طرفداری- وقتی عصر یکشنبه گذشته ترکیب منچستریونایتد برای بازی برابر سوانزی سیتی اعلام شد، بسیاری بر این باور بودند که نمایشی ضعیف و نه چندان جالب از شیاطین سرخ در راه است. چرا؟ چون در کناره های خط دفاعی متئو دارمیان و اشلی یانگ حضور داشتند، مارکوس روخو و فیل جونز در قلب خط دفاعی ایستاده بودند و پوگبا و فلینی در میانه میدان کنار یکدیگر بازی می کردند؛ روشی که پیش از این جواب نداده بود. حتی اگر حضور وین رونی و پیشینه نصفه و نیمه زلاتان ابراهیموویچ در بازی های گذشته را نادیده می گرفتیم.
انتظار بازی ای اندوهگین کننده می رفت اما پس از گذشت 30 دقیقه، طرفداران یونایتد نمایشی را از تیم خود دیده بودند که اخیرا مشابه آن را از تیم شان کمتر سراغ داشته اند. در پایان نیمه نخست آن ها 3-0 پیش بودند و بازی را پیروز شده بودند و می توانستند پای خود را از روی گاز بردارند. پس چه شد؟ چرا تیمی به ظاهر ناقص، چنان نمایش خوبی ارائه داد؟
خب، در وهله نخست سوانزی تیم درست حسابی ای نیست. این بازی به منزله بازگشت منچستریونایتد نبود! این بازگشت به روش های قدیمی بود که در آن یک پیروزی عادی، یک پیروزی عادی بود اما قوهای باب بردلی در این فصل بسیاری از تیم ها را به دردسر انداخته اند و پس باید بابت رقم زدن نتیجه بازی در همان دقایق ابتدایی و اجازه ندادن به طرفداران حریف برای مشارکت در جریان بازی به منچستریونایتد نمره قبولی داد.
در گام بعدی، حضور مایکل کریک در میانه میدان اثر گذار بود. هواداران منچستریونایتد در این فصل از عدم حضور کریک در ترکیب تیم شان به ستوه آمده بودند اما این بار ژوزه به او میدان داد و او هم نمایشی پرسش ناپذیر ارائه کرد.
کریک چیزهای بسیاری را برای تیمش به ارمغان آورد اما ما در اینجا چند تصویر از 20 دقیقه ابتدایی بازی برابر سوانزی سیتی (که یونایتد از حریفش پیش افتاده بود) را بررسی خواهیم کرد تا نشان دهیم که حضور او در ترکیب تیمش کماکان چقدر تاثیر گذار است.
عقب آمدن برای مبدل شدن به سومین مدافع میانی تیم
این یکی از آن چیز هایی است که کریک در آن مهارت دارد و مربیان مختلف منچستریونایتد او را گزینه ای برای خط دفاع شان می دانستند. دالی بلیند تنها مدافع یونایتد است که می تواند به واقع بازیسازی کند اما روخو جنبه ای پرخاشگرانه دارد و کریس اسمالینگ هم بازیکنی است که دوست دارد در زمین جلو برود اما شاید به خاطر ترس چنین کاری نمی کند.
وقتی کریک عقب می آید، مدافع میانی سیار دیگری در تیم ایفای نقش می کند و از همین رو بازیکنان جلوی این به این فکر می کنند که او می تواند توپ را به آن ها بسپارد و بنابراین با آزادی عمل بیشتری می دوند.
پاس های هدفمند
بسیاری از بازیکنان منچستریونایتد ترجیه می دهند که پاس های مطمئن بدهند. آندر هررا کسی است که دوست دارد توپ را جلو ببرد و وین رونی هم مایل است تا توپ را به کناره ها منتقل کند اما سایر نفرات به طرز خشمگین کننده ای پاسکاری می کنند.
