طرفداری - کریستیانو رونالدو، فوق ستاره پرتغالی رئال مادرید در مصاحبه مفصل خود با فرانس فوتبال که مطابق برنامهریز انجامشده امروز منتشر شد، به تشریح کامل جزئیات فینال یورو 2016 پرداخته و البته درباره فینال لیگ قهرمانان اروپا، توپ طلا و مسائل دیگر نیز اظهارنظر کرده است. آنچه در ادامه ملاحظه میکنید، قسمت دوم و آخر این مصاحبه به نقل از marca است. قسمت اول این مصاحبه را میتوانید از اینجا بخوانید.
دست دادن با بازیکنان فرانسه پس از پخششدن سرود
(ابتدا کمی جا خورد از سوال!) خب اگر بخواهم صادق باشم زمانی که برای گرم کردن به زمین آمدیم کمی متوجه آرامش فرانسویها شدیم که البته حق هم داشتند. همه آنها یک قهرمانی راحت را برای خودشان متصور بودند. البته قبل از بازی. و این یک امتیاز برای ما بود که به سرعت برای همتیمیهایم گفتم:« بچهها، فرانسه فکر می کند فینال را خواهد برد. آنها فکر میکنند به راحتی بر ما غلبه خواهند کرد . اما اینطور نیست. این فینال، متعلق به ماست. به زمین میرویم تا این را به دنیا نشان دهیم و بگوییم: هی! پرتغال، پیچیدهتر از این حرفهاست.» و دقیقا همینطور هم شد. حتی ژست فرانسویها نیز قهرمانانه بود و من به عنوان کاپیتان از آن استفاده کردم.
پایه و مصدومیت
اول فکر کردم مانند همیشه تنها یک ضربه کوچک است اما وقتی شروع به دویدن کردم، فهمیدم که زانویم ورم کرده است. کمی در زمین راه رفتم و زانویم را تکان دادم و باز هم به کنار زمین بازگشتم. همان زمان بود که فهمیدم کارم تمام است. نمیتوانستم به مسابقه برگردم. نمی توانستم حتی زانویم را خم کنم، راه بروم و بدوم چون زانویم نابود شده بود. این فینالی نبود که رویایش را داشتم. از اینکه پس از آن همه تلاش، نمیتوانستم بازی کنم، بغض کرده بودم.
بدترین لحظه دوران فوتبالت
آن زمان، بدترین و ناراحتکنندهترین لحظهای بود که تاکنون تجربه کرده بودم چون واقعا میخواستم بازی کنم. اما زانویم نمی گذاشت. تصور کنید در چنین دیداری در میانه بازی به رختکن بروید! در رختکن پزشکان یک تشخیص اولیه دادند. حالم اصلا خوب نبود. گریه میکردم. چون فکر میکردم قرار است از این هم بدتر بشود. فکر میکردم لیگامنت پایم به کل پاره شده است. پزشکان به من دلداری می دادند. اما نمیتوانستم جلوی گریه و ناراحتیام را بگیرم. پس از گذشت مدتی تلویزیون را روشن کردم و بازی را تماشا کردم. بعد تصمیم گرفتم به زمین برگردم و روی نیمکت بنشینم. اما نتوانستم. نیمه دوم را هم در رختکن دیدم. اصلا نمیتوانستم بنشینم. با آن زانو، بالا و پایین میپریدم. وقتهای اضفی که رسید، دیگر نتوانستم تحمل کنم و به زمین رفتم.
