از یک سو آلگری رسما جداشدنش را در پایان فصل اعلام کرده است و از سوی دیگر نام های زیادی در لیست خرید میلان دیده می شود. بسیاری از بازیکنانی که احتمالا برای به خدمت گرفتن شان تلاش خواهد شد بازیکنان جوانی هستند که در صورت آمدن به میلان جای خود را با یک بازیکن دیگر عوض خواهند کرد. سیاست میلان در سال های اخیر بر پایه به خدمت گرفتن بازیکنان جوان و با کیفیت با کم ترین هزینه ممکن بوده است و به نظر می رسد این سیاست قرار است در پنجره نقل و انتقالات جاری نیز اعمال شود با این تفاوت که معاوضه بازیکنان چشمگیرتر خواهد شد. این ها تنها حدس و گمان هایی بر پایه مشاهدات ماست و می تواند با آن چه رخ خواهد داد تفاوت فاحشی داشته باشد. به هر حال آن چه در ادامه خواهید خواند تحلیلی کوتاه بر آینده تاکتیکی میلان در نیم فصل دوم سری آ بر پایه گمانه زنی ها می باشد.
لازم به ذکر است بازیکنانی که از نام آن ها در تصاویر استفاده شده است و در میلان حضور ندارند اهداف بازار نقل و انتقالات میلان محسوب می شوند.
شایعات می گوید قرار است میلان در نیمه دوم سری آ با چینشی متفاوت از نیمه اول فصل وارد رقابت شود. این شایعات به صورت چشمگیری در حال افزایش و قدرت گرفتن است. مهم ترین نکته در این مورد تغییر آرایش میلان به 4-2-3-1 است. با این که آلگری علاقه فراوانی به استفاده کردن از چینش های 4-3-3 و 4-4-2 لوزی نشان داده است اما گمانه زنی بر این است که آرایش تیم آلگری بالاخره تغییر پیدا خواهد کرد. و این بار به 4-2-3-1!!! این نظام چینشی در حال حاضر دارد طاعون گونه فوتبال دنیا را فرا می گیرد و میلان نیز می تواند مقصد بعدی این سیستم باشد.
4-2-3-1
در مورد این چینش نقدهایی را می توان مطرح کرد. مهم ترین نقص این سیستم را می توان حضور هوندا در سمت راست خط هافبک میلان دانست. اساسا ستاره ژاپنی بازیکن میانه میدان است و به ندرت در گوشه ها توان اصلی میانه میدان خود را به نمایش می گذارد. شاید فورا بگویید با تعویض جای هوندا با کاکا مشکل حل می شود. مشکل کوچک تر می شود اما حل نمی شود. کاکا در سمت چپ کارایی بسیار بیشتری دارد. حرکت های او را در سالیان اخیر به یاد آورید. ملی پوش سابق برزیلی هنگامی که از سمت چپ خط هافبک میلان پا به توپ می شود بسیار مخرب و خطرناک عمل می کند. هرچند ال شراوی تا ده هفته قادر به بازی نخواهد بود اما بازگشت او می تواند کار را برای آلگری در انتخاب چینش مناسب کمی دشوار کند.
در مورد این آرایش نیز باز به همان نکته قبلی برخورد می کنیم. کاکا تا چه اندازه می تواند همان طور که در سمت چپ خط هافبک بدرخشد در سمت راست نیز توان و تکنیک اصلی خود را به نمایش بگذارد؟ این سوالی است که شاید آلگری برای یافتن پاسخش مجبور شود آزمون و خطا کند. هرچند قابلیت های بازیکن بزرگی چون کاکا انکارناپذیر است اما مسی و رونالدو را که نمی توان در جایگاه تیاگو سیلوا و ریو فردیناند به کار گرفت!
4-4-2 کلاسیک
شاید بتوان بهترین ترکیب را برای بازی میلان همین چینش دانست اما باید نگاهی به علاقه ها و آمار آلگری انداخت. بین تمام آرایش های قبلی و البته این آرایش نیز، دو نکته به چشم می آید: نبودن سولی مونتاری و گوشه بازی کردن هوندا. آلگری علاقه فراوانی به استفاده همزمان از سه هافبک دفاعی (مونتاری – دی یونگ – مونتولیوو) با خصوصیات متفاوت دارد که در صورت انتخاب کردن 4-4-2 به عنوان آرایش نخست و برگزیده خواه ناخواه یک بازیکن باید کم شود و سولی مونتاری می تواند آن یک نفر باشد. هرچند مونتولیوو قدرت تخریب و دوندگی بی پایان مونتاری را ندارد اما آلگری کاپیتان اول و مغز متفکر تیمش را نیمکت نشین نخواهد کرد.
4-4-2 لوزی
این آرایش را فراموش کنید. این نظام چینشی تنها در یک صورت می تواند کاربرد داشته باشد و آن هم نبودن کاکا و یا هوندا خواهد بود، مگر این که آلگری بخواهد کاکا را به عنوان مهاجم (و شاید مهاجم دوم) به زمین بفرستد. این شرایط بسیار دور از ذهن است.
4-1-3-2
با نبودن کاکا می توان این ترکیب را ایده آل دانست. اما در روزهایی که به جرات می توان گفت کاکا تک ستاره میلان است نیمکت نشین کردن ملی پوش سابق برزیلی برای استفاده از این چینش فکری احمقانه به نظر می آید. کاکا توانایی بازی ”درست در مرکز زمین“ را ندارد. حتی زمانی که آلگری از کاکا به عنوان بازیکن پشت دو مهاجم (اغلب در چینش 4-4-2 لوزی) بازی می گیرد او به کناره ها متمایل می شود.
به هر ترتیب گشودن گره تاکتیکی میلان تنها با دستان افکار آلگری باز خواهد شد. آلگری باید هوشمندانه از بازیکنانش بازی بگیرد تا کار گره گشودن از دست به دندان نکشد! خریدن هافبک های بازیساز در پنجره نقل و انتقالات برای میلان و آلگری خودکشی خواهد بود چرا که در حال حاضر کاکا، هوندا و ساپونارا در باشگاه حضور دارند. اضافه کردن هافبک های قدرتی و مخرب نیز می تواند مشکل ساز شود چرا که هم اکنون آلگری به نیمکت نشین کردن پولی و مونتاری می اندیشد. حتی کریستانته نیز فرصت خودنمایی نخواهد یافت. خط حمله میلان فقط آمادگی ال شراوی را کم دارد. از همه این ها که بگذریم سخن به خط دفاع و دروازه می رسد، جایی که بحران فقط با یک انقلاب (شاید کودتا) حل می شود. انقلاب فرانسوی ها (مکسس و رامی) جواب خواهد داد یا کودتای فراملیتی زاپاتا و رامی؟ شاید هم اتحادی ایتالیایی (بونه را و آستوری) در راه باشد. به هرصورت که باشد باید فکری به حال دروازه کرد!!!