کریک که زمانی بابت پاسدهی مطمئن اش مورد انتقاد قرار می گرفت، همچنان به گونه ای پاس می دهد که انگار زیر نظر سر آلکس فرگوسن بازی می کند. وقتی پایش را برای دادن پاسی پرشتاب عقب می آورد، او درباره دریافت کننده توپ تصمیم می گیرد که آیا گیرنده باید شخصی را دریبل بزند یا شوتزنی کند. این موقع او وقتی ندارد تا سرش را بالا بیاورد و به اطرافش نگاه کند و توپ را به مدافعی بسپارد که او هم به ده خیا پاس خواهد داد (نتیجتا رو به جلو بازی می کند).
پاس های بین خطوط کریک تیمش را به وجد می آورد، او غریزی بازی می کند و درست همان کسی است که هواداران می خواهند ببیند و با تمام وجود بازی می کند.
مهار یار اصلی حریف
بهترین نمایش مورگان شنایدرلین و در واقع تنها نمایش خوب او در لباس منچستریونایتد، فصل قبل و در دیدار خانگی برابر آرسنال رقم خورد؛ جایی که تنها سایه ای از اوزیل باقی گذاشت تقریبا یکی از موثرترین بازیکنان لیگ برتر را محو کرد.
کریک ضمن مسئولیت هایی که در هنگام مالکیت توپ دارد، با تجربه اش می تواند در عین حال از خط دفاع تیمش محافظت کند. از همان ابتدای کار ما دیدیم که او اجازه نفس کشیدن به گیلفی سیگوردسون را نداد و همین امر باعث شد تا خط حمله سوانزی سیتی از کار بیافتد.
اگر به تعداد گل هایی که منچستریونایتد در غیبت کریک بابت عدم بازگشت هافبک هایش به اطراف محوطه جریمه خورده است نگاهی بیاندازیم، او کسی است که شیاطین سرخ شدیدا به آن نیاز دارند.
ایفای نقش یک کارفرما
اوه بله، کریک بهتر از هر کسی می تواند در نقش یک کارفرما ظاهر شود. تصویر بالا نشانگر دلیل این باور است. وقتی کریک توپ را می گیرد، سایر نفرات تیم وارد عمل می شوند. او می تواند با کناره ها و فلینی و پوگبا که دو گزینه خطرناک محسوب می شوند بازی کند و یا به زلاتانی پاس دهد که در حال نزدیم شدن به اوست. خط نامرئی "کشمش" جایی است که یک کارفرما نباید به هافبک های پیش رویش پاس بدهد.
آزادی عمل برای هم تیمی های او
این واقعا دلیل بزرگی است و شاید اصلی ترین دلیل آن ها که می خواهند کریک در بیشترین تعداد بازی ممکن، در ترکیب ابتدایی تیمش حضور داشته باشد. چگونه است که در دو تصویر آخر، پوگبا و فلینی از مهاجم تیم هم جلوتر هستند؟ به خاطر این که آن ها می دانند عقب زمین دست کریک است.
در تصویر پایانی کریک دیده نمی شود، ولی شما می دانید که او آنجاست. رونی و زلاتان هر دو تصمیم گرفتند تا به او نزدیک شوند و پس دو هافبک دیگر تیم فرصت یافته اند که به جلو بروند. چنین دیواره امنیتی ای از سوی کریک، به پوگبا آزادی بیشتری می بخشد، همان گونه که او اخیرا دو بازی خوب را از خود به نمایش گذاشته است (در دیدار خانگی برابر فنرباحچه و در دیدار خارج از خانه برابر سوانسی سیتی) که هر دو با حضور کریک در پشت او رقم خورده اند.
آندر هررا هم در این پست بازی کرده است اما او آن هوشیاری کریک را ندارد و به عنوان یک بازیکن خوب یکی از ویژگی های او (هررا) این است که به پیش می رود و یار حریف را از جلو پرس می کند؛ چیزی که باعث می شود فضای پشت سر او خالی شود.
به همین دلیل است که اسکولز خواستار خط هافبکی متشکل از کریک، هررا و پوگباست. یکی از وظایف این است که جلوی خط دفاعی جارو شود، دیگری بین دو محوطه جریمه رفت و آمد کند و دیگری هم در یک سوم میانی زمین کار کند.
مدیریت (انرژی) بازی اش تنها مانع اوست، اما کریک هر بار که آماده باشد، باید در ترکیب تیمش جای داشته است.