طرفداری - اولین ال کلاسیکوی فصل دو رو روز دیگر از راه خواهد رسید. آنچه در ادامه میخوانید، 6 بازیکنیست که به نظر گیم بالاگه، کارشناس و مفسر معروف بخش اسپانیای شبکه اسکای اسپورت در بازی روز شنبه باید به تماشای نمایش آن ها نشست. بالاگه انتخابهای جالبی داشته و البته دلایل خود را نیز توضیح داده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
1 - مارسلو
برای من او تاثیرگذارترین بازیکن رئال مادرید در فاز هجومیست. واضح است که کریستیانو رونالدو گلها را به ثمر میرساند و گرت بیل نیز در قسمتهای حساس فصل به داد تیمش میرسد اما احساس من این است که این مارسلوست که سازماندهی خط دفاعی حریف را برهم زده وبرای آنها ایجاد موقعیت میکند.
در فصل جاری، در میان تمام بازیکنان رئال، مارسلو پس از گرت بیل با 1.4، با میانگین 1.3 دریبل در هر بازی، دریبلزنترین بازیکن تیم بوده است. او همچنین با ارسال متوسط 1.3 پاس کلیدی در هر بازی، چهارمین بازیکن رئال از این لحاظ است. بالاتر از او تنها بیل، کارواخال و تونی کروس قرار دارند.
مارسلو در طول بازی کم و بیش نقش یک وینگر را دارد اما من او را بارها در پست 10، 7، 3 و حتی 9 نیز دیدهام. با کنارزدن داوید آلابای بایرن مونیخِ گواردیولا، مارسلو مدرنترین بک چپ دنیاست. بازیکنی پر از شگفتی. او زمانی که اصلا انتظار نمیرود، خودش را نشان میدهد. دید فوق العادهای در پیدا کردن همتیمیهایش دارد و در مواقع لزوم گلزنی هم میکند. او هر آنچه که برای ترساندن حریف نیاز است را دارد و به همین دلیل هم در کنار بیل و رونالدو موثرترین بازیکنان رئال در این فصل بوده است.
در این سالها مارسلو از لحاظ دفاعی پیشرفت کرده و کاملا به سطحی رسیده که بتوان او را یکی از بهترین فول – بکهای دنیا بنامیم اما واضح است که بینقص نیست. نقطه ضعف اصلی او هم طبیعتا در ناحیه دفاعیست. منظور تنها دوئلهای تک به تک نیست بلکه توپهای ارسالی از کنارههاست. بدین صورت که اگر از سمت او باشد، معمولا به راحتی ارسال انجام میشود و وقتی از سمت مخالف باشد، مارسلو در جایگیری اشتباه میکند. او همواره در جایی که باید، نیست.
او البته برخی مواقع در زمان پاسدادن نیز ریسکی کار می کند. مخصوصا پاسهای کوتاه رو به عقب. با این حال، او به ندرت در زمان دریبل بازیکنان حریف، حتی در سختترین و خطرناکترین حالتها، توپ را از دست میدهد و در این مورد به خوبی از ژنِ برزیلی خود استفاده میکند.
2 - مارک آندره تراشتگن
او بدون هیچ بحثی نقشی حیاتی در ترکیب و سیستم بارسلونا دارد به این دلیل که با او، آنها یک بازیکن بیشتر برای بازیسازی در اختیار خواهند داشت. اما تراشتگن اشتباهات زیادی را مرتکب شده است. اکنون و به خصوص پس از اشتباهش در برابر سلتاویگو که باعث شکست بارسا شد، او چندان ریسک نمیکند. حالا آمارش بهبود پیدا کرده و با میانگین بیش از 20 پاس کوتاه در هر بازی، از هر دروازهبان دیگری در لالیگا از این لحاظ بهتر است. ضمن اینکه دقت او در ارسال پاس نیز افزایش پیدا کرده است.
مزیت حضورش به این است که بارسا به چنین دروازهبانی نیاز دارد و معایب او نیز بدون شک، عدم برقراری تعادل میان ریسک کردن و نکردن است. چون او به خوبی میداند که باید فشار بازیکنان حریف را جلب کند تا فضای بیشتری در جلوی زمین به بازیکنان هجومی تیمش برسد. اما وقتی حریف به سمت او آمد، تصمیمگیری در لحظه تراشتگن باید بهبود خود را نشان دهد.
