طرفداری- اینکه اولین جرقه های فوتبال به عنوان یک بازی تیمی دقیقاً از چه زمانی و در چه مکانی آغاز شده است، بحثی مفصل و طولانی همراه با اما و اگرهایی می باشد. برای بررسی بیشتر، مطالعه این یادداشت را به علاقمندان پیشنهاد می کنیم. اما به طور کلی این را می دانیم که طی قرن های اخیر، انگلستان زادگاه ورزشی به نام فوتبال و به شکل امروزی آن به شمار می رود. انگلیسی ها اولین تیم های فوتبالی را تشکیل دادند و اولین باشگاههای فوتبال نیز در همان سرزمین متولد شدند.
آغاز محبوبیت فوتبال بین مردم در میانه های قرن نوزدهم میلادی و از زمانی بود که این بازی در مدارس عمومی انگلستان رواج پیدا کرد....
تابلو رنگ و روغن بازی فوتبال، اثر توماس وبستر، سال 1839
در ابتدا هر مدرسه ای قانون خود را برای انجام این بازی داشت، تا اینکه در سال 1863 تعدادی از بازیکنان مهم حاضر در مدارس طی قرار ملاقاتی با یکدیگر تصمیم به تاسیس انجمنی برای مدیریت و برنامه ریزی در فوتبال گرفتند و نام آن را اتحادیه فوتبال (به انگلیسی football association) نهادند. مدتی بعد، این انجمن قوانین منسجم و مشخصی درخصوص نحوه برگزاری بازی فوتبال منتشر کرد. این قوانین مورد پذیرش مدارس مختلف قرار گرفت تا بعد از آن به جای قوانین متعدد و گیج کننده ای که هر مدرسه برای خود داشت، تنها از یک کتاب قانون واحد برای بازی فوتبال در تمام مدارس انگلستان استفاده شود.
سپس باشگاههای فوتبال شکل گرفتند. باشگاه فوتبال شفيلد در تاريخ 24 اكتبر 1857 اولين باشگاه شناخته شده فوتبال جهان بود كه جزوی از اتحاديه فوتبال انگليس نيز محسوب می شد. باوجود آنكه اولين تيم فوتبال باشگاهی جهان فعاليت خود را از دهه 1840 آغاز کرده بود ، اما پس از چندی فعالیت خود را در رشته راگبی دنبال نمود و نمی توان آن را در زمره باشگاه های مدنظر به حساب آورد.
عکسی از تیم فوتبال شفیلد در سال 1857 ( قدیمی ترین عکس تاریخ فوتبال)
باشگاهها در آن زمان از تعداد بسیار زیادی مهاجم و شمار بسیار اندکی مدافع و هافبک استفاده می کردند؛ بسیاری از بازیکنان فوتبال در آن زمان از رشته های دیگری مانند کریکت و راگبی به فوتبال روی می آوردند و اولین مسابقات فوتبال شباهت اندکی با فوتبال های امروزی داشت، فوتبالیست ها به یکدیگر پاس نمی دادند، کار آن ها فقط دریبل زدن بود. زمانی که بازیکنی توپ را تصاحب می کرد، فقط به سمت جلو می دوید تا جایی که به دروازه حریف برسد و یا توسط بازیکنان حریف متوقف شود. آن ها هنوز نمی دانستند چیزی به عنوان پاسکاری در فوتبال وجود دارد.
پس از مدتی قانونی تصویب شد که لمس توپ با دست را ممنوع اعلام کرده و فوتبال را تبدیل به ورزش منحصر به فردی کرد که فقط از پاها برای حمل توپ استفاده می کند. همچنین قانون دیگری وجود داشت که اگر بازیکنی توپ را تصاحب می کرد اجازه ارسال رو به جلوی آن را برای بازیکنان نزدیکتر به دروازه حریف نداشت. به عبارت ساده تر، هر بازیکن باید به تنهایی و بدون کمک بقیه به دروازه حریف حمله می کرد. همین امر باعث شد تا دریبل زنی به عنوان مهمترین مهارت برای مهاجمین به شمار رود و تعداد مهاجمین در تیم ها نیز بسیار زیادتر از مدافعین و بازیکنان میانی باشد تا در صورت از درست رفتن توپ در خط حمله، سایر مهاجمان برای تصاحب توپ تلاش کنند.
