوئیپر را کاپیتان «آرماندو پیچی» انجام می داد. همچنین در این سیستم مدافعان کنار می بایست بلافاصله در حملات تیم شرکت می کردند. همان کاری که بازیکن جاودانه اینتر «جیانچیتو فاکتی» و «تارچسیو بورنیچ» در سمت های چپ و راست انجام می دادند. همچنین ارسال پاس های بلند نقش موثری در ایجاد ضد حملات های سهمگین داشتند.
ایستادن بر بام فوتبال اروپا |
گری هینچز که تمرینات طاقت فرسای هررا امانش را بریده بود، ترجیح داد راهی تورینو شود؛ تا «ژائر» برزیلی جایگزین او شود. از سویی برای بهتر کار کردن این سیستم هررا آنجلو موراتی را مجاب کرد تا «لوئیز سوارز» بهترین بازیکن اروپا و باشگاه بارسلونا را به اینتر بیاورد. تا در نقش بازی ساز در این سیستم در کنار «ماریو کورسو»که گهگدار به سمت چپ متمایل می شد به ایفا نقش بپردازد. روبروی سوئیپر تیم، «آریستیده گوارنری» تک و تنها قرار داشت و روبروی او، مدافع مستحکم میانی «جانفرانکو بدین» و گهگداری «کارلو تانین» قرار میگرفتن. ساندرو ماتزولا سنتر فوروارد خوش آتیه با توجه به سرعت، خلاقیت، مهارت های فنی دیگر ارکان تیم را تشکیل می داد. کاتاناچیو یک سیستم بسیار خطرناک برای ضد حملات بود. تیم در حالت دفاعی تقریبا به سیستم 5-3-2 تغییر شکل می داد. «ژائر» از وینگر تقریبا به مدافع کنار تبدیل می شد. حالا سیستم زنجیروار کاتاناچیو به حقیقت می پیوست.
اینتر از نا آشنا بودن سایر تیم ها از این سیستم نهایت استفاده را برد. نراتزوری ها سرانجام در فصل 63-1962 بر بام ایتالیا تکیه زدند. فصل بعد اینتر با هررا دستاورد بزرگ تری دست پیدا کرد. آنها با از میان برداشتن تیم بروسیا دورتمند توانستند برای نخستین بار به فینال جام باشگاه های اروپا در وین اتریش برسند. اینتر در فینال مقابل رئال مادریدی صف آرایی می کرد که از مهره های کار آمدی همچون «فرانس پوشکاش،« آلفردو دی استفانو» و «فرانسیسکو گنتو» بهره می برد. سوت بازی توسط جوزف استول زده شد، اینتر با گل دقایق پایانی ماتزولا به رختکن رفت. حاصل کار در 45 دقیقه دوم، 3 گل بود. که سهم اینترِ هررا از آن 2 گل دیگر بود. بازهم ماتزولا و آئورلیو میلانی در مقابل تک گل فلو تا اینتر این بار بر بام اروپا بایستد. تئوریسین متفکر فوتبال حالا مزد زحمات و تلاش های خود را گرفته بود.
دیوار دفاعی ناب ایتالیایی سال بعد هم جواب داد. اینتر با هررا هم لیگ ایتالیا را فتح کرد و هم به فینال اروپا رسید. نراتزوی با تک گل ژائر از سد بنفیکای مقتدر آن سالها گذشت. شاید پرتغالی ها اعتقاد داشتند این نفرین گاتمن بود که بنفیکا را زمین گیر کرد. اما الک اشوارتز سرمربی رومانیانی بنفیکا فقط به این جمله بسنده کرد : "ما فقط اسیر تاکتیک حیرت انگیز آنها شدیم. " بنفیکا در حالی در زدن گل به تیم اینتر عاجز ماند که ضلع خط حمله آنها متشکل از بازیکنان بزرگی همچون «اوزه بیو» ، «خوزه تورس» و« آگوستو آلمیدا» جمعا 23 گل به ثمر رسانده بودند. یعنی تقریبا 2 برابر کل گل های زده تیم اینتر در طول تورنمنت!
اینتر هررا دوباره قهرمان ایتالیا شد و همچنین بازهم رنگ راهیابی به فینال جام باشگاههای اروپا را به خود دید. موفقیت اینتر تحت هررا بسیاری از تیم های ایتالیایی را تشویق به اتخاذ فوتبال به سبک کاتاناچیو کرد. در واقع این همان استراتژی ای بود که در تیم ملی ایتالیا هم در آن مقطع مورد استفاده قرار گرفت.
هشت سال دستاورد او همراه با تیم اینترناتسیوناله و کسب افتخارات متعدد نام او را نه تنها در باشگاه اینتر بلکه در دنیا جاودانه کرد.شاید استراتژی دفاعی کاتاناچیو ابتدا توسط «کارل راپن» اتریشی در سال 1930 ابداع شده باشد. توسط «نرئو روکو» در تیم پادوا با رویکرد دفاع تیمی محض در دهه 50 صیقل داده شدِ باشد. اما کاتاناچیویی که هررا به طور منظم و کار آمد شکل داد، سیستمی بسیار سازمان یافته و مؤثر، متمرکز بر خنثی کردن حملات و جلوگیری از ایجاد موقعیتهای حریف با کمک نفرات دفاعی بود که توانست از آن بهترین استفاده را گیرد؛ که باعث شد این سیستم در دنیا معرفی شود.هلنیو هررا در نهایت در نوامبر 1997 در 87 سالگی چهره در نقاب خاک کشید، اما آثار و خدمات این تئوریسین به فوتبال کماکان در یادها باقی است. به یاد و احترام او و تمام خدماتی که به فوتبال کرد.