صحبت در وقت استراحت
بله. سخنرانی کردم و به آنها گفتم که حالم خوب است. تلاش میکردم تا آنها را قانع کنم که میتوانند بازی را ببرند. در آن زمان هیچ صحبتی درباره زانوی من نشد. زانویم بانداژ شده بود اما دور تا دور رختکن راه میرفتم وصحبت میکردم. میخواستم نکات مثبت را منتقل کنم. هیچ دردی احساس نمیکردم. تاسف زیادی به همراه خودم داشتم اما واقعا احساس میکردم در زمین بازی هستم. شما هم این را دیدید که در وقتهای اضافی چگونه بالا و پایین میپریدم. از یک طرف باید مراقب زانویم میبودم اما از طرف دیگر استرس ناشی از داشتن شانس قهرمانی نمیگذاشت آرام و قرار بگیرم. فرانسه بد بازی نمیکرد اما تسلطی هم روی ما نداشت و ما خسته نبودیم.
وقتهای اضافی چگونه گذشت
آرام بودن در آن لحظات بسیار دشوار و طاقتفرسا بود. اماسختتر از این نبود که در رختکن بنشینم و بازی ببینم. واقعیت این است که من مرزها را رد کردم (منطقه مخصوص مربیان) تا به همتیمیهایم شجاعت و انگیزه تزریق کنم. درست مثل یک مربی. اما میدانستم این کارم تاثیرگذار خواهد بود چون بازیکنان پرتغال به من احترام میگذاشتند.
گل ادر
مثل انفجار یک بمب بود. اتفاقی فوق تصور که نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. هر کاری در آن لحظه کردم، غیرارادی بود و واقعا متوجه درد و مصدومیتم نبودم. همهچیز در هم مخلوط شده بود! چیزهایی به مربی گفتم اما واقعا الان نمیدانم چه گفتم!اما می دانستم که باید در کنار او باشم چون او تنها بود.
مقایسه احساسات فینال میلان و پاریس
وقتی شما به همراه رئال چمپیونزلیگ را آغاز میکنید، میدانید که توانایی بردن آن را دارید اما با پرتغال ابدا! حداقل پنج یا شش تیم بهتر از ما هستند. قهرمان آلمان بود، نشد، فرانسه، باز هم نشد یک تیم دیگر اما پرتغال؟ نه.
شب پس از فینال
ساعت هفت شب به رخت خواب رفتم و یخ روی زانویم بود. ساعت نه باید بیدار میشدم. واقعا خوب درستی نداشتم.
فوتبال
اینجا باید اعتراف کنم که زندگیام بدون فوتبال، بسیار ناگوار میبود. به هیچ چیزی مثل فوتبال علاقه و احساس نداشتم و وقتی از توپ دور بودم، کسل و خسته میشدم.
توپ طلا
هدفم این است که هر سال آن را ببرم. سال پیش موفق نشدم اما دو فصل قبل از آن چرا. امیدوارم امسال دوباره آن را ببرم.
شانس اول توپ طلا با قهرمانیها
منطقیست. واقعیت این است که رئال درنیمفصل سال گذشته تقریبا مرده بود اما در نیمه دوم فصل بیدار شد و تحسینبرانگیز بود. پس از آن با پرتغال سناریوی تقریبا مشابهی را تجربه کردیم. این نشان می دهد که فوتبال مثل دوی سرعت نیست که یک دوی ماراتن است و برنده در پایان فصل مشخص میشود.
گریزمان
واقعا برای همسایهام ناراحت بودم (رونالدو وگریزمان در یک منطقه زندگی میکنند). فصل گذشته او بسیار بسیار خوب بود و دو فینال را تجربه کرد. در هر دو نیز مقابل من شکست خورد. او انسان فوق العادهایست. امیدوارم در همین مسیر به فوتبال خود ادامه دهد. او جوان است و به رشد و پیشرفت ادامه خواهد داد. خندهدار است اما پس از مدت کوتاهی بعد از فینال یورو او را در میامی دیدم. در یک رستوران بود. با نامزدش. او برای سلام و احوالپرسی به سمت من آمد و با حالت طنزآمیزی به من گفت:« کریستیانو، متنفرم ازت».
ویدیو؛ سخنرانی رونالدو در رختکن پرتغال پس از قهرمانی در یورو 2016 (با زیرنویس فارسی)