طرفداری- داستان از آنجا شروع شد که دروازه بان شماره یک تیم ملی نوشت: "تن من مباد و پرسپولیس باد".
حال سوال اینجاست چه تعداد از فوتبالیست های شاغل در لیگ برتر تحصیلات بالایی دارند؟ مشخص نیست. چه تعداد از بازیکنان لیگ برتر تحصیلات زیر دیپلم دارند؟ چه اهمیتی دارد. چیزی ک درباره یک بازیکن اهمیت دارد کیفیت فنی اوست. طبیعی است فوتبالیستی که توانایی های فنی بالایی نداشته باشد به سرعت محو می شود. بازیکنان فوتبال برای تمرکز بر روی پیشرفت بهتر، کمتر به تحصیلات توجه می کنند و چه بسا عشق به فوتبال را به رفتن به مدرسه ترجیح دهند.
شاید اگر شبکه اجتماعی اینستاگرام به این سرعت فراگیر نمی شد و محبوبیت زیادی میان فوتبالیست ها پیدا نمی کرد، موضوع بی سوادی فوتبالیست ها هیچ گاه مورد توجه قرار نمی گرفت. این موضوعی است که کمتر کسی به آن توجه می کند. اصلا وقتی می شود برای یک فصل درآمد چند صد میلیونی داشت چرا تحصیلات را ادامه دهیم؟!
پای داستان انشای نوستالژیک علم بهتر است یا ثروت که وسط می آمد یکی از مصادیقی که به ذهن می رسید شاید میدان های میوه و تره بار بود که فلان شخص که پولش از پارو بالا می رود اما سواد درست و حسابی ندارد یا فلان بساز و بفروش با ظاهری شکسته و شلخته بدون اینکه تحصیلات عالی داشته باشد، ثروت روی هم انباشته است. همین مثال ها کافی بود تا کمی در ارجحیت ثروت بر علم شک کنیم.
فوتبال اما یکی آرزوهای اکثریت بوده و هست، چون ثروت را در یک شغل در آمد زا کسب می کنید، مشهور می شوید و به آرامی پول ها و کلاس شخصیتی خاص این رشته ، علم را کنار می زند. بعید به نظر می رسید که روزی کسی فوتبال را هم در کنار تحصیلات دوست داشته باشد اما این موضوع قدیمی گویا فوتبال را هم به چالش کشیده است. چالش فوتبال شاید به طور جدی تر از جایی شروع شد که دروازه بان شماره یک تیم ملی، سعی در برقراری ارتباطی عمیق تر با هواداران خود و باشگاهش داشت.
دو بازیکن در کلاس تیم ملی که متولد یک استان هستند، از نفت راهی تیم پرسپولیس شده اند. وحید امیری که تجربه تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق را دارد و دروازه بان شماره یک تیم ملی که بر خلاف امیری، شرایط به صورتی برای او رقم خورده که فرصت تحصیل نداشته است. دروازه بان شماره یک تیم ملی و امیری در یک شرایط برابر وارد این چالش شده اند. آن دروزاه بان روزی با طبع شاعری سعی می کرد اوقات با نشاط تری را برای طرفدارانش ایجاد کند اما در همان حال، امیری از حواشی دوری می کرد.
بازیکن های دیگری نیز متاسفانه با وجود محبوبیت فراوان و کیفیت فنی ایده آل، با غلط های املایی گاه و بیگاه در صفحات شخصی، راه را برای برای به حاشیه بردن کیفیت فنی خود باز کرده اند. طرز برخورد جامعه با این پدیده هم چندان حالت طبیعی نداشته و به دلیل حساسیت های فراوان روی این بازیکن ها، هفته ها و شاید ماه ها سوژه کاربران اینترنتی شده اند تا آن روی سکه پول های با کلاس فوتبال هم اینگونه نمایان شود.
شبکه های اجتماعی فراوان و لزوم ایجاد ارتباط بهتر بازیکن ها با هواداران حتی در چارچوب رسانه های تصویری، بیش از پیش لزوم داشتن حداقل های آشنایی و درک بهتر از این پدیده ها و پس از آن نوع استفاده و توانایی استفاده از آنها را نشان می دهد.
نمونه ای دیگر از عدم درک مناسب جایگاه را در حرکت مهاجم لژیونر و تراز اول تیم ملی می توان دید که ضرب المثل هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد را یادآور می شود. وقتی این بازیکن با بیش از یک میلیون دنبال کننده در واقع زبان فارسی را در حالتی زشت با زبان انگلیسی در هم می آمیزد تا جملات طنزی ساخته باشد.
یا زمانی که آقای گل فصل قبل لیگ برتر با نوشتن این جمله:"داداش ناراحت نشو شاید یه حکمتی تو این مسدومیت باشه" برای سینا عشوری آرزوی موفقیت می کند.
همچنین می توان به هافبک چپ تیم مطرح پایتخت اشاره کرد که با انتشار عکسی در اینستاگرامش نوشت:" دیدار صروستان و ارمنستان" و چند دقیقه بعد وقتی با تذکر هواداران متوجه اشتباهش شد، پست خود را پاک کرد.
این روزها اکثر فوتبالیست ها زمانی که در شبکه های اجتماعی پستی را به اشتراک می گذارند، به گفته خودشان ده بار نوشته شان را می خوانند که سوژه کاربران اینترنتی قرار نگیرند. به راستی برای گردآوری یک جمله 140 حرفی برای توییت باید استرس غلط نوشتن داشت؟
تصویر زیر فرانک لمپارد، اسطوره مطرح چلسی را نشان می دهد که در حال امضای چندمین کتاب خود در مقابل خبرنگاران است. لمپارد نشان می دهد که فوتبال و تحصیلات در نقطه مقابل هم نیستند، حال آن که بسیاری عکس این را می پندارند.