البته دریبل زنی در آن دوران بر خلاف امروز نیازی به مهارت و تکنینک خاصی نداشت بلکه بیشتر بر اساس توانایی های فیزیکی و قدرتی بازیکنان انجام می شد. بازیکنانی که قوی تر بودند، دریبل زنان بهتری بوده و حریفان را پشت سر می گذاشتند، تا اینکه در سال 1866 پاس رو به جلو مجاز شناخته شده وبه دنبال آن اولین قانون برای آفساید نیز تصویب شد. البته آن قانون نسبت به قانون آفساید امروزی به مراتب دشوارتر بود زیرا بر اساس قانون نوشته شده در سال 1866، باید حداقل دو مدافع حریف (علاوه بر دروازه بان) بین مهاجم و دروازه قرار گیرند تا مهاجم مجاز به دریافت پاس باشد. این قانون کار را برای نفوذ مهاجمین بسیار سخت می کرد ولی با این وجود به مدت 60 سال پابرجا بود.
در سال 1872 اولین بازی ملی رسمی تاریخ فوتبال برگزار شد. انگلستان و اسکاتلند دو تیمی بودند که این رویداد را رقم زدند. انگلستان با ترکیب 7-2-1 شامل یک مدافع، دو بازیکن میانی و هفت مهاجم وارد میدان شد! در حالی که ترکیب اسکاتلند 6-2-2 بوده و با دو مدافع، دو بازیکن میانی و شش مهاجم ترکیبی دفاعی در آن زمان به شمار می رفت. تمام بازیکنان فقط در پست خود ایفای نقش می کردند، مهاجمین فقط در حمله حضور یافته و در کارهای دفاعی مشارکتی نداشتند و مدافعین تنها در زمین خودی به دفاع محض می پرداختند. بازیکنان میانی نیز انجام هر دو نقش را بر عهده داشتند. آن دیدار در نهایت با تساوی بدون گل به پایان رسید.
اولین عکس رسمی از اولین تیم ملی انگلستان در سال 1872
بازیکنان اسکاتلند در تقابل با انگلیسی ها با یک مشکل اصلی مواجه بودند، انگلیسی ها اندام بزرگتر و قدرت فیزیکی بیشتری نسبت به حریف داشتند که این امر دریبل زنی را برای اسکاتلندی ها سخت می کرد چرا که در آن زمان برتری فیزیکی مهمترین اصل برای دریبل زنی بازیکنان به شمار می رفت، پس اسکاتلندی ها چاره ای نداشتند جز اینکه شروع به پاسکاری کنند. بنابرین اسکاتلند پاسکاری را آغاز نموده و تدریس آن در مدارس را در دستور کار خود قرار داد. از آن به بعد پاسکاری به امری مهم در فوتبال تبدیل شد و به مرور حتی از دریبل زنی نیز اهمیت بیشتری یافت.
قدیمی ترین نمونه توپ باقیمانده از سال های آغازین تولد فوتبال
در سال 1878 یک باشگاه ولزی با نام رکسهام، تحولی تاکتیکی را در فوتبال آن زمان خلق نمود. تیم ولزی به سبک اسکاتلندی ها با ترکیب 6-2-2 مبتنی بر پاسکاری بین بازیکنان به میدان می رفت، اما آنان هنوز مشکلاتی در بازی خود می دیدند. حضور 6 مهاجم در خط حمله موجب شلوغی زیاد در فاز تهاجمی تیم می شد و درنتیجه مهاجمان فضای کافی پاسکاری منظم را نداشتند. بنابرین رکسهام با ایجاد یک تغییر تاکتیکی در فینال جام حذفی ولز، موفق به کسب پیروزی 1-0 و فتح جام شد. آن ها یکی از مهاجمین خود را به خط میانی منتقل کردند. همین یک تغییر برای تحول در نحوه بازی آنان کافی بود. حال آنان با سه بازیکن میانی و پنج مهاجم بازی می کردند که در این شرایط دو پست جدید متولد شد، هافبک میانی و مهاجم مرکزی. حرکات هجومی تیم بر محور این دو می چرخید و دو پست تازه متولد شده مهمترین نقش را در ترکیب جدید ایفا می کردند در حالی که اکنون فضای بیشتر و مناسبی برای پاسکاری در خط حمله ایجاد شده و دو مهاجم کناری نیز تمرکز خود را به نفوذ از جناحین می گذاشتند. از طرف دیگر با این تغییر اکنون سه بازیکن در خط میانی تیم حضور داشتند که در مواقع دفاع می توانستند به کمک دو دفاع آخر تیم بیایند تا خط دفاعی 5 نفره کار را بر مهاجمان حریف سخت کند. این اتفاق در حالی افتاد که آن ها حتی چیزی به اسم سرمربی در تیم خود نداشتند. اولین سرمربیان رسمی فوتبال حدوداً ده سال بعد همزمان با آغاز اولین لیگ فوتبال دنیا در انگلستان پدیدار شدند.