3 - لوکا مودریچ
او اغلب به عنوان یک هافبک هجومی کار می کند که البته باید تلاش زیادی در قسمت دفاعی تیم نیز داشته باشد. او عملکرد شگفتانگیزی در زمانهایی که رئال تیم مقابل را پرس میکند از خود نشان میدهد. لوکا شجاع است، جایگیری عالی دارد، فشار را روی حریف حفظ میکند، توپربایی میکند و وقتی توپ زیر پاهایش افتاد،بهترین تصمیم را در دادن اولین پاس میگیرد.
مقایسه آمار او در فصل گذشته لالیگا با همتایش در بارسلونا یعنی آندرس اینیستا به وضوح، عملکرد درخشان هافبک کروات را نشان میدهد. او در ارسال پاس کلیدی به صورت متوسط 1.9 بوده در حالی که اینیستا 1.1 پاس در هر بازی داشته است. میانگین شوتهای او نیز 1.1 در هر بازی بوده در حالی که اینیستا در هر دیدار 0.8 شوت روانه دروازه حریفان کرده است.
اما لوکا معایبی نیز دارد. از جمله اینکه او یک هافبک تدافعی نیست و به همین دلیل زمانی که در کنار متئو کواچیچ در پستی تدافعی به کار گرفته میشود، بدون توجه به وظایفش برای بازی در عمق خط دفاعی حریف، رو به جلو حرکت می کند و همین هم فضای زیادی در اختیار حریف قرار میدهد. نقطه ضعف دیگرش نیز تعداد پایین گلهای زدهاش است. او در چهار فصل بازی در پیراهن رئال، تنها 5 گل به ثمر رسانده که برای هافبک شوتزنی چون او آمار خوبی به حساب نمیآید.
4 - آندرس اینیستا
او باید قاعدتا به میادین بازگردد و اجازه دهید ببنیم از ابتدا بازی خواهد کرد یا به عنوان یار تعویضی. اما شرایط فیزیکیاش که بسیار خوب به نظر میرسد. او رابطه بسیار خوبی با توپ دارد و پاس هایش نیز دقیقِ مطلق است! او دقیقا قطعه گمشده پازل بارسلونا در این هفتههای حساس است.
از فصل 2009 – 10 و در تمامی رقابتها او به صورت میانگین درصد دقت پاسش، 89.6 بوده است(!) و این رقم تاکنون هیچگاه در یک تورنمنت کامل، زیر 85 درصد نیامده است و با ارسال 1.1 پاس کلیدی در هر بازی، پس از MSN چهارمین بازیکن بارسا در راه کسب لالیگای فصل قبل از این لحاظ بود.
در این فصل هم دقت پای او بالاتر از 85 درصد است اما تعداد پاسهای کلیدی او 0.75 است که با 1.1 شش فصل قبلی کمی فاصله دارد. مشکل اینجاست که او به دلیل تغییر سیستم بارسلونا، بیشتر از آنچه که باید و به آن عادت داشت، در زمین میدود و به نظر من همین هم باعث میشود تا بهترین نمایشهای اینیستا را نبینیم. بهترین مکان برای او جایی نزدیک به محوطه جریمه و در کنار داشتن بازیکنی چون ژاویست تا بتواند با استفاده از سرعت حمل توپ و نبوغش، حریف را در خطرناکترین موقعیت زمین، از پای درآورد.
دقیقا همان اتفاقی که در اسپانیا رخ میداد و او چیزی شبیه نقش لیونل مسی در بارسلونا را در آن تیم بازی میکرد. حالا اما با مستقیم ترشدن سبک بازی بارسا، او مجبور است بیشتر از حد در زمین بدود و به نظرم همین هم آمادگی بدنی او را تحت تاثیر قرار داده است. او به ندرت دو بازی متوالی در ترکیب قرار میگیرد – این اتفاق در فصل جاری تنها یک بار افتاده است – چیزی که قطعا قسمت هجومی تیم را تحت تاثیر قرار داده و میدهد. با این حال، او علاوه بر پاسهای دقیقش، بازی را بیشتر از قبل متوقف و کنترل میکند. هافبکی بینقص.
