اختصاصی طرفداری - آنها می توانستند رباینده جام زرینه بال باشند، آنها می توانستند قهرمان شوند، فقط اگر کمی اقبال بدان ها روی می آورد، فقط اگر آن اشتباهات فردی رخ نمی داد. آنها در نیمه نهایی برابر فرانسه بدون مت هوملس محروم راهی میدان شدند و هوودس هم تا جایی با شایستگی جای هوملس را پر کرده بود. ولی مصدومیت ژروم بواتنگ ضربه ای زد جبران نشدنی. گل دوم فرانسه برتافته از آشفتگی مفرط بود: پاس هوودس به کیمیش درون محوطه جریمه. سوت ریتزولی مترادف با حذف آلمان در نیمه نهایی بود، مثل چهار سال پیش. در حالی که شکست 0-2 بازتابنده حقیقت دیدار نبود، نه نبود.
ساکرنت در این زمینه نوشت فوتبال آلمان پس از آن با نوعی بحران جدی روبرو شد. نوشت یواخیم لو نمی دانست پس از حذف در نیمه نهایی یورو 2016 برابر فرانسه در مارسی می خواهد مربی تیم ملی باقی بماند یا نه. نوشت لو 56 ساله به خبرنگارها گفته بود نمی تواند در باره بلند مدت حرف بزند و نمی داند حل و فصل کردن مسائلش با فدراسیون فوتبال آلمان چقدر به درازا خواهد انجامید.
ولی خوب حقیقت این بود هرگز فکر نمی کردیم یواخیم لو کنار برود و مربی دیگری جایش را بگیرد، چنان که سرانجام در مصاحبه کوتاهی در سایت فدراسیون فوتبال آلمان اعلام کرد "... هنوز از کار کردن در تیم ملی آلمان لذت می برم و دارم تیم را برای جام جهانی 2018 در روسیه آماده می کنم".
یواخیم لو واکنش همان رسانه ها را چهار سال پیش در یورو 2012 پس از شکست برابر ایتالیا در نیمه نهایی از یاد نبرده بود. آن زمان همه او را مسبب شکست تیم ملی قلمداد کردند. آن زمان هم ترکیب تیم و هم تاکتیک او را زیر تازیانه گرفته بودند. آن زمان او را برای این که تیم را بیش از حد مهربانانه راهی میدان کرده مورد انتقاد قرار گرفته بود. او تا چند ماه پس از آن شکست شلاق خورد و شلاق. تفاوت واکنش رسانه های آلمانی در این دوره در مقایسه با چهار سال قبل این بود که امسال با "افسوس" از شکست حرف زدند و نه با "خشم". به هر حال پیروزی دو سال قبل در فینال جام جهانی در ماراکانا هنوز تاثیرات مثبتش را حفظ کرده و سنگینی حمله ها را کاهش داده است.
انتقادات امسال مبتنی بر جزئیات بود و نه کلیات، خصوصا آن که نمی توان به یک یا دو دلیل عمده برای حذف آلمان انگشت گذاشت و آنها را بزرگ کرد. ژرمن ها در دیداری برابر فرانسه شکست خوردند که احتمالا بهترین بازی شان را در یورو 2016 ارائه دادند. گل هایی که آلمان از فرانسه خورد برگرفته از اشتباهاتی نادر بودند مثل آن اشتباه غیر قابل باور مانوئل نویر که به گل دوم آنتوان گریزمان منجر شد. این که ژرمن ها در دو بازی برابر ایتالیا و فرانسه دو ضربه پنالتی کودکانه تقدیم کردند چیزی نبود که با فرهنگ آلمانی همسازی چندانی داشته باشد.
با این وصف هرچند همه قبول داشتند آلمان تیم خوبی بود، ولی این را هم تکرار می کردند ژرمن ها به دهانه دروازه حریفان که می رسیدند لنگ می زدند. پرسش ها کم شمار نبودند. این که چرا جای خالی شده میروسلاو کلوزه پر نشده؟ این که چرا لو مهاجمان دیگری را به فرانسه نبرده بود؟ چرا بازیکنانی که بتوانند در دو گوش یک سوم آخر زمین حریفان به جلو بتازند مثلا دو گوش بایر لورکوزن یعنی کریم بلعربی و یولین براندت نادیده گرفته شده بودند؟
به نظر می رسید آلمان بیش از حد به قدرتش در تصاحب توپ و گرفتن زمین از حریفان تکیه کرده بود، در حالی که به قول رافائل هوگنشتاین، ژرمن ها در موقعیت های تهاجمی تک به تک درخشش همیشگی را نداشتند، در حالی که پیشترها مثلا آندره شورله در چنین موقعیت هایی فوق العاده عمل می کرد. بلعربی و براندت بازیکنان بزرگی نیستند ولی می توانستند طعم دیگری به حرکات تیم در دو گوش ببخشند، حداقل بیشتر از لوکاس پودولسکی که همه می دانستند دورانش به سر آمده است.
حقیقت این بود آلمان بازی ها را بدون یک مهاجم نوک سنتی آغاز کرد و ماریو گومز صرفا پلان بی یواخیم لو به شمار می رفت. او وقتی در ترکیب قرار گرفت که روشن شده بود مولر و گوتسه نمی توانند دروازه را باز کنند. مصدومیت گومز طی نبرد با ایتالیا ضربه نهایی دیگری به آلمان به شمار می رفت. با این وصف نزول بیش از حد مولر – احتمالا ناشی از خستگی ذهنی – بود که یواخیم را با دردسر حل نشدنی روبرو کرد. این که مولر قرار بود یکی از بهترین گلزنان یورو باشد و سرانجام در صف بدترین های جام قرار گرفت هنوز هم باورکردنی نیست. اما دستاورد این امر چه بود؟ احتمالا این که یواخیم لو طی دو سال پیش رو کمتر به مولر تکیه کند یا این که امیدوار باشد مولر که آن زمان 28 ساله خواهد بود در اوج به سر ببرد. لو باید معمای خط حمله اش را حل کند.
ناکامی در یورو هم می تواند بار سنگین از روی دوش یواخیم لو طی دیدارهای مقدماتی جام جهانی را تا حدی بردارد و انتظارات بزرگ از ژرمن ها را واقع بینانه سازد. بدنه تیم آلمان آن قدر جوان هست که در 2018 به اوج رسیده باشند. شواینی خواهد رفت و ایلکای گوندوعان جایش را خواهد گرفت. آلمان می تواند یکی از مدعیان فتح جام جهانی باشد. جایی که در صورت پیروزی می تواند آن چه برزیل حدود شصت سال پیش انجام داده را تکرار کند.