آرایش جدید 5-3-2 باتوجه به شکل هرمی که داشت به عنوان ترکیب هرمی معروف شد. در سیستم هرمی، هافبک میانی مهمترین بازیکن تیم به شمار می رفت زیرا کنترل جریان بازی، یارگیری به هنگام دفاع، انتقال توپ از دفاع به حمله و بلعکس را بر عهده داشت. بنابرین بازیکنی که در این پست قرار می گرفت می بایست بسیار توانا باشد و البته دو هافبک کناری نیز او را در این امور یاری می کردند. در زمان حمله اما مهاجم مرکزی، اصلی ترین بازیکن تیم به شمار می رفت که معمولاً پاس سایر بازیکنان به او ختم می شد و به عنوان اصلی ترین گلزن تیم شناخته می شد. ترکیب جدید به سرعت در بین سایر تیم ها محبوب شد و پس از مدتی تبدیل به رایج ترین سیستم بین تیم های فوتبال دنیا شد و تا سال ها بعد پس از خلق آن در رکسهام، مورد استفاده اکثریت تیم های دنیا قرار می گرفت. با ادامه این روند، بازیکنان فوتبال شروع به بهبود و افزایش توانایی های خود در حرکات بدون توپ کردند. آنان به مرور یاد گرفتند تا چگونه خود را در موقعیت های بهتری برای دریافت پاس ها و ایجاد موقعیت قرار دهند. در نهایت این آرایش بود که بعد ها از آن برای شماره گذاری پیراهن بازیکنان استفاده شد.
با فراگیر شدن ترکیب هرمی در اوایل قرن بیستم و کاهش تعداد مهاجمین، قانون قدیمی آفساید به قانونی دست و پا گیر تبدیل شد چرا که مدافعین به راحتی می توانستند مهاجمین را در تله آفساید قرار دهند، در نتیجه دیدارهای فوتبال بسیار کم گل تر از گذشته دنبال می شد. این اتفاق موجب شد تا اتحادیه فوتبال تلاش کند راهی برای افزایش گلزنی در بازی های فوتبال بیابد. در نهایت سال 1925تصمیم گرفته شد تا با تغییر قانون آفساید به شکل امروزی، تنها یک مدافع حریف (علاوه بر دروازه بان) بین مهاجم و دروازه قرار گیرد تا مهاجم مجاز به دریافت پاس باشد. همین تغییر کافی بود تا آمار گلزنی در دیدارهای فوتبال به طور قابل توجهی افزایش یابد.
در آن زمان هربرت چاپمن، به عنوان بهترین مربی فوتبال دوران شناخته می شد. چاپمن که از سال 1922 هدایت تیم کم نام و نشان هادرسفیلدتاون را بر عهده داشت، بلافاصله پس از ورود خود آنان را به تیمی بسیار قدرتمند و موفق تبدیل نمود. هادرسفیلدتاون تحت هدایت چهار ساله این مربی موفق به فتح یک جام حذفی و دو قهرمانی در لیگ شد که تا به امروز تنها عناوین قهرمانی تاریخ این باشگاه در بالاترین سطح فوتبال به شمار می رود. وی سپس به آرسنال کوچ کرد و اولین قهرمانی های تاریخ این باشگاه را نیز برای آنان به ارمغان آورد. چاپمن طی حضور هشت ساله در آرسنال نیز موفق به فتح یک جام حذفی و دو قهرمانی در لیگ شد. اما راز موفقیت او چه بود؟ چاپمن چه چیزی به فوتبال اضافه کرده بود؟... ضد حمله! این کلید موفقیت تیم های چاپمن بود.