5 - نیمار
معتقدم وابستگی بارسلونا به مهارتهای فردی در حال رشد است. بنابراین، نیمار درست مانند مسی و سوارز نقشی حیاتی در نتایج تیم ایفا میکند. او هفت بازی متوالیست که موفق به گلزنی نشده اما بیش از هر زمان دیگری در حال ارسال پاس گل است. چهار گل و پنج پاس گل بیلان کاری او تا بدینجای لالیگا بوده و او کاملا در مسیر شکستن رکورد فصل پیش خودش در ارسال پاس گل (12) قرار دارد. در مقایسه با دو فصل اول حضورش در بارسا که با هفت و هشت پاس گل همراه شد، نیمار به وضوح در حال رسیدن به سطوحی بالاتر قرار دارد.
او حالا بیشتر در کنارهها بازی میکند و کمتر به عمق خط دفاعی حریف میزند چون در آن صورت فضای مسی تنگتر خواهد شد. اما او این نقش را پذیرفته است. با این حال، نکته تعجبآمیز این است که او فصل قبل برای اولین بار در لالیگا موفق به زدن 24 گل شد ولی حالا راه دروازه را گم کرده است. شاید دلیلش این است که حالا مدافعان بیشتر او را میشناسند و میدانند چگونه باید در برابر او دفاع کنند و زمانی که توپ در حال رسیدن به نیمار است، با قدرت بیشتری برای زدن توپ اول به سمت او حرکت می کنند تا نیمار نتواند به راحتی در فضاها بازیسازی کند.
بارسا وابستگی زیادی به او دارد و نیمار هم اغلب از عهده کار برمیآید اما معایب بازی نیمار این است که او به اندازه کافی گلزنی نمیکند، بعضا از جریان بازی محو میشود و تمام تواناییهایش را در زمین به نمایش نمیگذارد. با تمام این اوصاف، اگر تنها یک بازیکن به بازیهای بزرگ علاقه داشته باشد، آن بازیکن نیمار است.
6 - کریم بنزما
او حالا به بازیکنی تبدیل شده که در حال جستجوی فرمیست که زمانی او را به یکی از بهترین مهاجمان دنیا تبدیل کرده بود. مسائل خارج از زمین فوتبال زیادی او را تحت تاثیر قرار دادهاند. از قضیه متئو والبوئنا بگیرید تا عدم حضور در یورو، مصدومیتهای گاه و بیگاه و اخیرا هم صحبتهای زیدان مبنی بر اینکه تا زمانی که به اوج آمادگی فیزیکی نرسد، هیچ تضمینی بر بازی کردنش نیست. به همین دلایل، هنوز نتوانسته ایم بهترین ورژن کریم را ببینیم. فرمی که به پیروزیهای رئال در بازیها کمک شایانی میکرد.
کریستیانو رونالدو او را به تمام مهاجمین دنیا ترجیح میدهد. چه به هیگواین در گذشته و چه به موراتای فعلی. چون او همکار بسیار خوبیست و در به وجود آوردن فضا برای همتیمی هایش به خصوص رونالدو، استاد است. بنزما شماره 9 عجیب غریب است که گاها به عنوان یک بازیکن پست 10 بازی میکند. او این اجازه را به رونالدو داد که با بالارفتن سن، بیشتر و بیشتر به یک مهاجم مرکزی تبدیل شود. یا بهتر بگوییم، به مهاجمی که الان تبدیل شده است.
نقاط ضعف کریم نیز مشخص است. عدم گلزنی و پیدانکردن فرم همیشگی خود. او در این فصل به جز دوبار، در هیچ دیداری نود دقیقه در میدان حاضر نبوده است و همین هم باعث شده تا تنها یک پاس گل در این فصل به ثبت برساند. در حالی که در دو فصل گذشته به ترتیب 7 و 10 پاس گل برای همتیمیهایش ارسال کرده بود. زیدان اعتقاد دارد کریم مهاجمی ایدهآل برای رئال هم در سیستم 4-3-3 و هم 4-4-2 است. اگرچه قابلیتهای تدافعی او باید بهبود پیدا کند.
شاید جالب باشد که بدانید در این فصل، بنزما هر 46.8 دقیقه یک توپربایی از حریف داشته که نسبت به فصل پیش، 55.4 دقیقه، رشد قابل قبولی را نشان میدهد. اگرچه او هنوز با رکورد خود در چهار فصل قبل، 38.1 دقیقه، فاصله دارد.