در آن زمان معمولاً تیم هایی که مدت بیشتری توپ و میدان را در اختیار داشتند، برنده دیدارها بودند. بنابرین هرتیمی تلاش می کرد تا مدت بیشتری توپ را در اختیار گیرد و بازی را کنترل کند هرچند که گاهی به طور تصادفی ضد حملاتی صورت می گرفت اما در تاکتیک ها و نقشه های مربیان چیزی به عنوان ضد حمله وجود نداشت. چاپمن اولین کسی بود که تاکتیک تیم هایش را بر اساس ضد حملات می چید. او به عنوان یک مربی با رویکرد تدافعی شناخته می شد که تیم هایش توپ و میدان را به حریف تقدیم می کردند و به لاک دفاعی فرو می رفتند، سپس در فرصتی مناسب با ضد حملاتی سرعتی به دروازه حریف هجوم آورده و مدافعین تیم مقابل را غافلگیر می کردند. این تاکتیک شما را یاد کدامیک از مربیان امروزی می اندازد؟ با نگاهی به لسیت موفق ترین و پر افتخار ترین مربیان فعلی دنیا می توان دریافت که استفاده از تاکتیک ضد حمله هنوز هم عامل موفقیت بسیاری از مربیان فوتبال به شمار می رود.
دستاورد مهم دیگری که هربرت چاپمن برای فوتبال داشت، ابداع سیستم جدیدی در چیدن بازیکنان بود. او ترکیب هرمی 5-3-2 را به تکامل رسانده و ترکیب 3-2-2-3 یا MW را به دست آورد (این نام به دلیل نحوه چیدمان بازیکنان در زمین به شکل M و W بود). ترکیب جدید برای تیمی با خصوصیت ضد حمله بسیار مناسب بود. با توجه به تغییر قانون آفساید در سال 1925 و سخت شدن کار برای مدافعان و مخصوصاً اینکه تیم های چاپمن بیشتر زمان بازی را به دفاع می پرداختند، حضور دو مدافع نمی توانست جوابگوی فشار حملات حریف باشد، بنابرین مربی انگلیسی تصمیم گرفت تا پست هافبک میانی را حذف نموده و شمار مدافعین را به سه نفر افزایش دهد. با این کار کمربند دفاعی استحکام لازم را بدست آورد، اما برای جبران حذف بازیساز در میانه میدان، دو تن از مهاجمین را یک خط عقب تر برده تا بازیسازی را بر عهده گیرند. سیستم MW بر خلاف سیستم های قبلی که معمولاً تک بعدی بودند، سیستمی بسیار منعطف تر بوده و چه در مقابل ترکیب هرمی و چه در مقابل خوده MW به خوبی جواب داد و به زودی به یکی از محبوبترین سیستم های مربیان تبدیل شد.
در نهایت ابداع سیستم WW در تیم ملی ایتالیا توسط ویتوریو پوزو در دهه 1930 میلادی را می توان آخرین قدم چشمگیر در تکامل فوتبال تا پیش از جنگ جهانی دوم دانست. این ترکیب که برگرفته از ترکیب هرمی بود، اولین بار در مدرسه فوتبال دانوب به کار گرفته شد و سپس مورد توجه مربی ایتالیایی قرار گرفت. دانوبی ها در سال 1920 برای اولین بار در فوتبال دو مهاجم از پنج مهاجم خط حمله را به یک خط عقب تر منتقل کرده بودند. اتریش و مجارستان اولین تیم های ملی بودند که از این ترکیب جدید در رقابت ها استفاده کردند، سپس نوبت به پوزو رسید. او از جمله مربیانی بود که ضد حملات را بخش مهمی از استراتژی تیم خود می دانست و دریافت که برای سرعت بخشیدن به ضد حملات تیم، هافبک های او باید از حمایت بیشتری برخوردار باشند. پس او با ترکیب 3-2-3-2 معروف به WW ایتالیایی قدرتمند را به جهان معرفی کرد. در این سیستم که یکی از منعطف ترین ترکیب های دوران خود بود، هافبک های کناری به هنگام دفاع به خط دفاعی اضافه می شدند و نقش مدافعین کناری را بازی می کردند. دو فورواردی که یک خط عقب تر حضور داشتند به هنگام دفاع جای هافبک ها را پر می کردند و به محض تصاحب توپ به هنگام ضد حمله هم از جناحین و هم از وسط زمین بازیسازی می کردند. این انعطاف تاکتیکی سرعت لازم برای انتقال توپ را فراهم می نمود. ایتالیای ویتوریو پوزو به هنگاهم دفاع، ترکیبی مشابه با 3-3-4 امروزی داشت. تیم ملی ایتالیا با استفاده از این سیستم، قهرمانی دو دوره متوالی جام جهانی در سال های 1934 و 1938 را بدست آورد.
بیشتر بخوانید: اولین فینال تاریخ فوتبال، اولین جام و اولین برندگان